توسعه ایرانی نوشت: ستاد انتخابات کشور در سومین روز ثبتنام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، شاهد حضور برخی چهرههای دیگر سیاسی کشور بود. درحالیکه علیرضا زاکانی، مسعود پزشکیان و وحید حقانیان اصلیترین چهرههای ثبتنامی دیروز بودند، خبرسازیها و نمایش دعوتها هم از سوی رسانههای نزدیک به محمود احمدینژاد و محمدباقر قالیباف شدت بیشتری گرفت تا گمانهزنی درباره احتمال ثبتنام این دو چهره همیشه پرحاشیه افزایش یابد. همچنین از اردوگاه اصولگرایان خبر میرسد که محمد مخبر، سرپرست کنونی ریاستجمهوری نیز عزم خود را برای حضور در انتخابات جزم کرده و بنا دارد در آخرین روز مهلت نامنویسی، در انتخابات ثبتنام کند. پرویز فتاح نیز مهمترین چهرهای بود که به صراحت اعلام کرد در انتخابات شرکت نخواهد کرد تا سعید جلیلی مهمترین کاندیدای جریان پایداری در انتخابات باشد.
از تحریف تاریخ تا خروج از بطن هفتم
علیرضا زاکانی، شهردار تهران برای بار چهارم در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کرد. او دو بار از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد و در سال ۱۴۰۰ مورد تایید قرار گرفت تا به عنوان کاندیدای پوششی، ابراهیم رئیسی را یاری برساند و در روز آخر نیز به نفع او انصراف داد. زاکانی سعی کرد با نام بردنهای زیاد از رئیسجمهور فقید و دفاع از عملکرد دولت او، خود را ادامهدهنده راه آن دولت بداند. او گفت که آمدهایم تا «نگذاریم جریان تحریف را دوباره حاکم کنند و «کتاب تاریخ» را «برنامه تحول» جا زنند و خاطرات سیاسیشان را به آرزوی مردم تبدیل کنند.» زاکانی که عملکرد ضعیفش در شهرداری تهران به خصوص قرارداد پرابهام با چینیها سوالات زیادی را در افکار عمومی ایجاد کرده ترجیح داد مانند همیشه با لحنی طلبکارانه به منتقدان حمله کند.
البته شگفتی ثبتنام در روز سوم حضور وحید حقانیان بود. او پس از سالها فعالیت در سطوح بالای دفتر رهبری تصمیم گرفت وارد گود سیاست شود و پس از ثبتنام گفت: «امروز بنا دارم در معرض و منظر شما ملت فهیم و صبور قرار بگیرم و از بطن هفتم و آخرین لایهی مغز نظام به پوستهی مهم اول و ظاهری گذر کنم.»
حقانیان در توصیف خود گفت: «در دوران ۴۵ ساله خدمت خود در نهاد ریاست جمهوری و دفتر مقام معظم رهبری با ارتباط نزدیک با کلیه بزرگان نظام، همه رؤسای قوای مجریه، مقننه، قضائیه، وزرا، استانداران، سفرا، شهرداران و سایر مسئولان میانی کشور، تبادل نظر داشته و با مسائل کشور آشنایی کامل دارم.»
مهمترین چهره سرشناس اصلاح طلب هم مسعود پزشکیان بود. نایبرئیس سابق مجلس که برخی جریانهای اصلاحطلب او را گزینه اصلی خود عنوان کردهاند، پس از ثبتنام گفت: «قرار بود فقر را ریشهکن کنیم، قرار بود بیعدالتی را از بین ببریم، قرار بود مردم در آسایش و رفاه باشند و قرار بود قدرت اول منطقه باشیم اما چرا نشد؟ چون هر دولتی به جای عمل به قانون، بر اساس سلیقه افراد و منافع گروهی و سیاسی خود عمل کرد و مردم را ندید.»
او در جواب این پرسش که آیا این انتخابات را از انتخابات ۱۴۰۰ متفاوت میداند، پاسخ داد: «باید این سوال را از شورای نگهبان پرسید اما من امیدوارم در رویههای قبلی تجدیدنظر و فضا برای حضور همه سلایق و افکار در انتخابات فراهم شود.»
مخبر و تغییر آرایش اصولگرایان
محسن رضایی، مرد همیشه در صحنه حاضر انتخابات این بار تصمیم گرفته به جای حضور، بازیگری فعال در انتخابات باشد. برخی کانالهای نزدیک به اصولگرایان خبر داده بودند که او در منزلش بسیاری از کاندیداهای جریان انقلاب را دعوت کرده و از لزوم وحدت با آنان سخن گفته است. بعد از این جلسه رضایی در توئیتی نوشت: «با برادرانم در جبهه انقلاب، آقایان مخبر، جلیلی، زاکانی، بذرپاش، قاضی زاده هاشمی، اسماعیلی و ... نشستهای صمیمانهای داشتم. وحدت میان همه نیروهای انقلاب و استفاده از تمام ظرفیتهای ملی، یک ضرورت انکارناپذیر برای پیشرفت ایران عزیز است.»
رضایی البته برای این متن خود پوستری را آماده کرده بود که بجز عکس خودش، افرادی چون محمد مخبر، علیرضا زاکانی، سعید جلیلی، مهرداد بذرپاش، سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی و محمد مهدی اسماعیلی به چشم میخورد. آنطور که گفته میشود وزیر راه و شهرسازی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس بنیاد شهید دولت سیزدهم نیز عزم حضور در انتخابات را دارند. این افراد تلاش میکنند تا با حضور پررنگ در میز نهایی انتخابات به دفاع از عملکرد دولت سیزدهم بپردازند و مراقبت کنند تا منتقدان صدای بالاتری نداشته باشند.
از اردوگاه اصولگرایی خبر میرسد که سرپرست فعلی ریاست جمهوری و معاون اول سابق دولت سیزدهم، به رغم همه فضاسازیهای گذشته تصمیم گرفته که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. او یکشنبه شب بنا بر سنت هرساله که رئیس جمهور با حضور در مرقد بنیانگذاران جمهوری اسلامی به سخنرانی میپرداخت به حرم خواهد رفت و گفته میشود بعد از مراسم روز چهاردهم خرداد، راهی وزارت کشور خواهد شد تا برای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کند.
حضور مخبر در عرصه انتخابات، آرایش اصولگرایی را دچار تغییر میکند. در دولت فعلی، سعید جلیلی به واسطه نزدیکی به حلقه اصلی و یاران مرحوم رئیسی، بیش از محمد مخبر طرفدار دارد و بسیاری از اعضای کابینه احساس میکنند که با پیروزی مخبر شاید جایی در دولت او نخواهند داشت. برخی نیز بر این باورند که با حضور زاکانی، او یار کمکی و پوششی سعید جلیلی خواهد بود و همین نقش را برای مخبر، احتمالا مهرداد بذرپاش بازی خواهد کرد. تایید یا رد صلاحیت بذرپاش یا زاکانی نیز میتواند پالسی به جریان وفادار در دایره اصولگرایی باشد که اصولا با رای توصیهای در انتخابات شرکت میکند.
مخبر که اصول بالارفتن از نردبان قدرت با لابیهای پشت پرده را به خوبی بلد است، امید دارد این بار نیز مانند انتخابات سال ۱۴۰۰ باشد و بدون داشتن رقیبی جدی به عنوان تنها گزینه اصولگرایان، جلوس بر صندلی ریاست دولت را ادامه دهد. به قول محمد مهاجری، فعال سیاسی و روزنامهنگار: «او با تیزهوشی سیاسی، به ندرت وارد گود میشود و بهگونهای عمل میکند که ناکارآمدی دولت رئیسی به حساب او منظور نمیشود. درست مانند کسی که وارد دریا شده اما پایش خیس نمیشود.» اوج این داستان را میتوان در ماجرای واکسن کرونا و عملکرد سوالبرانگیز مخبر مشاهده کرد که او نیز مانند سایر اصولگرایان با اعتماد به نفس و بدون توجه به اعتراضات مردمی و پاسخگو بودن، به رشد خود در ساختار قدرت ادامه داد.
معاون اول دولت رئیسی به عنوان فردی که بنا بر یک حادثه این فرصت را یافته که بر صندلی ریاست یک قوه تکیه بزند، در بدنه اصولگرایی خیلی هوادار ندارد اما مقبولیت تعامل و گسترده با بالاترین سطوح سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی حاکمیت برای او یک برگ برنده است. او تنها در صورت حضور محمدباقر قالیباف در انتخابات معادله خود را برهم زده میبیند و تلاش دارد این ذهنیت را ایجاد کند که به دلیل ثبات در کشور، روسای فعلی قوا تغییری نخواهند کرد.
عباس عبدی، فعال سیاسی درباره ثبتنام پرتعداد اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری میگوید: «کارکرد آنان در حد پریدن به اصلاحطلبان یا پیشمرگ نامزد اصلی شدن است.»
همه چشم انتظار بازیسازی سیاستمدار ۹۸ ساله
احمد جنتی با ۹۸ سال کهنسالترین سیاستمدار ایرانی است. او هم فقیه شورای نگهبان است و هم دبیر آن. از دوره اول تشکیل این شورا در سال ۱۳۵۹ به عنوان عضو فقهای این نهاد منصوب شد و از سال ۱۳۷۱ دبیری شورا را بر عهده دارد. انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری فرصت بازیگری را از احزاب تا حدود زیادی گرفته و بسیاری از سیاستمداران احساس میکنند این تنها فرصت باقی مانده آنها برای رفتن به پاستور است. در اردوگاه اصولگرایی با سانحه پیش آمده برای ابراهیم رئیسی و دعواهایی که در انتخابات مجلس شورای اسلامی داشتند در عمل شیخوخیت و بزرگی از بین رفته و آنها دیگر این توان را ندارند که با فردی مثل حدادعادل به یک نظر واحد برسند. باید منتظر ماند و دید که از این لیست بلندبالا که همه خود را ادامه دهنده راه رئیسی میدانند چه کسی از معبر شورای نگهبان میگذرد.
با این حال محمد هاشمی، عضو هیات موسس حزب کارگزاران میگوید: «رئیسجمهور فقید شرایط ویژهای داشت، اما بین افرادی که اکنون به عنوان جایگزینی برای آقای رئیسی از همان اردوگاه مطرح میشوند، هیچ یک را نمیتوان دارای همه ویژگیها در نظر گرفت. اگر بنا است که سیاستهای دولت سیزدهم اجرا شود، لازمه آن این است که شخصی انتخاب شود که ویژگیهای رئیسجمهور پیشین را داشته باشد که باز هم تاکید میکنم هیچ یک از افراد وابسته به آن حزب و گروه چنین توانی ندارد.»
طهمورث حسینی
- 11
- 4