
تئاتر شهرستانها همیشه بهعنوان اصطلاحی به کار برده شده (و میشود) که برای مشخص کردن تئاتر آماتوری و گونهای از این هنر که در جایی غیر از تهران رشد میکند (و به اصطلاح از مرکز دور است) استفاده شده است. در میان فعالان هنرهای نمایشی مرکزنشین، تئاتر شهرستانی، سالهای متمادی حتی بهعنوان کلمهای توأم با ترحم به کار برده میشد اما طی سالهای اخیر با توسعه کمی تئاتر در تهران و به تبع آن در شهرستانها، این برچسب کمرنگتر شده است.
دستکم با رشد کم و کیفی تئاتر در شهرهایی مثل مشهد، رشت، شیراز، اصفهان و تبریز که تئاتر توانست شکل نیمهحرفهای به خود بگیرد یا حتی گروهها و سالنهایی را پیدا کرد که به صورت حرفهای از تئاتر روزگار بگذرانند، نگاه بهتری به تئاتر شهرستانها پیدا شد. این اتفاق پدیدهای مبارک است و امید آن میرود، به یک حرکت فراگیر در کل کشور تبدیل شود. در این میان، در شهرهایی که دانشگاههای تئاتری در آنها به راه افتاده، این جریان را ریشهدارتر در خود دارد، زیرا وجود دانشآموختگانی که با علاقه کار میکنند، زمینهساز توسعه تئاتر در نقاطی غیر از تهران خواهد بود. شهر تبریز که به واسطه کلانشهر بودن آن، سالهاست از قطبهای علمی کشور به حساب میآید، یکی از شهرستانهایی است که بهخاطر وجود دانشگاه تئاتری در آن و سابقه هنریاش، از نظر «محتوایی»
وضع خوب و قابل توجهی در میان شهرستانها دارد. تبریز هر چند در ابتدای انقلاب یکی از بزرگترین آسیبها را به واسطه تندرویها و تخریب مجموعه هنری «ارگ» دید اما ریشهداربودن هنر نمایش در این شهر، این خسران را از سرش گذراند. مجموعه ارگ دارای کتابخانه و سالن اپرایی بود که تاریخ تأسیس آن حتی به پیش از تالار رودکی میرسد اما به دستور برخی از موثران آن زمان تبریز، این سالن و کتابخانه تخریب شد. به هر روی تبریز حالا یک مجموعه تئاتر شهر دارد که مجهز به دو سالن است و سالن دیگری تحت عنوان ٢٢ بهمن دارد و اگرچه تعداد سالنها و امکانات زیربنایی آن اندک است، اما رشد تئاتر تبریز در طی این سالها قابل توجه بوده است. گروهها بهطور منظم اجرای عموم دارند و برای آن سامانه بلیتفروشی وجود دارد.
از سوی دیگر، وجود کارخانههای صنعتی، امکان جذب سرمایه را در این شهر برای بخش هنری به خوبی فراهم کرده است تا جایی که به گفته رئیس انجمن نمایش این شهر تجهیز سالنهای مجموعه تئاترشهر آن در دوسال اخیر توسط جذب سرمایه از بخش خصوصی امکانپذیر بوده و این درحالی است که اداره کل هنرهای نمایشی کمتر به قولهای حمایتهای مالیاش پایبند بوده است.
اینها بخشی از ظرفیتهای نرمافزاری تئاتر و بخشی دیگر مانند سالن و... ظرفیت سختافزاری آن در تبریز است. تئاتر در این شهر ریشه دارد و تاریخ قابل توجهی را به خود اختصاص داده است اما این ظرفیتها باید از قوه به فعل درآید. صاحب این قلم بهعنوان فردی که در دوره دانشجویی، در گروههای تئاتر تبریز فعال بوده و از همین مسیر در جشنواره تئاتر دانشجویی هم حضور داشته این ظرفیتها را از نزدیک مشاهده کرده است اما بیهیچ شک و تردیدی وجود ظرفیت یک بخش کار است و استفاده از آن ظرفیتها، بخش دیگر کار.
تبریز ظرفیت بالایی در تئاتر دارد؛ سابقه و تاریخ فعالیت گروههای تئاتری قبل از انقلاب هم این موضوع را تایید میکند اما بهویژه در سنوات اخیر، تئاتر تبریز بیشتر به تئاتر دانشجویی منحصر شده است یا گروههای غیردانشجویی گروههایی هستند که تمرکز اصلیشان تئاتر نیست. به گمان اگر بتوان حمایتهای مادی از این بخش را گسترده و گستردهتر کرد، میشود به آینده تئاتر حرفهای تبریز امیدوار بود و با بازگشت به دوران طلایی تئاتر تبریز آن را بهعنوان پشتوانه این هنر در کشور به حساب آورد.
احمد عظیمی
- 12
- 6