پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۰۶ - ۲۲ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۳۶۸۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت‌وگو با بازیگران «نون‌‌خ» که پربیننده‌ترین سریال نوروزی بود

بعد از کردستان نوبت سیستان است

گفت‌وگو با بازیگران نون‌‌خ,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 هر بخشی از ایران زبان و گویش خاصی دارد و همین تنوع در دیگر كشورها پررنگ نیست. این در حالی است كه هر خطه از سرزمین مان مملو از زیبایی‌هاست و همین موضوع باعث شده هرازگاهی كارگردانان و تهیه‌كنندگان سریال‌های تلویزیونی دوربین‌های خودشان را از تهران به شهرهای مختلف ببرند و قصه‌هایشان را در مناطق بكر و زیبای ایران تعریف كنند.

 

این اتفاق قبلا هم پیش آمده و با اقبال گسترده مردمی رو‌به‌رو شده كه نمونه بارز آن سریال پایتخت سیروس مقدم است كه مردم را با خطه مازندران آشنا كرد. برای ایام نوروز امسال، سعید آقاخانی كارگردان و مهدی فرجی تهیه‌كننده این جسارت را به خرج دادند و دوربین خودشان را به كردستان بردند و روایتگر قصه‌ای شیرین و جذاب با زبان كردی شدند.

 

با توجه به این‌كه آقاخانی خودش هم كرد بود، یك اثر بی‌نقص را روانه آنتن كرد. اثری كه هم مردم را سرگرم كرد و هم تماشای فرهنگ و آداب و رسوم كردها برایشان جالب بود و آنها را به فكر وامی‌داشت كه بهتر است در تفریحات‌‌شان، سفر به این منطقه را هم قرار بدهند تا هم با طبیعت این منطقه بكر آشنا شوند و هم با آداب و رسوم و فرهنگ غنی این مكان از ایران.

عوامل سازنده مجموعه نوروزی نون‌خ تلاش كردند در قالب این مجموعه تلویزیونی همدلی و همزبانی خانواده‌های ایران را به تصویر بكشند كه هنگام مشكلات باید كنار هم باشند. همه این موارد در كنار هم باعث شد این مجموعه نوروزی از شبكه یك روی آنتن رفته و با اقبال مردم رو‌به‌رو شود. به همین دلیل ما هم گپ و گفتی با بازیگران این سریال داشتیم كه هركدام از آنها در نقش‌هایشان خوش درخشیدند.

 

گفت‌وگو با حمیدرضا آذرنگ بازیگر خلیل؛ «نون خ» به هر بهایی نخنداند

 

نقش خلیل چه جذابیتی برایتان داشت كه بازی در آن را پذیرفتید؟

پیشتر مشابه این نقش را در سریال شاهگوش بازی كرده بودم كه البته تعریف این دو نقش با همدیگر متفاوت است و آن یك شخصیت نظامی بود. این زمینه و البته حضور سعید آقاخانی به عنوان كارگردان برایم اهمیت داشت. رفاقت ما برایم بسیار ارزشمند است و نمی‌توان منكر شد كه گاه قراردادها متاثر از روابط میان افراد است. هرچند راجع ‌به نون خ با سعید آقاخانی رایزنی‌های فراوانی داشتیم كه در نهایت منتج به قرارداد شد.

 

كارهای آقاخانی را دنبال كرده بودید؟

بله و بیش از كارهایش به طور كلی با طرز نگاه سعید آشنا بودم. چیزی كه برای پذیرفتن این كار راسخم كرد بكر بودن قصه بود. این مجموعه با نگاهی متفاوت به قومیت‌ها و به‌ویژه قوم نازنین كرد می‌پرداخت و داستان هم شیرین و فارغ از به هر بهایی خنداندن بود.

 

اشاره كردید كه نقش سریال شاهگوش به لحاظ گویش با این نقش شباهت داشت. از تكرار چنین نقش‌هایی نترسیدید؟

نترسیدم، اما می‌پذیرم كه در هر صورت وقتی شما دو شخصیت را با یك گویش اجرا می‌كنید، مشابهت‌سازی‌هایی در ذهن مخاطب شكل می‌گیرد و این لاجرم است؛ این‌كه من در تعریف شخصیت چقدر توانسته‌ام تفاوت ایجاد كنم، برمی‌گردد به نظر مخاطب، منتقدان و... . به هر حال سعی كردم كارم را به درستی انجام دهم.

 

این شباهت شاید آنجا بیشتر نمود پیدا ‌كند كه این نقش‌ها در هر دو سریال، فضای كمدی داشتند.

دقیقا. البته ابایی نداشتم اگر این اتفاق بیفتد و این دو نقش تا حدودی مشابه شود؛ چون شاهگوش جزو نخستین سریال‌های شبكه نمایش خانگی بود و به نظرم تعداد مخاطبان آن با اندازه مخاطبان وسیع رسانه‌ای در ابعاد رسانه ملی و آن هم شبكه یك قابل مقایسه نیست. به این جهت هیچ اشكالی ندیدم اگر حتی آن نقش با همان رنگ و لعاب برای مخاطب مرور شود،‌ ضمن آن‌كه متوجه اقبال مخاطبان نسبت به نقشم در شاهگوش بودم.

 

در این مجموعه به‌خوبی فارسی را با لهجه كردی صحبت می‌كردید و اگر كسی نداند فكر می‌كند واقعا كردزبان هستید.

پیشتر و همچنین بعد از پخش نون خ كامنت‌ها و پیغام‌های متعدد از شهرهای مختلف دریافت كردم كه به من محبت داشتند و غالبا می‌پرسیدند شما كرد هستید؟ ادای صحیح لهجه و گویش هم بخشی از وظیفه ما در بازیگری است. من قبل از شاهگوش هیچ آشنایی با این گویش نداشتم و بعد از آن كار برایم راحت‌تر شد. البته در تئاتر با لهجه و گویش‌های مختلف ایرانی و حتی افغانستانی صحبت كرده بودم. این اتفاق را دوست دارم و مایلم زبان و گویش‌های مختلف را به سرعت یاد بگیرم.

 

نمره قبولی آنجاست كه كردزبانان یا به طور كلی كسانی كه شما با لهجه آنان بازی می‌كنید، كار شما را تایید كنند.

دقیقا. روبه‌روی ما یكسری بازیگر كرد قرار داشتند كه اگر كوچك‌ترین اشتباهی در بیانمان رخ می‌داد، بیشتر به چشم می‌آمد. اگر در یك سریال كه همه فارسی حرف می‌زنند یك نفر لهجه داشته باشد اشتباهاتش به اندازه زمانی كه در میان بازیگران بومی ایفای نقش می‌كند به چشم نمی‌آید.

 

واكنش‌ها چگونه بود؟

بسیار خوب.

 

چون گاهی سریال‌هایی كه در آن یك قوم و شهر به نمایش درمی‌آید با واكنش منفی و نارضایتی آنان مواجه می‌شود.

وقتی زندگی‌ای روایت شود  اگر  وجه فكاهی و كمیك قصه‌ای كه در بستر آن قوم تعریف می‌شود تنها برای خنداندن نباشد هیچ قومی با آن برخورد نمی‌كند. جایی محل برخورد است كه یك نگاه فكاهی و فراتر از كمدی به آن قوم وجود داشته باشد و به لودگی پهلو بزند.

 

احتمالا فصل دوم قصه ساخته می‌شود. شما هم حضور خواهید داشت؟

شنیدم كه احتمال ساخت فصل ۲ وجود دارد، اما هنوز صحبتی نشده و اصلا نمی‌دانم برای بازی در آن زنده خواهم بود یا نه.  

 

گفت‌وگو با صبا ایزدپناه، بازیگر كژال: سعی كردم كژال باورپذیر باشد

 

خانم ایزدپناه شما در سریال نون‌خ ایفاگر نقش كژال بودید كه در راستای حمایت از خانواده رفتارهای مردانه داشت، حتی لحن صدایش هم خیلی بم بود. آیا این موارد از ابتدا در فیلمنامه بود یا بعد از صحبت با آقای آقاخانی به این نتیجه رسیدید؟

در فیلمنامه شخصیت كژال به عنوان یك دختر قوی كه به همه اهدافش می‌رسد و از خانواده‌اش حمایت می‌كند، شخصیت‌پردازی شده بود، اما بعد از این‌كه قرار شد نقش را بازی كنم این طور اتود زدم كه نقش كژال را در این سریال دیدید. آقای آقاخانی هم پذیرفتند من این شخصیت را به این شكل بازی كنم. مسلما هربازیگری نقش را مال خودش می‌كند و شیوه خودش را برای بازی دارد و من هم بعد از صحبت با كارگردان این شیوه را انتخاب كردم.

 

به هر حال خارج شدن از ظرافت‌های زنانه و به تصویر كشیدن رفتار مردانه یا لحن صدای بم، فكر می‌كنم كار سختی بود؟

بله، سختی‌های خودش را داشت، به هر حال وقتی شما واكنش‌های پرخاشگرانه داشته باشید یا لحن صدایتان را بم كنید، راحت نیست، اما تلاشم را كردم و دلم می‌خواست كه نقش كژال هم رنگ و لعاب خاص خودش را در قصه داشته باشد و هم این‌كه برای مخاطب باورپذیر باشد.

 

با توجه به این‌كه باید در این سریال با گویش كردی هم صحبت می‌كردید، آیا در این زمینه اشراف داشتید یا نه؟

من متولد تهرانم، اما اصالتا كردزبان هستم. قبل و هنگام بازی تمركزم را می‌گذاشتم تا صدایم رنگ و لعاب كردی داشته باشد. یعنی مرتب موسیقی كردی گوش می‌دادم تا صدایم با آوای كردی باشد و برای مخاطب دلنشین. به همین دلیل مرتب به‌دنبال ضرب‌المثل‌ها و تكیه‌كلام‌های كردزبانان بودم. تمریناتم قبل از بازی شروع شد و تا آخرین روز ضبط ادامه داشت. علاوه بر آن با مادربزرگم صحبت می‌كردم، چون دلم می‌خواست لحن و آوای صدایم با كمترین ایراد باشد.

 

آیا برای رسیدن به گویش با محلی‌های كردزبان هم حرف می‌زدید؟

بله، از هر فردی كه می‌شد كمك می‌گرفتم. ضمن این‌كه دوستانی هم سر صحنه بودند كه كمك می‌كردند و شخص آقای آقاخانی هم تاثیرگذار بود. البته بازیگرانی كه نقش خواهرهایم را بازی می‌كردند، چون كردزبان بودند خیلی در طول كار به من كمك ‌كردند.

 

بازتاب سریال را در میان مردم چطور دیدید؟

اطرافیان و خانواده‌ام  سریال را دوست داشتند، چون به فرهنگ كردستان می‌پرداخت و از آنجا که تا به حال سریالی به این صورت نداشتیم، تماشای آن برایشان جالب بود.

ساخت چنین آثاری منجر به رونق گردشگری هم می‌شود و مردم علاقه‌مند می‌شوند به آن منطقه سفر داشته باشند.

 

سعید آقاخانی، دست‌تان را برای خلق نقش باز می‌گذاشت؟

خیلی تعامل زیادی با بازیگران داشت و كلیت را به بازیگران می‌گفت و بعد آنها را برای رسیدن به نقش آزاد می‌گذاشت كه نظرات شان را بگویند و اتود برای نقش بزنند.

 امیدوارم توانسته باشیم در این شرایط  كه آسیب‌های اجتماعی در كشور به وجود آمد، كاری انجام داده باشیم

 

گفت‌وگو با نعیمه نظام‌دوست، بازیگر بهنوش: بعد از كردستان، نوبت سیستان است

 

خانم نظام‌دوست شما در سریال «نون خ» ایفاگر نقش بهنوش بودید كه طنازی‌های خاص خودش را داشت و نسبت به دیگر كاراكترهای زن قصه، این تفاوت احساس می‌شد. آیا همین چالش شما را برای پذیرش نقش قلقلك داد؟

بله، بهنوش تنها كاراكتر زن قصه بود كه نسبت به دیگر خانم‌های داستان رفتارهایش متفاوت بود و همین ویژگی برایم خیلی جالب و جذاب بود و با علاقه نقش بهنوش را پذیرفتم و بازی كردم. او نماینده بانوان مستقل بود كه بعد از جدایی از همسرش به هیچ وجه از پا نیفتاده و در مسیر درست قدم برداشته بود. همین موارد این شخصیت را قابل احترام می‌كرد، چون نماینده خانم‌های زحمتكش بود. در كنارش هم طنازی‌ها و شیرینی‌هایی داشت كه ارتباطی به شغل آرایشگری‌اش نداشت و تیپ شخصیتی‌اش این‌طور بود.

 

طنازی‌ها از ابتدا در قصه بود یا بعد در طول كار در آمد؟

بعد از صحبت با آقای آقاخانی درباره شخصیت بهنوش به این نتیجه رسیدیم كه بهتر است طنازی این كاراكتر پررنگ شود. ضمن این‌كه وقتی بازیگر نقشی را بازی می‌كند، آورده‌هایش را به كار می‌گيرد و نقش را به قول معروف مال خودش می‌كند. این اتفاق هم برای كاراكتر بهنوش پیش آمد و من سعی كردم به گونه‌ای آن را بازی كنم كه كارگردان از من می‌خواهد. به هر حال سكاندار میدان آقای آقاخانی بود و او سعی می‌كرد لحن و ریتم كار درست در بیاید. در مجموع خوشحالم كه در این سریال بازی داشتم.

 

چرا بهنوش تا این میزان مرد گریز بود و مرتب با سیروس (علی صادقی) كل كل می‌كرد؟

بهنوش به‌هیچ‌وجه مرد گریز نبود او فقط دلش می‌خواست حامی زنی باشد كه همسرش بلاهای مختلف سر او آورده بود. به همین دلیل پناه مرجان بود و با سیروس كل‌كل می‌كرد كه چرا این رفتارها را با همسرش دارد و گرنه مردگریز نبود. او شرایط سخت زندگی مرجان را درك می‌كرد و می‌خواست به او كمك كند. از سوی دیگر هم سیروس هم كارهایی می‌كرد كه لج بهنوش را در می‌آورد. به نظرم خیلی جا داشت كه شخصیت بهنوش و سیروس در قصه پرداخت بیشتری شود، اما متاسفانه نبود زمان این فرصت را از ما گرفت.

 

پیشنهاد دادید كه این اتفاق بیفتد؟

بله، پیشنهاد دادم، اما مسائل دیگری در قصه پررنگ بود كه باعث شد شخصیت بهنوش كمی رها شود. در حالی كه روابط بهنوش و اختلافاتش با سیروس و روابط بهنوش و خلیل نیاز به پرداخت بیشتری داشت. علاوه بر آن آقای آذرنگ پارتنر بسیار خوبی هم بود. احساس من این است مجموعه نون خ كمی مردمحور بود و باید فضای زنانه قصه تا حدودی پررنگ‌تر می‌شد.

 

بازتاب مردمی را چطور دیدید؟

مردم خیلی سریال را دوست داشتند. چون هم با منطقه كردستان آشنا می‌شدند و هم شاهد یك قصه شیرین بودند. من عاشق كردستان هستم، عاشق لباس، زبان، فرهنگ و... به نظرم جا دارد تلویزیون سریال‌های متعددی درباره قومیت‌ها بسازد. با توجه به این‌كه آقای آقاخانی خودش هم كرد بود خیلی خوب توانست این سریال را جمع كند و مردم هم دوست داشتند. در قالب این مصاحبه از همه عوامل صحنه و پشت صحنه تشكر می‌كنم، چون در شرایط سخت همه سعی كردند بهترین كار را انجام بدهند.

 

در مجموع همه جای ایران مملو از آداب و رسوم و فرهنگ متفاوت مردم است و باید كارهای مختلفی ساخته شود. خیلی دوست دارم درباره سیستان و بلوچستان هم سریالی ساخته شود. البته همه جای ایران خوب است و علاقه‌مندم كارهایی درباره اقوام مختلف ساخته شود. 

 

 

jamejamdaily.ir
  • 12
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش