روزنامه اعتماد نوشت: درگذشت اكبر گلپايگاني معروف به گلپا علاوه بر اهل هنر و موسيقي جامعه فوتبال را هم عزادار كرد. به اين خاطر كه ايشان يكي از فوتباليستهاي قديمي ايران هم به حساب ميآمد كه تا همين اواخر عمر هم پيگير مسابقات و مخصوصا شرايط تيم ملي بود.
فوتبال، بخش كمتر مورد توجه قرار گرفته زندگي اكبر گلپايگاني است. مرحوم گلپا بهشدت فوتبالي بود. او سابقه بازي در تيمهاي رده پايه تهران را در كارنامه داشت و حتي در اين سن يك عنوان قهرماني كشوري هم به دست آورد.
گلپايگاني در سنين جواني در حالي كه موسيقي را به صورت حرفهاي دنبال ميكرد در ليگ فوتبال ايران براي تيمهاي تهرانجوان و دارايي به ميدان رفت. خودش در مورد آن برهه گفته بود: بغل چپ بازي ميكردم چون چپپا بودم. اگر توپ به ما ميرسيد و عزيز اصلي هم كنار ميكشيد شايد گلي هم به ثمر ميرساندم.
او در مورد شروع فوتبالش نيز گفته بود: فوتبال را به صورت جدي از مدرسه بدر با غلامحسين نوريان، حسين فكري، ناصر سلطاني، داود حيدري و ... شروع كرديم. بعد از تهرانجوان رفتيم تيم دارايي. در آنجا با تيمسار نوآموز و چند نفر ديگر همبازي بودم تا اينكه راهي مدرسه نظام و دانشكده افسري شدم و عضو تيم سرباز. گلپايگاني دوستان فوتبالي بسيار زيادي داشت. از جمله حشمت مهاجراني سرمربي اسبق تيم ملي فوتبال ايران.
حشمت مهاجراني، اسطوره فوتبال ايران، در واكنش به درگذشت اكبر گلپايگاني به روزنامه اعتماد گفت او هميشه با حضور در اردوي تيم ملي از مليپوشان حمايت ميكرد.
حشمتخانمهاجراني اسطوره فوتبال ايران و سرمربي اسبق تيم ملي كه از همدورهايهاي مرحوم گلپا به حساب ميآيد با ابراز تاسف از درگذشت او در مورد ارتباط خواننده حنجرهطلايي با فوتبال به «اعتماد» گفت: «هنرپيشهها و خوانندههاي زيادي آن موقع به اردوي تيم ملي سر ميزدند. از جمله خدابيامرز آقاي اكبر گلپايگاني، ناصر ملكمطيعي، همايون كه هنرپيشه بود، داريوش، ستار، كامبيز بچه گوگوش و شهره و خيليهاي ديگر بودند كه به اردوي تيم ملي ميآمدند.»
مهاجراني افزود: «روز مسابقه هم در اردوي تيم ملي حاضر ميشدند و تيم را تشويق ميكردند.»
مهاجراني در ادامه گفت: «من ميدانم گلپا طرفدار باشگاه دارايي بود. رابطه خوبي با او داشتم. دوست بوديم و سلامعليك داشتيم. چند بار شام و ناهار باهم خورديم. خود آقاي گلپا هم فوتباليست بود و عضويت باشگاه دارايي را داشت. آدم خوشقلب و مهربان و دوستداشتنياي بود. خدا رحمتش كند.» سرمربي قهرمان آسيا در پاسخ به اينكه آيا ارتباط نزديكي با مرحوم گلپا داشت يا خير، گفت: «من البته چون خيلي درگير و سرگرم مسابقات بودم و هميشه در اردو حضور داشتم در چارچوب تماشاي مسابقات تيم ملي او را بيشتر ميديدم و خارج از اين فرصتي پيش نميآمد كه رفتوآمد آنچناني باهم داشته باشيم.»
حشمتخان افزود: «ايشان چهره معروفي بود. برنامه گلها و حنجره طلايي او معروف بود. اين معروفيت را با خودش هميشه داشت. بعد از انقلاب نيز همين عناوين را حفظ كرد و مورد احترام جامعه بود. او نه فقط در ايران كه در جهان معروف بود.»
مهاجراني در پايان گفت: «خيلي متاسف شدم از شنيدن خبر درگذشت ايشان. او از علاقهمندان فوتبال و تيم ملي بود. او هميشه تيم ملي را ساپورت ميكرد.»
مرحوم گلپايگاني در سالهاي بعد هم بهشدت بازيهاي تيم ملي را دنبال ميكرد؛ مخصوصا در جام جهاني. ميگفت تمام برنامههايم را كنسل ميكنم تا مسابقات جام جهاني را ببينم.
اتفاقا استاد بعد از جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان كه با دو شكست تيم ملي مقابل پرتغال و مكزيك همراه بود در يك مصاحبه مفصل با خبرورزشي نتايج تيم ملي را تحليل كرده بود.
او در مورد آن مسابقات و دلايل شكست تيم برانكو ميگفت: علت شكست را بايد پيدا كرد. چرا علي كريمي با حالت عصباني بعد از تعويض به لوازم پزشكي كنار نيمكت لگد ميزند؟ دليل آن بايد مشخص شود. براي موفقيت در جام جهاني بستر مهيا نبود. ما همهچيز را احساسي پيش ميبريم و توقع داريم علي كريمي مقابل آلمان ۶ گل بزند.
ايشان اعتقاد داشت همه در نتيجه نگرفتن تيم ملي مقصر بودند: به نظر من توقع زياد مردم موجب شد شكست بخوريم. برانكو هم مقصر است. ديگر اعضاي تيم هم مقصر هستند. فدراسيون هم تقصير دارد اما فراموش نكنيد اين بضاعت ما بود چون كار زيربنايي، اصولي و پايهاي انجام نداديم.
مرحوم گلپايگاني براي حل شدن مشكلات فوتبال هم برنامه داشت و ميگفت بايد مدارس فوتبال احيا شوند و به شكل اصولي به تربيت استعدادهاي جوان بپردازند. او حتي ميگفت حاضر است يك كنسرت برگزار كند و همه عوايد آن را خرج ساخت يك مدرسه فوتبال كند.
چند سال پيش تصويري از حنجره طلايي موسيقي ايران كنار پل اسكولز و ريو فرديناند اسطورههاي تيم منچستريونايتد منتشر شد كه حسابي در فضاي رسانهاي ايران بازخورد داشت. ابتدا گفته شد اين بازيكنان در كنسرت لندن استاد حضور پيدا كرده بودند كه اين خبر اشتباه بود. اصل داستان از اين قرار بود كه گلپا از ديرباز از هواداران منچستر يونايتد بود و يكي از دامادهايش كه اصليت فرانسوي دارد و جراح معروفِ فوتباليستهاي حرفهاي است مقدمات گرفته شدن اين عكس يادگاري را فراهم كرد.
مرحوم گلپايگاني علاوه بر فوتبال بهشدت كشتي را هم دنبال ميكرد و اتفاقا رفاقت نزديكي با مرحوم تختي داشت. او در اين رابطه گفته بود: خودم را مريد آقاتختيميدانستم و با هم دوستي ديرينهاي داشتيم. تختي مرد خدا بود.
ايشان آنقدر فوتبالي بود كه حتي طول عمرش را هم با فوتبال مقايسه ميكرد. در يكي از مصاحبههايش گفته بود: فوتبال ۹۰ دقيقه است و الان من در وقت اضافي زندگي هستم.
اين وقت اضافه در نهايت روز شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ به پايان رسيد. داور سوت زد و مرحوم اكبر گلپايگاني فوتباليست سابق و مرد حنجره طلايي موسيقي ايران به خاطرهها پيوست.
- 11
- 3