چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳
۱۱:۱۴ - ۲۶ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۷۶۵۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

سلبریتی‌هایی که در اوج شهرت خودکشی کردند

سلبریتی‌ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
برای فقیر جماعت، هر چه بگویی پول، خوشبختی نمی‌آورد توی کَتش نمی‌رود، نگاه می‌کند به خانه‌های بزرگ، اتومبیل‌های گران قیمت و حساب‌های پرُ از پول. تصور کن ستاره هم باشی، دوربین‌ها انتظار بکشند برای دوباره دیدنت، مردم صف ببندند تا هنرنمایی ات را ببینند، شهرت و محبوبیت هم سنجاق شود به ثروت و دیگر چه مَرگت باید باشد که بخواهی پایان دهی به زندگی ات؟!

به گزارش همدلی، اینجاست که ماجرا فرق می کند، بعضی که طعم پولداری را چشیده اند و تعدادشان هم کم نیست، می گویند «پول به تنهایی خوشبختی نمی آورد»، شاید نبودش بدبختی بیاورد اما تمامِ خوشبختی در اسکناس ها خلاصه نمی‌شود، باید دلت خوش باشد، شب که می خوابی ذره ذره وجودت فریاد بزنند امید به فردا را، قلبت تاپ تاپ بزند تا دوباره صبح شود و بروی پای کاری که عاشقانه دوستش داری و از همه مهم تر کسی باشد برای دوست داشتن، عشق کنی از دیدنش و عشق کند از دیدنت.

کم نبوده اند ستاره هایی که مجذوب مان کردند، درخشیدند و حسرتِ زندگی خوش نقش و نگارشان را بر دل مان گذاشتند ولی ناگهان یک روز، خورشیدِ لعنتی بیرون آمد و خبر دادند ستاره خودکشی کرده، کسی از غوغای درونش خبر نداشته، پایان داده به زندگی غم انگیزش، همه چیز از بیرون، زیبا بوده و ستاره، خوابِ راحت نداشته. یکی از غیر منتظره‌ترین‌هایش، رابین‌ویلیامز بود، امروز سالروز مرگِ اختیاری اوست. بسیارند ستاره های عالم موسیقی، سینما، ادبیات و ورزش که شهرت و ثروت، روح عصیانگرشان را آرام نکرده و خودکشی را بهترین راه دیده اند. در این گزارش مرور کرده ایم زندگی ۱۰ ستاره نامداری که خودخواسته، نقطه پایان گذاشتند مقابل خطِ زندگی شان.

رابین ویلیامز

سلبریتی‌ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

جایزه هایی در ویترین افتخارش بود که هر کسی آرزویش را داشت. جایزه اسکار، مهم ترین اتفاق سینمایی جهان را به خانه برد برای «ویل هانتینگ خوب»، دستش به «گلدن گلوب» و «گرمی» هم رسید، یکی از تیپ‌سازترین بازیگران هالیوود، سال ۱۹۹۳ نشست زیر گریمی سنگین و شد «خانم داوت فایر»؛ پدری که اجازه دیدار با فرزندانش را ندارد، خود را به شکل زنی پرستار درمی آورد و برمی گردد پیش بچه هایش، اسکار بهترین چهره پردازی نصیب گریموری شد که ویلیامز را تبدیل به یک پیرزن کرد. در ایران اما شاید بیش از هر فیلمی با «جومانجی» بشناسندش، همان «آلن پریش» معروف، یک جعبه بازی در ساختمانی قدیمی پیدا می کند؛

جعبه ای جادویی که حیوانات عجیب و غریب را به شهر می آورد. «جومانجی» با استقبال بسیار خوبی مواجه شد و سال ۲۰۱۷ دنباله ای مستقل هم برایش ساختند. ویلیامز خوب بود و خوش اما در ظاهر، همیشه لبخندی بر لب داشت، به نظر آرام می رسید مثل هر پیرمرد دیگری، ۳ بار ازدواج کرد و حاصلش ۳ فرزند بود، ولی در ۶۳ سالگی همه را شوکه کرد با خودکشی. سابقه اعتیاد به الکل و مواد مخدر داشت، حلق آویز کرد خودش را در یازدهم آگوست سال ۲۰۱۴، مرگی دردناک، پارکینسون هم امانش را بریده بود، مرگش آمریکا را در غم فرو برد و حتی باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا در پیامی توئیتری، درگذشتش را تسلیت گفت.

هیث لجر

سلبریتی‌ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

کمتر کسی جراتش را داشت در نقشی ظاهر شود که برنده سه جایزه اسکار و ۶ گلدن گلوب به نام خود ثبتش کرده، جک نیکلسون، «جوکر» بود در «بتمن» به کارگردانی «تیم برتون»، ۱۹ سال بعد «کریستوفر نولان»، کارگردان صاحب سبک بریتانیایی – آمریکایی تصمیم گرفت دومین «بتمن» خود را با حضور «جوکر» بسازد، سخت بود انتخاب بازیگری که ناامید نکند مخاطبان و منتقدان را، «هیث لجر» شد شخصیت شرور فیلم، جذاب بود و دوست داشتنی با تمام خباثت هایش، گاهی می‌خواستی «بتمن» را بفرستد تهِ چاه تا از لذت تماشای خنده های شیطنت‌آمیزش محروم نشوی، «لجر» درخشان بود و بی نظیر، اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را بُرد اما دیگر نبود که برود روی سن، جایزه اش را بگیرد، برای مردم سخنرانی کند و صدای تشویق شان را بشنود.

 یک سال قبلش از «میشل ویلیامز» جدا شد، همسرش هم بازیگر بود و در «کوهستان بروکبک» کنار هم درخشیدند؛ فیلمی که سه جایزه اسکار برد، «هیث» و «میشل» هم نامزد جایزه شدند اما دست شان به اسکار نرسید. قرص های ضد اضطراب، مُسکن و خواب‌آور زیادی خورد، مسمومیت شدید و مرگ. گفتند تصادفی بوده اما بسیاری بر این باورند خودخواسته، قرص ها را رفت بالا، دوستدارانش هم معتقد بودند کابوس های شبانه ای که فرو رفتن در نقش «جوکر» برایش به یادگار گذاشت، وادارش کرد به خودکشی.

مریلین مونرو

سلبریتی‌ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

زیباترین زنِ قرن بیستم، محبوب‌ترین‌شان و شاید آرزوی نیمی از مردان آمریکا و حتی جهان. یکی از پولسازترین ستاره های قرن پیشین، کارگردان ها سر و دست می شکستند «بلوندِ احمق» را بکشانند جلوی دوربین و تضمین کنند فروش فیلم های شان را. مردم عاشقش بودند، دخترها، موهای شان را شبیه به او درست می کردند و زن ها دوست داشتند «مریلین مونرو» باشند برای همسران شان.

کمپانی مشهور «فاکس قرن بیستم» گونی سیب زمینی تنِ «مونرو» کرد تا ثابت کند او در هر لباسی زیباست، نقش زن هایی عاشق و ابله را ایفا می کرد اما دیوانه وار عاشق ادبیات بود، حتی چند شعر و کتاب به یادگار گذاشت، زندگی اش پر از هیاهو بود، در ۱۶ سالگی اردواج کرد، چند سال بعد همسر یکی از قهرمانان بِیسبال بود اما زندگی شان ۹ماه بیشتر دوام نیاورد، سال ۱۹۵۵ با «آرتور میلر» نمایشنامه نویس شهیر آمریکایی ازدواج و پنج سال با او زندگی کرد، سقط جنین های پیاپی، افسرده اش کرد و معتاد شد به قرص‌های آرامبخش، «خارش های هفت ساله» اکران شد با نقش آفرینی «مونرو» اما او دیگر نمی خواست «بلوند احمق» باشد، «دو قطبی» بود، یک روز شاد و روز دیگر غمگین، نتوانست بیش از ۳۶ سال دوام بیاورد، آن قدر قرص آرامبخش خورد تا به زندگی اش پایان دهد، هر چند برخی معتقدند توطئه هایی در کار بوده و «رابرت کندی» برادر رئیس جمهور سابق آمریکا را عامل قتلش می دانند.

ونسان ون گوگ

سلبریتی‌ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

وقتی زنده بود نه پولی به دست آورد از هنرش و نه می شناختندش، در گمنامی زندگی کرد و در گمنامی هم مُرد، سال ها گذشت تا دنیا «ونسان ون گوگ» را به عنوان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین نقاشان تاریخ بپذیرد، ۳۷ سالش بود که تصمیم گرفت دیگر زنده نباشد، گوشه گیر بود و غمزده. افسردگی، روحش را روز به روز مچاله تر می کرد، نقاشی هایش هم سراسر التهاب بودند و تشویش، دو سال پیش از مرگش، گوش چپ خود را با تیغ سلمانی بُرید، هر چند ۱۳۰ سال می گذرد از حادثه‌ی «ون گوگِ گوش به دست» اما تردیدی نیست در اصالت ماجرا، صبح روز بعد غرق در خون یافتندش در بستر ولی به یاد نداشت چه کرده با خودش، عده ای می گویند گوش چپش، صداهایی آزار دهنده می شنید و عده‌ای دیگر معتقدند هدیه ای بود گرانبها برای «راشل» معشوقه‌ی روسپیِ «ونسان».

دیگر هیچ چیز آرام‌اش نمی کرد جز نقاشی، در دو ماه پایانی عمرش ۹۰ تابلو کشید، آخرین جمله اش روایتی بود کوتاه از زندگی‌اش: «غم برای همیشه باقی خواهد ماند». گلوله ای از تفنگی معیوب، حسن ختامی بود بر کتاب زندگی «ون گوگ». مردم باور دارند خودکشی کرده اما تحقیقات از قتل به دست دو جوانِ مست حکایت می کند و می نویسد نقاش هلندی برای حفظ جانِ دو جوان، مسئولیت واقعه را به عهده گرفت.

تونی اسکات

سلبریتی‌ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

هنوز ۴۰ سالش نشده بود که پر فروش ترین فیلمِ سال آمریکا را ساخت، «تاپ گان» با حضور «تام کروز» ۱۷۶ میلیون دلار در سال ۱۹۸۶ فروش داشت، کم کم نام خود را به عنوان یکی از بزرگان سینمای اکشن مطرح کرد، فیلم هایش پر مخاطب بودند و خوب هم فروختند. «انتقام»، «مردی‌درآتش»، «‌هوادار»، «روزهای تندر»، «دشمن کشور» و «توقف ناپذیر» از جمله فیلم‌هایی هستند که «تونی اسکات»، کارگردانی شان را بر عهده داشت، برادرِ کوچک تر «ریدلی اسکات»، کارگردان نامدار هالیوود. تا ۶۶ سالگی فیلم ساخت، ۶ سال قبل از مرگش، رازآلودترین اثرش را ساخت؛ «دژا وو».

یک اکشن جذاب با درون‌مایه علمی و تخیلی که «زمان» را به بازی می گیرد. شد یکی از موفق‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۰۶. روح «اسکات» را اما دیگر هیچ چیزی ارضا نمی‌کرد، نه سینما، نه شهرت، نه ثروت و نه خانواده. ۶۸ سالش بود که رفت روی پل «وینسنت توماس»، ایستاد بالای رودخانه، لحظه ای تامل کرد و بعد به پایین پرید، مردم شهادت داده اند که نیمه های روز دیده اند کارگردان معروف را روی پل، اتومبیلش را پارک کرده و به داخل آب پریده، یادداشتی درون ماشینش پیدا شد، نوشته بود دیگر امیدی به آینده ندارد و می‌خواهد پایان دهد به زندگی اش.

امی واینهاوس

سلبریتی‌ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

«وقتی دنیا «بیانسه» بارونه/ امی واینهاوس باشی می میری». یغما گلرویی در ترانه ای، خواننده بریتانیایی را نمادی می دانست در برابر سلبریتی‌های پوشالی. «امی‌واینهاوس» یکی دیگر از ستاره هایی است که در «کلاب ۲۷» ثبت نام کرد، توانا بود و حنجره ای منحصر به فرد داشت، «جَز» می‌خواند، «سول»، «ریتم» و «بلوز» هم در کارهایش دیده می‌شد، خانواده پدری اش هنرمند بودند و بیشترشان دستی بر آتشِ نوازندگی داشتند.

مادربزرگش هم خواننده بود و تاثیر زیادی بر علاقه «امی» به موسیقی گذاشت، مطرح شد و درخشید، نامش را در کتاب «هزار و یک آلبومی که شما باید قبل از مرگ بشنوید» قرار دادند، ۶۰ بار نامزد دریافت جوایز مختلف شد و ۲۳ بارش را از دست رقیبان ربود ولی اعتیادش به الکل، جوانمرگش کرد. تنها سه سال زمان برد از شروع مصرف تا زیاده روی و مرگ. چند هفته کنارش گذاشت در تابستان ۲۰۱۱ اما نتوانست طاقت بیاورد، برگشت، آن قدر خورد تا قلبش ایستاد، پزشکی قانونی میزان الکلِ خونش را پنج برابر حد مجاز اعلام کرد، محافظش می گفت چند ساعت قبل از مرگش، صدای خنده و موسیقی می شنیده از داخل خانه ولی انگار «امی» بی صدا می گریست و حتی نزدیکترین محافظانش هم نمی‌دانستند چه می‌گذرد در دلِ ستاره.

جیمی هندریکس

سلبریتی‌ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

یکی از اعضای اصلی «کلاب ۲۷» بود، همان گروه «جاویدان»، ستاره‌هایی که در ۲۷ سالگی پایان دادند به زندگی های شان. هر کدام شان هزاران و شاید میلیون ها طرفدار داشتند، الگو بودند و جوان ها، مدل موها و لباس های شان را با آنها سِت می کردند. «جیمی هندریکس» یکی از مشهورترین هاست، گیتار را بدون استاد فرا گرفت، چپ دست بود و ابتدا گیتار را برعکس می زد، با موهای وزوزی و استیل خاصش، شد یکی از ستاره های دست نیافتنی موسیقی، خودش آهنگ می ساخت، خودش ترانه می گفت، خودش ساز می زد و خودش می خواند، موسیقی‌هایش به خلسه می برد دوستدارانش را.

مرگش هم مثل زندگی اش پُر از راز بود، مثل خیلی های دیگر نمی دانند قرص ها را خودش قاطی کرده و سر کشیده یا مشروبات الکلی و قرص‌های خواب آور با هم نساخته اند و از پای درش آورده اند، شب قبلش بد مستی کرد در یک میهمانی شبانه، شبِ مرگ هم یک مشت قرص را بالا انداخت و «جیمی هندریکس» تمام شد. نزدیک به نیم قرن از مرگش می گذرد اما هنوز هم مراسم با شکوهی برایش برگزار می کنند، بسیاری از موزیسین های بعدش تحت تاثیر سبک موسیقایی او قرار داشتند و هنوز هم جوان ها گوش می دهند به صدای جادویی اش که خیلی زود خاموشش کرد.

کریس بنوا

سلبریتی‌ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

اگر جزو علاقه مندان به کشتی کج، «اسمک داون»، «راو» و ستاره های خوش قد و قامتش باشید، احتمالا نام «کریس بنوا» را شنیده اید، بدنش عضلانی و بدون خالکوبی بود، هیچ گاه به شهرت و محبوبیت ستاره هایی چون «جان سینا»، «آندر تیکر» و «راک» نرسید اما مشهور بود و پولساز، در کمپانی های مختلفی مبارزه کرد و سرانجام پایش به بزرگترین شان یعنی WWE باز شد، مقابل ابر ستاره ها ایستاد؛ «راک»، «آندرتیکر، «تریپل ایچ»، «استیو آستین» و «کِین». سال ۲۰۰۷ فرا رسید، «بنوا» در ECW بود، قرار بود با «لشلی» مبارزه کند اما خبری از «کریس» نبود، خبر قتل او و خانواده اش، شوکی بزرگ به خانواده کشتی کج وارد کرد، پسر و همسرش را کُشت و بعد خودش را دار زد.

یک روز قبل WWE برایش برنامه ای زنده ترتیب داد، «کریس» آمد و صحبت کرد، بعدازظهر همان روز پیامی تلخ برای خانواده اش فرستاد: «دیگر نمی‌خواهم ببینمتان». بلیت کمپانی به دستش رسید تا برای مسابقه ماهانه عازم سفر شود ولی «کریس» تصمیم وحشتناکش را گرفته بود، خانواده «بنوا» به دست پدرِ خانواده نابود شد، «تالار مشاهیر» WWE هم دیگر جایی برای او نداشت، نامش را از فهرست کمپانی برای همیشه خط زدند، حتی صنعت خشنِ کشتی کج که به چیزی جز پول فکر نمی کند هم نتوانست فاجعه «بنوا» را هضم کند.

ارنست همینگوی

سلبریتی‌ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

یکی از مشهورترین نویسندگان تاریخ آمریکا، برنده نوبل ادبیات، یکی از بنیان گذاران سبک «وقایع نگاری ادبی»، به قدری عاشق دارد آثار ماندگارش که نزدیک به چهل سال است مسابقه شباهت به «ارنست همینگوی» برگزار می کنند، صدها نفر از نقاط دور و نزدیک می آیند تا شاید شبیه ترین شان بدانند به «پاپا همینگوی». بعید است نام «پیرمرد و دریا» به گوش تان نخورده باشد، می گویند یکی از صد کتابی است که باید قبل از مرگ خواند، برایش نوبل گرفت، قهرمانی ساده داشت داستانش، پیرمردی ماهیگیر هر روز به جنگ طبیعت می رود، طمع اما خشم دریا را برمی انگیزد و همای سعادت، شانه پیرمرد را ترک می کند. همینگوی در زندگی شخصی اش به هیچ وجه شبیه به کتاب هایش نبود، چهار بار ازدواج کرد، هر بار عاشق زنی دیگر شد و رها کرد همسرش را!

سرآخر هم گربه ای به نام «عمو ویلی» شد همدمش، گربه اش تصادف می کند و پاهایش می‌شکند، «ارنست» در خانه، گلوله ای به سمت «عمو ویلی» شلیک می کند، به زندگی گربه پایان می دهد تا دیگر درد نکشد، چند سال بعد تیری شلیک کرد به سوی خودش، هر چند عده ای گفتند تیر در رفته و او را کُشته اما آخرین همسرش اعتراف کرد به خودکشی یکی از بزرگترین نویسندگان جهان.

ویرجینیا وولف

سلبریتی‌ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

شاید مشهورترین نویسنده زن تاریخ باشد، رمان می نوشت، مقاله چاپ می کرد، ناشر بود و منتقد و البته تفکراتی فمینیستی داشت که به چهره ای ویژه تر تبدیلش می کرد؛ «ویرجینیا وولف». «خانم دالووی» که به سبک سیال ذهن نوشته شده، یکی از ماندگارهای اوست، همچنین «به سوی فانوس دریایی» و «اتاقی از آن خود»، از جمله آثار قابل اعتنای او هستند. در سال هایی می زیست که دنیا درگیر جنگ جهانی بود، بیماری روانی، دوره ای به سراغش می آمد و روحش را مانند نام خانوادگی اش، چون «گرگ»ی سرکش، ناآرام می کرد. ۵۹ سالش بود که دیگر نتوانست تاب بیاورد افسردگی را.

آخرین رمانِ خود را با نام «بین دو پرده نمایش» به پایان برد، جنگ جهانی، روحش را در هم شکسته بود، جیب هایش را از سنگ، پُر کرد، رفت به رودخانه «اوز» در «رادمال». مرگ دردناکی را برای خود برگزید؛ خفگی. جسدش را مقابل چشمان همسرش «لئونارد» سوزاندند و خاکسترش را در باغچه ای به خاک سپردند. «ویرجینیا» به حال و روزش آگاه بود، برای همسرش نوشت از جنون و البته ناتوانی در برابر دیوِ بیماری. روحش قرار نداشت، نمی‌دانست چه کند تا آرام بگیرد، می گویند دوجنسگرا بود و همسرش هم این موضوع را می دانست. «وولف» هم پیش از فرشته مرگ، خودش دست به کار شد.

مهدی فیضی‌صفت

  • 53
  • 10
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۹
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
هه!!!!!!! دل خوش دارنا از پولداری زیاد از مشهوری زیاد خودکشی کردن
خوش به حالشون هم پول دارند هم زیبا هستند
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش