سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۱:۰۰ - ۲۱ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۴۹۵۴
رادیو و تلویزیون

سریال پرستاران؛

مواجه با مشکلات پرستاران یا یک سریال خانوادگی؟!

سریال پرستاران,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
سریال پرستاران یکی از بحث برانگیزترین سریال های چند وقت اخیر تلویزیون است که به خاطر دور شدن از اهداف اصلی با انتقادهای زیادی رو به رو شده. با امین زندگانی، یکی از بازیگران این سریال گفت و گو کرده ایم.

روزنامه هفت صبح / سریال پرستاران در فصل دوم دچار تغییر و تحولات زیادی شد. درواقع سریالی که قرار بود در یک بیمارستان و در جریان فعالیت های حرفه ای چند پرستار پیش برود، ساختاری متفاوتی پیدا کرد و شخصیت های فرعی، کم کم به مهره های اصلی این سریال تبدیل شدند. امین زندگانی با اینکه شخصیتی به نسبت فرعی در سریال «پرستاران» دارد اما این شب ها در سرنوشت سریال، بسیار اثرگذار به نظر می رسد.

 

سریال پرستاران,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

 

زندگانی چهارسال پیش در سریال «همه چیز آنجاست» نقشی مثبت را به همراه شهرام شاه حسینی تجربه کرد و حالا در پرستاران، مجددا مشغول ایفای نقش در یک نقش مثبت است. با او درباره این سریال و تجربه بازی در نقش های مثبت سریال ها گپ زده ایم.

 

زمانی که اعلام شد قرار است سریالی تحت عنوان «پرستاران» ساخته شود این طور به نظر می رسید که برداشتی از روی سریال پرستاران خارجی است اما ماحصل کار هیچ ربطی به آن ندارد. ما به جای اینکه شاهد مشکلات و مسائل پرستاران در یک مرکز اورژانس بیمارستان باشیم صرفا با زندگی خانوادگی آنها رو به رو هستیم. وقتی فیلمنامه را به شما دادند این موضوع برای خودتان جای سوال به وجود نیاورد؟

از آنجاییکه نقش من در حاشیه زندگی یکی از آن پرستاران بود، زیاد از بخش های دیگر سریال مطلع نبودم، اما کم و بیش در جریان این بودم که محدودیت هایی در رابطه با بیان برخی مسائل وجود داشته چون می دانم که در داستان اصلی فیلمنامه، موضوعاتی نظیر درگیری پرستاران با بخش پزشکی از قبیل دستمزد، ساعت کار، خطای پزشکی و... وجود داشته اما وزارت بهداشت با اینکه خودش سفارش دهنده این سریال بوده، اجازه ورود به این مسائل را به عوامل سریال نداده. مطمئنا وقتی تصمیم بر این بوده که سریالی در این زمینه ساخته شود نویسنده و تیم سازنده به مسائل تخصصی نگاه کرده اند اما همیشه این محدودیت ها نمی گذارد که وارد همه واقعیت ها شد.

 

با این حال آن طور که شنیده بودیم، کارشناسان زیادی برای هدایت بازیگران وجود داشته اند و تحقیقات میدانی زیادی انجام شده برای اینکه سریال به طور کامل فضای بیمارستان و روابط میان پرستاران در موقعیت های بحرانی را به تصویر بکشد اما چنین اتفاقی نیفتاده.

نقشی که من بازی کردم زیاد در رابطه با بیمارستان و اتفاقات پزشکی نبد. برای همین هم خیلی در این زمینه آگاهی ندارم. اما تا جایی که می دیدم، مشاوران پرستاری درس ر صحنه حضور داشتند که در زمینه صحبت کردن پرسنل با هم و حتی حرکات پرستاران هم نظر می دادند و به بازیگران کمک می کردند تا بازی شان واقعی تر به نظر بیاید.

 

در سال های اخیر با سه سریال «خاطرات مرد ناتمام، «همه چیز آنجاست» و «پرستاران» در تلویزیون حضور داشتید. در هر سه آنها نقش پسر خوب و خانواده دوست را داشتید و کاملا مثبت بودید. فکر نمی کنید بیش از اندازه مثبت بازی کردن در تلویزیون کلیشه ای می شود؟

 ببینید اینکه یک بازیگر فقط نقش های مثبت بازی کند به معنای کلیشه شدن نیست. اینکه بتوان یک نقش مثبت را متغیر و باورپذیر بازی کرد مهم است. مثلا در «خاطرات مرد ناتمام» من یک دکتر داروساز در دهه های گذشته ایران بودم و شخصیت و لحنی متفاوت داشتم. در پرستاران یک وکیل هستم و با شرایطی متفاوت.

نکته مهم این است که همه این نقش ها را یکنواخت بازی نکنم که البته این را من نباید بگویم، باید مخاطب نظر بدهد. از طرفی در سینمای ایران ضریب ریسک بیشتر در دست کارگردان و تهیه کننده است و تهیه کننده هم معمولا این ریسک را نمی پذیرد که چهره متفاوتی را برای نقش های روتین و تعریف شده انتخاب کند. تهیه کننده می گردد و چهره و استایلی که می خواهد را برای نقش منفی که نوشته شده پیدا می کند.

 

سریال پرستاران,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

 

بنابراین کار من زمانی اهمیت پیدا می کند که بتوانم دو نقش مثبت را با در نظر گرفتن خاستگاه و خانواده ای که هر یک از این شخصیت ها در آن بزرگ شده اند متفاوت از هم بازی کنم. به هر حال در مسیر کاری هر بازیگر نقش های متعددی با توجه به سابقه کاری او در آن نوع نقش ها پیشنهاد می شود. من هم مثل همه بازیگران منتظر نقش های چالش برانگیز هستم. اما به هر حال نباید تاثیر فاکتورهایی مثل روابط در انتخاب نقش ها (یا همان مافیا که سعی می کنیم کمتر از این اصطلاح استفاده کنیم) را نادیده گرفت.

 

شما در مدیوم های دیگر مثل تئاتر، سینما و حتی شبکه نمایش خانگی تجربه نقش های منفی مثل عطاأالله واعظی در «شاهگوش» و شخصیت بدجنسی در فیلم فانتزی «اختاپوس: آهوی پیشونی سفید» را داشته اید. آنقدر در سال های اخیر شخصیت های سریال تلویزیونی شبیه هم شده اند که جای نقش های ویژه به این شکل در تلویزیون به شدت خالی است.

بله و همیشه مشکل اینجاست که پس از نوشتن متن و تصویب آن به ما بازیگرها زنگ می زنند و خیلی دست مان در این مسائل باز نیست. همین الان من نقش متفاوتی در تئاتر «بنگاه تئاترال» هادی مرزبان بازی می کنم که هر کس آن را می بیند باور نمی کند که من هستم و من این نقش کمدی را بازی می کنم. در همه دنیا مدیر برنامه هایی هستند که وظیفه شان انتخاب و برگزیدن نقش ها برای بازیگران است، اما در ایران این مسئله به صورت حرفه ای وجود ندارد و مدیر برنامه ها فقط تلفن جواب می دهند و قرارداد می بندند.

 

شما چهار سال پیش در سریال «همه چیز آنجاست»، تجربه همکاری با همین تیم سازنده «پرستاران» یعنی داوود هاشمی و شهرام شاه حسینی را داشتید. زمانی که برای نقشی مثبت در پروژه جدید به شما پیشنهاد دادند نمی ترسیدید که نقش ها شبیه به هم شوند؟

زمانی که نقش مسلم بن عقیل در «مختارنامه» و حضرت سلیمان در «ملک سلیمان» را بازی کردم، اطرافیان و دوستانم ابراز نگرانی کردند. معتقد بودند این دو با هم در حال پخش است و ممکن است هر دو نقش، شبیه به هم به نظر برسد و با انتقادهای فراوانی رو به رو شود. اما من در آن شرایط فقط سکوت کردم.

 

این درباره «همه چیز آنجاست» هم صدق می کند. از زمانی که آن را بازی کردم چهار سال گذشته و من دیگر آن آدم چهار سال پیش نیستم. علاوه بر ظاهر، تجارب و نگاهم به زندگی تغییر کرده. از طرفی من به عنوان بازیگر، معیارهایی برای خودم دارم و در صورتی که بتوانم متفاوت تر از قبل باشم کار را قبول می کنم.

 

شاید بتوان سوال قبلی را این طور توضیح داد که شهرام شاه حسینی از آن دست کارگردان هایی است که هر نوع سریالی می سازد، از «همه چیز آنجاست» گرفته تا «هشت و نیم دقیقه» و حتی «پرستاران». اما شما با کارگردان هایی مثل «سیروس مقدم»، «قاسم جعفری»، «داوود میرباقری» و... کار کرده اید. این تفاوت کار کارگردانی برای تان ایجاد چالش نمی کند؟

موضوعی که درباره گذر زمان گفتم درباره شاه حسینی هم صدق می کند. او در این سال ها سینمایی «خانه دختر» را کارگردانی کرد. یا زمان ساخت «هشت و نیم دقیقه»، تغییر ژانر داده. بنابراین او هم دیگر شبیه چهار سال پیش نیست. اما به هر حال من خودم را می شناسم. در هر نقشی سعی می کنم گریزگاهی برای متفاوت بازی کردن داشته باشم. این تفاوت ممکن است از چشم تیزبین دور نماند اما کسی که معمولی به سریال ها نگاه کند این تفاوت را نمی بیند.

 

 

  • 14
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش