جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۰۰ - ۰۷ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۱۵۵۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت‌وگو با بازیگر سریال پنچری

 زهره فکور صبور: در بازیگری به دنبال آموختن هستم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,زهره فکورصبور

زهره فکورصبور سابقه ایفای نقش در شماری از مجموعه‌های به‌یادماندنی سال‌های نه‌چندان دور تلویزیون را در کارنامه دارد. «روزگار جوانی»، «فصل زرد»، «کمکم کن» و «ریحانه» نام شماری از سریال‌هایی هستند که فکورصبور در سال‌های گذشته در آنها ایفای نقش کرده است.

 

 

او همچنین در مجموعه «دلنوازان» به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده در نقش یک دختر نابینا ظاهر شد و این شب‌ها در سریال «پنچری» ساخته برزو نیک‌نژاد در نقش دختری به نام افسانه ایفای نقش می‌کند؛ دختری که در آرزوی ازدواج با پسرخاله‌اش است اما خانواده‌اش موافق این ازدواج نیستند.

 

پرسش اول را با چگونگی پیوستن شما به این مجموعه آغاز می‌کنم. چه عاملی ترغیبتان کرد به پنچری بپیوندید و نقش افسانه را در این مجموعه ایفا کنید؟

 

من مدت‌هاست آقای برزو نیک‌نژاد را می‌شناسم و در مجموعه‌های «دردسرهای عظیم ۱ و ۲» به کارگردانی ایشان بازی کرده بودم. کار کردن با ایشان برایم افتخار است و هنگامی که تصمیم به ساخت پنچری گرفتند، برای بازی در این نقش با من گفت‌وگو کردند و پیشنهاد بازی در نقش افسانه را دادند.

 

مخاطبان معمولا شما را با نقش‌هایی جدی می‌شناسند؛ واکنش‌تان هنگام مواجهه با چنین نقش طنزی چه بود؟

خب در ابتدا تصور سختی بود؛ چون همیشه نقش‌هایی متفاوت و جدی ایفا کرده بودم. با این حال آقای نیک‌نژاد توضیحات خوبی به من دادند و از همان ابتدا و در تک‌تک سکانس‌ها حواسشان به چگونه بازی کردنم بود.

 

از این شخصیت بگویید؟ افسانه چه ویژگی‌هایی دارد؟

افسانه دختری است که از دوران کودکی همراه پسرخاله‌اش بزرگ شده و دوست دارد با او ازدواج کند. او دختری است که نمونه‌های مشابه‌اش را در جامعه‌مان هم می‌بینیم و پدر و مادرش هم مثل بسیاری از پدر و مادرها برای ازدواج فرزندشان شرط و شروطی گذاشته‌اند که این قضیه مدام ازدواجش را به تعویق می‌اندازد.

 

در مجموع می‌توانم این‌طور بگویم که پنچری قصه خیلی پیچیده‌ای ندارد و کاراکترهایش هم به همان اندازه به دور از پیچیدگی هستند. نمونه‌های آدم‌های قصه این سریال را در اطرافمان می‌بینیم و افسانه دختری است که همین الان می‌توانیم سراغش را در خانواده‌های سنتی‌تر جامعه بگیریم.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,زهره فکورصبور

 

و البته ویژگی دیگرش این است که افسانه در عین این‌که خواسته‌های خودش را دنبال می‌کند، به نظر خانواده‌اش هم بسیار احترام می‌گذارد و به نوعی انگار حتی از پدرش می‌ترسد...

دقیقا... من هم می‌خواستم همین منظور را برسانم. حداقل در خانواده‌هایی که من در اطرافم می‌بینم، رضایت خانواده‌ها هنوز خیلی مهم است و افسانه برای این‌که هم بتواند رضایت خانواده‌اش را جلب کند و هم به خواسته قلبی‌اش برسد، سال‌هاست که پای آرزویش ایستاده است.

 

خانم فکورصبور شما بعد از مدت‌ها بازی در مجموعه‌های گوناگون تلویزیونی برای مدتی ناگهان کم‌کار شدید؛ دلیل این کم‌کاری چه بود؟ انتخاب خودتان بود یا پیشنهادهای خوبی به دست‌تان نمی‌رسید؟

بله، مدتی از فضای بازیگری دور شدم. واقعیت این است که متاسفانه وقتی بازیگر در نقشی بازی می‌کند، تا مدتی پیشنهادهای تازه کاری به طرفش سرازیر می‌شود اما این پیشنهادها عموما برای بازی در نقش‌های مشابه همان نقشی است که او اخیرا بازی کرده.

 

من فکر می‌کنم بزرگ‌ترین منتقد هر شخصی خودش است و احساس می‌کنم در انتخاب نقش‌های بعدی‌ام هر بار باید معیارهای بیشتری را در نظر داشته باشم و چیزهایی تازه‌ یاد بگیرم. لذا در بازیگری‌ام همیشه به دنبال آموختن هستم و متاسفانه پیشنهادهایی که می‌رسد عموما تکرار کارهای قبلی است.

 

کوشیده‌ام نقش‌هایی شبیه هم بازی نکنم و وقتی پیشنهادهای متفاوت و جذاب نمی‌بینم، ترجیح می‌دهم اصلا بازی نکنم. البته این قضیه هم موجب می‌شود خیلی زود از یادها بروی و مدت زیادی را بیکار بمانی.

 

... و این بیکاری آزاردهنده نیست؟

چرا، اتفاقا خیلی از بازیگران را اذیت می‌کند. خود من از سنین پایین در کار بازیگری بوده‌ام؛ مدام کار می‌کردم و یک دفعه بیکار شدم. خیلی از ما حرفه دیگری هم نداریم و شغل اصلی‌مان بازیگری است ؛ لذا از صمیم قلب از آقای نیک‌نژاد ممنونم که این فرصت را در اختیارم قرار داد تا در پنچری در قالب نقشی غیر تکراری و متفاوت با گذشته‌ها حاضر شوم و ایفای نقش کنم.

 

 

همبازی شدن با تیم بازیگران پنچری را چطور دیدید؟ این تجربه برایتان چگونه بود؟

من در این مجموعه بیشترین بازی را اول با خانم سعادت و بعد آقای داوودنژاد دارم. البته خانم سعادت را از زمان بازی در دردسرهای عظیم می‌شناختم اما خیلی سکانس مشترکی با هم نداشتیم و آقای داوودنژاد را هم از زمان بازی در فیلم سینمایی «کنسرت روی آب» می‌شناسم.

 

روابط پشت صحنه این کار آن‌قدر خوب بود و همکاری زیادی وجود داشت که بعد از شش ماه وقتی کار تمام شد و می‌خواستیم از هم جدا شویم، احساس می‌کردم که تازه همین دیروز به گروه پیوسته‌ام و این مدت برایم خیلی زود گذشت. بخصوص این‌که من برای نخستین بار قرار بود بازی در چنین نقش طنزی را تجربه کنم و قطعا استرس‌هایی داشتم، اما راهنمایی‌های دوستانه این افراد بسیار به کمکم آمد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,زهره فکورصبور

 

الان که مجموعه در حال پخش است و تقریبا نیمی از آن روی آنتن رفته چقدر از کار رضایت دارید؟ فکر می‌کنید انتظار‌تان از بازی در این نقش برآورده شده است؟

منظورتان تصویر کلی کار است یا انتظار از بازی خودم؟

 

هر دو.

من از کلیت کار راضی هستم و این مجموعه را دوست دارم. البته وقتی صحبت از رضایت مخاطبان به میان می‌آید، باید بحث سلیقه را هم در نظر داشت و به طور صددرصد سلیقه همه مردم را نمی‌توان جلب کرد. با این حال همان‌طور که گفتم، این کار را دوست دارم و با این حال توقعم از بازی خودم بیشتر است و به نظرم کاستی‌هایی دارم که ای‌کاش می‌توانستم درستشان کنم.

 

بعد از اتمام بازی در پنچری مشغول کار تازه‌ای شده‌اید یا هنوز منتظر هستید ابتدا بازخوردهای بازی‌تان را در این مجموعه ببینید و بعد تصمیم بگیرید؟

واقعیت این است که در مدت حضور در سریال پنچری پیشنهاد بازی در یک تئاتر به کارگردانی آقای دژاکام را داشتم؛ اما چون فکر می‌کردم با بازی در این کار تداخل دارد و ممکن است نتوانم دو حس مجزا از هم را همزمان در این مجموعه و آن تئاتر به تصویر بکشم، پیشنهاد را نپذیرفتم. البته واقعا مدت‌هاست که از فضای تئاتر دور مانده‌ام و دلم می‌خواست این تجربه دوباره را داشته باشم اما این اتفاق میسر نشد.

 

 

jamejamonline.ir
  • 17
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش