روزنامه هفت صبح / سریال پرستاران در فصل دوم دچار تغییر و تحولات زیادی شد. درواقع سریالی که قرار بود در یک بیمارستان و در جریان فعالیت های حرفه ای چند پرستار پیش برود، ساختاری متفاوتی پیدا کرد و شخصیت های فرعی، کم کم به مهره های اصلی این سریال تبدیل شدند. امین زندگانی با اینکه شخصیتی به نسبت فرعی در سریال «پرستاران» دارد اما این شب ها در سرنوشت سریال، بسیار اثرگذار به نظر می رسد.
زندگانی چهارسال پیش در سریال «همه چیز آنجاست» نقشی مثبت را به همراه شهرام شاه حسینی تجربه کرد و حالا در پرستاران، مجددا مشغول ایفای نقش در یک نقش مثبت است. با او درباره این سریال و تجربه بازی در نقش های مثبت سریال ها گپ زده ایم.
زمانی که اعلام شد قرار است سریالی تحت عنوان «پرستاران» ساخته شود این طور به نظر می رسید که برداشتی از روی سریال پرستاران خارجی است اما ماحصل کار هیچ ربطی به آن ندارد. ما به جای اینکه شاهد مشکلات و مسائل پرستاران در یک مرکز اورژانس بیمارستان باشیم صرفا با زندگی خانوادگی آنها رو به رو هستیم. وقتی فیلمنامه را به شما دادند این موضوع برای خودتان جای سوال به وجود نیاورد؟
از آنجاییکه نقش من در حاشیه زندگی یکی از آن پرستاران بود، زیاد از بخش های دیگر سریال مطلع نبودم، اما کم و بیش در جریان این بودم که محدودیت هایی در رابطه با بیان برخی مسائل وجود داشته چون می دانم که در داستان اصلی فیلمنامه، موضوعاتی نظیر درگیری پرستاران با بخش پزشکی از قبیل دستمزد، ساعت کار، خطای پزشکی و... وجود داشته اما وزارت بهداشت با اینکه خودش سفارش دهنده این سریال بوده، اجازه ورود به این مسائل را به عوامل سریال نداده. مطمئنا وقتی تصمیم بر این بوده که سریالی در این زمینه ساخته شود نویسنده و تیم سازنده به مسائل تخصصی نگاه کرده اند اما همیشه این محدودیت ها نمی گذارد که وارد همه واقعیت ها شد.
با این حال آن طور که شنیده بودیم، کارشناسان زیادی برای هدایت بازیگران وجود داشته اند و تحقیقات میدانی زیادی انجام شده برای اینکه سریال به طور کامل فضای بیمارستان و روابط میان پرستاران در موقعیت های بحرانی را به تصویر بکشد اما چنین اتفاقی نیفتاده.
نقشی که من بازی کردم زیاد در رابطه با بیمارستان و اتفاقات پزشکی نبد. برای همین هم خیلی در این زمینه آگاهی ندارم. اما تا جایی که می دیدم، مشاوران پرستاری درس ر صحنه حضور داشتند که در زمینه صحبت کردن پرسنل با هم و حتی حرکات پرستاران هم نظر می دادند و به بازیگران کمک می کردند تا بازی شان واقعی تر به نظر بیاید.
در سال های اخیر با سه سریال «خاطرات مرد ناتمام، «همه چیز آنجاست» و «پرستاران» در تلویزیون حضور داشتید. در هر سه آنها نقش پسر خوب و خانواده دوست را داشتید و کاملا مثبت بودید. فکر نمی کنید بیش از اندازه مثبت بازی کردن در تلویزیون کلیشه ای می شود؟
ببینید اینکه یک بازیگر فقط نقش های مثبت بازی کند به معنای کلیشه شدن نیست. اینکه بتوان یک نقش مثبت را متغیر و باورپذیر بازی کرد مهم است. مثلا در «خاطرات مرد ناتمام» من یک دکتر داروساز در دهه های گذشته ایران بودم و شخصیت و لحنی متفاوت داشتم. در پرستاران یک وکیل هستم و با شرایطی متفاوت.
نکته مهم این است که همه این نقش ها را یکنواخت بازی نکنم که البته این را من نباید بگویم، باید مخاطب نظر بدهد. از طرفی در سینمای ایران ضریب ریسک بیشتر در دست کارگردان و تهیه کننده است و تهیه کننده هم معمولا این ریسک را نمی پذیرد که چهره متفاوتی را برای نقش های روتین و تعریف شده انتخاب کند. تهیه کننده می گردد و چهره و استایلی که می خواهد را برای نقش منفی که نوشته شده پیدا می کند.
بنابراین کار من زمانی اهمیت پیدا می کند که بتوانم دو نقش مثبت را با در نظر گرفتن خاستگاه و خانواده ای که هر یک از این شخصیت ها در آن بزرگ شده اند متفاوت از هم بازی کنم. به هر حال در مسیر کاری هر بازیگر نقش های متعددی با توجه به سابقه کاری او در آن نوع نقش ها پیشنهاد می شود. من هم مثل همه بازیگران منتظر نقش های چالش برانگیز هستم. اما به هر حال نباید تاثیر فاکتورهایی مثل روابط در انتخاب نقش ها (یا همان مافیا که سعی می کنیم کمتر از این اصطلاح استفاده کنیم) را نادیده گرفت.
شما در مدیوم های دیگر مثل تئاتر، سینما و حتی شبکه نمایش خانگی تجربه نقش های منفی مثل عطاأالله واعظی در «شاهگوش» و شخصیت بدجنسی در فیلم فانتزی «اختاپوس: آهوی پیشونی سفید» را داشته اید. آنقدر در سال های اخیر شخصیت های سریال تلویزیونی شبیه هم شده اند که جای نقش های ویژه به این شکل در تلویزیون به شدت خالی است.
بله و همیشه مشکل اینجاست که پس از نوشتن متن و تصویب آن به ما بازیگرها زنگ می زنند و خیلی دست مان در این مسائل باز نیست. همین الان من نقش متفاوتی در تئاتر «بنگاه تئاترال» هادی مرزبان بازی می کنم که هر کس آن را می بیند باور نمی کند که من هستم و من این نقش کمدی را بازی می کنم. در همه دنیا مدیر برنامه هایی هستند که وظیفه شان انتخاب و برگزیدن نقش ها برای بازیگران است، اما در ایران این مسئله به صورت حرفه ای وجود ندارد و مدیر برنامه ها فقط تلفن جواب می دهند و قرارداد می بندند.
شما چهار سال پیش در سریال «همه چیز آنجاست»، تجربه همکاری با همین تیم سازنده «پرستاران» یعنی داوود هاشمی و شهرام شاه حسینی را داشتید. زمانی که برای نقشی مثبت در پروژه جدید به شما پیشنهاد دادند نمی ترسیدید که نقش ها شبیه به هم شوند؟
زمانی که نقش مسلم بن عقیل در «مختارنامه» و حضرت سلیمان در «ملک سلیمان» را بازی کردم، اطرافیان و دوستانم ابراز نگرانی کردند. معتقد بودند این دو با هم در حال پخش است و ممکن است هر دو نقش، شبیه به هم به نظر برسد و با انتقادهای فراوانی رو به رو شود. اما من در آن شرایط فقط سکوت کردم.
این درباره «همه چیز آنجاست» هم صدق می کند. از زمانی که آن را بازی کردم چهار سال گذشته و من دیگر آن آدم چهار سال پیش نیستم. علاوه بر ظاهر، تجارب و نگاهم به زندگی تغییر کرده. از طرفی من به عنوان بازیگر، معیارهایی برای خودم دارم و در صورتی که بتوانم متفاوت تر از قبل باشم کار را قبول می کنم.
شاید بتوان سوال قبلی را این طور توضیح داد که شهرام شاه حسینی از آن دست کارگردان هایی است که هر نوع سریالی می سازد، از «همه چیز آنجاست» گرفته تا «هشت و نیم دقیقه» و حتی «پرستاران». اما شما با کارگردان هایی مثل «سیروس مقدم»، «قاسم جعفری»، «داوود میرباقری» و... کار کرده اید. این تفاوت کار کارگردانی برای تان ایجاد چالش نمی کند؟
موضوعی که درباره گذر زمان گفتم درباره شاه حسینی هم صدق می کند. او در این سال ها سینمایی «خانه دختر» را کارگردانی کرد. یا زمان ساخت «هشت و نیم دقیقه»، تغییر ژانر داده. بنابراین او هم دیگر شبیه چهار سال پیش نیست. اما به هر حال من خودم را می شناسم. در هر نقشی سعی می کنم گریزگاهی برای متفاوت بازی کردن داشته باشم. این تفاوت ممکن است از چشم تیزبین دور نماند اما کسی که معمولی به سریال ها نگاه کند این تفاوت را نمی بیند.
- 14
- 6