سیدهادی خامنه ای در موسسه فرهنگی مذهبی دارالزهرا(س) گفت: «اسوه» در عربی به آن معنایی که ما در فارسی معنا میکنیم نیست. ما معمولا در فارسی معادل اسوه را الگو قرار می دهیم درصورتی که اسوه در عربی به معنای «تأسی» یعنی «اقتداء کردن» است. سوالاتی هم هست که می توان به پاسخ آنها فکر کرد. اینکه اسوه بودن مطلق است یا نسبی؟ یا کسانی که به عنوان الگو معرفی می شوند آیا در همه جا مورد تأسی هستند یا تنها در برخی موارد؟
وی افزود: چه کسانی میتوانند الگو باشند و شرایط آنها چیست؟ بحثی داریم تحت عنوان سیره پیامبر و ائمه(ع) که به ما گفتند تنها آنها میتوانند مورد تأسی مطلق در همه شرایط قرار گیرند و غیر آنها هرکس در هر جا باشد چنین شرایطی را ندارد. اگر یادتان باشد در سخنان امام(ره) هم بارها و بارها این تعبیر وجود داشت که همه ما پیروان پیامبر و علی(ع) و خاک پای آنها هستیم. یعنی فردی در تاریخ معاصر ما که او را به عنوان الگو میشناسند خود الگویی بالاتر دارد پس چه بهتر که همه الگوی برتر و اصلی را انتخاب کنیم.
حجت الاسلام و المسلمین خامنه ای ادامه داد: در مباحث مربوط به سیره هم، از آنجایی که بحث بر سر عمل و رفتار است و تنها گفتار در اینجا نیست که صراحتی داشته باشد. علما گفته اند در مورد سیره یا دلایل غیرلفظی باید به قدر متیقن رفتار کرد. یعنی اگر رفتاری از امام معصوم یا پیامبر(ص) مشاهده شد در تحلیل و نتیجه گیری کلی آن رفتار همه حق ندارند این کار را انجام دهند بلکه ضوابط مشخص خود را دارد. برای تفسیر آن رفتار باید از روایات و منابع موجود کمک گرفت که هرکس نمیتواند چنین کاری انجام دهد.
وی اظهار داشت: تشخیص قدر متیقنها طبیعتا کار عدهای خاص است. بنابراین کسانی که حتی به صورت عادی حق تفسیر و تأویل الفاظ و نصوص لفظی وارد شده از ائمه را ندارند به طریق اولی نیز حق ندارند که رفتار و اعمال ائمه را تفسیر کنند. این کار بسیار حساس و مشکل است. بنابراین تنها میتوان سیره معصومین را الگو و اسوه قرار داد. یعنی کسانی که در رفتار و اعمال خودشان دچار خطا نخواهند شد. همانطور که میدانید گفته اند که قول، فعل و تقریر معصوم برای ما حجت است.
حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنهای در بخش دیگری از سخنان خود گفت: جامعه ما از تقلید و پیروی بی چون و چرا از افراد مختلف پرهیز خواهد کرد. بحث قبلی را به این دلیل مطرح کردم که بدانیم نمی توانیم به طور مطلق از افراد تقلید و پیروی بی چون و چرا کنیم بلکه تنها یک عده خاص هستند که این شرایط را دارند. گاهی در مسامحه های گفتاری نیز افرادی به میل خودشان ممکن است برای بعضی ها تعابیری به کار برند که شاید مجاز نباشد. برای نمونه بگویند فلان کس علی گونه یا حسین گونه است. این ها حرف های بسیار گزافی است و به این سادگی نیست که ما علی(ع) یا حسین(ع) را آنقدر پایین بیاوریم که بتوانیم افراد را به آنها تشبیه کنیم. یا مثلا برخی می گویند فلانی اسوهی تقواست. چنین تعابیری بسیار گزاف است.
وی افزود: برخورد با این مقوله باعث شده که به دلیل زیاده روی عده ای در این بحث، افرادی که این اصول و مبانی را قبول ندارند اصل ارزش های ما را به سخره بگیرند و روی آن ارزش ها علامت سوال بگذارند. بروید ببینید در فضای مجازی، تلویزیون ها و رادیوهای بیگانه چگونه حرف های بی حساب و کتابی که در منابر و گفت و گوهای مذهبی ما گفته می شود مورد سخره قرار می دهند. این ها به خاطر بی حساب و کتاب حرف زدن هایی است که ما به آن عادت کردیم.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام(ره) گفت: یکی از مبرم ترین وظایف مسئولان این است که جلو این بحث های بی حساب و کتاب را بگیرند و علاوه بر آن این مسامحه در تعابیر و حرف های بی حساب باعث شده که مظاهر واقعی همین ارزش ها یعنی امامان معصوم ما نیز مورد سوال و تردید قرار گیرند. چون ما وقتی این بحث را به افراد غیرمعصوم کشاندیم و به کم قانع نشدیم باعث شدیم که یک عده ای حتی ائمه را آنطور که باید قبول نداشته باشند.
وی گفت: بررسی سیره ائمه(ع)باید به گونه ای باشد که اساس دعوت اسلام و رفتار پیامبر و ائمه(ع) به لحاظ مبانی اندیشه ای باهم هماهنگ باشند. اگر کار یا رفتاری را از پیغمبر و ائمه(ع) در تاریخ یا کتب می خوانیم، باید حتما با آن مبانی اصلی که در قرآن به ان اعتقاد پیدا کردیم هماهنگ باشد وگرنه مثل روایات آنها را هم می تواند رد کرد و قبول نکرد. ائمه(ع) خودشان فرمودند که اگر در روایات حرف هایی از ما نقل شد که با اصول و مبانی قرآنی همخوانی نداشت، آنها رد کنید. سیره هم می تواند این گونه باشد و هر چیزی که در کتاب ها نوشته شد لزوما قابل قبول نیست.
خامنه ای ادامه داد: تفسیر هر واقعه تاریخی که به عنوان سیره آورده می شود باید متناسب با خط کلی اسلام باشد و اگر متفاوت باشد باید در قبول آن قدری تأمل کرد. برای نمونه کشتار یهود بنی قریظه با آن غلظتی که نقل می شود از نظر عده ای از اسلام شناسان به شدت مورد تردید است. مرحوم دکتر سیدجعفر شهیدی این مسأله را به گونه ای نقل کرده که از نظر عقلی قابل قبول تر است. واقعه کربلا نیز آنقدر تحریفات در آن حاصل شده که شخصیت بزرگی چون شهید مطهری تحت همین عنوان کتابی نوشته است به نام تحریفات عاشورا. علتش هم این است که عده ای از هر مسأله ای که برای مردم ارزشمند است به عنوان دکان استفاده می کنند.
وی افزود: مساله صلح امام حسن(ع)، موضع امامان ما درباره قیام مختار، قبول ولایت عهدی مأمون توسط امام رضا(ع)، مسأله صلح حدیبیه و مسأله این صلح در مقایسه با کربلا و گفت و گوی امام حسین(ع) با دشمنان و... از مقولات مربوط به سیره و مسائل تاریخی بوده که بسیار حساس هستند زیرا قرار است ما آنها را به عنوان سیره و سرمشق قرار دهیم. پس تفسیر کننده این مباحث باید اسلام را درست بشناسد و مانند کسی نباشد که عزاداری برای حضرت علی(ع) را با عزاداری برای خلیفه دوم مقایسه می کند و می گوید هر دو کشته شدند پس چرا برای یکی گریه میکنید و برای دیگری نه؟ پیداست چنین فردی هنوز خیلی مسائل را نفهمیده و توجهی نداشته است.
خامنه ای گفت: بنابراین افراد باید اسلام را درست بشناسند یا کسانی نباشند که اولویت ها را در جامعه درست تشخیص ندهند مانند آنهایی که بحث حجاب را در جامعه ما از مسائلی چون دزدی و اختلاش و ارتشاء و ریا مهم تر می دانند. این ها آفت ها و آسیب هایی است که ما دچارش هستیم. افراد باید مظاهر ایمان و شرک را با همه علائم و آثارش به خوبی بشناسند و تشخیص دهند و با آن در حال مبارزه باشند. این مظاهر در چهره های مختلف در جامعه خود انبیاء و زندگی صاحبان قدرت و ثروت و نزدیکان آنها هم وجود داشته و دارد.
وی بیان کرد: ما مبحثی بسیار حساس در جامعه اسلامی داریم که مسئولان و زمامداران در خط مخالف ائمه(ع) سلسله کارهایی کردند که در روایات آمده است. مثلا روایتی از امام علی(ع) وجود دارد که در زمان بنی امیه و دنباله روهای آنها سعی می کردند مباحث مربوط به علائم ایمان را آزاد بگذارند اما علائم کفر و کافری را نمی گذاشتند برای مردم روشن شود. چون می دانستند که خودشان دارند به لحاظ اهداف جامعه را به سمت کفر می کشانند. بنابراین می ترسیدند اگر مردم علائم کفر را بدانند بفهمند که آنها دارند چه کار می کنند.
خامنه ای گفت: ممکن است بعضی ها در تأسی به امامان و الگوگرفتن به غلط فکر کنند چنین می کنند در حالی که این کارشان تأسی به معنای واقعی محسوب نمی شود. موارد زیادی وجود دارد که در جامعه شاهدیم. مثلا در ایام عزاداری محرم الصفر، فیلمسازی که می خواهد فیلم بسازد برای حفظ تناسب آن با این ایام سعی می کند چند صحنه سینه زنی و عزاداری و غذای نذری را نشان دهد و این می شود فیلمی که باب ایام عزاداری امام حسین(ع) است و صداوسیما هم آن را نشان می دهد و بسیار هم از این بابت خرسند است.
وی افزود: فکر می کنم آنها تقصیری ندارند چون در جامعه ما جز این مظاهر حرف بیشتری زده نمی شود. سخنران ها و کسانی که در رسانه های عمومی حرف می زنند در سطحی بالاتر از این حرفی نمی زنند و اگر هم بگویند مورد تمسخر برخی محافل دیگر واقع می شود. این نگاه سطحی و عامیانه طبیعتا بزرگترین آسیب را به سرمایه های هنگفت اسلام و انقلاب و فرهنگ اصیل و بومی ما وارد کرده و می کند. از طرف دیگر نگاه های افراطی عوام فریبانه باعث می شود بعضی صاحبان عناوین به ظاهر علمی و تخصصی این چنین عنوان کنند که ما می خواهیم حوادث پس از اسلام و حوادثی نظیر کربلا را تنها با نگاهی تاریخی بنگریم و کاری به جهت گیری های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن نداشته باشیم که این سخن هم نوعی عوام فریبی در صحنه دانشگاهیان است.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام(ره) در بخش دیگری از سخنان خود گفت: زنده یاد دکتر شریعتی در وصف علی بن ابیطالب(ع) می گوید که ایشان یکی از محدود رهبرانی است که شعارهایش پس از تصدی حکومت بسیار تندتر و جدی تر از زمانی است که هنوز مسئولیتی ندارد. درست به عکس آنچه ما امروز می بینیم که خیلی ها قبل از تصدی آدم های رادیکالی هستند ولی وقتی به قدرت می رسند عوض شده و راه دیگری در پیش می گیرند.
وی در بخش دیگری بیان کرد: حضرت امیر وقتی به سیره رسول الله اشاره می کند می فرماید می توان به سیره پیامبران گذشته هم استناد کرد و اگر دلتان خواست دومین کسی که میتوانید به عنوان الگو انتخاب کنید حضرت موسی بن عمران کلیم الله است. چه زمانی؟ آنجا که حضرت موسی پس از یک دوران سخت و طاقت فرسا با خدای خود صحبت کرد و گفت: خدایا اگر هرچه به من دهی به آن نیاز دارم. حضرت علی(ع) می فرماید: حضرت موسی در شرایط بسیار سختی بود و مدتی در بیابان، علف های آنجا را خورده بود و بسیار لاغر شده بود. در چنین حالتی یک تکه نان می خواست.
دبیرمجمع نیروهای خط امام(ره) افزود: در تاریخ بیشترین سختی ها را پیامبران و رهبران بزرگ دینی تحمل کرده اند. بنابراین درسی که وجود دارد این است که سختی ها را عمدتا باید رهبران و مسئولان تحمل کنند نه اینکه آنها بنشینند در بهترین زندگی ها و سختیها را مردم بکشند. کجای زندگی ما با این نحو سخنی که قرآن صراحتا می گوید ارتباط و تناسب دارد؟ فشارهای زیاد به حضرت موسی(ع) در عهد سلطانی وارد می شود که مدعی خدایی است و حضرت و یارانش را تهدید به مرگ کرده است یعنی فرعون.
خامنه ای ادامه داد: حضرت موسی(ع) چگونه الگویی است؟ اینکه در جامعه ای ساحرپرور و ماده پرست ظهور می کند و فرعون را نابود می کند مسأله بسیار مهمی است. حضرت امیر در همان خطبه می فرماید در سومین مورد می توانید داوود پیامبر را الگو قرار دهید. داوود در کنار مسئولیت سنگین پیامبری از لیف خرما زنبیل می بافد و به این و آن می گوید چه کسی این را از من می خرد؟ تا در برابر ثمن آن قدری نان جو بخرم و زندگی کنم. ببینید این را با یک زندگی اشرافی و بیگانه با زندگی پیامبران مقایسه کنید. با مباحثی که امروز می شنویم و باعث شرمندگی است مقایسه کنید. کسانی که باید زندگی شان برای مردم الگو باشد و همانطور که علی(ع) فرمود ما باید چنان زندگی کنیم که سطح زندگی مان با فقیرترین افراد جامعه تناسب داشته باشد.
وی بیان کرد: یک رهبر الهی که دارای مسئولیت است باید با پایین ترین سطح زندگی مردم، زندگی برابری داشته باشد تا هم بتواند درد آنها را حس کند و هم دردمندان و ضعفای جامعه احساس بی پناهی و ناامیدی نکنند. همچنین رهبران باید بکوشند خود و اطرافیانشان را از امتیازهای مادی جامعه تا جایی که می توانند دور نگه دارند و از مقوله ای به نام رانت پرهیز کنند. اینجا تاکید روی اطرافیان است. به دلیل اینکه آنها خیلی می توانند در اوضاع جامعه و نگاه مردم به دعوتی که می تواند از سوی رهبران صورت گیرد، موثر باشند. وقتی یک مقام والایی دچار انحراف باشد دیگر اطرافیان معلوم نیست چه کار می کنند.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام(ره) گفت: شعری را معلم ما از سعدی در دوران دبستان برایمان می خواند که «اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی/ بر آورند غلامان او درخت از بیخ/ به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد/ زنند لشکریانش هزار مرغ بر سیخ.» یعنی آنها دیگر به چند تخم مرغ قانع نمی شوند. ما در زندگی سران اسلامی در صدر اسلام نمونه های فراوان داریم که فقط منحصر به حضرت امیر نیست. یعنی زندگی و فضای فرهنگی جامعه به گونه ای بود که هر کس در کسوت رهبری قرار می گرفت ناچار بود این فرهنگ را رعایت کند. لذا باید اطرافیان و نزدیکان به قدرت از امتیازات مادی جامعه استفاده نکنند. هم برای جلوگیری از بدبینی ناامیدی هم جهت اینکه سهمی هم برای ضعفا باقی بماند. زیرا ثروت جامعه یک حدی دارد و سوءاستفاده ها و اختلاس ها نیز حدی دارد و باید جلویش گرفته شود تا اعتقاد و ایمان مردم نسبت به راهی که انتخاب کردند، آسیب نبیند.
وی در پایان پیش از خواندن شعر موسی و شبان مولوی گفت: مسائل زیادی وجود دارد که فرصتش نیست به آنها اشاره کنم. تندروی ها در برخورد با مردم، مساله امر به معروف و نهی از منکر و کارهایی که در جامعه صورت می گیرد که اصلا با امر به معروف و نهی از منکر به کلی بیگانه است. در این میان، شعر «موسی و شبان» مولانا می تواند نمونه خوبی برای همه باشد.
- 14
- 1