سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳
۱۳:۵۸ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۵۸۹۰
تئاتر شهر

نقدی بر نمایش «از خط زرد فاصله بگیرید»؛ خودکشی در مترو!

نمایش از خط زرد فاصله بگیرید,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

در دومین روز از سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر،نمایش های «زندگی در تئاتر»،«چکامه هایی که حباب می شوند»،«سو آرم»،«ازخط زرد فاصله بگیرید»،«خانه برناردا آلبا»،«استیو جابز»،«شازده کوچولو»،«وقتی خروس غلط می خواند»،«گم و گور»،«دل آرام نا‌آرام»،«سقوط اضطراری» و چند نمایش دیگر بر صحنه اجرا شدند.یکی از مهم ترین نمایش های روز دوم جشنواره «از خط زرد فاصله بگیرید» بود که نیم نگاهی به آن داشته ایم:

 

الهه مجلسی به عنوان نویسنده و رضا رشادت در مقام کارگردان در نمایش «از خط زرد فاصله بگیرید» به معضل خودکشی در مترو پرداخته‌اند؛معضلی که گریبانگیر تقریبا همه کشورهای جهان است.«از خط زرد فاصله بگیرید» متعلق به حوزه «تئاتر مستند» است.خط زرد به عنوان یک نشانه هشدار بین المللی در تمام ایستگاه های مترو،مسافران را از نزدیک شدن به ریل قطار باز می دارد.خط زرد در نمایش «از خط زرد فاصله بگیرید» فقط یک نشانه هشدار نیست بلکه به نمادی تبدیل شده برای طرح معضل خودکشی و سایر آسیب های اجتماعی که در نهایت به خودکشی منجر می‌شود.

 

الهه مجلسی توجه مخاطب را از کلانشهر تهران بر ایستگاه مترو،از ایستگاه مترو بر خط زرد و از خط زرد بر ریل قطار متمرکز و دایره دید تماشاگر را آگاهانه محدود كرده است.مکان، کلیدی‌ترین و هویت مند ترین رکن نمایش «از خط زرد فاصله بگیرید» است.روایت تلخ سرنوشت تمام آدم های نمایش در نهایت به مترو و خط زرد گره می‌خورد.خط زرد در طول نمایش به تدریج علاوه بر حفظ مفهوم آگاهی بخش و هشداردهنده خود تبدیل به یک نقطه انتخاب و تصمیم‌گیری بین مرگ و زندگی می شود؛مرزی که برای اقدام به خودکشی باید از آن عبور کرد.

 

نمایشنامه نویس از قابلیت های دراماتیک و نمایشی این خط مرزی به خوبی بهره جسته است.او کاراکترها را تا پشت این خط می‌برد تا آن ها زندگی دردبار خود و دیگران را برای تماشاگران روایت کنند.گفتار کاراکترها ترکیبی هدفمندانه از قطعه ادبی،رپرتاژ و داستان مینیمال است.جنس این روایت ها متفاوت است اما همگی در چارچوب تئاتر مستند باقی و از قصه پردازی های رایج دور می مانند.توصیف ها کافی و تاثیرگذار و اشاره ها،نشانه ها و نمادهای نمایش برای تماشاگر قابل درک هستند.

 

نمایش شروع بسیار درگیرکننده ای دارد؛تماشاگران صدای دختری را می شنوند که به جای درخواست از تماشاگران برای خاموش کردن موبایل های شان،از آن ها می خواهد تا تلفن های همراه شان را روشن کرده و از او فیلم بگیرند!با روشن شدن صحنه مردی را می بینیم که کف صحنه خوابیده است.او رضا سیفی،راهبر قطار و اولین راوی نمایش است که به خاطر مشاهده مکرر خودکشی مسافران دچار خودگناهکار پنداری شده است.رضا می گوید که در خودکشی هیچ کس نقشی نداشته و مقصر نبوده است اما مردم به وی به چشم یک قاتل نگاه می کنند.

 

نقش راهبر هر چند جای مانور زیادی برای هنرپیشه دارد اما تمام و کمال نوشته،بازی و هدایت نشده است.حرکات راهبر طراحی درستی ندارد مثلا وقتی روی خودش آب می ریزد،اغراق بر واقعیت غلبه کرده و باورپذیری نقش مخدوش می‌شود آن هم در نمایشی که قاعدتا باید به اصول تئاتر مستند وفادار باشد و از اغراق بگریزد.بقیه کاراکترها نیز باهمین مشکل اغراق دست و پنجه نرم می کنند و در لحظاتی از نمایش از نمونه های واقعی خود دور می شوند.مسیر حرکت و محل ایست بازیگران عمدتا غلط است.

 

دویدن ها و جا به‌جا شدن سریع هنرپیشه ها نیز بیش از حد تکراری حتی قابل حذف است.اگر چه بیوگرافی و خاستگاه اجتماعی آدم های نمایش تفاوت آشکاری با هم دارند اما روایت های چندگانه «از خط زرد فاصله بگیرید» از لحاظ زیر ساخت دراماتیک بی ارتباط با هم نیستند و کلیت اجرا دچار تشتت مضمونی نمی شود.سرانجام مشترک همه شخصیت ها،خودکشی است.نمایشنامه نویس از طنز به عنوان عاملی برای تعدیل فضای غمبار نمایش و هر چه واقعی تر و باورپذیرتر به نظر رسیدن کاراکترها بهره جسته است و در همين راستا مسیر را به درستی طی كرده است.تعادل بین وجهه نمایشی و وجهه ژورنالیستی اجرا به خوبی برقرار شده است.

 

کارگردان تلاش زیادی را صرف ارائه یک تئاتر مستند با اجرایی متوازن و منسجم کرده است.فضای مترو با هم آمیزی درست و نسبتا دقیق دیالوگ ها،مونولوگ ها،نور،صدا و...بدون نیاز به دکور و با خطوط رنگی راهنمای مترو که بر کف صحنه نقش بسته و ال‌سی‌دی هایی که در عمق صحنه کار گذاشته شده اند،به خوبی در صحنه بازنمایی می شود.بخش مهمی از فضای نمایش نیز با کلام هنرپیشگان و صداهای زمینه و محیطی در ذهن مجسم می شود.

 

ارائه اطلاعات مفید و مستند به تماشاگران از طریق پخش فیلم مصاحبه با روان‌درمانگر از امتیازات بارز نمایش است.بازنمایی صحنه خودکشی در رسانه ها می تواند تردید افراد متمایل به خودکشی را به یقین تبدیل نماید اما رضا رشادت از نمایش مستقیم خودکشی طفره رفته است و همین نکته بر ارزش کارش افزوده است.نگاه نمایشنامه نویس و کارگردان به آدم ها چه آن ها که به علت خودکشی جان می سپارند، چه آن ها که پس از اقدام به خودکشی،زنده می‌مانند،غمخوارانه،همدلی برانگیز و از همه مهم تر تاثیرگذار است.

 

تحلیلی که نمایشنامه نویس از ابعاد مختلف خودکشی ارائه می دهد،قابل تامل است.هم از متن هم از اجرا به راحتی می توان به پشتوانه پژوهشی نمایشنامه پی برد.خطاهای علمی نمایش قابل اغماض است.شیوه طرح موضوع و گسترش آن،شخصیت پردازی و طراحی میزانسن و صحنه در جهت نزدیک شدن به واقعیتی است که مد نظر نمایشنامه‌نویس و کارگردان بوده است.نمایش مخاطبش را آزاد می‌گذارد تا درباره سیاهچالی به نام مترو که آدم ها را به کام مرگ می کشد و در مورد آدم هایی که با انداختن خود به زیر ریل های قطار به استقبال مرگ می روند،قضاوت کند.«از خط زرد فاصله بگیرید» با مو‌نولوگ دختری در آستانه خودکشی به پایان می رسد:«سلام.من دختری هستم که شال زرد روی سرشه و‌ روی خط زرد وایساده».

 

شال زرد همان «روبان زرد» است که نشانه بین‌المللی پیشگیری از خودکشی است.بعد از منولوگ دختر،نور می رود و تنها چیزی که بر جا می ماند،تصاویر بارش برف است،برفی که می تواند حرارت و طغیان آدم های به ته خط رسیده را فرو نشاند یا برعکس نشانه ای باشد از فضا و محیطی سرد و یخ زده که به انجماد آدم ها می انجامد.«از خط زرد فاصله بگیرید» در نهایت موفق می شود تماشاگران را نسبت به آدم‌هایی که می خواهند از خط زرد زندگی بگذرند،حساس کند،بر چهره شان اشک بنشاند و زاویه ای پنهان از کلانشهر تهران را در معرض دید قرار دهد.

 

شهرام خرازی ها

 

ghanoondaily.ir
  • 13
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش