یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۱۴:۳۱ - ۱۲ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۳۰۶۹
موسیقی

حال و هوای دهه هفتادی گروه موسیقی ماکان بند

ماکان بند,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
اولین اجرای گروه موسیقی ماکان بند در حالی روی صحنه رفت که قطعات آن بیشتر با حال و هوای نسل های دهه ۷۰ و ۸۰ بود.

به گزارش مهر، دومین روز از کنسرت «ماکان بند» شامگاه ۱۱ آذر در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی برگزار شد. از همان ابتدا می توانستید بیشترین مخاطبان این کنسرت را در نسل دهه ۷۰ و ۸۰ رقم بزنید و البته میان آنها، خانواده ها و پدر و مادرها و دهه شصتی ها هم پیدا می شدند. صندلی های سالن میلاد علی رغم یک شب سرد پاییزی و ترافیک های عصرانه خیلی زود مملو از جمعیت شد به گونه ای که نمی توانستید فکر کنید اولین کنسرت ها هم می توانند اینقدر مخاطب داشته باشند.

 

بعد از حدود ۲۰ دقیقه تاخیر اولین اعضای گروه «ماکان بند» روی صحنه ظاهر شدند. ابتدا امیرمیلاد نیکزاد نوازنده سازهای الکترونیکی و مهران فرشباف نوازنده پرکاشن وارد شدند و ضمن ترغیب دایمی مخاطبان شان به جیغ و هورا ریمیکسی از قطعات معروف این گروه را اجرا کردند.

 

ماکان بند,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

 

بعد از چند دقیقه رهام هادیان و امیر مقاره ۲ خواننده گروه روی صحنه آمدند. صحنه ای که چند جایگاه مختلف برای سازها تعبیه شده بود و به نورپردازی و تصاویری گرافیکی مزین شده بود.

 

«نرو» اولین قطعه ای بود که این ۲ خواننده با همراهی هم روی صحنه اجرا کردند، قطعه ای که این شعر «دستم بند به دلت هی بند به دل تو گیره» شروع اش بود و به شکلی احساسی خوانده می شد. قطعه دوم نیز «بازیچه» نام داشت که مثل همه قطعات این گروه به سبک پاپ و البته با لحنی که شاید چندان از فرمول خاصی پیروی نمی کند اجرا شد.

 

این ۲ خواننده جوان در میان این شعرها و برای همراهی مخاطبان شان هرازگاهی از آنها می خواستند که انرژی های خود را بیشتر نشان دهند و به جمعیت بیان می کردند که عاشق آنها هستند. گاهی هم این عبارت های میان ترانه ها به «خوش میگذره؟»، «کیا بارون دوست دارند؟» و «نه این انرژی ها فایده نداره» کشیده می شد که البته نسل های جوان تر سالن میلاد نمایشگاه با جیغ های خود جواب می دادند.

 

ماکان بند,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

 

یکی از اتفاقات ثابت اکثر کنسرت های پاپ درخواست برای همین جیغ و کف و سوت هاست و به طور مثال خواننده ها با شوخی های مختلف از طرفداران شان می خواهند که برای آنها جیغ بکشند و یا گوشی های شان را در قطعات غمگین تر روشن و موسیقی را همراهی کنند. مثلا گفته می شد «میشه برای ما هم جیغ بکشید» یا «تست انرژی بریم؟» و بعد هر قطعه را با شور و هیجانی که از مخاطبان دریافت می کردند آغاز می کردند. البته بسیاری از این مخاطبان هم برای همین جیغ ها آمده بودند و یکی از همین طرفدارها برایم تعریف کرد که چطور یک بار آنقدر برای خواننده مورد علاقه اش جیغ کشیده که تا یک هفته صدایش درنیامده است.

 

این خواننده ها در این اجرا اعضای گروه خود را هم معرفی کردند که شامل امیر الماسی گیتار، مجید عطری گیتار بیس، سهیل اَباذری کیبورد، احمد عباس نیا درامز، یاشار خسروی ساکسیفون، امیر میلاد نیکزاد تنظیم کننده و رهبر ارکستر به همراه انوشیروان تقوی گیتار و مهران فرشباف پرکاشن می شدند.

 

ماکان بند,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

 

«این خیابونا» قطعه بعدی این اجرا بود که این بار در فضایی آرام تر شروع شد و به تدریج به ریتمی تندتر و پرشورتر رسید.

 

بعد از چند قطعه دیگر مثل «دلگیری» و «دیوونه بازی» که در این کنسرت اجرا شد ۲ خواننده جوان از جمعیت حاضر در سالن درخواست کردند که به آنها استراحت دهند و برای دقایقی از سالن خارج شدند. سپس یاشار خسروی که مدیر هنری و سرپرست «ماکان بند» است در این دقایق به تک نوازی ساکسیفون پرداخت. خسروی ۲ قطعه نواخت و در میانه قطعات گفت: مدتی پیش برای هموطنان مان در کرمانشاه فاجعه ای رخ داد و من می خواهم این قطعات را به آنها تقدیم کنیم.

 

بعد از اجرای وی، ابتدا رهام هادیان به صحنه بازمی گردد و قطعه ای به تنهایی اجرا کرد. بعد از او مقاره نیز به صحنه بازگشت و هر دو درحالیکه می خواهند خبر بد بدهند بیان می کنند که نمی توانند قطعه معروف شان یعنی «هر بار این درو» را بخوانند اما بعد از دقایقی که نوازنده ها شروع به نواختن سازها می کنند همان قطعه اجرا می شود و سالن هم به گونه ای آن را همراهی می کند که مقاره بیان می کند که خودش هم به قطعه خودش گوش می کند.

 

ماکان بند,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

 

از جمله قطعات این گروه هم که با بیشترین تغییر صدای زیر و بم همراه بود «ای داد» نام داشت که اینگونه شروع می شد:

 

«هرجا که میرفتیمو هر حسی که بودش دیگه تموم شد آره تموم شد/ همه چی با تو دیگه تکراریه تو هم که داری میری به چقدرم عالی

گفتم بی تو میمیرم تو این باور نکردی/ گفتم دوست دارم تو هی مسخرم کردی»

 

مقاره و هادیان دیشب به ۲ اجرای دیگر با توجه به استقبال مخاطبان اشاره کردند و با اجرای دوباره «هر بار این درو» کنسرت خود را پایان دادند.

عطیه موذن

 

 

  • 38
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش