یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴
۲۱:۲۰ - ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۲۸۴۳
موسیقی

اجرای کنسرت در ایران یک تجربه کاملاً متفاوت بود / گفت‌وگو با اعضای گروه لهستانی پارتیزانت

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,میکوآی توچکو
مینا آتشی: کریستوف توچکو رهبر گروه پارتیزانت می‌گوید توجه و علاقه مردم ایران به اجرای گروه برای او و پسرش بسیار جالب و خوشایند بود.

به گزارش هنرآنلاین: گروه موسیقی لهستانی پارتیزانت متشکل از کریستوف توچکو (نوازنده گیتار ) و پسرش میکوآی توچکو (نوازنده سازهای کوبه‌ای)،  روزهای هشتم و نهم اردیبهشت با اجرای آثاری از موسیقی فیلم‌های کلاسیک و هنرمندان مطرح جهان در تالار وحدت تهران روی صحنه رفت.

این گروه که سابقه اجرای زنده و همکاری با چهره‌هایی چون جو ستریانی، آل دی مرلا، استیو لوکاتر و تامی امانول را دارد، برای دیدن مخاطبان خود لحظه‌شماری می‌کردند و دوست داشتند اجراهای بیشتری را برای ایرانی‌ها بنوازند. کریستوف و میکوآی با حضور در هنرآنلاین از سابقه گروه پارتیزانت و تجربه اجرا در ایران گفتند.

از نحوه شکل‌گیری گروه بگویید.

کریستوف توچکو: من در نوجوانی اجرای یک گروه موسیقی را دیدم و از آن زمان به ساز گیتار علاقه‌مند شدم. پس از این‌که این موضوع را برای برادرم تعریف کردم‌ او برای من یک ‌گیتار خرید و من آموختن گیتار را آغاز کردم. از سال ۱۹۹۱ تا سال ۱۹۹۴ در گروه یک خواننده معروف لهستانی با نام ریچارد ریدا دو ساز آکاردئون و هارمونیکا نواختم. پس از چند همکاری با گروه‌های کوچک، تصمیم گرفتم به صورت سولو اجرا کنم. با گیتار الکتریک تکنیک‌های مختلفی را اجرا می‌کردم. این تکنیک‌ها جای خالی دیگر سازها را پر می‌کرد. میکوآی، پسرم، در سال ۱۹۹۶ به دنیا آمد. او از سن پنج-شش سالگی آموختن درامز را آغاز کرد. من با میکوآی تمرین می‌کردم و سپس از وقتی او هفت ساله شده با یکدیگر می‌نواختیم. زمانی که میکوآی بزرگ شد گروه پارتیزانت را تشکیل دادیم. در آن زمان بیشتر اجراهایمان داخلی بود و در یک سال ۸۰ کنسرت و ۹۰ ورکشاپ برگزار می‌کردیم.

از چه زمانی تور کنسرت‌هایتان در دیگر کشورها آغاز شد؟

کریستوف توچکو: سال ۲۰۰۷ در فستیوال موسیقی در شهر فرانکفورت آلمان حضور پیدا کردیم که من در آن فستیوال یک بار همراه با تامی امانوئل و یک بار هم همراه با جو ستریانی، نوازنده مطرح گیتار الکتریک، به روی صحنه رفتم. در اجرایی که با جو ستریانی داشتم، او بعد از اجرا گفت که تو فوق‌العاده بودی و نوازنده خیلی خوبی هستی. فیلمی را نیز در جهت حمایت و تمجید گروه پارتیزانت منتشر کرد. این اتفاق برای ما خیلی ارزشمند بود.

پارتیزانت اجراهای مختلفی در کشورهای متفاوتی داشته است. چه شد که تصمیم گرفتید در ایران کنسرت برگزار کنید؟

میکوآی توچکو: ما بسیار به فرهنگ ایران علاقه‌مند بودیم و دوست داشتیم با آن آشنا شویم. از همین رو وقتی سفارت لهستان در ایران این پیشنهاد را به ما داد به خوبی از آن استقبال کردیم. دوست داشتیم در کشوری با این فرهنگ نیز اجرا داشته باشیم و با مردم آن از نزدیک دیدار کنیم.

تجربه چنین اجرایی برایتان چطور بود؟

میکوآی توچکو: ما اجراهای زیادی در کشورهای مختلف داشتیم که هر کدام برای ما یک تجربه منحصر خود را داشته‌اند، اما اجرای این کنسرت در ایران برای ما یک تجربه کاملاً متفاوت بود. این کنسرت اولین اجرای ما در ایران بود و یک تجربه جدید به حساب می‌آمد.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,میکوآی توچکو

چه احساسی از این تجربه داشتید؟ بازخورد این کنسرت چگونه بود؟

میکوآی توچکو: زمانی که روی صحنه تالار وحدت حاضر شدم و جمعیت شروع به تشویق کردند، بسیار احساساتی شدم و از خوشحالی اشک به چشمانم آمد.

کریستوف توچکو: ما اصلاً احساس نمی‌کردیم در ایران اجرا می‌کنیم، احساس می‌کردیم در لهستان کنسرت برگزار کرده‌ایم. در میان اجرا گاهی جمعیت سالن ملودی را که من با گیتار می‌زدم با صدای دهان خود تکرار می‌کردند. توجه و علاقه مردم ایران به اجرای ما، برایمان بسیار جالب و خوشایند بود. مردم ایران با ما رفتار خیلی صمیمانه‌ای داشتند.

مخاطبانتان در این اجرا چه طیفی را تشکیل می‌دادند؟

میکوآی توچکو: مخاطبان اجرای ما طیف متنوعی داشتند. ما از همه گروه‌های سنی از کودکان و نوجوانان گرفته تا میانسالان مخاطب داشتیم. برایمان بسیار جالب بود که حتی کودکان نیز برای دیدن اجرای ما به سالن آمده بودند. آن‌ها به خوبی به موسیقی گوش می‌دادند و نسبت به آن کنجکاو بودند. کودکان و نوجوانان در لهستان کمتر از ایران به موسیقی ما توجه می‌کنند و بیشتر مخاطبان ما بزرگ‌ترها محسوب می شودند. اما در ایران حتی کودکان و نوجوان‌ها هم با دقت به اجرای ما توجه می‌کردند.

ایران در نظرتان چطور بود؟

میکوآی توچکو: من بسیار به ایران و فرهنگ ایرانی علاقه مند شدم. دوست دارم بیشتر به ایران سفر کنیم و اجراهای متعددی داشته باشیم. این که من الان در ایران حضور دارم باعث افتخار من است.

گروه پارتیزانت در چه سبک‌هایی می‌نوازد؟

میکوآی توچکو: پارتیزانت سبک‌های مختلفی اجرا می‌کند. ما تا کنون سبک‌های متنوعی را مانند راک، متال و گاهی هم جز را امتحان کرده‌ایم.

در این سبک‌ها با پدر، کریستوف توچکو، تفاهم دارید؟

میکوآی توچکو: من سبک متال را بیشتر دوست دارم، اما پدرم موسیقی‌های ایرانی، موسیقی قدیمی لهستان، کلاسیک و... را گوش می‌دهد.

این موضوع در انتخاب قطعات شما را دچار اختلاف نمی‌کند؟

 میکوآی توچکو: نه، این موضوع نه تنها برایمان اختلاف ساز نیست بلکه باعث می‌شود که تعامل بسیار خوبی بینمان برقرار شود و کارمان پیشرفت کند.

تکنیک خاصی در نوازندگی دارید که در اجرایتان در تالار وحدت نیز مشهود بود. در این باره توضیح دهید.

میکوآی توچکو: ما تکنیک‌های خاصی در نوازندگی داریم. تمام این تکنیک‌ها را هم خودمان ابداع کردیم. به عنوان مثال پدرم گیتار را به صورت خوابیده می‌گذارد و با مداد روی آن می‌زند. این تکنیک از تکنیک نواختن ساز سنتور گرفته شده است. گروه پارتیزانت یک گروه دو نفره است ولی صدای یک گروه کامل را می‌دهد. پدرم یک گیتار دو دسته دارد که قسمت بالایی​ آن گیتار معمولی و قسمت پایین آن گیتار بأس است و مثل دو نوازنده عمل می‌کند.

علت استفاده از این تکنیک‌ها چیست؟

میکوآی توچکو: هدف ما این است که از سازها صدای خوبی تولید کنیم. خیلی مهم است که یک نوازنده بتواند بهترین صدایی را که می‌تواند از ساز خود بگیرد. ما وقتی یک قطعه را برای اجرا کردن انتخاب می‌کنیم، آن را با تکنیک‌های مختلف امتحان می‌کنیم تا ببینیم با کدام بهتر می‌شود. تکنیکی را انتخاب می‌کنیم که بهترین صدا و اجرا را به ما بدهد.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,میکوآی توچکو

فکر می‌کنید تا چه اندازه مخاطبان را به موسیقی‌تان علاقه مند می‌کند؟

میکوآی توچکو: برای هر هنرمند و نوازنده‌ای ارتباط با مخاطبانش در اولویت قرار می‌گیرد. دوست دارد که بهترین نمره را از مخاطب بگیرد و او را راضی کند. یکی از اهداف ما از اجرای این تکنیک‌ها این است که ارتباط خوبی با مخاطبانمان برقرار کنیم.

پس این تکنیک‌ها بخش مهمی از موسیقی شما را تشکیل می‌دهند.

میکوآی توچکو: موسیقی و تکنیک از هم جدا نیستند، موسیقی از تکنیک می‌آید و تکنیک هم از موسیقی برمی خیزد. علت تاکید گروه ما نیز روی تکنیک‌ها همین مسأله است.

در ایران تجربه بداهه نوازی نیز داشته‌اید؟

میکوآی توچکو: بله در این سفر با یک خواننده مشهور ایرانی با نام مسعود سعیدی بداهه نوازی داشته‌ایم. این تجربه یکی از تجربه‌های جالب ما در ایران بود. ما با یکدیگر به صورت بداهه گیتار نواختیم.

تجربه یک گروه موسیقی دونفره پدر-پسری چطور است؟ تصمیم دارید با هنرمندان دیگر هم همکاری کنید؟

 کریستوف توچکو: احساسات من و‌میکوآی بسیار به یکدیگر شباهت دارد و این خیلی خوب است. این نزدیکی بسیار در همکاری من و پسرم مؤثر است. ما نسبت به یکدیگر شناخت بیشتری داریم و تمرین‌هایمان را با شناخت بیشتری نسبت کسانی که این ارتباط نزدیک را ندارند، انجام می‌دهیم. پدر و پسر بودن باعث می‌شود روی صحنه نیز احساس خیلی خوبی داشته باشیم. چند بار می‌خواستم با هنرمندان دیگری همکاری داشته باشم اما ارتباطی که برای شکل گیری یک همکاری لازم است برقرار نمی‌شد.

میکوآی توچکو: زمانی که من کودک بودم، پدرم علاقه داشت من در زمینه موسیقی فعالیت کنم. اولین ساز موسیقی که پردم ‌برای من خرید یک گیتار بچگانه بود. من به جای دست زدن به سیم‌های آن، گیتار را به حالت خوابیده می‌گذاشتم و با دست به روی آن می‌زدم. همین موضوع باعث شد پدرم متوجه شود که من به سازهای کوبه‌ای علاقه دارم. برای من چوب درامز گرفت و من با آن چوب بر سر هر چیزی​ می‌زدم و تمرین می‌کردم. زمان گذشت و یک درامز حرفه‌ای خریدم و به طور حرفه‌ای کارم را دنبال کردم

  • 15
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش