پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۳۵ - ۲۶ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۷۱۰۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

مژده لواسانی: «فاز» برای من یک انتخاب خوب و متفاوت بود

مژده لواسانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 از کودکی در راهروهای صدا‌وسیما قد کشیده است؛ برنامه‌های مختلف را تجربه کرد و از نوجوانی اجرا را پی‌گرفت و هم‌اکنون جزو مجریان جوان و نام‌آشنای رادیو و تلویزیون ماست. مژده لواسانی که اغلب در برنامه‌های گفت‌وگو‌‌محور و اجتماعی او را دیده‌ایم این‌بار با مستند-مسابقه «فاز» واجرایی متفاوت در قاب تصویر ظاهر شده است؛ لواسانی در این گفت‌وگو از ویژگی‌های این برنامه و اجرای خود می‌گوید.

 

می‌دانیم که یکی از دغدغه‌های شما تولید یک برنامه مختص به نوجوانان خاصه دخترها بوده و هست؛ «فاز» توانسته دغدغه‌مندی شما دراین راستا را برطرف کند؟

در برنامه «دورهمی» هم به این موضوع اشاره کردم که یکی از دغدغه‌های مهم من فقدان برنامه‌ای مختص به رده سنی نوجوانان دهه‌۷۰‌و۸۰ در تلویزیون است تا در این جهت کار کنم؛ برنامه‌هایی که تا‌کنون در این‌زمینه به من پیشنهاد شده‌اند وسوسه‌برانگیز نبودند و به‌نظر من تکرار‌مکررات بودند و اگر هنوز هم قصد ساخت برنامه‌ای برای نوجوان را داشتند در قالبی تکراری و چیزی شبیه به «نیمرخ» را تداعی می‌کردند؛ برنامه‌ای که ما در نوجوانی تماشا می‌کردیم و یک‌دوره هم آن را اجرا کردم؛ البته «نیمرخ» در زمان خود اتفاق ویژه‌ای بود اما هم‌اکنون جنس نوجوان این نیست؛

 

به‌جرات این‌را می‌گویم که برای اولین‌بار است رئالیتی‌شویی در این سطح و با این میزان خلاقیت، حساب‌شدگی و سنجیدگی برای تلویزیون داریم؛ زمان تماشای مستندها برای من بسیار جذاب بود وقتی‌که دیدم اساسا نوجوانان را وارد یک چالش صرف برای یک برنامه تلویزیونی نمی‌کنند بلکه ما در «فاز» چالش زندگی را می‌بینیم و به‌معنای واقعی کلمه مسابقه زندگی؛ به‌هرحال این‌میزان نوجوان را دیدن و به او اعتماد کردن و دست‌کم نگرفتن او برای من به‌عنوان کسی‌که بخواهد بعد از سال‌ها در ژانر دیگری اجرا کند، اشتها‌برانگیز بود؛

 

شاید «فاز» تمام دغدغه‌مندی من در حوزه نوجوان به‌ویژه دختران را برآورده نکند اما قطعا بخش عمده‌ای از این‌که باید کاری برای نوجوانان می‌کردم را اغنا می‌کند؛ چراکه اکثر کسانی‌که حتی در صفحه شخصی من حضور دارند و پیگیر آن هستند از رده نوجوانان هستند و در‌واقع از من توقع حضور در چنین برنامه‌ای را داشتند. از سال‌۸۹‌و۹۰ یعنی از «کافه سوال» تا‌کنون برنامه‌های گفت‌وگو محور اجتماعی و فرهنگی، برنامه‌های مناسبتی و... را اجرا کرده‌ام، این‌که به یک‌باره از این فضا جدا شوم و برنامه‌ای را اجرا کنم که کاملا با جهت اجرای من متفاوت است برای خودم هم جذاب بود؛ من آدمی هستم که همیشه دوست دارم یک‌سری تفاوت‌ها را تجربه کنم؛

 

در «فاز»‌ این اتفاق افتاد به این دلیل که این‌کار مبتنی بر بداهه من نیست، اتفاقی‌که همیشه در برنامه‌های تلویزیونی من می‌افتد، مبتنی بر صرف گفت‌وگوی من نیست به‌جز یک‌قسمت از آن در هفته؛ در‌نهایت «فاز» برای من یک انتخاب خوب و متفاوت بود که از آن راضی بودم.

 

سال‌هاست که شما را در برنامه‌های گفت‌وگو‌محور و اجتماعی می‌بینیم؛ «فاز» تغییری در سبک شما برای اجرا ایجاد کرد؟

قطعا همین طور است؛ اگر تا‌به‌این‌جا برنامه را دیده باشید به‌ همین‌صورت است. بازخوردهایی که از مخاطبان دریافت می‌کنم هم این‌طور هستند. تا جایی‌که در برخی پیام‌ها می‌گویند فکر نمی‌کردیم چنین تصویری را در اجرا از تو ببینیم، چالشی که برای خود من هم وجود داشت و من مدام با آقای کاوه به‌عنوان تهیه‌کننده و آقای دخانچی به‌عنوان کارگردان آن را مطرح می‌کردم تفاوتی بود که در اجرا می‌بایست وجود داشته باشد و البته که این موضوع بسیار مهم است.

 

ما مجریان متهم هستیم به این‌که در هر‌کجا که باشیم همانی هستیم که هستیم و چیزی در ما تاثیر نمی‌گذارد، بخشی از این مقوله بدون اشکال است؛ به‌عنوان مثال وقتی من «کافه سوال» را اجرا می‌کنم تا زمان «بهترین شکل ممکن» منِ مژده لواسانی هستم که در برنامه‌ها حضور دارم، ذات من که از من جدا نمی‌شود؛در گفت‌وگو بله؛ خیلی شاید تفاوتی نکند اما در جنس برنامه نه؛ «فاز» کاملا یک رئالیتی شو است، درواقع میزبانی است برای اتفاقات پر‌هیجانی که در‌حال رخ دادن است و سعی می‌کند بیشتر هجان بدهد برای این‌که برنامه بیشتر دیده شود و در‌واقع آن را حمایت کند.

 

این بستر به‌طور کامل در «فاز» برای من مهیا بود و تعمد من برای پذیرفتن و انجام این‌کار تقریبا این بود که به‌خودم و بقیه ثابت کنم که آدم‌ها در فضایی که جنس برنامه‌سازی متفاوت باشند باید متفاوت عمل کنند و «فاز» این امکان را به من می داد. باز‌هم یادآوری می‌کنم این برنامه مطلقا مبتنی بر آن‌چه من همیشه در برنامه‌هایم دارم نیست. در برنامه‌های گفت‌وگو‌محوری که داشتم من بودم و دانش من و تسلط به گفت‌وگو و ... اما در «فاز» همه‌چیز مبتنی بر سناریویی است که مستند مسابقه را جلو برده است و این موضوع من را هم به‌عنوان مجری همراه خود می‌کند تا متفاوت‌تر ظاهر شوم.

 

البته «فاز» بر‌خلاف برنامه‌های همیشگی شما تولیدی است و زنده پخش نمی‌شود و این یکی از تغییرات محسوس است.

بله؛ من از جوانی اولم (با‌خنده) از ۱۹‌سالگی تا به الان یک‌بار تجربه برنامه تولیدی را داشتم آن‌هم در برنامه «سه‌نقطه»، البته پیش از آن برنامه تولیدی کار کردم؛ اما از زمانی‌که به‌صورت جدی اجرا را دنبال می‌کنم هرگز برنامه تولیدی نداشتم و همیشه به‌صورت زنده اجرا می‌کردم؛ با تولیدی بودن برنامه و امکان دیدن کار، تدوین و... فرصت روتوش به فرد داده می‌شود و از این‌بابت خوب است.

 

آشنایی با میلاد دخانچی و حضور در برنامه «جیوه‌گی» باعث شد که با گروه «فاز» همکاری کنید؟

اتفاقا این یکی از سوالات خودم بودم. وقتی اولین‌بار برای اجرای «فاز» از من دعوت شد، سوالم این بود که چرا من؟ تیم برنامه‌ساز دنبال گزینه‌ای بودند که بتواند هم با تاک‌شو آشنا و هم امکان میزبانی یک رئالیتی‌شو را داشته باشد ضمن این‌که مخاطب نوجوان و بزرگسال را‌‌ با‌خود همراه کند؛ البته گفت‌وگوهای کارشناسی را با هیجان و صمیمیت یک برنامه عصرگاهی تلفیق نماید که با‌‌توجه به این معیارها به من رسیده بودند؛ برایم دقت کارشناسی‌شان تحسین برانگیز بود.

 

دقت کنیم که زوج کاوه دخانچی از رویش‌های نسل جدید تلویزیون‌اند و بی‌گدار به آب نمی‌زنند چرا‌که انتخاب کارشناسیشان برام اهمیت داشت. خاصه میلاد دخانچی که بیشتر به‌عنوان مجری برنامه‌های «جیوگی» و «سختانه» و علاقه‌مند به حوزه معرفتی شناخته شده ولی دقت او در طراحی و حتی ریز‌‌ دیالوگ‌ها از منظر سردبیری و کارشناسی آن‌هم در یک برنامه با مخاطب نوجوان برایم قابل‌توجه بود. البته قطعا «جیوگی» محک خوبی برای ارزیابی این گروه در عرصه برنامه‌سازی بود.

 

با این توضیحات در برنامه‌ای که خودتان راجع‌به دختران می‌سازید، آقای کاوه را در کنارتان خواهیم دید؟

قائدتا من اگر بخواهم برنامه‌ای کار کنم با همین گروه کار خواهم کرد.

 

«فاز» در‌صدد این است که جایگزین «نیمرخ» شود؟ در‌واقع چقدر پتانسیل تبدیل‌شدن به یک برند تلویزیونی در ژانر خود را دارد؟

این دو برنامه هیچ‌ارتباطی به‌هم ندارند؛ اگر اسمی از این برنامه برده می‌شود به این دلیل است که «نیمرخ» جزو برنامه‌های برند حوزه نوجوان بوده است، همین؛ از آن برنامه تا‌به‌حال خیلی برنامه‌سازی شده است و تلاش‌های زیادی در این زمینه صورت گرفته، اما شاید جنس دغدغه‌مندی نوجوانان متفاوت شده و ما هنوز نتوانسته‌ایم دراین حوزه برندسازی کنیم؛ نام بردن از برنامه «نیمرخ» به‌مثابه این است که ما برنامه‌ای در جایگاه یک برند داشته باشیم اگر‌نه که «فاز» ربطی به «نیمرخ» ندارد.

 

«فاز» یک رئالیتی‌شو (مستند-مسابقه) است که به‌جرات می‌توانم بگویم با نمونه‌های خارجی خود در جهان اگر نگوییم طاق‌به‌طاق برابری می‌کند اما با استانداردهای ما چرا؛ از ابتدای سال تا‌به‌حال یک گروه حرفه‌ای در‌حال کار کردن هستند؛ نکته‌ای که باید به آن اشاره کنم این است که استمرار برنامه‌ها آن‌ها را در اذهان ماندگار می‌کنند، مشکل ما خیلی وقت‌ها ین است که بسیاری اوقات برندی را می‌سازیم و آن را رها می‌کنیم و کاری به این‌که باید ادامه پیدا کند تا در ذهن مخاطب بماند نداریم، اتفاقی که برای «کافه سوال» افتاد؛ این برنامه در فصل‌اول‌و‌دوم خود به‌طور کامل تبدیل شد به یک برنامه‌ای که من می‌دیدم مخاطب چقدر با آن ارتباط خوبی دارد.

 

وقتی‌که برنامه‌ای تمام می‌شود و دوباره برنامه‌ای با اسم دیگری آغاز می‌شود باید همه تلاشمان را بکنیم تا آن اسم، آن برنامه و آن سازوکار جدید را در ذهن مخاطب متدوام کنیم؛ مخاطبی‌که خیلی مشغله دارد، مخاطبی که متعلق به دهه‌۸۰ است و ذهنش در حجم اطلاعات فضای مجازی یاری نمی‌کند تا برنامه‌ای را در تلویزیون به‌خاطر بسپارد و مجدد با این مخاطب کلنجار می‌رویم تا دوباره برای او برندسازی کنیم. خواسته دوستان در «فاز» این است که برای مخاطب دهه۸۰ من که حالا پای تلویزیون است یک برندی ساخته شود که بتوان آن را دنبال کرد.

 

«فاز» جذابیت‌های لازم برای نوجوان امروزی را دارد تا او را پای تلویزیون نگه دارد؟

در مدل و اشل برنامه‌سازی خودش بله؛ شما از این برنامه نباید انتظار داشته باشید که مانند یک مجله اجتماعی نوجوانان، مسائل مختلف پیرامون آن‌ها را بررسی کند؛ آنچه که توقع ما از یک رئالیتی‌شو است و باز‌هم می‌گویم مثل همه ‌نمونه‌های جهانی‌اش در «فاز» اتفاق می‌افتد. اما اگر توقع یک برنامه چالشی از آن داریم، نه؛ قطعا این اتفاق نمی‌افتد؛ اما این که نوجوان درگیر آن شود بله.

 

با‌توجه به اجرای ویژه برنامه عید‌۹۶ در شبکه‌یک، برای اجرای ویژه برنامه‌سال تحویل امسال پیشنهادی داشتید؟

معمولا اجرای این برنامه‌ها به اصطلاح در دقیقه۹۰ اتفاق می‌افتد، اما تا‌کنون صحبتی راجع‌به این موضوع نداشته‌ام. ویژه برنامه جشنواره فیلم‌فجر را در رادیو گفت‌وگو اجرا خواهم کرد.

 

چقدر مسائل روز سینما را دنبال می‌کنید؟

یکی از علائق و دغدغه‌مندی‌های جدی من سینما است و از ۱۶سالگی در رادیو برای آن برنامه‌سازی کردم و جلو رفتم و سال‌ها اجرای ویژه‌برنامه جشنواره فیلم فجر را بر‌عهده داشتم. در این چند‌سال اخیر خیلی درگیر برنامه‌های تلویزیونی‌ام بودم اما امسال دوباره پیشنهاد دوستان را قبول کردم و برای رادیو گفت‌وگو اجرا می‌کنم.

 

اجرا در حوزه سینما و برنامه‌های مرتبط با این عرصه را هم از شما دیده‌ایم؛ قصد اجرا در برنامه‌ها یا جشنواره‌های تخصصی این حوزه را هم دارید؟

بله؛ من سال‌هاست که به‌طور تخصصی این کار را انجام می‌دهم؛ همان‌طورکه گفتم هم در رادیو و ویژه‌برنامه‌های جشنواره فیلم فجر و هم تجربه بسیاری از افتتاحیه اکران‌ها را داشتم و اخیرا هم اکران فیلم «بیست‌و‌یک روز بعد» در جشنواره فیلم شهر و به‌تازگی اجرای جشنواره نوشتار سینمای ایران به‌همت انجمن منتقدان سینمای ایران را عهده‌دار بودم.

 

امسال یکی از پرکارترین مجریان خانم بودید؛ به‌طور‌مثال ویژه برنامه یک‌هفته‌ای شب یلدای امسال را هم با اجرای شما دیدیم.

برنامه ویژه یلدای امسال با گروه بسیار خوبی به‌تهیه‌کنندگی محمدرضا رضاییان و کارگردانی فواد صفاریان‌پور کار شد.خداراشکر برنامه امسال بسیار‌خوب پیش‌رفت؛ حضور مهمانان خوب هم مزید بر‌علت شد، به‌شکلی که در فضای مجازی و بین مخاطبان با بازخوردهای خیلی‌خوبی مواجه شدیم. به‌نظرم امسال برای این‌که یک برنامه درخور شان مخاطب به آن تقدیم شود، همه‌چیز درست پیش رفت.

 

ناگفته نماند یکی از بهترین برنامه‌هایی که اجرای آن را با هیچ‌چیز عوض نمی‌کنم «چله عشق» است، اولين‌بار است که اين اتفاق براي یک مجري زن در برنامه زنانه و دركربلا برای تلويزيون ما افتاده است؛ من معتقدم که قطع‌به‌یقین عنایت اهل‌بیت‌(ع) در این زمینه شامل‌حال من شده است.

 

فکر می‌کنید در جشنواره جام‌جم امسال هم جزو برگزیدگان باشید؟ به جایزه و تقدیر فکر می‌کنید؟

جایزه مردمی برای من مهم است. جایزه‌ای که سال‌گذشته در «سه‌ستاره» گرفتم خیلی برایم اهمیت داشت.

 

یعنی اگر در جام‌جم جایزه بگیرید برایتان اهمیتی ندارد؟

قطعا این‌که سنجیده شوم خیلی برایم مهم است اما خیلی مهم‌تر از این جوایز این است که مردم آدم را قبول داشته باشند. همه همکارانم در هر جایگاهی که قرار دارند به بالا رفتن سطح تلویزیون کمک می‌کنند. اغراق نیست که بگویم همه ما مانند یک تیم فوتبال، هم گروهیم و در‌نهایت گل‌‌زده است که باعث برنده شدن ما می‌شود و این گل‌زده را برای تلویزیون باید داشته باشیم.

 

چرا دائم در شبکه‌دو‌سیما شما را می‌بینیم و به چه‌دلیل در شبکه‌های دیگر حضور ندارید؟ استخدام تلویزیون هستید؟

من استخدام تلویزیون و هیچ‌جای دیگری نیستم؛ این قانون تلویزیون است که فقط شما مجری یک‌شبکه هستید (فارغ از استثنائاتی که با‌اجازه مدیریت شبکه‌ها گاهی وجود دارد)؛ من از سالی که در شبکه‌دو‌سیما هستم و تا سالی‌که قصد تغییر شبکه‌ام را داشته باشم مجری این شبکه هستم و نمی‌توانم در شبکه‌های مختلف، برنامه روتینی داشته باشم.

 

کلام‌آخر

با همه قلبم از همه مردمي كه بعد از خدا و اهل‌بيت(ع)، تنها اميد و انگيزه و حامي من در اين راه پيچيده و سخت بودند ممنونم

 

لیلاسلمانی

 

 

khabargozarisaba.ir
  • 9
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش