سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۰:۱۸ - ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۵۸۷۱
رادیو و تلویزیون

مجریان و بازیگرانی که تا به حال طعم ممنوع‌التصویر شدن را چشیده اند

ممنوع التصویری,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

ناصر چشم‌آذر همین چندی پیش چشم از جهان فرو بست و هنوز غم از دست‌دادنش، نو است. دوستدارانش تا آن‌جا که توانستند در مراسم‌های بزرگداشت او حضور پیدا کردند و از ویژگی‌های او گفتند. در میان تمام آنچه گفته شد اما ممنوع‌الورودبودن او به صداوسیما، از همه بیشتر مورد توجه قرار گرفت. همان روز که مراسم تشییع‌جنازه ناصر چشم‌آذر برگزار شد و دوستان و خانواده‌اش برای آخرین وداع، همراه او شدند تا در کنسرت حزن همراه او باشند، برادر همسرش که از قضا از اهالی سینما نیز هست، موضوعی را طرح کرد که باعث برخی حرف و حدیث‌ها دست‌کم برای مستمعان آن سخنرانی بودند. آنچه شاهد احمدلو آن روز گفت، داستانی بود درباره ممنوع‌الورودی «ناصر چشم‌آذر» به تلویزیون که از نظر کارشناسان، همان ممنوع‌التصویر است.

 

این را یکی از اهالی سینما و آشنا به موضوعات رادیو و تلویزیون به «شهروند» می‌گفت که از نظر عملی همه به صداوسیما ممنوع‌الورود هستند، مگر این‌که از کارکنان این سازمان باشند یا از درون سازمان و واحدهای تولیدی و برنامه‌ساز یا اداری، «آفیش» شده باشند. بنابراین وقتی کسی برای یک برنامه «آفیش» شود و از ورود او به سازمان جلوگیری کنند، یعنی «ممنوع‌التصویر» است.

 

این اصطلاح البته مختص امروز و دیروز نیست و از سال‌ها پیش، موضوع ممنوع‌التصویری، مطرح بوده است اما برخی از دست‌اندرکاران و مسئولان که با «شهروند» هم گفت‌وگو کرده‌اند، می‌گویند این بحث تعریف مشخصی در صداوسیما ندارد و این سازمان خودش لیستی به‌عنوان ممنوع‌التصویری ندارد! با این حساب این سوال پیش می‌آید که، چگونه می‌شود هر روز یک دو جین آدم را به‌عنوان ممنوع‌التصویر در کشور می‌شناسیم. اینها همه بهانه‌ای شد تا «شهروند» سراغ این موضوع، برود و چند و چون ماجرا را  از آدم‌های معروفی که ممنوع‌التصویر بوده‌اند  هم سوال کندتا پاسخ به این سوال که اصطلاح واقعی چنین ماجرایی در تلویزیون چیست را بیابد. البته مسئولان تلویزیون معتقدند از اساس اصطلاح ممنوع‌التصویری غلط است و برخی چهره ها مانند حسین پاکدل خیلی تمایلی به باز شدن ماجرا ندارند.

 

تلویزیون چشمش را به روی چشم‌آذر بست

ممنوع‌التصویری یک هفته قبل از مرگ

روزی که ناصر چشم‌آذر چشم از جهان فرو بست شاید با خود برخی از اسرار زندگی‌اش را (حتی اگر برای عموم مردم اهمیتی نداشته باشد) برده باشد اما هنوز کسانی هستند که درباره موضوعاتی که برایش رخ داده، اطلاع داشته باشند و در این میان، شاهد احمدلو بازیگر و کارگردان سینمای ایران که برادر همسر زنده‌یاد ناصر چشم‌آذر هم است، رفیق روزهای سخت و شاد او بوده است. او در مراسم تدفین «ناصرخان» موضوعی را مطرح کرد که هم باعث ناراحتی بود و هم بخشی کمتر شنیده‌شده از زندگی ناصر چشم‌آذر بوده است؛ یکی از بزرگان موسیقی که ظاهرا در صداوسیمای جمهوری اسلامی ممنوع‌التصویر بوده است.

 

شاهد احمدلو در این مراسم گفته بود: هر وقت با ناصر از مردم صحبت می‌کردم، او می‌گفت «نگو مردم، بگو یاران باران عشق». ناصر رفیق جوانی من بود، ناصر دنیای من بود و من با ملودی‌های او بود که عاشق سینما شدم. او این مملکت را رها نکرد و در ایران ماند.

 

شاهد این را هم گفت که یک هفته قبل از مرگ ناصر، او به یک برنامه تلویزیونی دعوت شده بود و بسیار خوشحال بود که دوباره این فرصت را دارد که می‌تواند با مخاطبان خود دیدار داشته باشد؛ او مثل همیشه خوش‌تیپ منزل را به سمت تلویزیون ترک کرد و ما هم منتظر بودیم که تا تصویر او را ببینیم اما بعد از ۴۰ دقیقه برگشت و وقتی از او پرسیدیم چه شد، گفت که «هنگام ورود گفتند که ممنوع‌الورود هستم». به ‌هر حال امیدوارم پرواز ناصر عزیزم آینه‌ای باشد برای سیاستمداران و مدیرانی که قدرش را ندانستند.

 

او البته خیلی حرف‌های دیگر هم زد؛ اما خیلی به موضوع ما که بحث از ممنوع‌التصویری است، ربطی ندارد؛ با این حال بخشی از حرف‌هایش هم حرف‌های تکان‌دهنده‌ای بود که چون نام ناصر چشم‌آذر به میان آمده، احتمالا بد نیست که آن را هم بخوانیم. احمدلو گفته بود: چندی پیش در قطعه هنرمندان بهشت‌زهرا با ناصر قدم می‌زدیم؛ او همان روز گفت «شاهد یک روزی هم من در این‌جا زیر خاک می‌روم، فقط اگر سر خاک من آمدید، گریه نکنید.» او به ما از کد و رمزی گفت که فقط خودش می‌دانست. او به ما گفت: «اگر سر خاک من می‌آیید، بگویید پی.او.پی». این رمز ناصر چشم‌آذر بود که می‌خواهم شما آن را تکرار کنید.

 

ممنوع‌التصویر نداریم؛ بگوییم ممنوع‌الآنتن

مدیرکل روابط‌عمومی صداوسیما: ما فقط مجری هستیم

بحث از ممنوع‌التصویری در صداوسیما و حواشی آن دوطرف دارد. یک طرف افرادی هستند که ممنوع‌التصویر می‌شوند و یک طرف افرادی که ممنوع‌التصویر می‌کنند. حالا  این میانه طرف ممنوع‌التصویر معمولا مشخص است اما به‌طور عمومی خیلی مشخص نیست چه کسی ممنوع‌التصویر کرده است. اینها و برخی دیگر از سوالات را محمدحسین رنجبران، مدیرکل روابط‌عمومی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پاسخ داده است.

 

او در آغاز به این سوال که آیا موضوع ممنوع‌التصویری یا ممنوع‌الورودی ناصر چشم‌آذر درست بوده، گفته است: من خیلی بعید می‌دانم این موضوع درست باشد، ضمن این‌که این را یادتان باشد اساسا صداوسیما مرجع این موضوعات نیست.

 

به گفته رنجبران اساسا اصطلاح، ممنوع‌التصویری درست نیست و چیزی با این عنوان در صداوسیما وجود ندارد.توضیح بیشتر این مسئول در روابط‌عمومی سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران این است که مرجع صدور ممنوعیت برای برخی چهره‌ها، نهادهایی خارج از صداوسیما هستند.

 

او بر این موضوع اصرار داشت که: اگر برای چهره‌ای چنین موضوعی مطرح شود، در اصل به واسطه دستور و حکمی است که از سوی نهادهای قضائی یا امنیتی مانند وزارت اطلاعات به صداوسیما رسیده است و ما فقط اجرا‌کننده این احکام یا دستورات هستیم  آن هم نه سر خود بلکه مرجع بحث ما هم شورای‌عالی امنیت ملی است.

 

رنجبران در پاسخ به این سوال که آیا لیستی در صداوسیما وجود دارد که ممنوع‌التصویری‌ها در آن وجود داشته باشد و چطور این لیست به‌روز می‌شود هم، توضیح داده است: این موضوع موردی است و در اصل به ما گفته می‌شود که مثلا فلان فرد حق آنتن ندارد و مادامی که این حکم نقض نشود و کماکان درباره فردی خاص دستوری جدید نرسد، پابرجا خواهد بود.

 

تعدادی از رسانه ای های معروف که دوره ای در تلویزیون ممنوع التصویر شدند

علی ضیا

در ٣٠سالگی به شهرتی در اجرا رسید که طرفداران افراطی‌اش او را با احسان علیخانی مقایسه می‌کردند. ضیا در همین ٦-٥ سالی که معروف شده مدام در برنامه‌های مختلف حضورداشته و همیشه جلوی چشم بوده است. از حضور در برنامه صبحگاهی ویتامین ٣ گرفته تا ویژه‌برنامه ‌سال نو، ماه‌عسل، نبش جنت‌آباد، امشب، این‌جا آینده، خوشا شیراز و بعضیا که تقریباً همگی برنامه‌های اجتماعی پربیننده‌ای بودند.

 

ضیا همراه با چند بازیگر و چهره مسابقه فوتبال استقلال - پرسپولیس را در یک کافی‌شاپ تماشا می‌کرد که بعد از گل ثانیه‌های پایانی تیم محبوبش از خود بیخود شد و همراه با عده‌ای شعاری علیه پرویز مظلومی سرمربی استقلال سر داد که بازتاب وسیعی به همراه داشت و درنهایت منجر به عذرخواهی رسمی او در رسانه‌ها شد. همین اتفاق ناشیانه باعث شد ضیا نه به خاطر این توهین بلکه به دلیل مختلط بودن جلسه و انجام حرکات نامناسب ممنوع‌التصویر شود.

 

فرزاد  جمشیدی

چهره‌اش به همان مجریان دهه شصتی شباهت داشت که با طمأنینه حرف می‌زنند و حس آرامش را به بیننده القا می‌کنند، اما جمشیدی دو بار درگیر پرونده‌های شکایتی شد که بار دوم ماجرا آن‌قدر بازتاب پیدا کرد که این مجری رادیو و تلویزیون مجبور به خداحافظی رسمی از تلویزیون شد. جمشیدی که در تلویزیون یک سمت اجرایی هم داشت و او را به‌عنوان رئیس دفتر هماهنگی و سازماندهی مجریان سیما می‌شناختند با اجرای برنامه زنده «یاد خدا» در سحرگاه ماه رمضان‌ها شناخته شد و به اوج رسید.

 

محمود شهریاری

این مجری خوش خنده و پرسپولیسی بعضی وقت‌ها کنترل زبان سرخش را از دست می‌دهد. شهریاری همیشه متهم به افراط در شادی هم بوده. او در دهه ۷۰ به گفته خودش به علت دشمنی برنامه‌ریزی شده عده‌ای بدخواه، مدتی را دور از تلویزیون سپری کرد.

 

آزاده نامداری

‌سال ٩١ اجرای مشترک با احسان علیخانی در برنامه تحویل ‌سال برایش دردسرساز شد و او را مدتی از تلویزیون دور کرد اما بعد از حضور در بین عوامل برنامه «پشت‌صحنه» دوباره به اجرا برگشت و با «خانومی که شما باشی» خودی نشان داد.

 

سید جواد یحیوی

سال‌ها قبل با اجرای برنامه صمیمی «طعم آفتاب» در تلویزیون دیده شد و خیلی زود به اوج رسید. مسابقه تلفنی شبکه تهران و «رد پا» هم در سری کارهای دیده‌شده یحیوی قرار گرفت اما او هم خیلی زود ممنوع‌التصویر شد و دیگر هیچ‌وقت به‌عنوان مجری به تلویزیون برنگشت.

 

ژیلا صادقی

شاید به خاطر رفتن روی بیلبورد و تبلیغ یک کالای خارجی به‌عنوان نخستین مجری تلویزیون که تبلیغ می‌کند خاص شده باشد، اما این خاص بودن برایش دردسر شد و اجازه نداد پیشرفت سریعش او را به قله برساند. صادقی که با اجرای موفق و بی‌نقص در برنامه‌های خانوادگی و اجتماعی سیما چهره‌ای شناخته‌شده در این عرصه به‌حساب می‌آمد حتی یک‌بار مراسم اختتامیه جشنواره فجر را هم برعهده گرفت و قرار بود در مقطعی اجرای برنامه صبحگاهی «ویتامین ٣» را هم برعهده بگیرد اما بنا به دلایل مختلف کنار رفت.

 

حسین  پاکدل

حسین پاکدل از مجریان قدیمی تلویزیون است که از زمانی به بعد عملا در تلویزیون ممنوع‌التصویر بوده است. وضع او چنان است که حتی وقتی تیزر فیلم «خانه کاغذی» چند باری از تلویزیون پخش شد مسئولان تلویزیون به این نتیجه رسیدند که جلوی آن را بگیرند و تیزر را توقیف کردند.

 

رضا   رشیدپور

با اجرای صریح و متفاوت برنامه‌های گفت‌وگو محور که سال‌ها جایش در تلویزیون خالی بود خودش را به‌عنوان یک مجری موفق ثابت کرد و با سرعت جلو رفت تا خیلی زود تبدیل به چهره‌ای شناخته‌شده در تلویزیون شود. مثلث، شب شیشه‌ای، عبور شیشه‌ای و زنده‌رود ازجمله برنامه‌هایی بود که رشیدپور را در اجرا به اوج رساند و البته یکی دو بار هم این برنامه‌های چالشی توقیف شد تا این مجری از همان ابتدا به چهره‌ای جنجالی تبدیل شود.

 

فاطمه معتمدآریا

فاطمه معتمدآریا حرف و حدیث‌های زیادی دارد هر چه که هست چند باری در تلویزیون ممنوع‌التصویر بوده و هر بار هم دلیلی خاص برای آن مطرح شده است یک بار برای برخی حرف‌ها یک بار هم برای حجاب و ...

 

محمدرضا   شهیدی‌فر

شهیدی‌فر را به‌عنوان یکی از مجریان قدیمی تلویزیون می‌شناسند که هرازگاهی می‌آید و خودی نشان می‌دهد اما برای مدتی طولانی محو می‌شود و به کارهای دیگر می‌پردازد. چهار‌سال از روی آنتن بردن برنامه «پارک ملت» گذشته که گفت‌وگوهای شبانه‌اش برای‌مان جذاب شده بود اما این برنامه به خاطر آنچه مجری‌اش انجام نداد یا حرف‌هایی که زد، نیمه‌تمام ماند و شهیدی‌فر هم از جلوی چشم مردم دور شد.

 

البته این مجموعه تمام آنهایی که طی سال‌های گذشته تا حال ممنوع‌التصویر بوده‌اند را شامل نمی‌شود چهره‌های معروفی از مهران مدیری که خودش گفته بعد از ساعت خوش حتی اجازه ورود به صدا و سیما را نداشته تا امثال جواد آتش افروز و بهرام رادان، مهناز افشار،  ترانه علیدوستی؛ محمدرضا شجریان؛ و بسیاری دیگر از چهره‌های سیاسی.

 

حاشیه‌های ممنوع‌التصویری در صداوسیما

ممنوع‌التصویری از وزیر تا آقای خواننده

ممنوع‌التصویری حاشیه‌هایی هم داشته و موضوعی خیلی سرراست نیست، جدیدترین این حاشیه‌ها مربوط به موضوع ممنوع‌التصویری جواد آذری‌جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات است. همین چندی پیش خبر آمد که چون آقای وزیر حرف‌هایی را در تضاد با منافع صداوسیما زده، تلویزیون هم او را ممنوع‌التصویر کرده است، حتی در فضای مجازی شوخی‌هایی با این موضوع شد. برخی عکس‌هایی منتشر کرده بودند و روی صورت آقای وزیر، آباژور کار گذاشتند و زیرش نوشتند از این پس باید وزیر را این‌طور در تلویزیون ببینیم.

 

موضوع بعدی که درباره ممنوع‌التصویری مطرح شد و به‌عنوان یک حاشیه بازتاب زیادی هم داشت، بحث ممنوعیت تصویر گزارشگر فوتبال «پیمان یوسفی» است. آن روزها، همزمان با بازي پرسپوليس و الاهلي شايعه مهمي رسانه‌اي شد، اين‌كه پيمان يوسفي به دليل حرف‌هايش در برنامه فوتبال ايراني و قبل از بازي ايران و سوريه، ممنوع‌التصوير شده است. او در اين برنامه گفته بود جاي خانم‌هاي ايراني در استاديوم خالي است. آن مسابقه به دليل حضور بانوان كم‌حجاب سوري و مشكلات قانوني كه بر سر حضور بانوان ايراني ايجاد شد، حسابي حساسيت ساخت. از آن پس، حرف و حدیث‌های زیادی ایجاد شد که نهایتا یکی از برنامه‌های ورزشی، پیمان یوسفی را روی خط آورد و او هم این موضوع را یک شایعه دانست. در این مدت البته یوسفی که به‌عنوان سخنگوی بانوان در دفاع از حق آنها برای ورود به ورزشگاه‌ها شناخته شده بود، محبوبیت زیادی کسب کرد.

 

ممنوع‌التصویری سامی ‌یوسف هم در تلویزیون یکی از موضوعات حاشیه‌ساز شده بود. ‌سال ٩٤ که این موضوع دهان‌به‌دهان می‌گشت، خبر آمد که او در تلویزیون ایران ممنوع‌التصویر است. «داوود نعمتی‌انارکی» که آن روزها مدیرکل روابط‌عمومی صداوسیما بود به این موضوع واکنش نشان داده و گفته بود: چندی پیش تصویری بی‌نام و نشان از یک نامه غیررسمی منتشر شد که در آن آمده بود صداوسیما استفاده از آثار سامی یوسف خواننده ایرانی‌تبار را ممنوع کرده است. آن تصویر و آن نامه غیررسمی که نه سربرگ و نه مهر و امضا دارد، واقعیت ندارد.

 

آقای سامی یوسف آثار زیادی خوانده است که از این میان، تعدادی در مناسبت‌های مختلف در رادیو و تلویزیون مورد استفاده قرار می‌گرفتند. پخش آثار ایشان محدود بود و به‌طور مداوم و گسترده از رسانه ملی روی آنتن نمی‌رفت که حالا با عدم پخش آن در مقاطعی اتفاق خاص و گسترده‌ای صورت گرفته باشد و بخواهد موج ایجاد کند. خبری که در مورد ممنوعیت سامی یوسف منتشر شد، به هیچ‌وجه درست نیست و شیطنت برخی در رسانه‌های اجتماعی و فضای مجازی بود.

 

ممنوع‌التصویری مدیرکل فعلی صداوسیما هم یکی از حواشی تلویزیون است. آن روزهایی که بحث برجام داغ بود و محمدحسین رنجبران هنوز بر مسند مدیرکلی ننشسته بود و به‌عنوان مجری برنامه‌های سیاسی فعال بود، خبر آمد که برای او در موضوعات مربوط به برجام، مشكلي ايجاد شده است که البته غیبت حدود يك ماهه او روي آنتن شایعه ممنوع‌التصویری او را تقویت کرد، اما غیبت او یک ماه بیشتر طول نکشید.

 

رضا جمالی

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 21
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۱۱
جدیدترین
قدیمی ترین
حتی علیخانی هم ممنوع التصویر بود که بجاش محسن افشانی محوم جوهرچی و علی ضیا برنامه ماه عسل رو اجرا کردند فکر میکنم بعد از تحویل ۹۰ بود که ممنوع التصویر شد
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش