پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۵:۰۹ - ۱۵ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۴۵۴۸
موسیقی

فریدون آسرایی: می‌خواستم مدیرکل شوم اما خواننده شدم

فریدون آسرایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
فریدون آسرایی که روزگاری دلش می خواست در وزارت جهاد کشاورزی، مدیرکل شود به جور یا لطف سرنوشت، سر از دنیای موسیقی درآورد و خواننده شد.

به گزارش ایرنا، «سلام ای ناله بارون سلام ای چشمای گریون» آسرایی تقریبا برای همگان آشناست. شاید برخی نام خواننده را ندانند اما خود این آهنگ به گوششان خورده است.

 

خواننده این ترانه، آسرایی است که اگرچه کمی دیر به طور حرفه ای کار خوانندگی و موسیقی را شروع کرد اما در این مدت توانست آهنگ های خوب و به نسبت ماندگاری از خود به یادگار بگذارد.

 

 ایرنا به بهانه زادروز آسرایی گفت وگویی با وی انجام داده است که در ذیل می خوانید:

 

**آلبوم جدیدم، دی ماه پخش می شود

آیا آلبوم جدیدی در دست تهیه دارید؟ و اگر پاسختان مثبت است چه زمانی انتشار خواهد یافت؟

 بله. آلبوم جدیدم قرار است شروع شود، پخش آن هم پس از محرم و صفر و احتمالا آذرماه خواهد بود. البته تهیه کننده به قدری آرام و دقیق روی آلبوم کار می کند که پخش آن احتمالا تا دی ماه هم طول می کشد. هر چند خواننده دق مرگ می شود (با لبخند) اما در نهایت خروجی آن، اثر خوب و ماندگار است.

 

بین آلبوم هایم دست کم سه سال فاصله است که در این آلبوم یک فاصله چهار ساله را شاهد بودیم؛ هرچند در این چهار سال با همکاری تهیه کننده، آهنگ تهیه می کنیم. 

 

 نام آلبوم جدید؟

هنوز نامی ندارد؛ معمولا نام بیشتر آهنگ ها باران است؛ ترانه سراها مدام راجع به باران می نویسند و چیزهایی می نویسند که وجود ندارد (با لبخند همراه با تفکر)، معمولا شاعران و ترانه سراها همراه با مسائل روز ترانه سرایی نمی کنند و با زمان پیش نمی رویم.

 

آیا تهیه کننده آهنگ های شما همان تهیه کننده همیشگی است و آیا غیر از پاپ هم می خوانید؟

 بله با همان تهیه کننده همیشگی کار می کنم و بهروز صفاریان مدیریت اجرایی کار را برعهده دارد. اما در مورد سبک خواندن باید بگویم که بیشتر خواننده ها پاپ می خوانند. موسیقی ایرانی یک موسیقی اصیل سنتی است و پاپ، که عمدتا خواننده ها پاپ می خوانند.

 

**سلیقه ها عوض شده است

وضعیت موسیقی کشور؟ 

 یک رهبر ارکستر می گفت در موسیقی ایران یا باید مردم را به گریه بیندازی و یا باید برقصانی، حد وسطی وجود ندارد.

 

زمانی بود که مداحان از ملودی پاپ استفاده می کردند اما اکنون برعکس شد، خوانندگان پاپ با آهنگ مداحی می خوانند. یک سری خواننده هایی که روی بورس هستند آهنگ های شاد و ریتمیک می خوانند . برای نخستین بار در موسیقی پاپ، چند چهره همزمان روی کار آمدند که قبلا اینطور نبود. یعنی چندسالی همه چیز در دست یک خواننده بود.

 

این وضعیت بد است یا خوب؟

 سلیقه ها عوض شده و خوب و بد به دست مردم است.

 

 از حیث موسیقی منظورم است.

 مرحوم آقاسی در زمان خود یکی از پرطرفدارترین خواننده های ایران بود و خواننده بسیار خوبی بود و بیشتر خواننده کوچه بازار مردمی بود. در کنار آن خواننده های دیگری داشتیم از حیث هواداری استایل شان فرق می کرد. امروز همان اتفاق افتاده سعی می کنم انتقاد نکنم.

 

 بحث انتقاد نیست می خواهیم اصولی وارد این بحث شویم.

 در جایگاه خواننده هر حرفی بزنم شاید به نوعی حس حسادت، در قشر همکارانم تعبیر شود. خواننده هایی که آمدند خوب می خوانند و اجراهایشان خیلی خوب است و خودم شخصا اجرایشان را دوست دارم اما باید دید آنچه می خوانند در اجرای زنده هم می توانند به همان شکل خوب اجرا کنند یا نه. از دیگر سو مردم به دنبال چهره های جدید، صداهای جدید و ملودی های جدید هستند. خواننده های زیادی پشت سر هم در یک زمانی آمده اند و این برای نخستین بار است. در حالیکه در گذشته یک خواننده می آمد چند سال حکمرانی داشت و سالها هر کدام روی بورس بودند.

 

 چند خواننده با هم مطرح می شوند، آیا کارهایشان به هم شبیه است؟

 شاید می توان گفت یک نوع ملودی توسط چندین نفر اجرا می شود شما کافیست یک آهنگ تان بگیرد و این اتفاق در زندگی برخی خواننده ها می افتد و این یک برای آن خواننده تا مدتها یک گارانتی محسوب می شود. البته در فاز تکرار می افتد؛ یک خواننده وقتی خواننده است که چند تا اثر خوب داشته باشد.

 

وقتی آلبوم «غریبه» آمد و همه حواس ها به آلبوم «خوشگل عاشق» بود من خودم عاشق «کبوتر»م بودم نمی دانم در چه حال و هوایی بودم که «بوی سیب» را ساختم. در آلبوم غریبه یکی از بهترین آلبوم های تولید شده در دهه ۸۰ ، می توانستید اول تا آخر آهنگ های آلبوم را گوش کنید. اگر در یک آلبوم همه آهنگ ها را گوش دهید خیلی خوب است اما اگر تنها یک آهنگش خوب باشد، مطلوب نیست.

 

کار یک خواننده قدیمی فرق می کند؛ اگر چهار تا آلبوم رسمی دارم که در این آلبوم ها ۴۰ آهنگ است و بخواهم اثری تولید کنم که شبیه کارهای قبلی نباشد، خیلی سخت است.

 

خواننده های جدید به خاطر نو بودن صدا،۵۰ درصد راه رفته اند. فضا و ترانه سرایی عوض شد. سعی کردم ترانه های خوب ترانه سراهایی چون روزبه بمانی و مونا برزویی که دو سه تا کار در سریال خانوادگی عاشقانه ساختم را کار کنم.

 

یکی از دوستانم در خارج از کشور به من گفته که «یادت باشد هفتاد درصد موفقیت کارت به ترانه بستگی دارد. پس درباره ترانه ای که انتخاب می کنی، وسواس بسیار زیاد خرج بده». شاید بسیاری افراد اصلا اهمیت ندهند. وقتی تازه کاری، چیزی از خود نداری و همه چیز را در اختیارت می گذارند اما وقتی که تجربه ات بیشتر می شود خودت می توانی انتخاب کنی. تهیه کننده ام بسیار خوب است که روی ترانه بیشتر از من وسواس نشان می دهد. 

 

 آیا قصد برگزاری کنسرت در کشورهای خارجی را ندارید و اصلا کنسرتی در این کشورها برگزار کرده اید؟

نه نداشتم. کنسرت هایم همیشه داخل ایران بود. خارج از کشور سفر می کنم ولی کنسرت و اجرا ندارم، اما پس از این آلبوم قصد دارم کنسرت اجرا کنم.

 

** دوست دارم اثری فاخر و ماندگار تولید کنم

 آیا از وقتی که وارد موسیقی شده اید تاکنون، آن کاری که دوست داشتید، ساختید یا نه؟

 نه. ایده های بسیاری دارم که نمی توانم آنها را پیاده کنم . آنچه را می خواهم می دانم چیست و تنها آقای صفاریان می تواند این کار را انجام دهد؛ ایشان سرش خیلی شلوغ است و من هم مانند قبل حوصله ندارم.

 

دوست دارم اثری مانند دِ وال پینک فلوید(the Wall by Pink Floyd) تولید شود. متاسفانه نگرش ما به موسیقی غرب خوب نیست و همیشه فکر می کنیم موسیقی غرب، رپ یا ابتذال است درحالی که برخی خواننده های «بیتلز» می خوانند یا وقتی موسیقی «ایمجین» (تصور کن) اثر «جان لنون» را می شنویم درمی یابیم که این اثری جاودانه و ماندنی است؛ به امید دنیای بدون مرز، به امید دنیایی که درآن یکدیگر را نکشند و به امید دنیایی که انسان ها بتوانند آزادانه در کنار هم زندگی کنند و این همان چیزی است که می گویند «رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند» و این یعنی نهایت آدمیت.

 

آنچه آهنگ «تصویرگر» جان لنون انتقال می دهد، بهشت است. یعنی بهشت یک چنین جایی است که انسان ها به قدری به تکامل می رسند که به دنیای معنوی دست می یابند و دنیای معنوی با این دنیای مادی فرق می کند. 

یک اینچنین آثاری اگر در ایران تولید کنیم مانند دیوار پینک فلوید که همه راجع به جنگ و زورگویی است که برای منافع شان دنیا را می چاپند و همه کشورهای مدافع آزادی با شعارهایی که دارند، بسیار خوب است.

 

ما تمام فکر و ذهنیت ما در تولید آثارمان در کشور، فدای چشم و ابرو شدن و تو بیای من زنده میشم است. دوست داشتم تیمی می داشتیم که چنین آثار فاخری تولید می کرد.

 

** هنرمند امروزی تا حدودی از رسالتش فاصله گرفته است

پس معتقدید که موسیقی امروز همسو با وضعیت اجتماعی کشور نیست.

اینکه خواننده ها با این وضعیت مردم را شاد کنند خوب است اما کمتر درباره مسائل روز می خوانند و پرسش من این است که رسالت هنرمند بودنشان کجا می رود. شاید بگویند اگر انتقادی بکنم از نان خوردن می افتم که باید گفت بهتر است هرگز این نان را نخورم. همین اخیرا خودم درباره برنامه پخش رقص دختر جوان در صدا و سیما انتقاد کردم با این مضمون که این راهش نیست، حتی اگر کارش درست نبوده باشد. به او می گفتیم سعی کن هنرهای بهتری از خود به نمایش بگذاری به جای اینکه از او بخواهیم توبه نامه بنویسد.

 

در بحبوبه انقلاب اسلامی، جزء کسانی بودم که هر روز پای منبری و هر روز در تظاهرات و سخنرانی ها بودم و ویزای تحصیلی من ۲۰ دی ماه ۵۷ آماده شد اما تا فروردین ۵۸ در تهران ماندم. گاهی حق من است از چیزهایی که می بینم انتقاد کنم . فلان نفر در فلان شهرستان دزدی کرد دستش را قطع می کند اما کسی که دزدی کلان کرده را می گویند اختلاس.

 

چه نوع موسیقی گوش می دهید؟

 سایتی از یک رستوران ایرانی است که «بودابار» پخش می کند. سه مغازه سی دی فروشی در کانادا داشتم از ۹ صبح ۱۲ شب مجبور بودم موسیقی گوش کنم صبح ها با کلاسیکال شروع می کردم، باخ و بتهوون می گذاشتم، ظهر آندریا بوچلی و لوچانو پاواروتی گوش می کردم و شب هم رپ و دد متال گوش می کردم و سالیان طولانی کار من گوش کردن موسیقی بود.

 

گاهی نوع وسیقی که از همه بیشتر می پسندیدم موسیقی بود که بودابار ارائه می کرد.. بودابار خودش موسیقی تهیه می کند. از هر کشوری هنرمند دارد و آلبوم های بودابار چهار برابر قیمت آلبوم های معمولی است و از همه جای دنیا، موسیقی می گیرد. 

 

این رستوران در ایران مانند بودابار سایتی درست کرد و این نوع موسیقی را پخش می کند.

 

چرا کمتر از بقیه خواننده ها کنسرت اجرا می کنید؟

 معمولا هر سال پنج کنسرت در فصل های مختلف در تهران داشتم و خواننده هایی هستند که سالانه تا صد کنسرت در کشور برگزار می کنند.

 

وقتی آهنگ به اصطلاح «می گیرد»، پر کردن چهار شب سالن و هر شب دو سانس، منفعت مادی بالایی دارد. معمولا جوانان دوست دارند جای شلوغ بروند.

 

افرادی که کنسرت می روند قشر خاصی هستند چون همه افراد وسع مالی ندارند. 

 

کنسرت ها چقدر روی ذائقه مردم تاثیر می گذارد؟

یک زمانی است که سطح تحصیلات تحصیلکرده ها عالیه بود هرچه جمعیت زیاد می شود و مدرک دادن ها فراوان می شود کسی که در صنعتی شریف درس می خواند با فردی که در فلان دانشگاه جدید و در منطقه ای دور درس می خواند، فرق می کند.

 

ذائقه مردم تغییر کرده و سلیقه شخصی است؛ موسیقی سنتی برای یک عده خاص مخاطب دارد اما پاپ مطمئنا بیشتر هوادار دارد.

 

فیلمی در اسکار جایزه می گیرد اما در سینماهای کشور فروش چندانی ندارد اما یکی فیلمی می سازد که قهرمان های جنگ را دزد، معتاد، جیب بر و لات نشان می دهد، نسل جدید را می خنداند و میلیاردها هم فروش می کند. چون خریدار دارد.

 

مردم دلشان می خواهد بروند جایی بخندند. الان کنسرت خنده یک خواننده سه برابر کنسرت من فروش دارد. 

 

** اگر پولدار بودم حرفه ام موسیقی نمی شد

گفته بودید موسیقی را به عنوان حرفه دوست ندارم.

هیچ وقت. اگر پول داشتم هیچ وقت موسیقی حرفه ام نمی شد. از سال ۹۰ در اثر بی پولی به حرفه خوانندگی و موسیقی روی آوردم. من هشت سال در دانشگاه مهندسی کشاورزی خواندم و دوست داشتم مدیرکل جایی شوم. عاشق ساختمان شیشه ای بلوار کشاورز بودم و به دوستم می گفتم روزی مهندس کشاورزی و به عنوان مدیرکل در این ساختمان مشغول به کار می شوم. 

 

 وضعیت سلامتی حنجره تان چگونه است؟

 ریفلاکس و سینوس دارم؛ پزشک برای سینوس دارو تجویز کرد و اگر خوب نشد باید جراحی کنم.

 

**هنرمند اگر بخواهد در کارهای اجتماعی می تواند تاثیرگذار باشد

 آیا هنرمند در پیشگیری از آسیب های اجتماعی می تواند مثمرثمر باشد؟

سفیر مبارزه با مواد مخدر استان البرز هستم و دو سال در انجمن حمایت استان البرز بودم.

 

مطمئنا هنرمند می تواند در پیشگیری از وقوع جرم مفید باشد. همانقدر که توانستم جلوی یک اعدام را بگیرم و از اولیای دم مقتول رضایت بگیرم، بسیار خوشحالم. الان هم خانمی ۱۴ سال در زندان است و آرزو دارم رضایت اولیای دم مقتول را بگیرم تا این خانم آزاد شود ولی یکی از برادران مقتول متاسفانه رضایت نمی دهد.

یک هنرمند اگر بخواهد می تواند در کارهای اجتماعی تاثیرگذار و برای دیگران الگو باشد.

 

 آیا به جز موسیقی، در زمینه های دیگری هم فعالیت دارید؟

فوتبال بازی می کنم و در خط حمله هستم . 

 

 

  • 14
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش