دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۰۸:۳۵ - ۰۹ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۲۱۳۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت و گو با مژده لواسانی، بهترین مجری زن ۹۵

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مژده تواسانی
متولد آبان ۱۳۶۸ است و سه ساله بود که با برنامه سلام کوچولو، طعم شیرین رادیو را چشید. مژده لواسانی در همان کودکی و نوجوانی، اجرای رادیویی را به صورت حرفه‌ای پیگیری کرد و کم کم وارد تلویزیون شد و بعد از دو بازی کوتاه در دو سریال پلاک ۱۴ و خبرنگار، اجرا در تلویزیون را هم انجام داد.

 متولد آبان ۱۳۶۸ است و سه ساله بود که با برنامه سلام کوچولو، طعم شیرین رادیو را چشید. مژده لواسانی در همان کودکی و نوجوانی، اجرای رادیویی را به صورت حرفه‌ای پیگیری کرد و کم کم وارد تلویزیون شد و بعد از دو بازی کوتاه در دو سریال پلاک ۱۴ و خبرنگار، اجرا در تلویزیون را هم انجام داد. او علاوه بر اجرا، چندین برنامه رادیویی را نوشته و کارگردانی و تهیه کنندگی کرده و نیز چند نمایشنامه مذهبی را هم نگاشته است. لواسانی ۲۷ ساله که سابقه اجرا در برنامه‌های تلویزیونی به خانه برمی‌گردیم، کافه سوال، رو‌به‌راه، عصر خانواده و... را دارد، در نظر سنجی برنامه سه ستاره شبکه سه به عنوان بهترین مجری زن سال ۹۵ از نگاه مردم، انتخاب شد.

 

او تنها مجری خانم در برنامه‌های سال تحویل تلویزیون بود که از شبکه اول، وی‍ژه برنامه تحویل سال را اجرا کرد و چند شبی هم مجری برنامه بوی عیدی شبکه اول بود. با او درباره حس و حالش از این انتخاب گفت‌و‌گو کرده‌ایم. از او خواسته ایم برای‌مان از مسیری که آمده و می‌خواهد برود، بگوید.

 

 

شما در نظرسنجی بهترین مجری زن تلویزیون در برنامه سه ستاره، بهترین مجری سال ۹۵ شدید. از این که مخاطبان، شما را که جوانی ۲۷ ساله‌اید از میان مجریان کارکشته‌ای که شاید به اندازه سن شما، سابقه داشته باشند، انتخاب کرده‌اند، چه حسی دارید؟

همان شبی که به برنامه سه ستاره رفتم و بین نامزدها بودم گفتم، همین که به عنوان نماینده نسل جوان در این فهرست حضور دارم احساس خوشحالی می‌کنم. گفتم، احساس غرور می‌کنم که کنار مجریان باتجربه و قدیمی ایستاده‌ام، اما اینکه مردم، من را انتخاب کردند، خیلی حس خوب و خوشایندی است. واقعا، هیچ جایزه و انتخابی با انتخاب مردم برابری نمی‌کند.

 

 فکر می‌کنید این انتخاب، چه پیامی برای خود شما و برنامه سازان تلویزیونی دارد؟

حقیقت‌اش همان شب هم گفتم كه این انتخاب مردم، رای اعتماد آنها به جوان‌ترهاست. خیلی از جوانان دهه ۶۰ و ۷۰ و ۸۰، گاهی من را نماینده خود و نسل‌شان در تلویزیون می‌دانند؛ نسلی که شاید اشتباهات، لغزش و لرزش‌هایی داشته باشد، اما می‌شود به آنها اعتماد کرد و انگیزه داد. مهم‌ترین ویژگی و پیام این انتخاب، رای به همین جوان‌گرایی است.

 

حضور مستمر روی آنتن، مهم‌ترین مساله مجریان زن در تلویزیون ماست. خیلی از مجریان خانم، بعد از مدت کوتاهی اجرا، ناگهان از دور خارج می‌شوند، اما شما توانسته اید سال‌های قابل توجهی در شبکه‌های اصلی، برنامه‌های زنده‌ای را روی آنتن ببرید. رمز این استمرار در چیست؟

چون کارم را از بچگی از رادیو شروع کردم، بنابراین قدم به قدم جلو آمدم. دقیقا می‌دانم که می‌خواهم تا سال بعد چه کار کنم. این تربیت رادیویی باعث شده که هر برنامه‌ای را باری به هر جهت اجرا نکنم. قدم به قدم آمدم، تجربه کردم و خیلی محتاط بودم. وقتی در برنامه «به خانه برمی‌گردیم» اجرا داشتم و وارد حیطه اجتماعی شدم، پیشنهاد اجرا در برنامه‌های مختلف خانواده مطرح شد، اما خیلی گزینشی انتخاب کردم و سراغ اجرای«کافه سوال» رفتم. وقتی هم کافه سوال تمام شد تا آغاز «رو به راه»، حدود یک سال هیچ برنامه‌ای را جز چند ویژه برنامه خاص اجرا نکردم آن هم با وجود پیشنهاد‌های زیادی که وجود داشت.

 

رمز استمرار علاوه بر این نکته، انجام ندادن هر کاری است. با همه احترام به دوستان همکارم، بعضی دوستان همه ژانرها را اجرا می‌کنند و برای همین مخاطب برای آنها هویتی قائل نیست و زود کنار می‌روند. این که بدانید کجا، چطور و چه زمانی اجرا و صبوری کنید و هر برنامه‌ای را نروید، مهم است. «روبه راه» آبان پارسال تمام شد و تا الان یک ویژه برنامه یلدا، اربعین و تحویل سال را اجرا کردم. در هر حال صبوری کردن را یاد گرفتم تا به موقع روی آنتن باشم. البته گاهی انتخاب‌های اشتباه هم ممكن است در این مسیر داشته باشم و منکر این اشتباهات نمی‌شوم.

 

مجریان زن در تلویزیون ما با وجود محدودیت‌ها و مشکلات، حضور پررنگی دارند، اما هنوز اجرای اصلی خیلی از برنامه‌های مهم و محوری را به آنها واگذار نمی‌کنند. چرا؟

نمی‌شود گفت محدودیت؛ چون برخی از مسائل، براساس باورهای ارزشمند ماست که باعث شده زنان ما اجراهای متفاوتی از اجراهای زنان در تلویزیون‌های دیگر داشته باشند. با این همه متاسفانه با وجود توانایی‌های مجریان زن، اجرای خیلی از برنامه‌ها به آنها داده نمی‌شود. بخشی از این ماجرا شاید به مردم برمی‌گردد؛ چون با مجریان مردی که ستاره شده‌اند بیشتر ارتباط برقرار می‌کنند. بنابراین بیشتر از نگاه مسئولان، به انتخاب مردم برمی‌گردد که مجریان ستاره مرد را قبول کرده‌اند.

 

برخی مجریان تلاش می‌کنند تا بعضا با خود نمایی، نمایش اطلاعات عمومی و... فضای برنامه را تسخیر و مهمان را مرعوب خودشان کنند. به نظر شما یک مجری، چقدر می‌تواند در یک برنامه و آن هم برنامه زنده، میدان‌داری کند و خود را نشان بدهد؟

آنچه که یك مجری هست؛ یعنی دانش و سواد او از همان یک دقیقه اول و نخستین جمله‌ای كه می‌گوید، ‌آشكار می‌شود. این موضوع حتی از چشم‌های یک مجری و دایره واژگان او نیز کاملا مشهود است. مخاطب، خیلی مرعوب ادا و اطوار نمی‌شود. زمانی كه مهمان دورهمی بودم، فرق آقای مدیری با بقیه مجریان را فهمیدم. او با تکریم مهمان، گفت‌و‌گو را پیش می‌برد. او قهرمان است و این بزرگی را با کوچک کردن مهمان به دست نمی‌آورد. برای قهرمانی نیاز نیست كه بقیه را بکوبیم.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مژده تواسانی

 

شما، تنها مجری خانم در میان برنامه‌های تحویل سال ۹۶ بودید؛ آن هم برنامه تحویل سال در شبکه اول که نقش مهم و تریبون رسمی تلویزیون به شمار می‌رود. چه حسی داشتید که به عنوان تنها مجری زن و در روز زن، مجری این برنامه شدید؟

اولین تجربه برنامه زنده تلویزیونی سال تحویلم بود. قبلا در رادیو این فضا را تجربه کرده بودم. مدت‌ها بود كه در شبکه اول از ۱۴ سالگی که کبوتر دات کام را اجرا کردم، برنامه نداشتم. این بازگشت، حس خیلی خوبی بود.گمانم اتفاق خوبی در اجرا بود و امیدوارم فتح بابی باشد برای اجراها و همکاری‌های بعدی.

 

شما معمولا موقع سال تحویل در مشهد هستید. چه حسی داشتید که امسال نتوانستید در مشهد و در کنار خانواده، سال را تحویل کنید؟

هر سال، جز سالی که کربلا بودم، موقع تحویل سال مشهد بودم و برای همین، امسال هم موقع تحویل سال، دلم پیش حرم بود، اما قبل تحویل سال، رفتم و سالم را به امام رضا سپردم و آرزو كردم كه تحویل سالی که با مردم هستم، خوب باشد که البته خوب بود.

 

در برنامه بوی عیدی، تعداد زیادی مهمان از بازیگران گرفته تا چهره‌های علمی حضور داشتند و شما می‌بایست به صورت زنده با آنها گفت‌و‌گو می‌کردید. گفت‌و‌گوی زنده در رادیو و تلویزیون مثل هندوانه در بسته است که موفقیت در آن، ارتباط مهمی با وضع مهمان دارد. چطور تلاش کردید تا مهمانان راحت باشند و صحبت کنند؟

گفت‌و‌گوی تلویزیونی به حال مصاحبه شونده، شرایط روز و خیلی چیزهای دیگر بستگی دارد. گاه شده با یک بازیگر، سه بار گفت‌و‌گو کرده ام.از این سه بار یک بار آن عالی بوده، یک بار متوسط و بار آخر خیلی بد شده! این در حالی است كه هر دو همان آدم‌های قبلی بودیم، ولی شرایط و موضوع گفت‌وگو، فضا را عوض می‌کند. در برنامه‌های تحویل سال نباید گفت‌و‌گوی تخصصی داشت؛ مثلا می‌شد کلی بحث تخصصی با عوامل فیلم ماجرای نیمروز داشت، اما آنجا مجال این ماجرا نبود. در چنین برنامه‌هایی باید بحث شیرین دم عیدی کرد و خوش بود. بنابراین تلاش می‌کنم در گفت‌و‌گوهای این چنینی، مهمان راحت باشد تا راحت حرفش را بزند. فکر می‌کنم تا حالا موفق بوده ام.

 

متاسفانه در سال‌های اخیر بعضی مجریان کارکشته مثل محمدرضا شهیدی‌فرد و اسماعیل میرفخرایی، دیگر در تلویزیون، اجرایی ندارند و جدیدا هم منصور ضابطیان و گروه رادیو هفت و صدبرگ از تلویزیون رفته اند. به نظر شما، آیا عدم حضور این افراد، باعث می‌شود تا مجریانی که الان هستند، بیشتر دیده شوند یا نه، حضور آنها، فضا را گرم تر می‌کند؟

دریغ و افسوس ماست که این افراد حضور ندارند. منش، سواد و اجرای آقای شهیدی فرد همیشه الگوی من بوده و استاد میرفخرایی هم که جای خود دارند. واقعیت این است که کسی نمی‌تواند جای شهیدی فرد را پر کند که بگوییم، حالا اگر او نباشد، مجری دیگری بیشتر دیده شود. حضور امثال ایشان باعث افتخار ماست. سال‌ها در رادیو گفت‌و‌گو افتخارم این بوده كه در جایی برنامه اجرا می‌كنم که شهیدی فرد اجرا می‌كرده. با خودشان هم که صحبت می‌كردم، می‌گفتم حضور و بودن شما باعث دلگرمی ماست. قطعا حضور آنها باعث آبرو و اعتبار برای خودماست. این مهم است که در رسانه‌ای کار کنیم که امثال شهیدی فرد اجرا داشته‌اند.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مژده تواسانی

 

معمولا بعضی مجریان، دچار وسوسه بازیگری یا کارهای دیگر می‌شوند. تا به حال پیشنهاد بازی در فیلم یا سریالی را داشته‌اید؟

وقتی ۱۰ سالم بود کارم را در تلویزیون با بازی در سریال پلاک ۱۴ آقای مهران مدیری شروع کردم و بعد سریال خبرنگار را بازی کردم. خیلی پیشنهاد بازی دارم و همین اواخر پیشنهاد بازی در سریالی را داشتم که توسط آقای حامد عنقا ارائه شد، اما راستش چارچوب‌های خودم را از نظر پوششی و اعتقادی دارم؛ مثلا بدون چادر بازی نمی‌کنم. هیچ وقت به خاطر وسوسه بازی، اعتقاداتم را کنار نمی‌گذارم. پیشنهاد آقای عنقا هم بازی در نقش شخصیتی با چادر بود، اما بعدا فکر کردم و دیدم دلم می‌خواهد هویت مژده لواسانی مجری را حفظ کنم. نمی‌خواستم مخاطب، رویکرد دیگری از من ببیند. خیلی همه جوانب را می‌سنجم و نمی‌توانم ریسک کنم که مخاطب تلویزیونی، من مجری را از ذهن‌اش دور کند.

 

کارتان را از رادیو آغاز کردید و هنوز هم با وجود ستاره شدن در تلویزیون، رادیو را دنبال می‌کنید. علت این علاقه به رادیو چیست؟

رادیو عشق اول و آخر است. رادیو خانه پدری ماست. ما ازدواج می‌کنیم اما به خانه پدری مان برمی گردیم و رجوع می‌کنیم و سر می‌زنیم. رادیو برای آنهایی که از رادیو به جای دیگر رفتند، حکم اصل و ریشه را دارد. افتخار می‌کنم به این حس ریشه‌دار بودن. احساس می‌کنید خانواده بزرگی به نام رادیو دارید. رادیو همه عمر و کودکی و نوجوانی من است؛جایی است که تجربه کردم، خندیدم و گریه کردم و آدم‌های زیادی دیدم. گذشته‌ام را دوست دارم و برای همین اصلا نمی‌توانم به رادیو فکر نکنم.

 

خیلی از خوانندگان ما، ساعت‌های زیادی را در ترافیک می‌گذرانند. بسته پیشنهادی شما برای برنامه‌های رادیویی چیست که به کار خوانندگان ما بیاید؟

 برنامه‌های عصرگاهی و صبحگاهی رادیو ایران و رادیو جوان شنیدنی است، اما پیشنهادم همیشه رادیو پیام است؛ چون بسته شعر و خبر و موسیقی دارد. برای آنهایی هم که زیاد داخل ماشین هستند، رادیو آوا گزینه خوبی است؛ چون ترکیب موسیقی سنتی، پاپ و محلی دارد. در اتوبوس و مترو هم که خواهش می‌کنم فقط کتاب و کتاب و کتاب!

 

 

 

 

hamshahrionline.ir
  • 14
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش