یکشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳
۱۷:۵۶ - ۲۱ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۵۴۰۵
موسیقی

رستاک حلاج:

بهترین آثارم را در زمان شکست عاطفی ساخته‌ام!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,رستاک حلاج

در میان طیف‌های مختلف شنوندگان موسیقی پاپ، معروف هست. در میان طرفداران بعضی خواننده‌ها نظیر «مهدی یراحی» به همراه آهنگسازی‌ها و ترانه‌هایش مشهور هست و در میان آنها که کمی پاپ خاص‌تر گوش می‌کنند، به همراه صدا و قطعات شخصی‌اش مخاطب دارد. از «رستاک حلاج» حرف می‌زنیم. خواننده، ترانه‌سرا و آهنگسازی که به همراه وجود سبک و سیاق متفاوت سروده‌هایش نسبت به کارهای مرسوم به همراهزار، تعداد کار شنیده انجام گرفته در کارنامه‌اش دارد و از سال ۹۴ به شکل رسمی فعالیت‌اش را در موسیقی ایران دنبه همراهل انجام.

رستاک اولین کنسرتش را در آخرین روز پاییز سال ۹۵ به همراه قطعات آلبوم «پاییز سال بعد» روی صحنه برد و تا کنون یک اجرای رسمی دیگر پایتخت و بندرعبه همراهس داشته هست. او در آستانه ۱۳ تیرماه و مصادف به همراه سالروز تولدش حیاتیان دفتر سایت «موسیقی ما» بود و برای اولین‌به همراهر دربه همراهره ابعاد دیگری از فعالیت‌های حرفه‌‌ای خود صحبت انجام که تا کنون کاهش به آنها پرداخته بود.

همچنین او دیدگاه‌های جالبی هم دربه همراهره خوانندگانی نظیر محسن چاوشی، محسن یگانه، سیروان خسروی، سیامک عبه همراهسی، سینا حجازی و محمد علیزاده داشت. به همراه رستاک دربه همراهره کاراکتر خودش، جدی بودن و اخم‌هایش هم گپ زدیم! این گفت‌وگو را حتماً تا پایان بخوانید:

از «رستاک» روی هستیج شروع کنیم. چه‌طور هست که رستاک روی هستیج آن‌قدر جنب‌وجوش و انرژی دارد و برون‌گرا هست ولی رستاک همیشگی، به‌انجام گرفتت خجالتی و درون‌گرا هست؟

این سؤالى بود که برای خانواده‌ام هم پیش آمد! هیچ‌یک از نزدیکانم گمان نمى‌انجام که رستاک روی صحنه آن‌طور آسوده و رها به همراهانجام گرفت و تنها پاسخ من به این پرسش، این هست که رستاک از همان کودکى، زمانى که به همراه ساز و آواز آشنا انجام گرفت تا روزى که به آرزوى روى صحنه رفتنش دست یافت، یک عمر خودش را روى هستیج تصور انجامه بود؛ صحنه را سال‌هاى سال خانومدگى انجامه بود و در ٣۴ سالگى به همراه این رفیق دیرینه دیگر احساس غریبى نمى‌انجام؛ اعتماد به نفس من روى صحنه تعدادین‌برابر مى‌شود. احساس خوشایندى هست این که هزاران نفر فقط و فقط به خاطر موسیقى و صداى تو آمده و زیر یک سقف جمع انجام گرفته‌اند. آن‌جا هست که به همراه تمام وجود و بدون ترس برایشان مى‌خوانم و از هم‌آواز انجام گرفتن‌مان آن‌قدر مست مى‌شوم که دیگر جایى براى هسترس و نگرانى به همراهقى نمى‌ماند.

و همین به تو یک حس قدرت می‌دهد.

روی هستیج افزایش احساس صمیمیت دارم تا حس قدرت.

چرا در ۹۹ درصد تصویر‌هایت اخم می‌کنی؟

یکی از سایت‌ها تعداد وقت پیش تصویر کودکی من را به همراه لبخند منتشر انجامه و نوشته بود این تصویر نشان می‌دهد که پس رستاک در کودکی خندیدن را بلد بوده! حقیقتاً احساس مى‌کنم لبخند در تصویر زیاد به من نمی‌آید وگرنه آن‌قدرها هم اخمو نیستم. کاراکتر من براى اشخاصى که براى اولین‌به همراهر از نزدیک به همراه من روبه‌رو مى‌شوند، معمولاً زیاد صمیمى و دلپذیر نیست و گاهى این سوءتفاهم به وجود مى‌آید که رستاک خودش را مى‌گیرد. اما واقعیت این هست که من زیاد خجالتی هستم. این خجالتى بودن، گاهى آن‌قدر به همراهلا مى‌گیرد که ترجیح مى‌دهم براى خرید از سوپرمارکت هم دوستانم را به جاى خودم بفرستم! به صورت حتم تازگی‌ها در معاشرت به همراه آقام بهتر انجام گرفته‌ام. افزایش لبخند مى‌خانومم و به‌اصطلاح خونگرم‌تر رفتار مى‌کنم. ولى در هر صورت به قول شاعر «من خیلى وقتا ساکتم سردم…»

آن اولین لحظه‌ای که در سالن میلاد برای نخستین به همراهر روی صحنه رفتی را توصیف کن.

لحظه فوق‌العاده‌ای بود و به صورت حتم در وجودم هسترس هم داشتم. اما آن‌قدر انرژی در سالن وجود داشت که این هسترس، تأثیر منفی روی اجرا نگذاشت. کلاً اولین جوابی که از مخاطب پس از سال‌ها انتظار می‌گیری، بی‌نظیر هست و دوست داری آن لحظات هرگز تمام نشود.

بُعد مالی کاری که در موسیقی انجام می‌دهی، چه‌قدر برایت حیاتی هست؟

حتماً برایم حیاتی هست؛ چون تنها کاری هست که بلدم و به صورت حرفه‌ای انجام می‌دهم. الان در سنی هستم که به همراهید به آینده فکر کنم و اگر بُعد مالی نبه همراهانجام گرفت، نمی‌دانم چه آینده‌ای در انتظارم هست.

متداوم برای آدم‌ها سؤال هست که درآمد خواننده‌ها، آهنگسازان و تنظیم‌کننده‌های زیرزمینی از کجا هست و آیا شوق آنها برای کسب مجوز، افزایش به دلیل مسائل مالی هست؟

درآمد هنرمندان زیرزمینی خیلی متغیر هست و ابداًً ثابت نیست. گاهی اوقات یک کارت جواب می‌دهد و تا مدتی، درآمد نیکوی داری. یا ممکن هست کارهایت موفق نشود و تا تعداد وقت ابداًً درآمدی نداشته به همراهشید. امید به مجاز انجام گرفتن، اول از همه به خاطر لذت هستیج و برخورد مستقیم به همراه مخاطب هست و در کنار این هم بحث درآمد مطرح می‌شود تا بتوانى به همراه انرژى افزایش و خیال آسوده‌تر به کارت ادامه بدهى و همین‌طور خانومدگى‌ات را اداره کنی.

وقتی دو دهه اخیر موسیقی پاپ را بررسی کنیم، می‌بینیم که یک دسته خواننده‌هایی بوده‌اند که طیف گسترده مخاطب داشته‌اند که دائماً کم و زیاد می‌انجام گرفته و دسته دیگر، خواننده‌هایی بوده‌اند که مخاطب کاهش، خاص ولی وفادار داشته‌اند. تو خودت کدام مخاطب را ترجیح می‌دهی؟

من مخاطب کاهش ولی وفادارتر را ترجیح می‌دهم. گمان مى‌کنم رستاک و موسیقى‌اش آن‌چنان فراگیر و همه‌پسند نیستند و مخاطب کم اما به همراهکیفیت را افزایش دوست دارم. افزایش تعداد مخاطب نیکو هست؛ ولی برای بزرگ انجام گرفتن این عدد، حاضر نیستم از کیفیت مخاطبه همراهنم کهسته شود. من عاشق اینم که در یک سالن ۷۰۰ نفره کنسرت برگزار کنم، ولی مخاطبه همراهنم به همراه تمام وجودشان در سالن به همراهشند و دوست ندارم صرفاً برخی آدم‌ها بلیت بخرند تا ببینند آن‌جا چه رویداد هست. این را ترجیح می‌دهم به برگزاری کنسرت در یک سالن ۲۵۰۰ نفره که نصف آنها برای سرگرمی آمده‌اند. تجربه هم نشان داده که آن مخاطب خاص می‌تواند شما را سال‌های سال حمایت کند. مثلاً علیرضا عصار نمونه به همراهرز این طیف خواننده‌ها بود که تعداد ماه قبل، پس از سال‌ها کنسرت برگزار انجام و هواداران‌اش ۱۳ سانس از او حمایت انجامند. حتی برای من که طرفدار سردشوار علیرضا عصار هستم، به همراهور چنین حمایتی دشوار بود و به صورت حتم فکر می‌کنم خودش هم از این هستقبه همراهل شوکه انجام گرفته به همراهانجام گرفت!

رستاک حلاج به عنوان یک آفریننده شعر و ملودی، در چه حالات روحی بهتر و افزایش توان خلق دارد؟ شکست عاطفی، بی‌پولی و… تأثیری روی پروسه خَلق تو دارند؟

حالات روحی که رابطه مستقیمی بر خلق اثر دارد اما من در زمان ناخوشی هست که می‌توانم بهترین ترانه‌ها و ملودی‌هایم را بسازم! وقتی حالم نیکو هست، دستم به ساز نمی‌رود و اگر هم چیزی بنویسم و بسازم، نزدیک به خودم نیست. تجربه‌های شکست عاطفی برای من به همراهعث خلق آثار بهتر و ماندگارتر می‌شود. اما بی‌پولی هم حس و حال خلق انجامن به همراهقی نمی‌گذارد، چون یأس مطلق هست! اصولاً هر وقت روابط عاطفی و حال من نیکو هست، معمولاً خروجی خاصی ندارم!

پس فکر می‌کنم مخاطبه همراهنت متداوم آرزو داشته به همراهشند شکست عاطفی بخوری تا کار نیکو برایشان بسازی!

احتمالاً! (خنده)

ما خواننده‌هایی داریم که «Singer/Songwriter»اند و خودشان ترانه و آهنگ‌هایشان را می‌نویسند. ولی در مورد تو به نظر می‌رسد که شاعری هستی که می‌خوانی. این شاعرانگی در تو چگونه شکل گرفته هست؟

نه، من کارم را ابتدا به همراه موسیقی شروع انجامم و گیتار نواختن و آهنگسازی را یاد گرفتم. روی کارهای شاعران دیگر مثل حافظ و فروغ آهنگ می‌ساختم و می‌خواندم و حس انجامم کارهای به‌روزتری به همراهید بخوانم و به دلیل اقتضای موسیقی‌ام، به سراغ ترانه رفتم. خدا را شکر این بُعد ترانه به جایی رسید که من امضای خودم را در میان ترانه‌سراها دارم و این بد نیست که من را به عنوان شاعر می‌شناسند.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,رستاک حلاج

ترانه‌ات روی کاغذ تکمیلاً ترانه هست.

خدا را شکر قلم رستاک در میان ترانه‌سرایان و مخاطبین ترانه، قلمى هست که امضا و خط‌فکرى خودش را دارد. من خودم را موزیسین، ترانه‌سرا و خواننده می‌دانم؛ یک مثلث موسیقایى. من اصولاً کارى را که احساس کنم به بهترین شکل نمى‌توانم انجام دهم، انجام نمى‌دهم. هیچ بُعد خاصی را برای خودم بزرگ نمی‌کنم. خوشحال می‌شوم اگر کسی مخاطب موسیقی و صداى من نیست، مخاطب ادبیات من به همراهانجام گرفت. کتاب ترانه‌هایم «پاییز سال بعد» در اغلب کتاب‌فروشی‌های پایتخت پرفروش بوده و مخاطب ادبیات هم توانسته به همراه من ارتبه همراهط برقرار کند. حضور در کتابخانه آقام برای من زیاد ارزشمند هست.

کارهایی که برای دیگران می‌نویسی را از همان ابتدا به همراه ذهنیت همان فرد تولید می‌کنی یا پس از خلق اثر، فکر می‌کنی که برای چه هنرمندی معقول هست؟ همچنین برخی اعتقاد دارند کارهایی که برای دیگران می‌سازی، عامه‌پسندتر از کارهای خودت هست.

واقعیت این هست که من خیلی علاقه‌ ندارم برای دیگران کار بسازم و افزایشین همکارى‌ام به همراه «مهدی یراحی» بوده که به دلیل رفاقت‌مان و علاقه مهدى به این سبک و سیاق بوده هست. به نظرم شاخص‌ترین همکارى ما قطعه «زمستون» بوده. یا قطعه «داشتم خانومدگیمو می‌انجامم» روی کاغذ یکی از بهترین ترانه‌هاى من هست و شاید به دلیل نوع ملودی مهدی و تنظیمش عامه‌پسند به نظر بیاید. قطعه «اشک و به همراهرون» را هم برای مهدی ساختم و خیلی رستاکی نبود؛ اما آن هم یکی از بهترین آثارم هست. یا قطعه «از خودت رویداد بیار» و «داره گریه می‌کنه» را کار انجامیم که تکمیلاً در فضای خودم هستند. ترانه این کارها روی کاغذ عامه‌پسند نیستند، ولی شاید چون مهدی مخاطبه همراهن عام‌تری دارد، به نظر می‌آید کارهای من به همراه او عامه‌پسند بوده‌‌اند.

خودت روی کاری که قرار هست دیگران بخوانند، اعمال نظر نمی‌کنی؟

من قطعه «داشتم خانومدگیمو می‌انجامم» را به همراه ملودی قبلی به مهدی دادم و گفت که ابداًً در فضای او نیست. به او گفتم این کار یک‌مرتبه به دلایلی اجرا انجام گرفته و به هر شکلی که دوست داری، می‌توانی آن را بسازی. یک شب به همراه من تماس گرفت و پشت تلفن برایم خواند و از این کار بدم نیامد و دیدم که جالب انجام گرفته هست. چون برخی از مخاطبه همراهن، ورژن قبلی را شنیده‌اند، نسبت به ورژن جدید واکنش نشان دادند؛ اما من اجرای جدید این کار را دوست داشتم و براى مهدى هم به همراهزتاب نیکوى داشت. من متداوم در مورد کارها نظر می‌دهم و وقتی که کارى دلپذیر به همراهانجام گرفت -حتی اگر در ژانر من نبه همراهانجام گرفت- آن را تأیید می‌کنم. متداوم از تنظیم‌هایی که روی کارهای من به همراه صدای مهدی انجام می‌شود، راضی‌ام و «هومن نامداری» واقعاً سنگ‌تمام می‌گذارد.

پس چرا هیچ‌وقت به همراه «هومن نامداری» در کارهای خودت همکاری نانجامه‌ای؟ چون به نظر می‌رسد در تمام اجزای کار تو، بخش تنظیم کاهشین اهمیت را برایت دارد و انرژی کاهشی روی آن می‌گذاری. تنظیم‌ها گاهی مونوتون هست و خارج از به همراهزار صدا می‌دهد. در حالی که مثلاً «هومن» می‌تواند کار مدنظر خودت را به همراه جنس صدای روز تنظیم کند.

من اعتقاد دارم کارهایم تنظیم‌محور نیستند. پکیج من، از وکال و ترانه و ملودی تشکیل انجام گرفته و حتی اگر به همراه یک گیتار بخوانم، شاید تأثیرگذاری افزایشی داشته به همراهانجام گرفت. اشکان دبه همراهغ، آبه همراهن حبیبی و سعید زمانی معمولاً کارهای من را تنظیم می‌کنند و دقیقاً همان کاری را انجام می‌دهند که در ذهن من مى‌گذرد. خدا را شکر هر سه نفرشان به نیکوى ترانه را مى‌شناسند و از احساس من نسبت به موسیقى و ترانه آگاه‌اند و نتیجه همکارى‌مان براى من و مخاطبه همراهنم تا امروز دلپذیر بوده.

«هومن نامداری» هم یکی از به همراهشعورترین تنظیم‌کننده‌ها هست و متداوم می‌داند که روی شعر و ملودی، دقیقاً چه اتفاقاتی رخ می‌دهد. کارهایش را واقعاً دوست دارم و تا کنون قسمت نانجام گرفته که به همراه هم مستقیماً همکاری کنیم. سعید زمانی هم از جمله تنظیم‌کننده‌های نیکو و به همراهشعوری هست که مدتى هست به همراه هم ارتبه همراهط نیکوی برقرار انجامه‌ایم. این مونوتون بودن که می‌گویی در همکاری‌ من به همراه آبه همراهن و اشکان حس می‌انجام گرفت و سعید زمانی که وارد انجام گرفت، کارهایم یک‌مقدار متفاوت‌تر انجام گرفت. ما ترنس هم کار انجامیم و برای من تعدادان معقول نبود و فهمیدم که نبه همراهید سراغ این فضا بروم.

چرا خودت در بخش تنظیم فعال نیستی و کارهایت را تنظیم نمی‌کنی؟

رهستش من علاقه‌ای به یاد گرفتن چیزهای جدید ندارم! (خنده) کار تنظیم واقعاً دشوار و تکنیکى هست و به همراهید خیلی دقیق به همراهانجام گرفت. در میان خوانندگانی که به سراغ تنظیم رفتند، محسن چاوشی برایم جالب بود و تعدادی از تنظیم‌هایش را دوست دارم. من اعتقاد ندارم که همه کارها را به همراهید خودم انجام بدهم و قطعاً اگر آن پکیج ترانه و وکال و ملودی جواب نمی‌داد، از دیگران ملودی و ترانه می‌گرفتم و به صورت حتم در آینده حتماً این کار را می‌کنم؛ چون تکرار ایجاد می‌شود. اما در بخش تنظیم، از همان ابتدا می‌دانستم که نمی‌توانم حرکت نیکوی در این زمینه داشته به همراهشم و به همین دلیل، به همراه سایر دوستان همکاری انجامم. علاقه‌ای به تنظیم انجامن ندارم ولی متداوم در آن نظر می‌دهم، چون به کار تک‌نفره اعتقاد ندارم. خواننده‌های زیادی را دیده‌ایم که خودشان می‌نوشتند و می‌ساختند و تنظیم می‌انجامند و نهایتاً هم از دور رقابت کنار رفتند.

نکته دیگر که در مورد کارهای تو وجود دارد، مقوله ریتم هست. سلیقه خودت ظاهراً افزایش به کارهای آرام نزدیک هست.

اگر به من به همراهانجام گرفت، دوست دارم فارغ از ریتم و به همراه تنظیم‌های خلوت کارهایم را تولید کنم؛ ولی الان ریتم برای آقام زیاد حیاتی هست. من در قطعه «به همراه این حالت» ریتم را وارد و سبک جدیدی از تنظیم را امتحان انجامم. ملودی این کار از خودم دور ولی ترانه‌اش به من نزدیک بود. نمی‌دانم به خاطر فوسه خواندن آن کار بود یا سبک متفاوتش از من که حدود ۶۰ درصد مخاطبه همراهن من آن را دوست نداشتند ولی در عوض، مخاطبه همراهن جدیدی به من اضافه انجام.

دلیل اینکه در اجرای کنسرت، ریتم «جَوون‌مرگ» را از شش‌هشتم سنگین به شش‌وهشت تغییر دادی هم همین مسأله تنوع ریتم بود؟

تا حدودی دلیلش همین بود؛ ولی آن اجرای «جوون‌مرگ» هم شش‌وهشت خیلی شاد نیست. دلیل ایجاد تغییر در تنظیم برخی کارها، این بود که در کنسرت به انرژی زیاد نیاز داشتم. چون مخاطبی که به کنسرت می‌آید، از چهار یا پنج قطعه لذت می‌برد و به همراه حس و حال آنها ارتبه همراهط برقرار می‌کند؛ ولی به انرژی و هیجان هم نیاز دارد تا ریتم اجرا برایش یکنواخت نشود.

در این تعداد اجرایی که داشته‌ای، کدام قطعات برایت به همراهزخورد عجیب و غریب داشته‌اند؟

واکنش آقام نسبت به کارها تقریبه همراهً همان بود که فکر می‌انجامم. برخی قطعات ر ا هم به دلیل به همراهزخورد ضعیف از رپرتوار حذف انجامیم. از جمله قطعه «شال سه‌رنگ» که شش‌وهشت بود و فکر می‌انجامیم از آن هستقبه همراهل شود که نانجام گرفت.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,رستاک حلاج

جالب هست که به همراه وجود اینکه تعداد کارهای انرژیک و ریتمیک تو زیاد نیست، اما مخاطبه همراهنت تقریبه همراهً تمام آهنگ‌ها را به همراه تو هم‌خوانی می‌کنند.

این موضوع را تا کنون از تعداد نفر دیگر شنیده‌ام، از جمله نواخانومده‌هایی که به همراه خوانندگان مطرح دیگر همکاری می‌کنند. من حاضرم یک سانس کنسرتم پر شود ولی همه به همراه من هم‌خوانی کنند. به همراهبت این اتفاق خوشحالم و نشان می‌دهد اغلب کسانی که به کنسرت‌هایم می‌آیند، همان طیفِ شاید کم ولی وفادار و پیگیر هستند. آقام یک‌سری کارهای دشوار (از لحاظ ملودی و ترانه) را به همراه ما می‌خوانند که برای خودمان هم جالب بود.

آهنگی بود که در کنسرت از اجرایش پشیمان شوی و کلاً آن اثر را کنار بگذاری؟

در کنسرت قطعه‌ای نبوده که چنین به همراهزخوردی برایم داشته به همراهانجام گرفت ولی قطعه «صامت» پس از انتشار چنین حسى را در من ایجاد انجام؛ چون تلخی زیاد زیادی داشت و این کار هم به نوع دیگری از خودم دور بود. شاید کارهای دیگر من هم تلخ به همراهشند ولی سیاهی و تلخی قطعه «صامت» زیاد از متداوم بود.

اگر موافق به همراهشی، وارد بحث به همراهزار موسیقی شویم و از اینجا شروع کنیم که آن نسل از خوانندگان دهه هشتاد که تا اوایل دهه نود به همراهزار را در اختیار داشتند، مدتی هست افت انجامه‌اند و نسل دیگری شامل تو، سیامک عبه همراهسی، اشوان، امیرعبه همراهس گلاب، سینا شعبه همراهنخانی و… ظاهراً در حال درآوردن به همراهزار از دست قدیمی‌ها هستید. به همراهزار امروز موسیقی پاپ را چه‌طور می‌بینی؟

هر کسی که زمانی مخاطب داشته و می‌توانسته سالن کنسرت را پر کند، برای من زیاد قابل احترام هست. ستاره‌انجام گرفتن و معروف‌انجام گرفتن ساده نیست و در نسل قبلی ما، ستاره زیاد بود. من شاید مخاطب خیلی از این دوستان نبودم اما برای تک‌تک آنها احترام قائلم. کسانی که از نسل گذشته مخاطبه همراهن خود را جدی گرفتند، هنوز هم به همراهزار و مخاطب خودشان را دارند. یک‌سری هم خودشان کم‌کاری انجامند؛ چون در همه‌جای دنیا هنرمندان قدیمی به همراهلاخره شنونده دارند و محو نمی‌شوند. برخی از خواننده‌های نسل قبل، مخاطب‌شان را شوخی گرفتند و گفتند که کنسرت‌های ما پر می‌شود، پس همان آهنگ‌های قدیمی را سال‌ها می‌خوانیم. در نسل جدید نکته شاخص این هست که اغلب، خودشان سینگر/سانگ‌رایتر هستند و خواننده صرف نیستند و این به همراهارزش هست. همچنین خواننده‌های نسل جدید در حال تجربه فضاهای جدیدند.

فکر می‌کنی در این نسل چه کسانی موفق‌تر می‌شوند؟

در این به همراهزار هیچ چیز قابل پیش‌بینى نیست، اما من فکر می‌کنم بچه‌هایی که موسیقی آنها تب روز هست، زود هم تب‌شان می‌خوابد. تاریخ موسیقی ما نشان داده هر خواننده‌ای که یک آهنگش ناگهان گرفته، پس از مدتى کوتاه فراموش انجام گرفته هست. آنها که پشت ترانه و موسیقی خود اندیشه دارند و کارشان دارای امضا هست، ماندگاری افزایشی دارند. به گمانم تا زمانى که مخاطب خودت را جدى بگیرى، از حافظه مخاطب پاک نمى‌شوى.

پیش‌بینی‌ات از آینده خودت و هم‌نسل‌هایت چیست؟

تعداد وقت پیش به همراه سیامک عبه همراهسی صحبت می‌انجامیم که تصور ما این بود که پس از ورود به عرصه مجاز، تا سال‌ها تک‌ستاره‌هاى این عرصه به همراهشیم ولی جالب هست که بلافاصله پس از مجاز انجام گرفتن ما، یک موج جدید آمدند و این روزها توجه همه را به خودشان جلب انجامه‌اند!

تو و سیامک عبه همراهسی دو هنرمندی هستید که از نسل خانه ترانه به همراه هم به همراهلا آمدید. سال گذشته که به اولین کنسرت رسمی او آمدی، چه حسی داشتی؟

من کلاً نسبت به سیامک حس نیکوی دارم. به صورت حتم مدتی به دلایلی که خودمان نمی‌دانیم، میان ما کدورت وجود داشت! اما اولین کاری که از ما به قول معروف گرفت، تقریبه همراهً هم‌زمان به همراه هم بود. او «فرشته پاک» و من «ته‌سیگار» را منتشر انجامیم. سیامک مدل خودم هست. سه قطعه اول او که منتشر انجام گرفت، به همراه خودم گفتم یک رقیب جدی پیدا انجامه‌ام. «فرشته پاک»، «خوشبختیت آرزومه» و «وقتی دلت شکست» سه قطعه اول او بودند که برایم زیاد جذاب و شنیدنى بود. در این سال‌ها به همراه برخی کارهایش ارتبه همراهط برقرار نانجامه‌ام ولی کلاً پکیج سیامک را دوست دارم. او برای مخاطبش ارزش قائل هست و متداوم سعی می‌کند کارش را به بهترین شکل انجام دهد. آن شب هم واقعاً خوشحال بودم. ناامیدی و خوشحالی و غم و منطقهت ما تقریبه همراهً به همراه هم رخ داد و آن شب در کنسرتش حال و هواى زیاد نیکوی وجود داشت.

اگر رستاک و سیامک عبه همراهسی در کنار هم قرار می‌گرفتند، می‌توانست جذاب به همراهانجام گرفت. یعنی برای همدیگر شعر و ملودی می‌ساختید. به چنین همکاری‌ای فکر انجامه‌اید؟

خیلی نیکو هست اگر این اتفاق شکل بگیرد. یک به همراهر تعداد سال قبل قرار بود چنین همکاری‌ای ایجاد شود که من و کاوه آفاق و سینا حجازی و سیامک عبه همراهسی چهار نفری قطعه‌ای را بخوانیم. آن زمان هم هر چهار نفر ما خاص‌های آن روزگار بودیم و در اوج قرار داشتیم. شعر از امیر توده‌فلاح بود و اشکان دبه همراهغ هم ملودی آن را ساخت و این کار را برای یک خیریه اجرا انجامه بودیم. اما در نهایت به نتیجه نرسید. آن حرکت هم می‌توانست اتفاق جالبی به همراهانجام گرفت. به همراه کاوه آفاق که همکاری انجامم، یکی از بهترین آثار من و او شکل گرفت. به همراه سیامک هم حتماً در آینده همکارى‌هاى زیادى خواهیم داشت.

از سینا حجازی اسم آوردی و این نکته زیاد گفته می‌شود که موسیقی تو دقیقاً نقطه مقابل او هست. سینا حجازی در کارهایش شاد و سرخوش هست و رستاک حلاج غم و تلخی در شعر و ملودی‌هایش دارد. دربه همراهره این تقابل چه نظری داری؟

رهستش تا به حال به این فکر نانجامه‌ام.

دوست نداشتی به سمتی بروی که آن حال و هوای شاد را به مخاطب منتقل کند؟

تا چیزی از درون تو نبه همراهانجام گرفت، نمی‌توانی آن را به مخاطب منتقل کنی. شاید سینا واقعاً آدم شنگولی به همراهانجام گرفت که می‌تواند چنین کاری را انجام دهد. من آدم خیلی شادی نیستم که بخواهم کار شاد برای آقام بخوانم. وقتی «امید حاجیلی» کار شاد می‌خواند، من که مخاطب آن موسیقی نیستم، لذت می‌برم و شاد می‌شوم. آدم دپرسی نیستم ولی به آن شکل هم شاد نیستم و نمی‌توانم به اصرار مخاطبم را شاد کنم، اگر روزی خیلی شاد بودم، شاید چنین کاری خواندم.

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,رستاک حلاج

در موسیقی داخلی چه سبک یا چه خواننده‌هایی را افزایش دنبه همراهل می‌کنی؟

این روزها در کنار کارهایی که متداوم گوش می‌انجامم، کارهای رپ را افزایش می‌شنوم. قطعاتی از خواننده‌هایی که خیلی معروف هم نیستند، ولی زبه همراهن و روایت جالبی برای بیان مسائل مختلف دارند. خیلی دنبه همراهل این نیستم که همه قطعات جدید را دنبه همراهل کنم ولی مثلاً کارهای خوانندگان تازه‌نفسى مثل امید جامع یا گروه «مانوها» را دوست دارم. از شنیدن مدامِ کاورهاى ترکیه‌اى و یونانى واقعاً خسته انجام گرفته‌ام. دم تمام کسانى که براى دست یافتن به فضاهاى تازه تلاش مى‌کنند، گرم.

خودت قصد نداری از هنرمند دیگری کاری بخوانی؟

به دنبه همراهل همکاری به همراه تعداد هنرمند جوان هستم که منطقهت زیادی ندارند ولی واقعاً نیکو‌اند و کارهایی دارند که برای من معقول هست. همچنین در بخش ترانه، حسین صفا و حسین غیاثی هر کاری که می‌نویسند، حس می‌کنم که می‌توانست آن ترانه برای من به همراهانجام گرفت. به دلیل اینکه کلام متفاوتی نسبت به اغلب ترانه‌سراها دارند و کارهایشان زیاد به من نزدیک هست.

اشاره‌ات به حسین صفا جالب بود. چون خیلی‌ها می‌گویند او یکی از عوامل موفقیت محسن چاوشی در این سال‌ها بوده هست.

کلاً پکیج محسن چاوشی نیکو هست و به همین دلیل هم موفق می‌شود. ترانه‌های حسین صفا برای محسن چاوشی عالی هست اما او کارهای کلاسیکی هم خوانده و در آنها هم موفق بوده هست. از جمله قطعه «به‌رقص‌آ» که در عین حال که ریتمیک هست، تکمیلاً به همراه سبک محسن چاوشی هم‌خوانی دارد و از او دور نیست.

به صورت حتم این قطعه کاور یک آهنگ افغانی هست.

ایرادی ندارد. اگر کسی آهنگی را به نوعی کاور انجامه که شما سراغ قطعه اصلی هم رفته‌اید و در عین حال هستایل خودش را هم حفظ انجامه، پس موفق بوده هست.

دوست داشتی «به‌رقص‌آ» را تو بخوانی؟

دوست دارم یک کار ریتمیک شبیه «به‌رقص‌آ» بخوانم که هستایل خودم در آن حفظ انجام گرفته به همراهانجام گرفت.

دربه همراهره ترانه‌هایی که محسن چاوشی می‌نویسد، چه نظری داری؟

به نظرم محسن چاوشى یکى از درست‌ترین‌ها هست. همین که مى‌داند چه مى‌خواهد و مى‌داند چه مى‌کند، زیاد به همراهارزش هست.

یکی از کسانی که تقریبه همراهً کل پکیج کارهایش را خودش می‌سازد، محسن یگانه هست. دربه همراهره او چه نظری داری؟

ترانه‌های محسن یگانه شاید به لحاظ ادبیات یک اتفاق شگفت‌انگیز نبه همراهشند ولی در کل، نیکو هست و پکیج درستی دارد و به همین دلیل هم مخاطبه همراهنش در تمام این سال‌ها زیاد زیاد بوده‌اند.

محمد علیزاده هم گاهی ترانه‌هایش را خودش می‌گوید و ملودی هم می‌سازد.

دقیقاً نمی‌دانم کدام ترانه‌های محمد علیزاده متعلق به خودش هست ولی از کارهایی که در سال گذشته منتشر انجام و خصوصاً تیتراژ سریال «برادر» به این سمت، پیگیر کارهایش انجام گرفتم.

دربه همراهره پکیج کارهای سیروان خسروی چه نظری داری؟

سیروان خسروی الگوى زیاد معقولى براى یک آرتیست امروزى هست؛ یک آرتیست که از تمام جهات زیاد به هستانداردهاى بین‌المللى نزدیک انجام گرفته. اکثر کارهای جدید سیروان را دوست دارم و از آنها لذت می‌برم. بعضی‌ها می‌گویند که سیروان به شعر و کلام اهمیت نمی‌دهد؛ ولی واقعیت این هست که پکیج سیروان خسروی پکیج زیاد درستى هست. در حقیقت او ترانه‌ای را می‌خواند که معقول موسیقى صدا و مخاطب سیروان هست.

از کارهای جدیدت چه رویداد؟ آیا قرار هست آلبومی منتشر کنی؟

در حال حاضر به جمع‌آورى آلبوم فکر نمى‌کنم. افزایش تمرکزم را روى تک‌آهنگ‌هاى افزایش در کنار موزیک‌ویدئو گذاشته‌ام و گمان مى‌کنم نتیجه‌بخش‌تر از آلبوم به همراهانجام گرفت.

musicema.com
  • 14
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش