عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشت امروز خود در اعتماد به سیاست مبارزه با بی حجابی پرداخت.
در این مطلب آمده است: قانون هنگامی کارایی دارد که همسو با اخلاق و سنت و رسوم باشد. قانونی که بخواهد در مقابل آنها قد علم کند، خود را پیشاپیش ناکارآمد کرده است. نمونه آن قانون ماهواره و قوانین قبلی آن در زمینه رسانههاست. از همان آغاز که این قانون تصویب شد، بسیار روشن بود که امکان اجرایی شدن آن وجود ندارد. پس از گذشت مدتی و استهلاک شدید نیروی پلیس و... در مبارزه با ماهواره، اکنون به جایی رسیدیم که کلا قانون مزبور متروک محسوب میشود.
استفاده از ابزار قانون در این موارد حتی خطرناک هم هست. چرا؟ به این علت که اگر بقای رفتاری منوط به حمایت هنجارهای اخلاقی و سنتی باشد پس با ابزارهای اخلاقی و سنتی از آن دفاع میشود. هنگامی که آن را به حوزه قانون و الزام وارد کنیم، بازدارندگیهای اخلاقی و سنتی در نقض آن رفتار کمکم کنار میروند و چون قانون نیز قادر نیست در آن مورد بازدارندگی موثری اعمال کند، لذا منع آن رفتار نه از طرف قانون حمایت میشود و نه از سوی اخلاق و سنت. در نتیجه وضعیت بدتر از پیش میشود. استفاده از هنجار قانون در جای نامناسب در واقع اثربخشی مسوولیتهای اخلاقی و سنتی را کمرنگ میکند.
برای نمونه اگر تمیز کردن کوچه به عهده شهرداری است، مردم مسوولیت فردی خود را فراموش میکنند. حالا اگر به هر دلیلی شهرداری نتواند کوچه را تمیز کند، بهطور قطع، کثیفی کوچه بیش از زمانی خواهد شد که خود مردم بر اساس عرف و اخلاق مسوول تمیز کردن آن باشند.
قانون ابزار بُرنده و تیزی است اگر آن را در جای نامناسب به کار بریم، آن را کند میکنیم. مثل چاقویی که برای برش دادن گوشت عالی است، ولی اگر برای خراش دادن چوب استفاده کنید، دیگر کارایی لازم را برای خُرد کردن گوشت ندارد.
رعایت حجاب در گذشته رفتاری عرفی و سنتی و دینی و حتی اخلاقی بود، رواج و وجود آن هم به پشتوانه ضمانتهای این هنجارها بود. هنگامی که ابزار قانون وارد میشود چون تناسبی با این رفتار ندارد و قادر به تضمین اجرای همه موارد آن نیست، حجاب را تضعیف میکند زیرا وجود قانون موجب کنار رفتن اثرگذاری هنجارهای اخلاقی و سنتی و دینی شده است.
قانون حجاب را یک بار دیگر از این منظر مرور کنید بد نیست. من جرّب المجرّب، دامت به الندامه.
- 14
- 4
حبیب
۱۴۰۲/۵/۱۴ - ۱۲:۳۸
Permalink