جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
۱۲:۲۱ - ۲۰ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۵۴۲۶
موسیقی

«ميشاييل كار» با پروژه «جز و شهر» به جشنواره فجر می‌آید

ميشاييل كار,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

ميشاييل كار هنرمند اتريشي قرار است امروز در سي‌و‌‌سومين جشنواره موسيقي فجر پروژه «جز و شهر» را به همراه مارتين هارمز در فرهنگسراي نياوران روي صحنه ببرد. براساس آنچه پيش از اين شنيده شده هدف از پروژه موسيقايي «جز و شهر» شناساندن هويت كنوني شهر گراتس به عنوان شهري است كه پايتخت موسيقي جَز در اتريش شناخته مي‌شود. «جز و شهر» براساس تجربه‌هاي پژوهش‌محور در مورد اين موسيقي در موسسه «جز» دانشگاه موسيقي و هنرهاي صحنه‌اي گراتس شكل گرفته است و به نوعي روايت خط‌كشي شده هنرمندي از مهد موسيقي كلاسيك جهان محسوب مي‌شود بر موسيقي بي‌قيد و بند «جز». با ميشاييل كار در آستانه ورودش به ايران گپ كوتاهي زده‌ايم.

 

اين سومين باري است كه شما در ايران كنسرت خواهيد داشت. با توجه به اينكه برخي از موزيسين‌هاي خارجي براي حضور در جشنواره امسال خودشان درخواست داده‌اند به عنوان اولين سوال شايد بد نباشد به نحوه شركت شما در جشنواره امسال بپردازيم. آيا از شما دعوت شد كه اجرا داشته باشيد يا به درخواست خودتان به ايران آمديد؟

من اولين‌بار در سال ٢٠١٠ به ايران آمدم ضمن اينكه دو سال پيش هم براي اجراي دوئتي به همراه دوستم «مارتين هارمز» كه نوازنده ساكسفون است به تهران آمديم و در تالار رودكي برنامه اجرا كرديم. من و مارتين هر دو همسران ايراني داريم و به اين واسطه به كشور شما زياد سفر مي‌كنيم چون مي‌خواهيم فرزندان‌مان با فرهنگ ايراني آشنا شوند. علاوه بر اين قصد داريم فعاليت‌هاي فرهنگي‌مان را در ايران دنبال كنيم. امسال هم از طرف جشنواره موسيقي از ما دعوت شد تا در تهران اجرايي داشته باشيم و در نهايت به كمك مجمع فرهنگي اتريش به ايران آمديم. خيلي خوشحاليم كه همه‌چيز خوب پيش رفت و حالا اينجا هستيم تا كنسرت‌مان را روي صحنه ببريم.

 

شما در اين اجرا قرار است پروژه‌اي با عنوان «جز و شهر» را روي صحنه ببريد؟ اين پروژه چطور شكل گرفت و قرار است چه محتوايي را ارايه دهيد؟

بايد بگويم كه موسيقي «جز» از لحاظ تاريخي به پيش‌زمينه‌هاي شكل‌گيري و توسعه كلانشهرها گره خورده است. بنابراين زماني كه از «جز» حرف مي‌زنيم در واقع از شهرهايي مثل نيويورك و واشنگتن سخن مي‌گوييم كه در پيشرفت اين موسيقي نقش پررنگي داشته‌اند. اما نه تنها در ايالات متحده امريكا بلكه در كشورهاي اروپايي و ديگر كشورهاي جهان هم كه ايده‌ها و مفاهيم اين موسيقي را كسب كرده و توسعه دادند، موسيقي «جز» نقش مهمي داشته است. براي مثال در شهر «گراتس» - جايي كه من در آن فعاليت مي‌كنم- موسيقي «جز» بسيار توسعه پيدا كرده و ميزبان موسسات آكادميك اين موسيقي و همچنين موسسات آكادميك تحقيقاتي آن شده است.

 

بايد يادآور شوم نخستين مركز آكادميك تحقيقاتي موسيقي «جز» در اروپا در شهر «گراتس» تاسيس شد و همين من را به تاريخ پيشرفت اين موسيقي علاقه‌مند كرد. جالب است بدانيد شهر گراتس از ٥٠ سال پيش با موسيقي جز در هم آميخته است و من به كمك سرمايه‌گذاري پروژه صندوق علوم در شهرم فرصت اين را پيدا كردم تا نگاهي عميق به تاريخ اين موسيقي داشته باشم. حاصل اين تحقيقات كتابي است كه در اين باره نوشته‌ام. علاوه بر اين براي آنكه بتوانم اساس زيبايي‌شناسي و جنبه‌هاي موسيقايي تاريخ اين هنر را منعكس كنم، به مطالعات زيبايي‌شناختي آن پرداختم. در اين مطالعات دانش علمي و همچنين دانش زيبايي‌شناسي موسيقي جز در هم ادغام شد و در نتيجه ايده‌اي براي اين موسيقي در مورد شهر شكل گرفت كه براي اجراي آن به جشنواره موسيقي ايران آمدم.

 

موسيقي جز اساسا در دنيا به عنوان يك موسيقي آزاد يا «فري‌استايل» شناخته مي‌شود؛ همين ويژگي هم باعث جهانشمول شدن آن شده است چنان كه مثلا كشور نيجريه هم موسيقي جز خودش را دارد و ديگر كشورها هم همين‌طور. شما از منظر آكادميك به اين موسيقي پرداخته‌ايد كه به نظر مي‌رسد در تضاد با ماهيت اصلي اين موسيقي باشد. نظرتان در اين باره چيست و فكر مي‌كنيد چطور مي‌توان نگاه آكادميك را روي موسيقي‌اي مانند جز پياده كرد؟ تصور نمي‌كنيد اين نگاه در تضاد با ماهيت موسيقايي «جز» باشد؟

از اين نگاه پارادوكسيكال‌تان خوشم آمد. درست است كه موسيقي «جز» بر پايه بداهه‌پردازي و ساخت موسيقي بدون طرح اصلي شكل گرفته اما از طرفي اين موسيقي به‌شدت ساختارمند و پيچيده است. به نظر من «جز» هميشه با اين پارادوكس همراه بوده است. از گذشته تا امروز تركيبي از اين مولفه‌ها در جز جاي گرفته كه فكر مي‌كنم فقط در مورد اين سبك هم صادق نيست و درباره سبك‌هاي ديگر موسيقي و هنرهاي خلاقه ديگر هم صدق مي‌كند. اينكه ساختاري را با تفكر خلاقه بسازي و دانشي را در كار تجسم كني هر دو در كنار يكديگر در اجراي يك هنرمند نمود پيدا مي‌كند.

 

درست است كه اين پارادوكس در تمام هنرها وجود دارد و موسيقي «جز» هم از اين قاعده مستثني نيست اما مساله اينجاست كه فري‌استايل بودن موسيقي «جز» باعث شكل‌گيري لحظاتي به صورت بداهه مي‌شود، اين بداهه‌ها در تركيب با نگاه آكادميك ممكن است براي مخاطب اين موسيقي آزار‌دهنده باشد. شما در اجراي «جز و شهر» كه در جشنواره خواهيد داشت چقدر به بداهه‌نوازي مي‌پردازيد و چقدر از موسيقي از پيش ساخته شده استفاده مي‌كنيد؟

بخشي از آنچه شما مي‌گوييد به اين بستگي دارد كه دريافت مردم از مفهوم آهنگسازي چيست؟ چرا كه اگر درباره نوتاسيون در اجراي اين موسيقي صحبت كنيم، بخش‌هاي نت‌شده و آهنگسازي شده در اين موسيقي در مقايسه با موسيقي كلاسيك (كه اساسا براساس نوتاسيون شكل گرفته) كمتر است و اين نت‌ها بيشتر نقش راهنمايي را براي نوازنده ايفا مي‌كنند. نه اينكه همه آنچه قرار است نواخته شود، روي نت‌ها آمده باشد. ما از طرفي تفكر بداهه خود را براساس اين بخش‌هاي نت نگاري شده بنا مي‌كنيم و از طرفي هم از اين ساختار فراتر مي‌رويم و به بداهه‌پردازي مي‌رسيم. به اين معنا كه بداهه‌پردازي در موسيقي ما كاملا آزاد نيست و آن را به بخش‌هاي نت‌نگاري شده مربوط مي‌كنيم. پرسشي كه مي‌گويد مرز ميان آهنگسازي و بداهه‌نوازي كجاست، پرسشي است كه هنوز به آن پاسخي داده نشده است.

 

با توجه به اينكه سومين بار است كه قرار است در ايران اجرا داشته باشيد، تجربه‌تان از حضور در ايران و تعامل با مخاطب ايراني در هنگام اجرا چطور بوده است؟

تجربه اين اجراها تا به امروز براي ما بسيار تاثيرگذار بوده است چرا كه واكنش مخاطب ايراني خيلي احساسي و نويدبخش است. مخاطب ايراني به دليل فرهنگش با مخاطب اروپايي فرق دارد و اجراهاي ايران مسيري را به ما نشان مي‌دهد كه با مسيري كه در تجربيات اجراهايمان در اروپا داريم، متفاوت است. من بسيار مشتاقم كه اين واكنش را براي بار سوم تجربه كنم.

 

سياست جشنواره موسيقي فجر براي حضور موزيسين‌هاي بين‌المللي اين است كه اين هنرمندان در تعامل با هنرمندان ايراني قرار گيرند تا شايد اين تعامل به اجرايي مشترك يا چيزي شبيه به اين نزديك شود. البته خودِ موزيسين‌ها هم به سبب آنكه با هنر عجين شده‌اند ممكن است درباره فرهنگ و هنر كشوري كه در آن كنسرت دارند، كنجكاو شوند. شما در سفرهايي كه تا به امروز به ايران داشته‌ايد چقدر موسيقي‌ ايران و هنرمندان كشور ما را شناخته‌ايد؟

متاسفانه بايد بگويم من چندان موسيقي كلاسيك ايراني را نمي‌شناسم و آرزو دارم فرصتي براي آشنايي و يادگيري‌اش پيدا كنم چرا كه موسيقي كلاسيك ايراني هم از بداهه‌پردازي بهره‌مند است و سُنن مفصلي دارد كه براي من جالب است؛ ضمن اينكه من همكاراني دارم كه تحصيلات موسيقي كلاسيك ايراني دارند و در هند زندگي مي‌كنند و با موسيقيدان‌هاي ايراني در ارتباط هستند و مي‌دانم كه كارگاه‌هايي را برگزار مي‌كنند كه به گمانم مي‌توانم چيزهاي زيادي از آنها ياد بگيرم.

 

واكنش مخاطب ايراني  احساسي  و نويدبخش است

   نه تنها در ايالات متحده امريكا بلكه در كشورهاي اروپايي و ديگر كشورهاي جهان هم كه ايده‌ها و مفاهيم اين موسيقي را كسب كرده و توسعه دادند، موسيقي «جز» نقش مهمي داشته است.

 

    موسيقي «جز» بر پايه بداهه‌پردازي و ساخت موسيقي بدون طرح اصلي شكل گرفته اما از طرفي اين موسيقي به‌شدت ساختارمند و پيچيده است. به نظر من «جز» هميشه با اين پارادوكس همراه بوده است.

 

    ما از طرفي تفكر بداهه خود را براساس اين بخش‌هاي نت نگاري شده بنا مي‌كنيم و از طرفي هم از اين ساختار فراتر مي‌رويم و به بداهه‌پردازي مي‌رسيم. به اين معنا كه بداهه‌پردازي در موسيقي ما كاملا آزاد نيست و آن را به بخش‌هاي نت‌نگاري شده مربوط مي‌كنيم.

 

    واكنش مخاطب ايراني خيلي احساسي و نويدبخش است. مخاطب ايراني به دليل فرهنگش با مخاطب اروپايي فرق دارد و اجراهاي ايران مسيري را به ما نشان مي‌دهد كه با مسيري كه در تجربيات اجراهايمان در اروپا داريم، متفاوت است.

 

مترجم: بهار سرلك

 

 

 

 

 

etemadnewspaper.ir
  • 13
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش