هر بخشی از ایران زبان و گویش خاصی دارد و همین تنوع در دیگر كشورها پررنگ نیست. این در حالی است كه هر خطه از سرزمین مان مملو از زیباییهاست و همین موضوع باعث شده هرازگاهی كارگردانان و تهیهكنندگان سریالهای تلویزیونی دوربینهای خودشان را از تهران به شهرهای مختلف ببرند و قصههایشان را در مناطق بكر و زیبای ایران تعریف كنند.
این اتفاق قبلا هم پیش آمده و با اقبال گسترده مردمی روبهرو شده كه نمونه بارز آن سریال پایتخت سیروس مقدم است كه مردم را با خطه مازندران آشنا كرد. برای ایام نوروز امسال، سعید آقاخانی كارگردان و مهدی فرجی تهیهكننده این جسارت را به خرج دادند و دوربین خودشان را به كردستان بردند و روایتگر قصهای شیرین و جذاب با زبان كردی شدند.
با توجه به اینكه آقاخانی خودش هم كرد بود، یك اثر بینقص را روانه آنتن كرد. اثری كه هم مردم را سرگرم كرد و هم تماشای فرهنگ و آداب و رسوم كردها برایشان جالب بود و آنها را به فكر وامیداشت كه بهتر است در تفریحاتشان، سفر به این منطقه را هم قرار بدهند تا هم با طبیعت این منطقه بكر آشنا شوند و هم با آداب و رسوم و فرهنگ غنی این مكان از ایران.
عوامل سازنده مجموعه نوروزی نونخ تلاش كردند در قالب این مجموعه تلویزیونی همدلی و همزبانی خانوادههای ایران را به تصویر بكشند كه هنگام مشكلات باید كنار هم باشند. همه این موارد در كنار هم باعث شد این مجموعه نوروزی از شبكه یك روی آنتن رفته و با اقبال مردم روبهرو شود. به همین دلیل ما هم گپ و گفتی با بازیگران این سریال داشتیم كه هركدام از آنها در نقشهایشان خوش درخشیدند.
گفتوگو با حمیدرضا آذرنگ بازیگر خلیل؛ «نون خ» به هر بهایی نخنداند
نقش خلیل چه جذابیتی برایتان داشت كه بازی در آن را پذیرفتید؟
پیشتر مشابه این نقش را در سریال شاهگوش بازی كرده بودم كه البته تعریف این دو نقش با همدیگر متفاوت است و آن یك شخصیت نظامی بود. این زمینه و البته حضور سعید آقاخانی به عنوان كارگردان برایم اهمیت داشت. رفاقت ما برایم بسیار ارزشمند است و نمیتوان منكر شد كه گاه قراردادها متاثر از روابط میان افراد است. هرچند راجع به نون خ با سعید آقاخانی رایزنیهای فراوانی داشتیم كه در نهایت منتج به قرارداد شد.
كارهای آقاخانی را دنبال كرده بودید؟
بله و بیش از كارهایش به طور كلی با طرز نگاه سعید آشنا بودم. چیزی كه برای پذیرفتن این كار راسخم كرد بكر بودن قصه بود. این مجموعه با نگاهی متفاوت به قومیتها و بهویژه قوم نازنین كرد میپرداخت و داستان هم شیرین و فارغ از به هر بهایی خنداندن بود.
اشاره كردید كه نقش سریال شاهگوش به لحاظ گویش با این نقش شباهت داشت. از تكرار چنین نقشهایی نترسیدید؟
نترسیدم، اما میپذیرم كه در هر صورت وقتی شما دو شخصیت را با یك گویش اجرا میكنید، مشابهتسازیهایی در ذهن مخاطب شكل میگیرد و این لاجرم است؛ اینكه من در تعریف شخصیت چقدر توانستهام تفاوت ایجاد كنم، برمیگردد به نظر مخاطب، منتقدان و... . به هر حال سعی كردم كارم را به درستی انجام دهم.
این شباهت شاید آنجا بیشتر نمود پیدا كند كه این نقشها در هر دو سریال، فضای كمدی داشتند.
دقیقا. البته ابایی نداشتم اگر این اتفاق بیفتد و این دو نقش تا حدودی مشابه شود؛ چون شاهگوش جزو نخستین سریالهای شبكه نمایش خانگی بود و به نظرم تعداد مخاطبان آن با اندازه مخاطبان وسیع رسانهای در ابعاد رسانه ملی و آن هم شبكه یك قابل مقایسه نیست. به این جهت هیچ اشكالی ندیدم اگر حتی آن نقش با همان رنگ و لعاب برای مخاطب مرور شود، ضمن آنكه متوجه اقبال مخاطبان نسبت به نقشم در شاهگوش بودم.
در این مجموعه بهخوبی فارسی را با لهجه كردی صحبت میكردید و اگر كسی نداند فكر میكند واقعا كردزبان هستید.
پیشتر و همچنین بعد از پخش نون خ كامنتها و پیغامهای متعدد از شهرهای مختلف دریافت كردم كه به من محبت داشتند و غالبا میپرسیدند شما كرد هستید؟ ادای صحیح لهجه و گویش هم بخشی از وظیفه ما در بازیگری است. من قبل از شاهگوش هیچ آشنایی با این گویش نداشتم و بعد از آن كار برایم راحتتر شد. البته در تئاتر با لهجه و گویشهای مختلف ایرانی و حتی افغانستانی صحبت كرده بودم. این اتفاق را دوست دارم و مایلم زبان و گویشهای مختلف را به سرعت یاد بگیرم.
نمره قبولی آنجاست كه كردزبانان یا به طور كلی كسانی كه شما با لهجه آنان بازی میكنید، كار شما را تایید كنند.
دقیقا. روبهروی ما یكسری بازیگر كرد قرار داشتند كه اگر كوچكترین اشتباهی در بیانمان رخ میداد، بیشتر به چشم میآمد. اگر در یك سریال كه همه فارسی حرف میزنند یك نفر لهجه داشته باشد اشتباهاتش به اندازه زمانی كه در میان بازیگران بومی ایفای نقش میكند به چشم نمیآید.
واكنشها چگونه بود؟
بسیار خوب.
چون گاهی سریالهایی كه در آن یك قوم و شهر به نمایش درمیآید با واكنش منفی و نارضایتی آنان مواجه میشود.
وقتی زندگیای روایت شود اگر وجه فكاهی و كمیك قصهای كه در بستر آن قوم تعریف میشود تنها برای خنداندن نباشد هیچ قومی با آن برخورد نمیكند. جایی محل برخورد است كه یك نگاه فكاهی و فراتر از كمدی به آن قوم وجود داشته باشد و به لودگی پهلو بزند.
احتمالا فصل دوم قصه ساخته میشود. شما هم حضور خواهید داشت؟
شنیدم كه احتمال ساخت فصل ۲ وجود دارد، اما هنوز صحبتی نشده و اصلا نمیدانم برای بازی در آن زنده خواهم بود یا نه.
گفتوگو با صبا ایزدپناه، بازیگر كژال: سعی كردم كژال باورپذیر باشد
خانم ایزدپناه شما در سریال نونخ ایفاگر نقش كژال بودید كه در راستای حمایت از خانواده رفتارهای مردانه داشت، حتی لحن صدایش هم خیلی بم بود. آیا این موارد از ابتدا در فیلمنامه بود یا بعد از صحبت با آقای آقاخانی به این نتیجه رسیدید؟
در فیلمنامه شخصیت كژال به عنوان یك دختر قوی كه به همه اهدافش میرسد و از خانوادهاش حمایت میكند، شخصیتپردازی شده بود، اما بعد از اینكه قرار شد نقش را بازی كنم این طور اتود زدم كه نقش كژال را در این سریال دیدید. آقای آقاخانی هم پذیرفتند من این شخصیت را به این شكل بازی كنم. مسلما هربازیگری نقش را مال خودش میكند و شیوه خودش را برای بازی دارد و من هم بعد از صحبت با كارگردان این شیوه را انتخاب كردم.
به هر حال خارج شدن از ظرافتهای زنانه و به تصویر كشیدن رفتار مردانه یا لحن صدای بم، فكر میكنم كار سختی بود؟
بله، سختیهای خودش را داشت، به هر حال وقتی شما واكنشهای پرخاشگرانه داشته باشید یا لحن صدایتان را بم كنید، راحت نیست، اما تلاشم را كردم و دلم میخواست كه نقش كژال هم رنگ و لعاب خاص خودش را در قصه داشته باشد و هم اینكه برای مخاطب باورپذیر باشد.
با توجه به اینكه باید در این سریال با گویش كردی هم صحبت میكردید، آیا در این زمینه اشراف داشتید یا نه؟
من متولد تهرانم، اما اصالتا كردزبان هستم. قبل و هنگام بازی تمركزم را میگذاشتم تا صدایم رنگ و لعاب كردی داشته باشد. یعنی مرتب موسیقی كردی گوش میدادم تا صدایم با آوای كردی باشد و برای مخاطب دلنشین. به همین دلیل مرتب بهدنبال ضربالمثلها و تكیهكلامهای كردزبانان بودم. تمریناتم قبل از بازی شروع شد و تا آخرین روز ضبط ادامه داشت. علاوه بر آن با مادربزرگم صحبت میكردم، چون دلم میخواست لحن و آوای صدایم با كمترین ایراد باشد.
آیا برای رسیدن به گویش با محلیهای كردزبان هم حرف میزدید؟
بله، از هر فردی كه میشد كمك میگرفتم. ضمن اینكه دوستانی هم سر صحنه بودند كه كمك میكردند و شخص آقای آقاخانی هم تاثیرگذار بود. البته بازیگرانی كه نقش خواهرهایم را بازی میكردند، چون كردزبان بودند خیلی در طول كار به من كمك كردند.
بازتاب سریال را در میان مردم چطور دیدید؟
اطرافیان و خانوادهام سریال را دوست داشتند، چون به فرهنگ كردستان میپرداخت و از آنجا که تا به حال سریالی به این صورت نداشتیم، تماشای آن برایشان جالب بود.
ساخت چنین آثاری منجر به رونق گردشگری هم میشود و مردم علاقهمند میشوند به آن منطقه سفر داشته باشند.
سعید آقاخانی، دستتان را برای خلق نقش باز میگذاشت؟
خیلی تعامل زیادی با بازیگران داشت و كلیت را به بازیگران میگفت و بعد آنها را برای رسیدن به نقش آزاد میگذاشت كه نظرات شان را بگویند و اتود برای نقش بزنند.
امیدوارم توانسته باشیم در این شرایط كه آسیبهای اجتماعی در كشور به وجود آمد، كاری انجام داده باشیم
گفتوگو با نعیمه نظامدوست، بازیگر بهنوش: بعد از كردستان، نوبت سیستان است
خانم نظامدوست شما در سریال «نون خ» ایفاگر نقش بهنوش بودید كه طنازیهای خاص خودش را داشت و نسبت به دیگر كاراكترهای زن قصه، این تفاوت احساس میشد. آیا همین چالش شما را برای پذیرش نقش قلقلك داد؟
بله، بهنوش تنها كاراكتر زن قصه بود كه نسبت به دیگر خانمهای داستان رفتارهایش متفاوت بود و همین ویژگی برایم خیلی جالب و جذاب بود و با علاقه نقش بهنوش را پذیرفتم و بازی كردم. او نماینده بانوان مستقل بود كه بعد از جدایی از همسرش به هیچ وجه از پا نیفتاده و در مسیر درست قدم برداشته بود. همین موارد این شخصیت را قابل احترام میكرد، چون نماینده خانمهای زحمتكش بود. در كنارش هم طنازیها و شیرینیهایی داشت كه ارتباطی به شغل آرایشگریاش نداشت و تیپ شخصیتیاش اینطور بود.
طنازیها از ابتدا در قصه بود یا بعد در طول كار در آمد؟
بعد از صحبت با آقای آقاخانی درباره شخصیت بهنوش به این نتیجه رسیدیم كه بهتر است طنازی این كاراكتر پررنگ شود. ضمن اینكه وقتی بازیگر نقشی را بازی میكند، آوردههایش را به كار میگيرد و نقش را به قول معروف مال خودش میكند. این اتفاق هم برای كاراكتر بهنوش پیش آمد و من سعی كردم به گونهای آن را بازی كنم كه كارگردان از من میخواهد. به هر حال سكاندار میدان آقای آقاخانی بود و او سعی میكرد لحن و ریتم كار درست در بیاید. در مجموع خوشحالم كه در این سریال بازی داشتم.
چرا بهنوش تا این میزان مرد گریز بود و مرتب با سیروس (علی صادقی) كل كل میكرد؟
بهنوش بههیچوجه مرد گریز نبود او فقط دلش میخواست حامی زنی باشد كه همسرش بلاهای مختلف سر او آورده بود. به همین دلیل پناه مرجان بود و با سیروس كلكل میكرد كه چرا این رفتارها را با همسرش دارد و گرنه مردگریز نبود. او شرایط سخت زندگی مرجان را درك میكرد و میخواست به او كمك كند. از سوی دیگر هم سیروس هم كارهایی میكرد كه لج بهنوش را در میآورد. به نظرم خیلی جا داشت كه شخصیت بهنوش و سیروس در قصه پرداخت بیشتری شود، اما متاسفانه نبود زمان این فرصت را از ما گرفت.
پیشنهاد دادید كه این اتفاق بیفتد؟
بله، پیشنهاد دادم، اما مسائل دیگری در قصه پررنگ بود كه باعث شد شخصیت بهنوش كمی رها شود. در حالی كه روابط بهنوش و اختلافاتش با سیروس و روابط بهنوش و خلیل نیاز به پرداخت بیشتری داشت. علاوه بر آن آقای آذرنگ پارتنر بسیار خوبی هم بود. احساس من این است مجموعه نون خ كمی مردمحور بود و باید فضای زنانه قصه تا حدودی پررنگتر میشد.
بازتاب مردمی را چطور دیدید؟
مردم خیلی سریال را دوست داشتند. چون هم با منطقه كردستان آشنا میشدند و هم شاهد یك قصه شیرین بودند. من عاشق كردستان هستم، عاشق لباس، زبان، فرهنگ و... به نظرم جا دارد تلویزیون سریالهای متعددی درباره قومیتها بسازد. با توجه به اینكه آقای آقاخانی خودش هم كرد بود خیلی خوب توانست این سریال را جمع كند و مردم هم دوست داشتند. در قالب این مصاحبه از همه عوامل صحنه و پشت صحنه تشكر میكنم، چون در شرایط سخت همه سعی كردند بهترین كار را انجام بدهند.
در مجموع همه جای ایران مملو از آداب و رسوم و فرهنگ متفاوت مردم است و باید كارهای مختلفی ساخته شود. خیلی دوست دارم درباره سیستان و بلوچستان هم سریالی ساخته شود. البته همه جای ایران خوب است و علاقهمندم كارهایی درباره اقوام مختلف ساخته شود.
- 12
- 2