جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۷:۰۳ - ۲۳ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۶۴۰۸
تئاتر شهر

اظهارات تند ، بی پرده و صریح چیستا یثربیا درباره حضور چهره های تجاری سینما روی صحنه تئاتر

مهناز افشار را در حدى نمى بینم که جرات کند پاى خودش را روى صحنه بگذارد/ تئاتر توسط عده اى نزول خوار تبدیل به بانک محلى شده است

چیستا یثربی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
چیستا یثربی نویسنده و کارگردان تئاتر با اعلام اینکه تئاتر دچار نوعی آفت به نام سرمایه سالاری شده است، از حضور بازیگران سینما و چهره ها در صحنه های نمایش تئاتر سخن گفت.

چیستا یثربى نویسنده و کارگردان تئاتر در ارتباط با حضور بازیگران سرشناس سینما در تئاتر به برنا، بیان کرد: در رابطه با این موضوع از خودم شروع مى کنم، سال گذشته قرار نبود براى نمایش "شب" روى صحنه بروم، آیا من بازیگر هستم؟ من درس بازیگرى نزد خانم ژاله علو، فهیمه راستکار و شهره لرستانى خواندم ولى نویسنده و کارگردان هستم.جریان بازى روى صحنه من در سال گذشته از این قرار بود که خانم بازیگر به یکباره رفت و گفت من چک سفید مى خواهم که رئیس تئاتر شهر گفت خودت بازى کن، گفتم من برم، من آسم دارم، چطورى با این آسم یک ساعت و نیم مردم را نگه دارم، صداى من شاید به انتهاى سالن قشقایى نرسد، رئیس تئاتر شهر گفت چیستا یثربى براى تو تماشاگر بیشتر خواهد آمد، بعد از آن سایت تیوال را باز کردیم تا روز آخر نمایش بلیت ها فروخته شده بود، مردم براى من بیشتر آمده بودند تا بازیگرى را که مى‌شناختند.می دانید چرا، چون من کنجکاو برانگیز بودم و از من بازى ندیده بودند.

 

تئاتر توسط عده اى نزول خوار تبدیل به بانک محلى شده

 

وى با اشاره به اینکه تئاتر به یک بلا و آفتى مبتلا شده است به نام سرمایه سالارى،توضیح داد: افرادى که در عمرشان حتى یک تئاتر تماشا نکردند و مربوط به تئاتر نیستند و به فروش میلیاردى یک یا چند تئاتر نگاه مى‌کنند و بعد با خودشان مى‌گویند چرا باید پول خودمان را در بانک بگذاریم تئاتر یک بانک محلی شده است و چرا از این فرصت ما استفاده نکنیم، با کمال احترام و عذرخواهى از اسپانسرهاى فهیم باید مجددا تاکید کنم که تئاتر توسط عده اى نزول خوار تبدیل به بانک محلى شده است.

 

کبابی و فرش فروش وارد تئاتر شدند!

 

وى در ادامه با اعلام اینکه دچار بیمارى شده ایم که کبابى،فرش فروش و ... وارد تئاتر شدند، گفت: متاسفانه یک سرى آدم با پول وارد تئاتر شدند، هم سالن ها را گرفتند و هم سالن خصوصى تاسیس کردند که هزینه اجاره هرشب آن دو میلیون تومان است، من چطور هم پول بازیگر و دکور بدهم و هم هرشب دومیلیون تومان هزینه سالن بدهم، من چطورى این پول را بدهم از کجا درآمد زایی کنم که این هزینه ها را بدهم؟ من در تئاتر حرفه ای کشور به یک میزانی درآمد داشتم و به یک میزان دیگر دستمزد، به همه میگفتم این قدر می توانم به شما پرداخت کنم.

 

چرا بهرام بیضایی از ایران رفت

این نویسنده و روان شناس در ادامه خاطرنشان کرد: در گذشته در تئاتر قرارداد تیپ وجود داشت به شکلى که دولت و مرکز هنرهاى نمایشى در سال یک مرتبه پول به گروه هاى حرفه اى تئاتر پرداخت مى کرد که البته آقاى پارسایى این مسئله را ویران کرد. بعد از وى هم آدم هاى نالایق و بی اطلاع تر آمدند، مثلا از تلویزیون آمده که یا شهرستانى بودند و در فضاى تئاتر نبودند یا اصلا مدیریت بلد نبودند و صرفا یک رشته مهندسى خواندند و آنها را رئیس کردند.  بعد این آدم ها چیکار مى کنند: اولین اقدام آنها قطع بودجه دولتى است، من سوالم این است که این پول کجا مى رود؟ نباید وضعیت همسر دکتر صادقى اینگونه شود، چرا باید پرى صابرى به تنهایی هزینه هاى خودش را پرداخت کند یا استاد بیضایى چرا از ایران رفت؟ چون پیشنهاد یک تئاتر داد که گفتند بودجه نداریم بعد از آن طرف نمایش سهروردى شکرخدا گودرزى که کم فروش بود و در مهجوریت واقع شد ١٠٠ میلیون حمایت مى کنند. چیستا یثربى با ١٠٠ میلیون نمایش درسطح جهانى روى صحنه خواهد برد.

 

گفتم در اتاق انبار به من جا بدهید گفتند نداریم

یثربى همچنین با انتقاد از رئیس کنونى تئاتر شهر گفت: من آخرین پیامکى که به پیمان شریعتى رئیس تئاتر شهر دادم گفتم که سالن مى خواهم گفتند نداریم، گفتم دو سئانس گفتند نداریم، گفتم در کافى شاپ، اتاق انبار یا اتاق آرشیو تئاترشهر گفتند نداریم، چرا چون من سال گذشته یک نمایش در تئاترشهر روى صحنه بردم. گفتم این قانون نیست که دوسال یک بار از تئاترشهر استفاده کنیم، که در پاسخ اعلام کردند به سالن هاى خصوصى مراجعه کنم که دستیارم به سالن هاى خصوصى مراجعه کرد دید قیمت ها بشدت بالا و سنگین است. حالااین تنها یک طرف ماجرا است.

 

مهناز افشار دیالوگ بد می‌گوید

یثربى در ارتباط با نمایش "الیور توئیست" و نقش آفرینى مهناز افشار در آن گفت: حسین پارسایى کارگردان نمایش "الیور توئیست" قبلا ٣ نمایشنامه من را با تئاترى ها روى صحنه برده که البته در تمام آنها به دلیل نابلدى شکست سنگین خورده است و مثل حالا سراغ مهناز افشار نرفته بود. مهناز افشار بازیگر من بوده ولى با کمال احترامى که براى ایشان قائل هستم مى گویم مهناز افشار دیالوگ بد مى گوید، اصلا دیالوگ احساس نمى کند که باید در آن حس باشد کلیشه اى دیالوگ مى گوید، خانم افشار بازیگر تئاتر نیست، خانم افشار مطالعه تئاترى نداشته است. افشار در نمایش "گاردن پارتی در برف” بازیگر من بود و قرار بود در "آخرین پرى کوچک دریایى" هم نقش کوچکى گلاب آدینه به وى بدهد که متن آن براى من بود.

 

وى در ادامه اضافه کرد: نمایش "گاردن پارتی در برف" بعد از مدتى توسط پرستو گلستانى به روى صحنه رفت که کلى جایزه دریافت کرد. زمانى که کار دست بچه هاى تئاتر باشد نتیجه مثبت از آب درخواهد آمد، چرا پرستو گلستانى با "گاردن پارتى در برف" موفق شد ولى با مهناز افشار کار رد شد، به دلیل بازی ضعیف این بازیگر! هنوز نامه بازبین ها را دارم که نوشتند بازیگران را عوض کنید و از بازیگران تئاترى استفاده کنید ما به شما سالن خواهیم داد. این اتفاقات در دوره شریف خدایى و مسافر آستانه رخ داد.

 

لباس شیکشان را میپوشند و برای شوآف به تئاتر میروند

وى در ادامه تصریح کرد: بعداز گذشت آن دوران کارگردان نمایش "الیور توئیست"حسین پارسایى به مرکز هنرهاى نمایشى وارد شد و فاجعه تئاتر رخ داد و تئاتر خصوصى راه افتاد، تئاتر خصوصى فقط به پول فکر مى کند و مردم هم چون تفریح ندارند لباس هاى شیک خودشان را کجا بپوشند، فقط براى شو و شوآف به دیدن این تئاترها مى روند. اصلا اینکه تئاتر خوب یا بد تماشا کنند اهمیتى برایشان ندارد و فقط بلیط ١٠٠ تا ١٢٠هزارتومانى را بدهند، جوانان ما ١٠٠ هزار تومان کرایه خانه شان است، این یک ظلم است، خیلى از این تئاترهاى ١٠٠ هزارتومانى من را دعوت مى کنند که اصلا نمى روم، من فقیر نیستم ولى آیا همه علاقه مندان تئاتر این توانایى را دارند.

 

من از هیچکس نمى ترسم حتى از ایشان که کلکسیون جواهرات دارد

 

یثربى در ارتباط با علت استقبال از نمایش "شب" در سال گذشته،گفت: چرا تمام بلیت هاى نمایش "شب" چیستا یثربى تا روز آخر اجرا به سرعت در تیوال به فروش مى رسد چون نوشته هاى من را دوست دارند، البته نمایش "شب" در سالن قشقایى تئاتر شهر اجرا شد، من ٥ هفته براى اجراى یک نمایش به دیدن تمام سالن هاى خصوصى تئاتر رفتم که همه آنها از دم مى گفتند از بازیگران چهره مطمئنا استفاده مى کنید که من گفتم از بازیگر چهره استفاده نمى کنم. من هیچوقت مهناز افشار را در حدى نمى بینم که جرات بکند پاى خودش را بر روى صحنه تئاتر بگذارد، ببخشید که این مسئله را رک مى گویم من از هیچکس نمى ترسم حتى از ایشان که کلکسیون جواهرات دارد و همسرشان آن آدم است.

 

وى با اعلام اینکه فهم تئاتریى و بیان مهناز افشار مشکل دارد،گفت: مهنازافشار براى نقش هاى سینمایى مدل شخصیت خودش و مانند "آتش بس ١" خیلى خوب است،ولى چرا خانم تهمینه میلانى براى "آتش بس ٢" میترا حجار را آورد باید به این موضوع فکر کرد، آدم ها مغرور مى شوند،سینماسالارى به جان تئاتر کشور افتاده است و به قول ژان کلود کریر نویسنده فرانسوى که همسر ایرانى دارد" اگر سرمایه سالارى و ستاره سالارى سینما به تئاتر ورود پیدا کند فاتحه تئاتر خوانده است" یک مثال ساده برایتان میزنم. نیکول کیدمن براى فیلم هاى سینمایى میلیاردها تومان دستمزد مى گیرد اما در تئاتر به اندازه بچه هاى تئاتر حق الزحمه مى گیرد چون عاشق تئاتر است. ولى متاسفانه در تئاتر ایران فاجعه اى در حال وقوع است.

 

این نویسنده و کارگردان در ادامه گفت: آلبرکامو جمله جالبى داشت که مى گفت "تنها هنرى که از تجارت کثیف نزول خواران و سرمایه داران دور مانده ، تئاتر است و اگر شما تئاتریى ها اجازه بدهید که پای کاسبان،کارخانه داران،سرمایه داران ،نزول خواران به تئاتر باز شود براى همیشه فرهنگ خودتان را از بین بردید چون تئاتر تنها بخش فرهنگى کشور است که باقى مانده"٬ ما یک تئاتر داشتیم که جاى روشنفکرها و نفس کشیدن و تفکر بود، اگر همان هم با ورود شاکردوست ها و افشار ها و فروتن ها به خاطر سرمایه سالارى در حال از بین رفتن است.

 

یثربى با اعلام اینکه در سینما امکان فعالیت وجود ندارد، اظهار کرد: الان وقتى به من مى گویند چرا فیلمنامه نمى نویسد در پاسخ مى گویم چه کسى سفارش مى دهد، خودشان تولید مى کنند و مى نویسند، پیمان قاسم خانى خودش هم گفته بود که در یک سال با ٣٠ پیشنهاد کارى مواجه می شدند که الان خودشان هم کارهاى ضعیف مى نویسند.خانم باران کوثرى و بهاره رهنما که پولدار هستند و حلالشان باشد به صورت مداوم سالن مى گیرند، سالهاست امثال یثربى و قطب الدین صادقى و منیژه محامدی که سال های سال برای تئاتر این کشور جنگیدیم در محاق گرفتار شدند، من دست فالوئرهاى خودم را مى بوسم که سال گذشته سالن نمایش "شب" را پر کرده بودند اما من که همواره بر روى آنها نمى توانم حساب کنم. من تماشاگر تئاتری خودم را مى خواهم، فالوئرهاى اینستاگرامم به دلیل احترام به من به تماشاى "شب " آمد نه براى دیدن تئاتر، من تماشاگر تئاتر خودم را مى خواهم.

 

نویسنده کتاب "پستچى" در خاتمه بیان کرد: دولت کجاست، همان دولتى که چند سال قبل آقاى روحانى قول داد که ممنوع الکارها را از کار بیرون بیاورد، افراد اصیل تئاتری امثال اکبر رادى که سالها در تئاتر خون جگر خوردند، خانه نشین شد و فوت کردند را ببینیم، جایگاه امثال چیستا یثربى کجاست، چرا موقعیت واقعى این آدم ها در اختیارشان گذاشته نمى شود؟ اصلا قرارداد تیپ کجاست؟چرا مجوز این همه سالن خصوصى را می دهید که به شکل قارچ گونه در حال رشد هستند، البته اصلا بد نیست ولى از ما نپرسند که قهرمان اول من بازیگر سینما است یا نه، قهرمان اول من دخترم است که ٢٠ سال سن دارد، چرا این سوال را مى پرسند،این اهانت به من است که موهاى سرم براى تدریس تئاتر به بچه ها سفید شده است، ببینید کى گفتم بزودى تئاتر ما با این وضعیت از بین خواهد رفت و ورشکسته خواهد شد، یاد روزهایى بخیر که تئاترهاى ما در جهان مى درخشید الان دیگر هیچ جا دعوت نمى شویم متاسفانه فاجعه اى براى تئاتر در راه است و واى از آن روزى که بازیگر سینمایى بخواهد دیالوگ تئاتری بگوید.

 

 

 

 

 

  • 14
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش