پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۱۸ - ۲۴ آذر ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۹۲۲۹۳
موسیقی

چهارمین‌ماه تعطیلی کنسرت ها در ایران؛ خواهش وزیر و امتناع اهل هنر

عدم برگزاری کنسرت,امتناع خوانندگان از برگزاری کنسرت

روزنامه هم میهن: آخرین کنسرتی که در ایران -چه تهران، چه دیگر شهرهای آن- برگزار شد به پیش از پایان شهریورماه ۱۴۰۱ برمی‌گردد. روزهایی که هنوز نمی‌دانستیم اتفاقاتی که امروز گریبان‌مان را گرفته است، پیش خواهد آمد و خبر نداشتیم پرداختن به امر هنر و گشتن دنبال سرگرمی‌های روزمره، دیگر اولویت بخشی از جامعه نخواهد بود، روزهایی که هنوز هنرمندان از لزوم پیگیری آن‌بخش از مطالبات مردمی که به‌حق می‌دانندش سخن نگفته بودند ‌و هنوز اینطور نشده بود که برخی‌شان ترجیح دهند صحنه را به‌نشانه اعتراض خالی بگذارند تا گالری‌ها، سالن‌های تئاتر، سینما، مکان‌های برگزاری کنسرت و... شاهد روزهایی سوت‌وکور باشند.

خواهش وزیر

خاموشی چراغ کنسرت‌ها اکنون وارد چهارمین‌ماه خود شده و بسیاری از فعالان این عرصه به‌ویژه فعالانی غیر از حوزه تهیه‌کنندگی و خوانندگی، فعالانی کم‌برخوردارتر به‌لحاظ اقتصادی، در شرایطی نامعلوم و بعضا نامناسب قرار دارند. تاریخ برگزاری آخرین کنسرت‌ها در ایران به اوایل مردادماه ۱۴۰۱ برمی‌گردد؛ چراکه ازهشتم‌مردادماه و با آغاز محرم، کنسرتی برگزار نشد و این عدم‌برگزاری، طبق روال هرساله، تا پایان ماه‌صفر، پنجم‌مهرماه ادامه داشت اما آنچه پس از پنجم‌مهرماه نگذاشت اهالی موسیقی به‌صحنه برگردند، «پیش‌بینی‌ناپذیر بودن واکنش مخاطبان» در پی اتفاقات جاری بود.

در اوایل این اتفاق و با بازگشایی سالن‌های سینما و سپس تئاتر، گمان می‌شد دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نگران آزادشدن پتانسیل نهفته در برخی حاضران در سالن برگزاری کنسرت و تبدیل شدن‌شان به معترضانی بالفعل است.

به‌زبان‌ساده‌تر، نگران شکل‌گیری تجمعاتی اعتراضی و سر داده شدن شعار. اتفاقی که به‌عنوان مثال در یکی از شب‌های اجرای نمایش «پرده‌خانه»، به‌کارگردانی گلاب آدینه رخ داد. معترضانی که بلیت خریدند تا بتوانند وارد سالن شوند و در میانه اجرا، «سرودِ زنِ»، مهدی یراحی را بخوانند و شعار سر دهند اما آنچه محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز سه‌شنبه ۲۲ آذرماه در حاشیه بازدید از محل برگزاری شانزدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» در پردیس سینمایی ملت، در جمع خبرنگاران مطرح کرد، نشان از نادرستی این تصور داشت.

او گفت از نظرشان، از نظر دولت، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت هنری و دفتر موسیقی، محدودیتی برای آغاز فعالیت‌های هنری وجود ندارد. اسماعیلی با اشاره به برگزاری کنسرت ارکستر ملی در تالار وحدت که روز یک‌شنبه سیزدهم آذرماه در راستای مسئولیت‌اجتماعی بنیاد رودکی و با مشارکت جمعیت هلال‌احمر روی‌صحنه رفت، افزود ازقضا ما خودمان در هفته گذشته اجرای ارکسترملی را در تالاروحدت داشتیم و تاکید کرد، از عموم هنرمندان به‌ویژه اهالی موسیقی خواهش می‌کنم، فعالیت‌های خود را آغاز کنند.

امتناع اهالی هنر

برای آنکه بدانیم چرا اهالی موسیقی به‌ویژه خوانندگان موسیقی پاپ چون بهنام بانی، علیرضا طلیسچی، محسن ابراهیم‌زاده، امیرعباس گلاب، ماکان‌بند، پازل‌بند و... که پیش از این اخبار برگزاری کنسرت‌های‌شان از درودیوار تهران و دیگر شهرهای ایران فرو می‌ریخت، این روزها تمایلی به حضور روی‌صحنه ندارند، با چند برگزارکننده کنسرت تماس می‌گیریم. تماس‌هایی که خروجی‌شان یک‌جمله بیشتر نیست: «خودتان بهتر می‌دانید چرا تمایلی ندارند!». به اینکه آیا خودمان بهتر می‌دانیم یا تجاهل‌العارف می‌کنیم، می‌اندیشیم و به این فکر می‌کنیم، چرا در شرایطی که سالن‌های سینما و تئاتر بازند، گالری‌ها و مکان‌های برگزاری کنسرت تعطیل هستند؟

برگزاری کنسرت چه در ایران، چه در خارج از آن، جزو کارهایی است که برای انجامش نیازمند صرف هزینه بسیارید. از هزینه اجاره سالن تا دستمزد گروه اجرایی چون نورپردازان و تصویربرداران، از هزینه‌ای که باید صرف تبلیغات کرد تا پولی که باید به نوازندگان پرداخت، حال فرض کنید تهیه‌کننده‌ای پرداخت تمام این هزینه‌ها را به‌امید بازگشت سرمایه‌ تقبل کند، در شرایطی که دیده‌ها و شنیده‌ها، در غیاب سیستمی برای سنجش افکار عمومی، نشان از بی‌میلی آدم‌ها به سرگرمی و سرگرمی‌سازان دارد، آیا چنین کاری مقرون‌به‌صرفه است؟ اگر تماشاگری به سالن نیامد چه؟

نکته دیگر اینکه، سقف قیمت بلیت کنسرت‌ها در آخرین دفعات برگزاری، مثلا در خردادماه۱۴۰۱ به ۵۰۰هزار تومان رسیده بود و آیا در شرایط دشوار اقتصادی فعلی، این آدم‌های بی‌میل به سرگرم شدن، حاضرند باردیگر چنین مبلغی را بپردازند؟ آیا می‌توان گفت تهیه‌کنندگان سینما، سالن‌دارانش یا اهالی‌تئاتر، دست‌کم چشم‌امیدی به اینکه جز «سرگرم‌سازی» کار دیگری هم می‌کنند، دارند و اهالی موسیقی پاپ، نه؟ سینمایی‌ها و تئاتری‌ها دست‌کم امیدوارند کسانی برای اندیشه‌ورزی، برای انجام عملی اندیشه‌ورزانه و متفکرانه یا ازآن‌سو، برای خندیدن به آثار کمدی، به تماشای‌شان بنشینند اما آیا اهالی موسیقی‌پاپ چیزی جز سرگرمی برای ارائه دارند که امیدوار باشند تماشاگری به تماشای‌شان بنشیند؟

چرا ردیف- دستگاهی‌ها نمی‌آیند؟

برگزاری کنسرت‌های موسیقی ردیف- دستگاهی توسط خوانندگان کمترشناخته‌شده در ایران نسبت به کنسرت‌های موسیقی‌پاپ، همواره سهم کمتری به خود اختصاص داده است، مخاطبان کمتری داشته و تهیه‌کنندگان کمتری مایل به برگزاری‌اش بوده‌اند اما در شرایط فعلی، آنها نیز سکوت و خالی گذاشتن صحنه‌های سالن‌های تاریک را بر خواندن و نواختن ترجیح داده‎اند. کسانی که احتمالا بخشی از نگرانی‌شان همان نیامدن تماشاگر است و بخش دیگرش به‌واسطه نزدیکی بیشتر روحی و روانی‌شان به مطالبات‌مردمی و آنچه در سطح جامعه می‌گذرد، به‌قصد همراهی با مردم. مردمی که احتمالا انجام هر فعالیت هنری را، تلاشی برای عادی‌سازی می‌دانند. عادی‌سازی شرایطی که از چشم خشمگین آنها، عادی نیست و نباید عادی جلوه داده شود.

چرا دولتی‌ها نمی‌آیند؟

سوال دیگری که در این بین مطرح می‌شود آن است که اگر اهالی موسیقی‌پاپ و اهالی موسیقی ردیف- دستگاهی، به دلایلی چون احتمال عدم‌حضور تماشاگر و هراس از عدم‌بازگشت سرمایه یا همدلی با مخالفان عادی‌سازی شرایط روی صحنه نمی‌روند، ارکسترهای ملی و سمفونیک به متولی‌گری بنیاد رودکی چه‌مشکلی دارند که شاهد اجرایی از آنها نیستیم؟ به‌عنوان مثال چرا ارکسترملی ایران که قرار بود در دهه‌اول مهرماه کنسرت «همراه با خاطره‌ها»؛ برگزیده آثار مجید انتظامی، به رهبری این آهنگساز را در تالاروحدت روی‌صحنه ببرد، چنین کاری را انجام نداد؟ سوالی که پاسخش را می‌توان از میان تماس‌های‌مکرر «هم‌میهن» با نوازندگان ارکسترملی جست‌وجو کرد.

نوازندگانی که تمایلی به ذکر نام‌شان نداشتند، اما حرف‌شان یکی بود: «دست‌مان به نواختن ساز نمی‌رود.»

درمجموع چه مسئله هراس از خالی‌ماندن سالن و عدم‌بازگشت سرمایه باشد، چه همدلی با معترضان و چه نبودن نایی در بدن برای خواندن و نواختن، ظاهرا در شرایط موجود، فاصله هنرمندان تا لبیک‌گفتن به خواهش وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بازگشت به‌صحنه بسیار است و آنچه دراین‌میان بیش از همه نگران‌کننده است، نه حیات‌موسیقی که تاریخ نشان داده چیزی نمی‌تواند تهدیدش کند حتی اگر سال‌های متمادی را در فراز و فرود بگذراند که حیات مالی اهالی موسیقی است. خصوصا کمتر شناخته‌شده‌های‌شان که چرخش چرخ‌اقتصادی زندگی خود، همسر و فرزندان‌شان را به چرخش چرخ برگزاری کنسرت‌ها بسته‌اند، چرخی که سکونش وارد چهارمین‌ماه متمادی شده است و تنها چیزی که در این میان ترسناک می‌نماید، همین است و بس.

نرگس کیانی

  • 11
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش