رفته بودند مقام بیاورند، سربلند فامیل شوند، رفته بودند کمی خوش بگذرانند و چند روزی دور هم باشند. آنها میخواستند مهارتهای زندگی را بیاموزند تا در پیچ و خم زندگی گم نشوند، یاد بگیرند مستقل باشند اما همین زندگی رحمی به آنها نکرد. حوالی ساعت ۱۲ شب ۴۴ دانشآموز هرمزگانی سوار بر یک اتوبوس از گروه سه اتوبوسی بودند که راهی شیراز بود. هوا تاریک بود، راننده هم خسته و جاده هم یکی از پرخطرترین جادههای ایران.
حوالی ساعت ۵ صبح اتوبوس ناگهان واژگون شد. ۷دانشآموز، یک معلم و یک کمک راننده جان خود را از دست دادند. در این حادثه دو دانشآموز قطع عضو و یک دانشآموز از ناحیه نخاع دچار مشکل شد. همین میشود درد دوباره برای جامعهای که هر چند سال یکبار شاهد تصادف اتوبوس دانشآموزان در اردوهای مختلف است؛ موضوعی که در شبکههای مجازی هم بسیار داغ شد و کاربران بیشماری نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند.
مردم مدام مینوشتند چه کسی مسئول این حادثه است و حالا سرنوشت آن دخترانی که قطع عضو و نخاع شدهاند چه میشود؟ در سوی دیگر اما خانواده دانشآموزان هرمزگانی بودند که در گفتوگو با خبرنگار «ایران» گلایه میکردند چرا وزارت آموزش و پرورش شب را برای حرکت اردوی دانشآموزی انتخاب کرد و چرا توجهی به خستگی راننده نداشت.
گرچه وزیر آموزش و پرورش در روزهای اول حادثه اعلام کرد که به دنبال تأکید رئیس جمهوری تردد شبانه اتوبوسها برای اردوها را لغو کردیم یعنی اردوهایی که منجر به تردد شبانه شوند فعلاً ملغی شدهاند تا زمانی که آیین نامه به نتیجه برسد. اما سؤال اینجاست که دلیل شب رو بودن اتوبوسها چیست و کدام شهرها مجوز شب رو بودن را دارد.
اردشیر دهقان معاون اردوهای دانشآموزی درباره شبرو بودن اتوبوس دانشآموزان میگوید: بر اساس آیین نامه اردوهای دانشآموزی ۵ استان اجازه شب رو بودن را دارند. هرمزگان، سیستان و بلوچستان، بوشهر، کرمان و خوزستان منعی برای حرکت در شب ندارند.اما اینکه چه ساعتی حرکت کنند در اختیار شورای برنامهریزی سازمان دانشآموزی است. این هم به خاطر گرمای بیش از حد این استانها است.
دانش آموزان کمربند ایمنی را نبستند
آمارها نشان میدهد در ۵ سال گذشته تاکنون حدود یک هزار تصادف در جادههای ایران ثبت شده که حداقل یک سوی آن یک اتوبوس بوده است. از ابتدای همین امسال تاکنون نیز سهم اتوبوسها از تصادفها ۴۴ تصادف بوده است. علاوه بر این در ۵سال گذشته، سال ۹۲ با ثبت ۲۰۷ تصادف برای اتوبوسها پرحادثهترین سال ثبت شده است.
در تمام سالهای گذشته و بعد ازاتفاقات ناگواری که میافتد موضوع ایمن نبودن جادههای کشور دوباره مورد بحث قرار میگیرد. حالا بعد از ماجرای واژگونی اتوبوس دانشآموزان هرمزگانی مقصر اصلی دوباره راننده شده است.
این موضوع در گزارشهای اولیه وزارت آموزش و پرورش هم آمده است که شغل اصلی راننده آهنگری بوده و راننده هم در حین رانندگی خسته و خواب آلود بوده است؛ موضوعی که البته مهندس علیرضا سیاه پور مدیر کل راهداری و حمل و نقل جادهای استان فارس هم به آن اشاره میکند: «در گزارشی که پلیس استان داده است و در تصاویری که در ۲۰ دقیقه آخر دیدهایم متوجه شدیم که راننده خواب آلود بوده است. عکسهای گرفته شده از سوی مرکز هم نشان میدهد که در رفتار راننده خستگی وجود دارد.»
وی در پاسخ به اینکه چطورپلیس متوجه رفتارهای غیرقانونی و غیرارادی رانندگان در حین رانندگی میشود میگوید: «سامانهای در پلیس راه وجود دارد که رفتارهای رانندگان اتوبوس را بررسی میکند. کنترل رفتاری و کنترل ترافیکی در این سامانه بررسی میشود اگر کسی تا رسیدن به پلیس راه بعدی تخلفی در جاده داشته باشد در این سامانه ثبت میشود و در پلیس راه بعدی جلوی راننده گرفته میشود. مثلاً رفتار راننده در چای خوردن، با تلفن همراه حرف زدن، توجه نداشتن به آینهها و هر تخلفی که نشان دهنده رفتار غیر عادی باشد از سوی سامانه کنترل میشود. این سامانه همچنین سرعت و توقفها را کنترل میکند. بر اساس گزارشهای ما احساس خواب آلود بودن در راننده وجود
داشته است.»
وی در پاسخ به این سؤال که چرا وقتی راننده خواب آلود بود جلوی اتوبوس گرفته نشد، میگوید: «پلیس در ساعت ۴ صبح به صورت استقرار در مناطق مختلف است، در گشت سیار نمیتواند رصد سامانه کند. راننده، پلیس راه را رد کرده بود و ۱۵ دقیقه بعد، حادثه اتفاق افتاد.»
به گفته وی اگر همه دانشآموزان کمربند ایمنی را میبستند این حادثه این همه تلفات نداشت. البته خود دانشآموزان گفته بودند که راننده به آنها گفته بود که نیازی به بستن کمربند نیست هر زمان که نیاز بود خودم اعلام میکنم. متأسفانه بحث بستن کمربند در اتوبوسها هنوز نهادینه نشده است و نیاز داریم در این زمینه فرهنگسازی انجام شود. مردم باید بدانند در هر تصادفی اگر کمربند بسته باشد کمترین تلفات را خواهیم داشت. متأسفانه خیلی از رانندهها نزدیک پلیس راه میگویند کمربندها را ببندید. این کار به ضرر راننده و مسافراناست.
سیاه پور درپاسخ به اینکه برای سلامت روان رانندگان شما چه اقداماتی انجام میدهید میگوید: ما کارت سلامت داریم که هر شش ماه یکبار یا سالانه از راننده تست میگیریم. رانندگان موظف هستند در مراکز رسمی وابسته به نیروی انتظامی که همان بهداری است تست اعتیاد بدهند و شرکتهای وابسته به علوم پزشکی هم به لحاظ روحی روانی این بحث را کنترل میکنند.
جعل رضایتنامه جرم است
پدر شیوا مبینی در گفتوگو با خبرنگار «ایران» اعلام کرده بود که دخترش بدون رضایت او و مادرش به اردوی دانشآموزی رفته است.بعد از انتشار این خبر وزارت آموزش و پرورش استان هرمزگان رضایتنامهای را منتشر کرد که نشان میداد شیوا مبینی از پدرش رضایت گرفته بود همین که رضایتنامه منتشر شد پدر شیوا با خبرگزاری مهر گفتوگویی انجام داد و در آنجا تأکید کرد که این رضایتنامه جعلی است. با این حال درباره داشتن رضایتنامه، شیرزاد عبداللهی کارشناس تعلیم و تربیت میگوید:
برای گرفتن رضایتنامه اولیا در اردویی معمولاً فرم رضایتنامه از طرف مدیر به دانشآموزان داده میشود و آنها فرم را پر شده و امضا شده تحویل مدیر مدرسه میدهند اگر مدیر فرض را بر این بگذارد که اتفاق ناگواری رخ نمیدهد و دانشآموز را به سلامت بر میگرداند سختگیری صورت نمیگیرد اما اگر اتفاقی بیفتد هر گونه سهلانگاری در اخذ رضایت اولیا جرم است و مدیر باید پاسخگو باشد. بر اساس دستورالعمل اجرایی اردو و بازدیدهای دانشآموزی مصوب سال ۸۹ رضایتنامه کتبی را باید پدر یا قیم قانونی دانشآموز امضا کند و مدیر باید صحت امضا یا اثر انگشت ولی دانشآموز را احراز کند.
وی میگوید: این موضوع سابقه هم دارد مثلاً در ماجرای آتش سوزی مدرسه سفیلان در سال ۸۳ برخی از مسئولان آموزشی وقت، تمام تلاش خود را روی گرفتن رضایت اولیای فقیر ۱۳ دانشآموز کشته شده در این روستای دور افتاده استان چهارمحال وبختیاری گذاشتند.
در سال ۸۵ هم خبر آتش سوزی وسوختگی شدید ۸ دانشآموز کلاس دوم مدرسه درودزن فارس، ۱۵ روز از افکار عمومی پنهان شد و رسانهها به طور تصادفی و از طریق سخنرانی یک مقام قضایی از این حادثه خبر دار شدند.
در قضیه آتش سوزی کلاس درس و قتل دو دانشآموز در سال ۹۱ در مدرسه شین آباد سردشت باز هم نهایتاً بخاری ارج به عنوان مقصر معرفی شد. در جریان پرت شدن اتوبوس حامل دانشآموزان بروجنی به دره و کشته شدن ۲۶ دانشآموز اردوی راهیان نور هم نهایتاً مسأله از حد لغزندگی جاده و خواب آلودگی راننده فراتر نرفت.
مهدی بهلولی فعال صنفی معلمان هم در باره این موضوع معتقد است: اگر بپذیریم که در هر آموزشی این اصل بنیادین وجود دارد که جان و سلامت دانشآموزان بر آموزش اولویت دارد و در عمل به این اصل پایبند باشیم و بمانیم آنگاه چه در محیط مدرسه و چه در بیرون از آن شیوه برخوردمان با دانشآموزان تغییر میکند. اگر به اصل حفظ جان و سلامت دانشآموزان بیشتر دقت میشد ترتیبی اتخاذ میشد که راننده مسافتی طولانی را بدون استراحت طی نکند و مسافرت در شب هم انجام نگیرد حالا درگیر این مصیبت هم نبودیم.
وی میگوید: متأسفانه برخی از دانشآموزان بدون رضایتنامه بودند. برخی مدیران فرستادن دانشآموزان را اجباری میبینند، این اقدام بیشک نادرست بوده است. آموزش و پرورش براستی نیاز به این دارد که سهم خانواده در آموزش فرزند را به رسمیت بشناسد و به آنها احترام بگذارد. متأسفانه این بیتوجهی به حقوق دانشآموزان و خانواده نمونههای بسیاری دارد و تنها به همین مورد ختم نمیشود.
اردوی دانش آموزی موفق باید چگونه برگزار شود؟
زهرا علی اکبریکارشناس تعلیم و تربیت
یکی از ویژگیها و کارکردهای آموزش و پرورش، پرداختن به فعالیتهای تکمیلی همچون اردوها و بازدیدها است که سعی دارد با غنیسازی اوقات فراغت، دوام یادگیری را برای دانشآموزان عمیقتر کند. اما در عمل تا کنون کمتر اردویی برگزار شده که توانسته باشد به عنوان ابزاری کارآمد، در تحقق بخش اعظمی از اهداف آموزشی و پرورشی نقشی بسزایی داشته ومنجر به آموزش مهارتهای زندگی اجتماعی شده باشد. با توجه به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش -که چند سالی هست متولیان امر در پی اجرایی شدن آن هستند و همچنان این تلاش بدون نتیجه ادامه دارد -
بایستی برنامههای فرهنگی وتربیتی آموزش و پرورش بر اساس ساحتهای ۶ گانه سند یعنی تربیت دینی و اخلاقی، تربیت سیاسی و اجتماعی، تربیت زیستی و بدنی، تربیت هنری و زیباشناختی، تربیت اقتصادی و حرفهای و تربیت علمی و فناوری تدوین و انجام شود. اردوهای دانشآموزی ازجمله فوق برنامههای فرهنگی مدارس است که براساس اسناد بالادستی، باید با محتوای این شش ساحت در نظر گرفته شود اما آنچه هست در اکثریت موارد برنامههای تفریحی آسیبپذیری است که تنها با هدف اجرایی کردن خواستههای پرورشی ابلاغ شده به مدارس شکل میگیرد(البته در این میان تعداد محدودی اردوها و بازدیدهایی هم بوده و هست که توانسته اثرگذاری مثبتی داشته باشد).
حادثه تلخ وتکان دهنده اردوی دانشآموزان هرمزگانی وابهاماتی که سهلانگاری در وظایف مسئولان را گوشزد میکرد، موجب شد تا بار دیگر با واکنشهای محافل اجتماعی و قانونگذار کشور، دستورالعمل اردوها و بازدیدها مورد بازنگری قراربگیرد. هرچند که تا کنون ازاین تصمیمات بازنگری زیاد گرفته شده و متأسفانه در نیمه راه رهاشده است، اما امید میرود این بار با بررسی همه جانبه چرایی و چگونگی انجام اردوها، بازنگری مطلوبتر و مأخوذ به نتیجهای صورت پذیرد. آنچه در این میان این حادثه را تلختر میکند، دلایل واهی است که مسئولان با بیان آن سعی داشتند از بار مسئولیت و وظیفه شانه خالی کنند و مقصر را دیگری معرفی نمایند.
در کشوری که جادهها و راهها از ایمنی و استاندارد لازم برخوردار نیست و با شروع ایامی از تعطیلات تمامی نهادهای مربوطه، برای کاهش تصادفات بسیج میشوند، چرا باید اردویی با حرکت شبانه انجام بگیرد؟
اگرهم حرکت شبانه جزو مصوبات دستورالعمل قبلی و بعدی اردوها میباشد، متولیانی که در جلسه تصویب این بند از دستورالعمل حضور داشتهاند، آیا حاضرند فرزند خود را به اردویی بفرستند که بخشی ازآن در شب و در جاده کم ایمن انجام میگیرد؟ در خصوص برنامههای پرورشی و ارزیابیهای مدارس آن قدر مته به خشخاش گذاشته شده که مدیر مدرسه اجبار و تکلیف عملکردی خودش را به سوی خانوادهها میکشاند و رضایت گرفته ونگرفته، تن به اردویی میدهد که از درستی فرآیند برگزاری آن مطمئن نیست.
اردو باید هدف دار ومعنادار باشد. در آموزش و پرورش نوین که در کشورهای توسعه یافته اوج گرفته و پیامدهای فاخری هم داشته، با شروع سال تحصیلی، برنامه سالانه آموزشی و تربیتی مدرسه به اطلاع اولیا رسانده میشود و ازجمله موارد اشاره شده دربرنامه، اردوها و بازدیدهاست که ضمن مشخص کردن هدف و محتوای اردو ودلایل تناسب آن با برنامه درسی، روز و ساعت و نحوه اجرا و ارزیابی آن نیز مشخص میشود. یعنی والدین میدانند دقیقاً فرزندشان در چه تاریخی به چه اردویی با چه هدفی میرود. برای درک بهتر برنامه ریزیهای دقیق در این کشورها به انجام پژوهشی که در سال ۲۰۰۰ توسط مؤسسه اردوها درامریکا انجام گرفته، اشاره میشود.
در این تحقیق حدود ۱۰۰۰ نفر از والدین پس از بازگشت فرزندان خود از اردو یک نظرسنجی را انجام دادند(در مقیاس ۱-۵: ۱ = کاملاً مخالف و ۵ = کاملاً موافقم). والدین پنج امتیاز ذکرشده از اردو را برای فرزند خود به این شرح ارزیابی کردند: فرزند من در اردو موفق بود (میانگین نمره: ۴.۶۳)، فرزند من بادوستان جدیدی آشناشد (میانگین نمره ۴.۶۰)، فرزند من مهارتهای جدیدی به دست آورد (میانگین نمره ۴.۳۹)، اردو فرزند من را تشویق کرد تا با دیگران بهتر شود (میانگین نمره ۴.۳۵)، اردو به فرزندم کمک کرد که ایده بهتر از آنچه در آن خوب است داشته باشد (میانگین نمره: ۴.۲۰). این نتایج نظرسنجی از والدین در یکی از کشورها با وجود آموزش و پرورش نوین است که تدوین و برنامهریزی اردوی دانشآموزی آن قدر با ارزش و پرمعنا بوده که توانسته در نتایج نظرسنجی بهترین عملکردها را نشان دهد.
هفده سال قبل چنین برداشتهایی از اردوی دانشآموزی داشتند در حالی که امروز در ایران برای برگزاری اردو بدون داشتن چنین اهدافی، هنوز اندر خم تأمین امنیت جسمی و روحی دانشآموزان هستیم. در کدام یک از اردوهای وطنی به این پرداخته میشود که دانشآموز ایده بهتری برای توانمندیهای خود به دست آورد؟ ایدهسازی و انگیزه بخشی هدف والایی است که رنگ آن در اردوهای مدارس کشور ما کم رنگ است.
اردو میتواند برای دانشآموز تجربهای عالی برای یادگیری و توسعه مهارت هایش فراهم کند. تحقیقات نشان میدهد که دانشآموزان دارای هفت نیاز: فعالیت بدنی، صلاحیت و موفقیت، خود آگاهی، ابرازخلاقیت و نوآوری، تعاملات مثبت اجتماعی، درک ساختار و محدودیتهای روشن ومشارکت معنادار برای توسعه مهارتی هستند که میتوان در برگزاری اردوها به آنها دست یافت. امروزه در جوامع توسعه یافته، اردو را یک محیط غیر تهدیدآمیز برای دانشآموزان میدانند که برای فعال شدن اجتماعی، آموزش مهارتهای زندگی، یادگیری و ارتقای تواناییها و بهرهگیری از مشارکت معنادار در جامعهای که به آن تعلق دارد، طراحی میشود.
باید پذیرفت سیاستهای اجرایی درآموزش و پرورش – فارغ از واژههای زیبای سند تحول که در پیکره واژه باقی مانده اند- از برنامههای اردویی و بازدیدی با این اهداف بسیار دورشده و نیاز است که در برنامههای تربیتی با این ابعاد فراگیر، همگام با تحولات جهانی و فرامرزی شدن آموزش، تلاش شود علاوه بر تأمین امنیت جسمی و روحی دانشآموزان، فعالیت فیزیکی دانشآموز (شنا، پریدن، پیاده روی، کوهنوردی و...)، تجربه موفقیت و اعتماد به نفس، به دست آوردن انعطاف پذیری، رشد بدون وابستگی، بازیهای فرحبخش بدون ساختار، یادگیری مهارتهای اجتماعی، دوستی با طبیعت و... مدنظر قرار گیرد. باید یادآور شد که مسئولان نباید با لغو اردوها و پرداخت دیه و وام به خانوادههای دانشآموزان حادثه دیده، صورت مسأله را پاک کنند و رفع تکلیف کرده و خود را از وظیفه فرهنگی رها سازند.
باید این موضوع ریشهای بررسی و برای حل آن برنامهریزی شود. لغو اردوها و یا محدود کردن آنها به هر دلیلی میتواند یک حرکت بازدارنده در راستای فعالیتهای فرهنگی و تربیتی باشد، چرا که نه میتواند به پیشگیری از حوادث تلخ و ناگوار کمک کند و نه میتواند جایگاه تربیت و رشد مهارتی را در آموزش و پرورش بالا ببرد...بازنگری در هدف، چرایی و چگونگی برگزاری اردوها و بازدیدها، مطالبهای ملی است که آموزش و پرورش باید به انجام آن همت گمارد نه آنکه اردوها را لغو کند و تنها به برنامهریزی در خصوص اردوهایی همچون اردوی راهیان نور بپردازد.
هدی هاشمی
- 9
- 1