یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۰۴ - ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۰۳۱۴۳۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

کودک سرراهی که مدل شد/ تصاویر

زوئه‌لی ابینگ,مدل شدن زوئه‌لی ابینگ
زوئه‌لی ابینگ می‌گوید: والدین طبیعی من هیچ نشان و اطلاعاتی دربارهٔ من به جا نگذاشتند برای همین نمی‌دانم کی به دنیا آمده‌ام. سال گذشته از دستم عکس‌برداری کردم تا سن دقیقم را بدانم و پزشکان گفتند باید حدود ۱۵ سالم باشد.

به گزارش برترین ها به نقل از بی بی سی، در نوزادی والدین زوئه‌لی او را در نزدیکی یتیم‌خانه‌ای رها کردند. در چین زالی یا آلبینیسم را بد‌یمن می‌دانند.

زالی بیماری ارثی نادری است که باعث می‌شود پوست و موها رنگدانه نداشته باشند و به همین دلیل پوست و موهای زوئه‌لی سفید است. او هم‌چنین به نور روز بسیار حساس است اما همین تفاوت راهگشای او به سوی حرفهٔ مدلینگ شد.

او حالا ۱۶ سال دارد و تصویرش در مجلهٔ ووگ منتشر شده و با چندین طراح مشهور همکاری کرده است.

او داستان زندگی‌اش را برای جنیفر میر‌هانس باز‌می‌گوید: کارکنان پرورشگاه نام مرا زوئه‌لی گذاشتند. زوئه به معنای برف و لی به معنای زیباست. سه ساله بودم که به فرزندی پذیرفته شدم و از آن زمان با مادرم و خواهرم در هلند زندگی می‌کنم. مادرم می‌گوید نامی از این مناسب‌تر و زیباتر نمی‌شد بر من بگذارند و خوب است که پیوندم را با ریشه‌هایم در سرزمین چین حفظ کنم.

آن زمان که در چین به دنیا آمدم، دولت خانواده‌‌ها را مجبور به تک‌فرزندی می‌کرد و این بد‌شانسی بزرگی بود که فرزندی مبتلا به آلبینیسم داشته باشی. بچه‌هایی مثل مرا یا جایی رها می‌کردند یا در خانه و دور از انظار نگه می‌داشتند یا اگر به مدرسه می‌رفتند موهایشان را رنگ می‌کردند.

در کشور‌هایی مثل آفریقا، معتقدند این بچه‌ها نفرین‌شده هستند، آنها را می‌کشند و بدن‌شان را قطعه‌قطعه می‌کنند. جادوگران از استخوان‌های آنها دارو‌هایی می‌سازند که مردم معتقدند بیماری‌ها را شفا می‌دهد، البته چنین چیزی حقیقت ندارد و این باور‌ها همه نادرست است. من خیلی شانس آوردم که مرا سر‌ راه گذاشتند.

والدین طبیعی من هیچ نشان و اطلاعاتی دربارهٔ من به جا نگذاشتند برای همین نمی‌دانم کی به دنیا آمده‌ام. سال گذشته از دستم عکس‌برداری کردم تا سن دقیقم را بدانم و پزشکان گفتند باید حدود ۱۵ سالم باشد.

خیلی اتفاقی وقتی یازده سالم بود وارد کار مدلینگ شدم. مادرم با طراحی هنگ‌کنگی آشنا بود. این طراح پسری با لب‌ شکافته داشت و می‌خواست چنان لباس‌های چشم‌گیری برای او طراحی کند که مردم به دهان او کمتر نگاه کنند. او نام این کارزار را "نقص‌های بی‌نقص" گذاشته بود و از من خواست تا در نمایش مد او در هنگ‌کنگ شرکت کنم. این تجربهٔ هیجان‌انگیزی بود.

پس از آن، در چند برنامهٔ عکاسی شرکت کردم و یکی از آنها عکاسی در استودیوی بروک البانک بود. او پرترهٔ مرا در اینستاگرام منتشر کرد. آژانس مدلینگی با من تماس گرفت و ازم خواست تا در برنامهٔ آنها برای استفاده از توانایی‌های افراد معلول در صنعت مد همکاری کنم.

یکی از عکس‌هایی که بروک از من گرفت در شمارهٔ ماه ژوئن سال ۲۰۱۹ مجلهٔ ووگ ایتالیا با تصویر لانا دل ری روی جلد منتشر شد. آن زمان من نمی‌دانستم ووگ چه مجلهٔ مهمی است و کمی طول کشید تا سردربیاورم چرا همه از این موضوع اینقدر به هیجان آمده‌اند.

در مدلینگ متفاوت بودن موهبت است نه نفرین و این موقعیت به من امکان ایجاد آگاهی در مورد زالی یا آلبینیسم داد.

زوئه‌لی ابینگ,مدل شدن زوئه‌لی ابینگ

کارزار کرت گایگر نمونهٔ خیلی خوبی از موقعیتی بود که توانستم از متفاوت بودنم استفاده کنم. آنها به من اجازه دادند چون به دلیل محدودیت‌های کرونا عکاس نمی‌توانست در استودیو باشد من و خواهرم با هم برنامهٔ عکاسی را طراحی و اداره کنیم. به این ترتیب من توانستم خودم را هر طور که دلم می‌خواست نشان بدهم و به نتیجهٔ کار افتخار می‌کنم.

هنوز هم مدل‌های کمر‌باریک با دو متر قد خواستار دارند اما حالا افرادی با معلولیت یا تفاوت‌ها بیشتر در رسانه‌ها دیده می‌شوند و این خیلی خوب است، این باید به روال عادی تبدیل شود. مدل‌های دارای زالی بیشتر مواقع در نقش فرشته و روح نشان داده می‌شوند و این موضوع مرا ناراحت می‌کند. به‌ویژه از آن رو که مهر تائیدی بر باور‌هایی می‌زند که زندگی چنین کودکانی را در کشور‌هایی مانند تانزانیا و مالدیو در معرض خطر می‌دهد.

آلبینیسم یا زالی چیست؟

در زالی، ملانین یا رنگدانهٔ ایجاد رنگ در مردمک چشم‌ها، پوست و مو در بدن تولید نمی‌شود.

افراد مبتلا به زالی یا فاقد ملانین هستند یا ملانین کمی دارند و پوست و مو و چشمان بی‌رنگ یا سفید دارند.

این اختلال در سراسر جهان وجود دارد.

استفاده از اصطلاح "فرد مبتلا به آلبینیسم" بهتر از "آلبینو" است که بیشتر اوقات حالت تحقیر‌آمیزی دارد.

زوئه‌لی ابینگ,مدل شدن زوئه‌لی ابینگ

در زبان فارسی داستان زال سپید‌مو، پسر سام و پدر رستم، در شاهنامهٔ فردوسی آمده است. سام هم در این داستان فرزندِ زالِ خود را پای کوهی رها می‌کند و سیمرغ او را می‌پرورد.

به دلیل ابتلا به زالی من فقط هشت تا ده درصد بینایی دارم و نمی‌توانم مستقیم به نور نگاه کنم چون چشم‌هایم آسیب می‌بیند. وقتی در برنامهٔ عکاسی نور شدید باشد می‌گویم "می‌توانم چشمانم را ببندم یا امکان دارد کمی نور را ملایم‌تر کنید؟" یا می‌گویم "می‌توانید فقط سه عکس با فلش و چشمان باز بگیرید، نه بیشتر".

ابتدا خیال می‌کردند کار سختی است اما وقتی اولین عکس را از من می‌گرفتند و "معرکه" می‌شد از نتیجهٔ کار راضی بودند. مدیر برنامه‌های من به عکاس‌ها می‌گوید" اگر نمی‌توانید با این شرط کنار بیایید نمی‌توانید از زوئه‌لی عکاسی کنید". و برای آنها مهم است که من احساس راحتی کنم.

مردم به من می‌گویند ناتوانی بینایی من دید متفاوتی به من می‌دهد. من می‌توانم جزئیاتی را ببینم که دیگران قادر به دیدن آن نیستند. این باعث می‌شود که دغدغهٔ کمتری نسبت به معیار‌های مرسوم زیبایی داشته باشم. شاید چون نمی‌توانم همه‌چیز را دقیق ببینم بیشتر بر صدای آدم‌ها و آنچه می‌گویند تمرکز می‌کنم. زیبایی درونی آنها برای من اهمیت بیشتری دارد.

زوئه‌لی ابینگ,مدل شدن زوئه‌لی ابینگ

من عاشق مدلینگ هستم چون با آدم‌های جدیدی ملاقات می‌کنم و زبان انگلیسی‌ام تقویت می‌شود و می‌بینم که آنها از نتیجهٔ عکاسی با من چقدر شاد می‌شوند. من می‌خواهم از مدلینگ استفاده کنم و به دیگران پیام برسانم که زالی اختلال ژنتیکی است نه نفرین.

به من می‌گویند که باید آنچه را در گذشته از سر گذراندم، بپذیرم اما موضوع این نیست. آدم باید رویداد‌ها را ببیند و دریابد که چرا نباید آنها را بپذیرد. من هرگز نخواهم پذیرفت که کودکان به دلیل ابتلا به آلبینیسم کشته شوند. می‌خواهم جهان را تغییر دهم.

من از بچه‌های دیگر مبتلا به زالی یا هر معلولیت و تفاوت دیگر می‌خواهم که بدانند می‌توانند هر کاری می‌خواهند بکنند و هر چه آرزو دارند بشوند. من از جنبه‌هایی با دیگران تفاوت دارم اما در خیلی موارد هم شبیه دیگران هستم. به ورزش و کوهنوردی علاقه دارم و به خوبی دیگران می‌توانم این کارها را انجام دهم. دیگران ممکن است بگویند تو نمی‌توانی، اما بدان که می‌توانی، امتحان کن.

زوئه‌لی ابینگ,مدل شدن زوئه‌لی ابینگ
زوئه‌لی ابینگ,مدل شدن زوئه‌لی ابینگ
زوئه‌لی ابینگ,مدل شدن زوئه‌لی ابینگ

  • 14
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش