جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳
۱۷:۵۲ - ۱۹ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۴۵۴۹
رادیو و تلویزیون

صباغ‌زاده:

تلویزیون به سمت باند بازی رفته است

مهدی صباغ‌زاده,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
 مهدی صباغ‌زاده کارگردان و تهیه کننده سینما و تلویزیون معتقد است اوضاع سریال‌سازی در تلویزیون نسبت به گذشته تغییر کرده و در حال حاضر دخالت مسئولان باعث سفارشی شدن و افت کیفی کارها و مخاطب شده است.

به  گزارش خبرآنلاین، ۲۶ سال از پخش سریال «دزدان مادربزرگ» به کارگردانی مهدی صباغ‌زاده کارگردان و تهیه‌کننده سینما و تلویزیون می‌گذرد، سریالی خاطره‌انگیز که داستان زندگی مادربزرگی مهربان است که گروگان سه دزد در خانه‌اش شده. کارگردان این مجموعه می‌گوید نگاه انسانی که در قصه این سریال وحود داشت یکی از دلایل جذب مخاطبان به این مجموعه بود. او از بازیگران این سریال نیز که برخی از آنها از دنیا رفته‌اند به نیکی یاد می‌کند و می‌گوید همه آنها با جان و دل سر صحنه می‌آمدند. به مناسبت پخش مجدد این سریال از شبکه آ‌ی‌فیلم با مهدی صباغ‌زاده کارگردان این مجموعه خاطره‌انگیز تلویزیون گفتگویی کردیم که در ادامه می‌خوانید.

 

با وجود اینکه بیش از ۲۰ سال از پخش سریال «دزدان مادربزرگ» گذشته است، اما هنوز هم خیلی‌ها این مجموعه را به یاد دارند و با پخش دوباره‌اش پای تماشای آن می‌نشینند. ایده ساخت یک سریال با این مضمون در آن سال‌ها از کجا آمد؟

یادم می‌آید آن زمان از طرف سیما فیلم من را خواستند که سریالی با این موضوع بسازم. یکی از دوستان که آنجا مسئول بخش سریال‌ها بود یک سناریو که متعلق به آقای علی‌اصغر فهیمی‌فر بود را به من داد و من هم برای ساخت موافقت کردم. البته این شرط را هم گذاشتم که بازنویسی صورت بگیرد و این اتفاق هم افتاد و به همراه آقای سعید مطلبی هم بازنویسی را انجام دادیم.

 

قصه اولیه این کار برای شما به عنوان کارگردان چه ویژگی داشت که تصمیم گرفتید ساخت آن را قبول کنید و به نظرتان مردم با کدام وجه این مجموعه بیشتر ارتباط برقرار کردند؟

نه به دلیل اینکه این سریال را من ساختم، اما «دزدان مادربزرگ» جزو سریال‌‌های شاخص سیما فیلم بود که در آن زمان ساخته شد. روابط انسانی که در سریال به تصویر کشیده می‌شد و ارتباط‌های انسانی و عاطفی که مادربزرگ با آدم‌های قصه برقرار می‌کرد به نظرم باعث محبوبیت این سریال در بین مردم شد. اینکه اگر آنها راهی را به اشتباه می‌رفتند هم مادربزرگ هدایت‌شان می کرد و زیر پر و بال خودش می‌گرفت.

 

مادربزرگ قصه این سریال سعی می‌کرد به آدم‌های قصه یا همان دزد‌ها هم مهربانی کند و به آنها آینده بدهد. همین نگاه انسانی که در سریال موجود بود خیلی‌ها را به تماشای آن ترغیب می‌کرد. این سریال دیالوگ‌های خیلی خوبی هم دارد و ماجراهای جالبی هم در قصه اتفاق می‌افتد. جمع همه این موارد باعث می‌شود که مردم یک سریال را دوست داشته باشند.  درست نیست که من از ویژگی‌های کارگردانی خودم تعریف کنم اما به زعم بسیاری از دوستان، سریالی با حس و حال و روان را ساختم. یادم است که آن زمان هم خیلی از این مجموعه استقبال شد و الان هم شاید چهارمین یا پنجمین بار است که می‌شنوم می‌خواهند دوباره «دزدان مادربزرگ» را از تلویزیون پخش کنند. باعث خوشحالی من است که مردم این سریال را پسندیده‌اند و الان هم مجدد پخش می‌شود.  خدا رحمت کند خانم نیکو خردمند را که در این سریال واقعا خوش درخشیدند.

 

در تمام این سال‌ها سریال‌های زیادی در تلویزیون ساخته شده اما هر چه جلوتر آمدیم علاوه بر اینکه مخاطب مجموعه‌های تلویزیونی کمتر شد محبوبیت سریال‌ها هم بین مردم کمرنگ‌تر شد. سریال‌هایی که سال‌ها قبل از تلویزیون پخش شدند بیشتر در ذهن مردم جا دارند تا کارهایی که برای مثال دو سال پیش روی آنتن رفتند. به نظرتان علت ماندگار شدن سریال‌های قدیمی تلویزیون چه بود؟

به نظرم قصه همیشه حرف اول را در جذب مخاطب می‌زند. درست است که عوامل دیگری هم در این قضیه تاثیر دارند، اما قصه وقتی روان باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد مخاطب دوست دارد دنبالش کند. «دزدان مادربزرگ» همان موقع نگاه ویژه‌ای به شرایط زندگی افراد مختلفی که در قصه بودند داشت. افرادی که هر کدام نماینده یکی از افراد جامعه آن زمان بودند. ساختار فیلمنامه قصه را در این سریال به سمتی می‌برد که همان دزد‌ها با حضور مادربزرگ تجربیات جدیدی در زندگی‌شان به دست بیاورند و نوع نگاهشان به زندگی عوض شود. از طرف دیگر من معتقدم وقتی احساس‌ها واقعی باشد به دل مخاطب هم می نشیند، همین احساس واقعی است که در دیالوگ‌ها هم تاثیر می‌گذارد و باعث می‌شود مخاطب ارتباط بهتری با کار برقرار کند و در واقع یک فیلم با سریال به دلش بنشیند. به نظرم الان هم با رعایت این موارد می‌شود سریال‌هایی ساخت که برای مخاطب جذاب باشد. ولی متاسفانه تلویزیون به سمت و سوی باند بازی رفته و بودجه‌هایی را به افرادی می‌دهد.

 

در صورتیکه اگر از کارگردان‌های باسابقه خودشان استفاده کنند می توانند از تجربیات آنها در این عرصه استفاده کنند اما از آنها دعوت نمی‌کنند.  من چند سال بعد از «دزدان مادربرزگ» سریال «دیوار شیشه‌ای» را هم برای تلویزیون ساختم که آن هم سریال خوبی بود و مایه‌های طنز داشت. اتفاقا برایم جالب است که چرا تلویزیون که تا به حال چندین بار «دزدان مادربزرگ» را پخش کرده حتی یک بار هم به فکر پخش این سریال که در آن هم در زمان پخش‌اش محبوب بود نیفتاده است و تنها به یک بار پخش ان اکتفا کرده است. من از مسئولان تلویزیون می‌خواهم که از همه سریال‌هایی ساخته شده یاد و به آنها توجه کنند.  اما به طور کلی من معتقدم فیلم و سریال ساختن کاری حسی و دلی است و درصدی از خوب شدن یک کار هم به حس و حال کارگردان موقع ساخت کارش برمی‌گردد.

 

اساسا شرایط سریال‌سازی در تلویزیون در سال‌های اخیر چقدر با زمانی که مثلا شما «دزدان مادربزرگ» را ساختید فرق کرده است؟

الان دخالت‌ها زیاد شده است، اینکه مثلا در فیلمنامه فلان کس باشد یا آن یکی نباشد. قصه‌نویس‌های خوب ما هم یک مقدار نسبت به گذشته کم‌کار شده‌اند. البته من شنیده‌ام تلویزیون بودجه‌های خوبی برای ساخت سریال‌هایش می‌دهد ولی آن اتفاقی که باید بیفتد در سال‌های اخیر نیفتاده و سریالی ماندگار خیلی وقت است که در تلویزیون ساخته نشده است. به نظرم همین دخالت‌های که ابتدا به آن اشاره کردم یکی از دلایل اصلی افت کارهاست چون باعث سفارشی شدن کار می شود و مردم هم از کار سفارشی به هیچ عنوان خوششان نمی‌آید و تماشایش نمی‌کنند. یک فیلم یا سریال زمانی می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد که با عشق و حس و حال واقعی فیلمنامه‌نویس و کارگردان ساخته شود نه اینکه یک نفر دیگر چیزی را دیکته کرده باشد.

 

به نظرم تلویزوین باید همه تلاشش را به کار بگیرد تا از کارگردان‌هایی که سال‌ها برای آنها سرمایه‌گذاری کرده استفاده کند و از تجربیات آنها بهره ببرد تا بتواند از جریان پخته‌تری استفاده کند. با این روش‌هاست که می‌توان جلوی نفوذ شبکه‌های خارجی را بین مردم گرفت. مردم الان بیشتر پیگیر سریال‌های شبکه‌های خارجی هستند تا تلویزیون خودمان و اگر واقعا این مسئله برای مهم است باید تلاش کرد تا به نتیجه‌ای مطلوب رسید. من مطمئنم سریال‌‌های خوب و روان ایرانی مردم را به شدت پای تلویزیون خواهند کشاند به طوری که مثل گذشته شهر در ساعت پخش آن سریال خلوت می‌شود.

 

«دزدان مادربزرگ» سریال پربازیگری بود که چند بازیگر اصلی‌اش از جمله نیکو خردمند، حسین پناهی و اسماعیل داورفر از دنیا رفته‌اند. خاطره‌ای از همکاری با این بازیگران دارید؟

من فقط از حضور این عزیزان لذت می‌بردم، همه این بازیگران و دوستان دیگری که در این سریال بازی کردند همه از هنرمندان باارزش کشور بودند و هستند که واقعا با دل و جان سر صحنه می‌آمدند و نظم و انضباط برایشان در کار حرف اول را می‌زد. با عشق و احساس و بدون هیچ توقع و انتظاری کار می‌کردند و همه انرژی‌شان را برای بهتر شدن کار صرف می‌کردند و همه تلاششان را می‌کردند که نتیجه کار بهترین باشد. خانم خردمند واقعا با جان و دل و با آن قلب ناراحتی که داشتند و حتما می دانید که همین بیماری قلبی هم باعث فوتشان شد سر صحنه می آمدند و دلسوزانه کار می کردند. بقیه دوستان هم همینطور، واقعا تلاش می‌کردند تا کار به بهترین نحو به نتیجه برسد.  

 

 

 

 

  • 14
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش