تلفنش را زودتر از آنچه كه فكر كنيد پاسخ ميدهد،نه مانند تازهكارهاي پر فيس و اداي مديربرنامه دار، و نه به شيوه قديميترهاي كمحوصله.
شماره تلفن موبايلش را كه بگيريد،اگرجلسه يا سر تمرين نباشد بعد از شنيدن صداي چند بوق ميشنويد:«جانم؟» و به همين راحتي ميتوانيد با استاد مسلم تئاتر،بهزاد فراهاني صحبت كنيد. كسي كه به قول خودش بيش از ۵۰ سال است كه خاك صحنه تئاتر ونمايش را ميخورد. علاقهمندان تئاتر خاطرات خوبي از نوشتهها، كارگردانيها و بازيهاي بهزاد فراهاني دارند. قديميترها بازيهاي او را در نمايشهاي «رستم و سهراب»، «تيارت فرنگي»، «در حضور باد» و «آنكه گفت آري، آنكه گفت نه» را در حافظه تاريخي تئاتريشان ثبت كردهاند.
البته بيشترين همكاري او با شاهين سِركيسيان( بنيانگذار گروه هنر ملي) بود كه همواره از او به عنوان استادي بزرگ ياد ميكند. نگارش، كارگرداني و بازي نمايشهاي پرمخاطبي چون «مريم و مردآويج» و «گل و قداره» نيز بخش ديگري از كارنامه تئاتري او را تشكيل ميدهد.گفتوگوي ما با بهزاد فراهاني در خصوص دردي است كه سالها فريادش ميزند و برايش فريادرسي نيست:«مشكلات تئاتر ايران».
گفتوگويمان با صحبت در مورد افتتاح پرديس تئاتر شروع شد. مركزي در جنوب شرق تهران كه به تازگي توسط شهردار تهران افتتاح شد و مورد بهرهبرداري قرار گرفت.از همان روزهاي ابتدايي افتتاح اين مركز، مخالفها و موافقها در مورد آن صحبت كردندو هركدام ديدگاهشان را در مورد آن گفتند. مخالفان ميگويند كه افتتاح اين مركز، درد چنداني از تئاتر برطرف نمي كند و موافقان ميگويند كه افتتاح چنين مركزي، تئاتر را ارزانتر و در دسترستر ميكند.
بهزاد فراهاني در اين خصوص به «قانون» ميگويد:«به نظر من هرکجا و هرچقدر که مکان فرهنگی در این کشور احداث شود باز هم کم است اما در خصوص پردیس تئاتر تهران مساله این است که مشخص نیست این مجموعه در چه زمینی ساخته شده، همین مساله ابهام برانگیز است و باید روی این مساله اندیشید».فراهاني معتقد است كه بهتر ودورانديشانهتر اين بود كه اين سالنهاي تئاتر در مناطق مختلف تهران پخش ميشدند تا تئاتر براي عموم شهروندان در دسترستر ميشد.
موضوعي كه امروز يكي از اساسيترين معضلات تئاتر كشور است:«۱۰سالن خیلی زیبا و شیک با بودجه هنگفت ساخته شده است که اگر این بودجه را صرف ساخت سالن در ۱۰ منطقه شهرداری می کردند به عقیده من معقولانهتر بود. در خیلی از مناطق، کمبود سالن تئاتر داریم و خیلی خوب می شد اگر همه مناطق از این امکانات بهره می بردند اما امروز اینطور نیست. شاهد آن هستیم که بودجه هنگفتی در یک بخش از تهران انباشته شده که این نقطه تهران، هرگز نیاز تئاترش در حد ۱۰ سالن نیست.درست است که این سالنها بسیار حرفه ای ساخته شده ولی کاش به جای یک مرکز، ۱۰ مرکز مختلف ایجاد می شد».
وضعیت سالن هاي تئاتر
موضوع اساسي كه تئاتر در اين سالها همواره از آن رنج برده كمبود سالنهاي نمايش است. سالنهاي شلوغ با اجارههاي بالايي كه دسترسي به آنها نه تنها از عهده تئاتريهاي جوان برنميآيد بلكه حتي پيشكسوتها هم دل خوشي از آن ندارند. حالا چند سالي است كه بخش خصوصي به ميدان آمده و تئاتري به نام تئاتر خصوصي راه افتاده است. فراهاني با انتقاد در اين خصوص صحبت ميكند و ميگويد:«بخش خصوصی در تئاتر یک بازی کودکانه است، چون به انداختن توپ در زمین بازی نامعقولی می ماند،حالا چرا؟ چون تئاترهای خصوصی در خارج به این شکل است که دولت، حداقل به اندازه قیمت و ارزش همان مکان به آنها وام می دهد.
آن هم وام نهایت چهار درصد نه وام سنگین رعب آور که کمرشان زیر بار آن خرد شود.فعلا جوی به راه افتاده و بچههای جوان دانشگاهی در این تئاترها جمع می شوند که بعضی از آنها واقعا تئاتر نیست و قابلیت تئاتر شدن ندارند. از طرفی، اینها جوابگوی تئاتر حرفه ای نیستند اگر شما نیم نگاهی به اجاره این اماکن بیندازید و گروههایی که در آن تئاتر میگذارند را بررسی کنید، ميبينيد خرج و دخل منطقی ندارند و به نتیجه نخواهند رسید مگر آنکه مانند لاله زار شود و تماشاگر راغب باشد که به هرقیمتی بیاید و تئاتر ببیند.تئاتر در هیچ کجای جهان بدون کمک دولت نمی تواند روی پا بایستد».
همچنان از بيمهري دولت به تئاتر دلگير است اما گله ميكند كه شرايط تبعيضآميز است و با همه، يك مدل رفتار نميشود. ميگويد كه بعضيها لنگ كمكي كوچك براي به ثمر رساندن هنر خود ماندهاند در حاليكه وامها و هزينههاي بلاعوضي به بعضي ديگر پرداخت ميشود: «ما که جزو نیروهای خودی محسوب نمی شویم از مشکلاتی که بر سر راه تئاتر است رنج میبریم.تئاتر را به حداقل رساندهاند به طوری که اصلا تامینکننده مخارج نیست. الان اطلاع دارم تئاترهایی روی صحنه است که حدود سیصد میلیون تومان به آنها کمک هزینه شده در حالیکه من در همه عمرم که ۵۵سال آن صرف تئاتر شده نتوانسته ام که ۳۰۰میلیون کمک هزینه برای تئاتر بگیرم.گروهم نيز این مبلغ را نگرفته است.بههرحال در تئاتر هم خودی و ناخودی وجود دارد ،آنهایی که سفارش شده اند می توانند کار کنند و پول خوبی هم بگیرند ولی این برای همه مقدور نیست».
آنطور كه فراهاني به «قانون» ميگويد سالنهاي دولتي موجود به هيچ عنوان پاسخگوي نياز تئاتر امروز نيست:«دو سه سال بايد بماند تا شاید نوبت اجرای آن ها برسد. ما در زمینه سالن دولتی کمبودهای بسیاری داریم و به علت همین کمبود، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که این سالن ها پاسخگوی همه مراجعان باشد،این نه پيداست و نه ناپیدا».
صندوق پیشکسوتها،بي فايده و بدعمل
تئاتر نه دلسوزي در بيرون خانواده دارد و نه خانواده دلسوزي؛نمونهاش صندوق پيشكسوتان و بازنشستگان است كه به گفته فراهاني تا حالا نه تنها كمكي نكرده بلكه ابهامات بسياري نيز در عمل دارد:«صندوقی که برای کمک به هنرمندان ساخته شده باکمال تاسف نه تنها کمکی به هنرمندان نمی کند بلکه از آن سوءاستفاده هم می شود.
ما پول دادیم و عضو این صندوق شدیم اما نفهمیدیم این پول کجا رفت! ادعا می کنند که این صندوق به تئاتريها وام می دهد اما این چه وامی است که یک پیشکسوت تئاتری نیازمند باید برود دوضامن کارمند پیدا کند تا شاید به او وامی تعلق بگیرد؟ امکان زیستن و معیشت برای مردم سخت شده و برای هنرمندان سخت تر».
عملكرد دولت یازدهم در حوزه تئاتر
چندماهي به پايان عمر دولت يازدهم نمانده است. سال جديد، سال انتخابات است و وعدههاي قشنگ. وعدههاي كه هركدام قول مي دهند اوضاع را بهتر از قبل كنند و اگر تا امروز شرايط آرماني بهوجود نيامده به سبب آن است كه از اين ايدهها استفاده نشده است.«فرهنگ و هنر» هم كه در اين ميان، مرغ عزا و عروسي است.دولتها، هم از آن راي جمع مي كنند و هم به وقت سختي، اولين مفر براي خلاصي از تنگناها را قرباني كردن آن مي دانند.
حالا سال آخر دولت يازدهم است و حسن روحاني در عمر اين دولت، دو وزير فرهنگ عوض كرده است. اما عملكرد اين دولت در حوزه تئاتر چگونه بوده است؟ بهزاد فراهاني به «قانون» ميگويد:«من فقط می دانم که دوستان اصلاح طلب از زمان حضورشان در بخش تئاتر ممکن است نسبت به بعضی از ماها نظر مثبتی داشتند اما با کمال تاسف، تئاتر را تبدیل کردند به کاسبی،به گیشه.تالار وحدت که مرکز نمایش خاص میهن ماست، ۶میلیون برای اجرای هرشب از هنرمندان می گیرد و این خیلی دردناک است، که امیدوارم این پول را از همه بگیرند .تالاری که در اختیار دولت بوده و بعد بنیادی به نام رودکی که اصلا معلوم نیست رسالتش چیست آن را مصادره کرده است. نبايد اين طور با هنرمندان رفتاركنند».
ارديبهشت موسم آشتي با صحنه
قرار است ارديبهشت سال آينده، خانه هنرمندان باز هم ميزبان آخرين ساخته بهزاد فراهاني شود.كاري كه فراهاني خودش نوشته،كارگرداني كرده و با وسواس بازيگرانش را انتخاب كرده است:«کار جدید من اردیبهشت و خرداد روی صحنه می رود. کار، نوشته خود من است و امیدواریم که کار بسیار خوبی از آب در بیاید».
- 9
- 4