گفتگو با مهربانو ابدیدوست:
آشنایی شما با این ساز به چه زمانی برمیگردد؟
متولد سنندج هستم. از بچگی و از دوران پنج سالگی از خانقاههای سنندج پرورش یافتم و با دف آشنا شدم و چون از همان کودکی علاقه خاصی به سازهای کوبهای (تمبک، دایره، ضرب آهنی، تیمپو و...) داشتم چون طنین آن صدای الله را میداد بسیار جذب این ساز شدم.
جایگاه دفنوازی چطور بود؟
دف را بیشتر عارفان و اهل سلوک در مجالس ذکر خداوند استفاده میکنند و برای ساز دف یک تقدس خاص قائل هستند که حتی هنگام پاره شدن پوست میگویند که دف شهید شده، به خاطر صوت طنین الله و امامان است که اهل عرفان نام «دف شهید شده است» را به این ساز لقب دادهاند.
از چه زمانی بهطور جدی کار را دنبال کردید؟
در سال ۷۱-۷۰ در تهران با استاد محمدرضا لطفی آشنا شدم و در همان زمان به دعوت استاد لطفی در آموزشگاه مکتب خانه میرزا عبدالله شروع به تدریس کردم و ثمره همکاریام با گروه شیدا آلبوم «یادواره» استاد نورعلی برومند بود.
شما در نوازندگی سبک چه کسی را دنبال میکنید؟
من استادی نداشتم. فقط با چشم و دل خود این کار را یاد گرفتهام. مدرسی آن زمان نبود. ما در خانقاه به دست خلیفهها نگاه میکردیم، آنهایی که نوازندههای قدیمی بودند. فقط با نگاه کردن میتوانستم یک چیزی را یاد بگیرم و بعد تمرین میکردم. این مساله باعث شد من همان سبک اصیل خانقاه را به تهران بیاورم و همان تکنیک و چارچوب را با تکنیک خاصی که اضافه کردم آموزش دهم ولی اصالت را از بین نبردم.
چطور شد که دف از خانقاه درآمد و در تئاترها و نمایشها از آن استفاده کردند؟
تاریخچه این موضوع از سال ۱۳۵۶ به بعد شروع شد که استاد لطفی با خانواده کامکارها آشنا میشود و در سنندج هم دف را در خانقاه میبیند و بعد با خودش به تهران میآورد. در اولین اجرا ساز را به بیژن کامکار دادند و این ساز در گروه نواخته شد و از آنجا استارتش زده شد و بعد این ساز به دنیای موسیقایی آمد و بعد در تئاتر و حتی سینما هم دارد از آن استفاده میکنند.
حضور و گسترش ساز دف در موسیقی ردیف – دستگاهی به نسبت موسیقی محلی و خانقاهی چطور بود؟ و چه اتفاقی افتاد که از دف در کارهای هنری استفاده کردند؟
سازهای کوبهای ردیفنوازی ندارد. ریتمهای مقامی دارد. چارچوب اسکلت و ساختار موسیقی را ریتم میسازد و بعد باید ساختمان آن ساخته شود. ساز دف چون همهاش ریتم است این باعث میشود که در کارهای هنری از آن استفاده شود.
ساز دف از معدود سازهایی است که در رسانه ملی حق پخش دارد. آیا تا به حال در برنامهای دعوت شدهاید که اجرای زنده داشته باشید؟
بله. در شبکه سوم و شبکه برونمرزی اجرا داشتهام.
شما سرپرستی گروه مشتاق را هم برعهده دارید، آلبوم «حلقه رندان» هم که به تازگی با نوازندگان همین گروه منتشر شده است. یک مقدار در مورد آلبوم جدیدتان بگویید و همچنین این چندمین آلبوم شما است؟
زمانی که شروع کردم ساز دف را آموزش دهم سبک نواختن دف، سبک دایرهنوازی بود، سبک مرحوم فرنا بود. من ساز دف را از خانقاه با اصالتی که داشت آوردم در تهران و شروع کردم به تعلیم و آموزش شاگردان. شاگردانی را آموزش دادم و در سال ۷۵ گروهی را تشکیل دادم به نام مشتاق. و این گروه اولین گروه دفنوازان در ایران بود که تشکیل شد. همه از شاگردان خودم بودند. و برای اولین بار به مدت ۶ شب در فرهنگسرای ارسباران اجرا داشتیم.
چهار تا آلبوم دفنوازی دارم. در آلبوم «حلقه هستی» از سبک اصیل استفاده کردم و حلقه هستی را برای نوازندگانی که میخواهند تکنوازی بکنند آماده کردهام. آلبوم «حلقه مقام» را به یادواره خلیفه میرزا اغه غوشی که وقتی فوت کردند لقب پیر دفنوازان را به او دادند، تهیه کردم. من این ریتمها را برای اجرای گروهی ساختم. در آلبوم «حلقه سودایی» یک انگیزهای به وجود آمد که من طوری کار کردم که کسی که در چهار مرکز ثقل مینشیند بتواند صدای این ساز را بشنود.
این آلبوم را فقط برای این ساختم که بتوانم توانایی این ساز را نشان دهم چون ساز دف همیشه در کنار گروهها مینشست اما حالا یک ارکستر و گروه دفنوازی شده است. پایه گذارش خودم هستم اما هستند کسانی که دارند خیلی زحمت میکشند و کار دیگر من «حلقه رندان» بود که بعد از چند سال زحمت قطعاتی را آماده کردم که برای کار گروهنوازی باشد. کاری دیگر هم در دست دارم که در ۶ ماه آینده در بازار منتشر میشود.
شما دو تا کتاب دارید که دوره مقدماتی دفنوازی است آیا در کتابهای دیگرتان تصمیم دارید مقاطع بالاتر را آموزش دهید؟
کتاب آیین دفنوازی یک و دو و کتاب «نوای دف» هم در دست چاپ است که بعد از عید در بازار عرضه میشود. در کتاب اول و دوم دوره مقدماتی ساز دف را گفتهام و کتاب سوم دوره متوسطه دف است و کتاب چهارم که مشغول کارهایش هستم مراحل عالی نوازندگی دف است که سال آینده منتشر میشود.
آیا میتوانیم مدعی باشیم که ساز دف ایرانی است؟ برای ثبتش در یونسکو هم اقدامی شده است؟
ساز دف در بیشتر کشورها نواخته میشود مثلا در عربستان و مصر و تونس و سوریه... . هر مملکتی به شیوه خودش ساز را مینوازد اما در ایران دف از کردستان شکل گرفته. این ساز قدمت تاریخی دارد و مسلمانان روی این ساز خیلی تعصب دارند ولی قبل از دین اسلام این ساز ساخته شده است. در ادیان مختلفی در مورد دف صحبت شده است. مثلا زمانی که حضرت موسی و یارانش از رود نیل رد میشوند و وقتی فرعون دنبالش میرود و رود نیل به حالت عادی برمیگردد و فرعون و یارانش از بین میروند.
مریم خواهر هارون به همراه زنان با دف به شادی میپردازند، پس قبل از دین اسلام این ساز وجود داشته است و حتی برخی روایات حاکی از آن است که در عروسی فاطمه زهرا(س) نواخته شده. در جنگهای حضرت محمد(ص) نواخته شده، پس این ساز هم شادی و هم غم و هم حماسی بوده است. در مورد ثبتش تا آنجا که در جریانم اقدامی صورت نگرفته است.
- 18
- 5