شیوه درخواست طلاق توافقی از دو حال خارج نیست:
۱. آنکه مراحل انجام طلاق توافقی به عهده ی وکیل است که در این حالت وکیل ماهر و با تجربه قبل از تقدیم دادخواست به دادگاه از طریق دفاتر خدمات قضایی توافقات زوجین را صورتجلسه می کند و متن توافق نامه را نزد خود بایگانی می کند و مندرجات و توافق ها را در خصوص تمام مسایل اعم از مالی و غیرمالی ( مانند مهریه، نفقه، اجرت المثل، حضانت و آنچه قرار است بین زوجین رد و بدل شود) صورتجلسه می کند.
وکیل پس از دادن دادخواست طلاق توافقی به دفتر خدمات و پس از ارجاع دادخواست به شعبه، جزئیات کامل توافق های زوجین را به دادگاه اعلام می کند که در متن رای طلاق توافقی به آ« تام و کمال اشاره می شود.
۲. دومین شکل طی مراحل طلاق توافقی ،انجام مراحل طلاق توافقی بدون وکیل است .
در این حالت هم زوجین با داشتن مدارک لازم طلاق توافقی به دفتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه می کنند و با دادن مدارک فقط اعلام می کنند که خواسته و موضوع دادخواست آن ها طلاق توافقی است.
طلاق از این جهت که مورد درخواست زن باشد یا مرد و یا هر دو، سه حالت دارد:
۱- طلاق به درخواست یا به خواسته مرد. ۲- طلاق به درخواست زن. ۳- طلاق به درخواست زن و شوهر.
زمانی که طلاق به خواسته مرد باشد، به آن طلاق رجعی گفته می شود زیرا مرد تا مدت سه ماه حق رجوع( یعنی پشیمانی از طلاق) را دارد که به این مدت سه ماه عده گفته می شود. درصورتی که زن متقاضی طلاق باشد، باید مقداری از مهر یا همه یا بیش از آن را به شوهر ببخشد تا رضایت او را برای طلاق کسب کند که به این مقدار فدیه گفته می شود و این نوع طلاق را طلاق خلع می نامند.
نوع سوم، طلاق توافقی است که به طور توام به درخواست زن و شوهر صورت می گیرد. در طلاق توافقی زوجین هر دو متقاضی طلاق بوده و در همه امور با یکدیگر توافق کرده اند که با مراجعه به دادگاه خانواده، اعلام توافق خود را در اموری از قبیل حضانت فرزند بعد از طلاق، ملاقات فرزند، نفقه ایام عده، شیوه استرداد جهیزیه، وصول مهریه و... را به طور کتبی نوشته و به دادگاه تقدیم می کنند. سپس دادگاه به زوجین اعلام می دارد داورانی از بین بستگان یا آشنایان مورد اعتماد خویش تعیین و به دادگاه معرفی کنند.
چنانچه زوجین نخواهند یا نتوانند داوری معرفی کنند، دادگاه راسا مبادرت به انتخاب داور می کند. داوران منتخب یا منصوب از ناحیه دادگاه باید مسلمان، متاهل، معتمد، دارای حسن شهرت و حداقل ۴۰ سال تمام بوده و تا حدودی به وضعیت روحی زوجین آشنا باشند (یا بعد از نصب در جریان زندگی و اختلاف آنان قرار گیرند). داوران باید سعی در اصلاح بین زوجین کنند و چنانچه موفق به این کار نشوند، با اعلام مراتب به دادگاه، سرانجام درخواست گواهی عدم امکان سازش صادر می شود تا با مراجعه زن و شوهر به یکی از دفاتر ثبت طلاق و براساس حکم صادره، صیغه طلاق جاری شود و وارد شناسنامه زوجین شود.
البته دادگاه هنگام صدور گواهی عدم امکان سازش باید اطمینان حاصل کند که زن حامله نیست و رویه قضایی در این مورد آن است که زن برای معاینه و صدور گواهی به پزشک مورد اعتماد معرفی می شود یا اینکه دادگاه برمبنای اقرار زن به حامله نبودن، مراتب را گواهی می کند. مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش، سه ماه از تاریخ صدور است و اگر تا پایان آن مدت طرفین یا یکی از آنها برای ثبت به دفترخانه مراجعه نکند، گواهی مذکور از درجه اعتبار ساقط است.
منظور قانونگذار از اجبار طرفین به مراجعه دادگاه، تعیین داور و سرانجام تعیین مدت معین برای حل و فصل اختلاف هاست تا شاید طی این دوران زن و شوهر پشیمان شوند و به خانه و زندگی مشترک بازگردند. از سوی دیگر، گفته می شود که به این ترتیب از اختیارات مرد برای استفاده از حق یک طرفه طلاق نیز کاسته می شود.
گفتنی است، اگر مردی با وجود صدور حکم عدم امکان سازش به دفترخانه مراجعه نکند، زن حق دارد به دفترخانه برود و دفترخانه موظف است احضاریه ای برای مرد بفرستد و اگر از شوهر خبری نبود، زن باید برای گرفتن وکالت در توکیل به دادگاه مراجعه کند. با درخواست زن، دادگاه می تواند همان موقع حکم عدم امکان سازش را صادر کند و به او وکالت در تو کیل بدهد تا با مراجعه به دفترخانه و ارایه حکم عدم امکان سازش و وکالت نامه مزبور، خود را طلاق دهد. حال اگر زن از رفتن به دفترخانه خودداری کند، مرد با مراجعه به آنجا و ارایه گواهی عدم امکان سازش می تواند صیغه طلاق را جاری کند و دفترخانه به زن موضوع را ابلاغ خواهد کرد.
اگر داوران به نتیجهای نرسیدند، گزارش خود را به دادگاه ارایه میدهند و دادگاه نیز بر اساس توافق زوجین گواهی عدم امکان سازش صادر میکند و آنها میتوانند با ارایه گواهی به دفترخانه طلاق، صیغه طلاق را جاری و ثبت کنند.گواهی عدم امکان سازش به مدت ۳ ماه اعتبار دارد، یعنی اگر زوجین ظرف ۳ ماه آن را اجرا نکردند، دیگر اعتباری ندارد.
گفتنی است شوراهای حل اختلاف در خصوص اختلافات خانوادگی با توجه به تقاضای طرفین میتوانند برای اصلاح ذاتالبین دخالت کنند، در حالی که در طلاق توافقی افراد معمولا پیش از درخواست طلاق صحبت کرده و به توافق رسیدهاند و اگر باز هم علاقه داشته باشند که جلساتی برای سازش و مذاکره بگذارند بالطبع به شورای حل اختلاف که فرصت دوبارهای برای سازش فراهم میکند، ارجاع میشوند.
باید اشاره کرد که برای گرفتن طلاق توافقی زوجین از هم نیازی به شرایط و دلایل محکمهپسندی وجود ندارد.در طلاق توافقی زن و شوهر با توجه به شرایط و وضعیت خانوادگی خود به این نتیجه میرسند که دیگر نمیتوانند با هم زندگی کنند و در مورد جدایی به توافق میرسند. بنابراین به طور مشترک در دادگاه خانواده حاضر میشوند و صدور گواهی عدم امکان سازش برای اجرای صیغه طلاق توافقی را درخواست میکنند. تمام شرایط مالی و غیرمالی مربوط به عقد نیز با توجه به توافق زوجین منظور میشود.
مشکلات طلاق توافقی
معمولا پس از صدور حكم طلاق توافقی، شوهر هیچ اجباری برای آمدن به محضر ندارد و چون این طلاق با توافق طرفین صورت میگیرد، به لحاظ قانونی رفتن به محضر هم باید با توافق طرفین باشد و نمیشود توافق طرفین را با الزام همراه كرد، بنابراین برای حل این مشكل شاید بهترین راهكار این باشد كه طرفین الزام رفتن به محضر را نیز جزیی از تعهدات خود در دادخواست ذكر كنند تا در نهایت در حكم دادگاه منعكس شود. در این صورت میتوان الزام شوهر را به آنچه خود تعهد داده است، از دادگاه درخواست كرد.
مزایای طلاق توافقی
۱- عدم تشكیل پروندههای متعدد در دادگستری.
۲- جلوگیری از رجوع مكرر زوجین به محل دادگستری.
۳- دخالت طرفین در طلاق و صدور گواهی عدم امکان سازش.
۴- كوتاه بودن زمان صدور گواهی مربوط برای جواز اجرای طلاق.
۵- مدتدار بودن این گواهی در عرض ۳ ماه كه سبب حفظ دوام عقد نكاح است. در حالی كه در حكم طلاق، كه بدون مدت اجرایی است، هر لحظه دوام زندگی تهدید میشود.
۶- درگیری كمتر و كاهش تنش بین خانوادههای زوجین.
۷- احتمال رجوع بیشتر زوجین در آینده به یكدیگر و تشكیل مجدد زندگی مشترك به دلیل مورد ششم.
۸- كاهش استرس فرزندان.
رویه دادگاه خانواده در مورد طلاق توافقی
در طلاق توافقی زوجین هر دو متقاضی طلاق بوده و در تمامی امور با یکدیگر توافق کردهاند که باید با مراجعه شخصی به دادگاه خانواده یا توسط وكیل خانواده خود، اعلام توافق خود را در اموری همچون وصول یا بذل مهریه، نفقه ایام عده، حضانت فرزند بعد از طلاق، ملاقات فرزند، شیوه استرداد جهیزیه و سایر حقوق دوران زوجیت را کتبا نوشته و به دادگاه جهت ضبط در پرونده تقدیم کنند.
برای اجرا شدن طلاق، اخذ گواهی عدم امکان سازش الزامی است، ضمن اینکه دادگاه پس از بررسی موضوع، مساله را به داوری ارجاع میدهد و پس از کسب نظر داوران مبادرت به صدور حکم میکند.
دادگاه به زوجین اعلام میکند که داورانی از بین بستگان یا آشنایان مورد اعتماد خویش تعیین و به دادگاه معرفی کنند. چنانچه زوجین نخواهند یا نتوانند داوری معرفی کنند، دادگاه راسا مبادرت به انتخاب داور میکند. داوران منتخب یا منصوب از ناحیه دادگاه باید مسلمان، متاهل، معتمد، دارای حسن شهرت و حداقل دارای ۴۰ سال تمام بوده و تا حدودی با وضعیت روحی زوجین آشنا باشند (یا بعد از نصب در جریان زندگی و اختلاف آنان قرار گیرند.) داوران سعی در ایجاد سازش میان زوجین میکنند و چنانچه موفق به این کار نشوند، با اعلام مراتب به دادگاه خانواده، دادگاه مذکور درخواست گواهی عدم امکان سازش صادر میکند تا با مراجعه به یکی از دفاتر ثبت طلاق، حکم صادره اجرا، صیغه طلاق جاری و وارد شناسنامه زوجین شود.
دادگاه در هنگام صدور گواهی عدم امکان سازش باید اطمینان حاصل کند که زوجه باردار نیست و رویه قضایی در این مورد آن است که زوجه برای معاینه و صدور گواهی به پزشک مورد اعتماد (معمولا پزشکی قانونی) معرفی میشود یا آن که دادگاه بر مبنای اقرار زوجه به باردار نبودن مراتب را گواهی میکند. مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش سه ماه از تاریخ صدور است و اگر تا پایان آن مدت، طرفین یا یکی از آنها برای ثبت به دفترخانه مراجعه نکند، گواهی مذکور از درجه اعتبار ساقط است. ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی میگوید: در صورت استنکاف شوهر از پرداخت نفقه و عدم امکان اجرای حكم محكمه و الزام او به دادن نفقه، زن میتواند برای طلاق به حاكم رجوع كند و حاكم شوهر را اجبار به طلاق میکند همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.
منظور قانونگذار از اجبار طرفین به مراجعه به دادگاه، تعیین داور و سرانجام تعیین مدت معین برای حل و فصل اختلافات، به ظاهر آن است که شاید طی این دوران زن و شوهر پشیمان شده و به زندگی مشترک خود بازگردند. از سوی دیگر، گفته میشود که به این ترتیب از اختیارات مرد برای استفاده از حق یک طرفه طلاق کاسته میشود.
حال اگر مردی با وجود صدور حکم عدم امکان سازش به دفترخانه مراجعه نکند، زن حق دارد به دفترخانه برود و دفترخانه موظف است احضاریهای برای شوهر بفرستند و اگر شوهر حضور پیدا نکرد، زن باید برای گرفتن وکالت در توکیل به دادگاه مراجعه کند. (وکالت در توکیل در اینجا بدین معنا است که قاضی با انتقال این وکالت به زن به او حق میدهد به جای شوهر نسبت به طلاق خود اقدام کند. چون در قانون طلاقدهنده مرد است، زن بدین ترتیب میتواند به وکالت از شوهر این کار را انجام بدهد.)
با درخواست زن دادگاه میتواند همان موقع حکم عدم امکان سازش را صادر کند و به او وکالت در توکیل بدهد تا با مراجعه به دفترخانه و ارایه حکم عدم امکان سازش و وکالتنامه فوقالذکر، خود را طلاق دهد. حال اگر زن از رفتن به دفترخانه خودداری کند، مرد شخصا با مراجعه به آنجا و ارایه گواهی عدم امکان سازش میتواند صیغه طلاق را جاری کند و دفترخانه موضوع را به زن ابلاغ خواهد کرد.
در صورت مراجعه به وکیل باید این نکته را مد نظر داشت که یک وکیل نمیتواند از طرف هر دو نفر یعنی زوج و زوجه، وکالت در طلاق را داشته باشد. اگر زوجه از زوج وکالت در طلاق را داشته باشد وکیل دادگستری، در واقع وکیل با واسطه زوج خواهد بود. بنابراین حضور زوجه در دادگاه و امضای دادخواست و سایر مدارک از سوی او الزامی است. مگر اینکه زوج و زوجه هر کدام به دو نفر وکیل دادگستری برای انجام امور وکالت بدهند که در این صورت نیاز به حضور هیچ یک از زوجین در دادگاه نیست و تمامی اقدامات حتی ثبت و انجام تشریفات طلاق بدون حضور آنها انجام میشود.
طلاق توافقی چقدر طول میکشد؟
با توجه به این که زن و شوهر در مورد طلاق، موارد مالی و غیر مالی مرتبط با زوجیت با یکدیگر توافق دارند، نیازمند رسیدگی طولانی و با وسواس در دادگاه نمی باشد و دادگاه های خانواده معمولا موضعی سهل گیرانه در این خصوص دارند اما مدت زمان طلاق توافقی با توجه به آنچه که گفته شد بسیار کم است ولی رویه دادگاه های شهر های مختلف ایران یکسان نیست و زمان قطعی را در این مورد نمی توان پیش بینی کرد.
تفاوت طلاق توافقی با طلاق خلع و مبارات
چنانچه زوجین هر دو در مورد طلاق توافق داشته و در مورد نحوه جدایی و پرداخت حقوق زن و فرزندان به تفاهم برسند، طلاق توافقی است. این طلاق برای سرعت بخشیدن به کار کسانی است که با توافق مصّر به طلاق هستند. طلاق خلع و مبارات نیز دو صورت طلاق توافقی است البته اجرای این طلاق نیز همچون دیگر طلاقهایی که به درخواست زن و مرد است، منوط به انجام تشریفات در مراجع قضایی و صدور گواهی عدم امکان سازش است. طلاق خلع و مبارات از نوع طلاق بائن است که امکان رجوع در آن وجود ندارد.
بر اساس ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی، طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر دارد، در مقابل مالی که به او میدهد، طلاق میگیرد، اعم از اینکه مال مزبور عین مهر، معادل آن، یا بیشتر یا کمتر از مهریه باشد. همچنین بر اساس ماده ۱۱۴۷ قانون مدنی، طلاق مبارات آن است که کراهت از سوی طرفین باشد اما در این صورت عوض باید زاید بر میزان مهر نباشد. در واقع در این طلاق هر دو طرف از هم کراهت و تمایل به طلاق دارند اما میزان بخششی که زن به مرد میدهد، بیش از مهریه نیست.
از لحاظ ماهیت در طلاق خلع و مبارات مادامی که زن رجوع به عرض نکرده باشد، طلاق بائن است یعنی اگر زن پس از طلاق خواهان مبلغی نباشد که برای گرفتن اجازه طلاق به مرد داده است، طلاق بائن و رجوع ممکن نیست. زن در این نوع طلاق حق گرفتن نفقه ندارد و از شوهرش ارث نمیبرد اما اگر زن خواهان مهریهاش باشد و بخواهد مالش را پس بگیرد، ماهیت طلاق تغییر و تبدیل به طلاق رجعی میشود بنابراین امکان رجوع مرد ایجاد شده و زن حق ارث و نفقه را دارد.
گردآوری: بخش پزشکی سرپوش
- 18
- 6