نقاشی اکشن
نقاشی اکشن با نام های دیگری نظیر نقاشی اشاره ای، نقاشی کنشی، نقاشی اطواری شناخته میشود. هنرمند در این سبک از نقاشی انتزاعی از طریق پاشیدن رنگها احساساتش را بطور مستقیم، تخیل می کند و اثری را خلق میکند. از تکنیک های این سبک می توان به ضربه با قلم، پاشیدن رنگ، چکه کردن و پرتاب لکه اشاره کرد. این تکنیک های پر انرژی به فضایی بستگی دارد که نقاش برای طرحش مجسم میکند. نقاش در تلاش است تا طرح های اتفاقی زیبایی را با کنترل نسبی رنگ، خلق کند.
به سبک نقاشی اکشن در فرانسه، تاشیسم می گویند. تاشیسم شامل بخشی از یک جنبش هنری بزرگ میباشد که “هنر غیر رسمی” نام دارد و شباهت زیادی به این نقاشی کنشی دارد. این سبک، پیرو یک الگوی ثابت نیست. درواقع در این سبک برخلاف سایر سبک ها که نقاش، رنگ را به دقت بر روی بوم قرار میدهد؛ به رنگها اجازه میدهد تا خودشان طرحی را بسازند.
تماشاگر در نقاشی کنشی، قادر به درک معنای دقیق و جزئی اثر نیست بلکه صرفا میفهمد که کل اثر در مورد چیست. استفاده از ضربات ارام و با دقت قلم در این سبک، کاربرد ندارد. نقاش با ریختن حجم زیادی از رنگ بر روی بوم و با فشارهای قلم، از آن طرح میسازد. بعضی از نقاشی های کنشی، پیرو خطوط مستقیم و غیر موازی هستند که این نقاشی ها نظیر طرح های دایره ای، طرح های فلبداهه و نامعلوم می باشند.
تاریخچه نقاشی کنشی
هارولد روزنبرگ که در استودیوهای هنرمندان با ایده های نقاشی آشنایی پیدا کرده بود؛ بعنوان عملی به تشریح آن ها پرداخت و اقدام به ترکیب آنها با نظریه مارکسیستی، فلسفه اگزیستانسیال و افکار خود در زمینه نمایش نمود تا از نقاشی آمریکایی، توصیف جدیدی را ارائه دهد که نتیجه اش یک رویداد بر روی بوم نقاشی بود. نقاشان کنشی دوست نداشتند که صحنه های توهمی را نقاشی کنند بلکه علاقه ی آنها به تصویر کشیدن انرژی و حرکت زندگی بر روی بوم بود.
قرار نبود که اقدامات شخصی نقاشان کنشی به جرقه ای برای تغییرات انقلابی تبدیل شود. با این حال هنرمندان در این اقدامات برای تلفیق خلاقیت با مواد و ابزار مورد استفاده شان، فضایی را با سرکشی در فرهنگ مطابقت طلبانه جنگ سرد بطور هم زمان ایجاد کردند. سپس سبک نقاشی کنشی را به جای اکسپرسیونیسم انتزاعی ابداع کردند و تأکید آن ها برای نقاشی خود، بر ماهیت انقلابی تصمیم شخص هنرمند بود.
سوررئالیست ها در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ باعث توسعه ی نقاشی کنشی در اروپا شدند و آثار نقاشان کنشی، تأثیر تکنیک های« غیرارادی یا اتوماتیک» را انعکاس می دهد که از این هنرمندان می توان به« جکسون پولاک»،« ویلم دکونینگ»،« فرانز کلاین»،« بردلی واکر تاملین»،« کارل اپل» و« جک ترکوف» اشاره کرد.
ویژگی های نقاشی اکشن
نقاشی اکشن که تولید کننده ی آثار انتزاعی است؛ یک تکنیک بسیار تکانشی، خودجوش و شهودی به شمار میرود که با استفاده از قلم موهای قوی و گسترده، قطره قطره یا ریختن مستقیم رنگ بر روی بوم، اغلب بر روی زمین قرار می گیرد.
برخی از نقاشان اکشن برای رنگ کردن از چوب و سرنگ استفاده می کردند که یکی از آن ها جکسون پولک می باشد.
یک منتقد هنر آمریکایی به نام هارولد روزنبرگ از این اصطلاح در مقاله “نقاشان اکشن آمریکایی” برای نخستین بار در نسخه دسامبر Art News( منتشر شده ی سال ۱۹۵۲)، به منظور توصیف کار گروهی از اکسپرسیونیست های انتزاعی استفاده کننده از این تکنیک، استفاده کرد. درواقع فرآیند خلاقیت از نظر نقاشان اکشن، مهم تر از نتیجه نهایی آن فرایند بود.
ارتباط اکشن پینتیگ با نقاشی اکسپرسیونیسم
سبک نقاشی اکشن با نقاشی اکسپرسیونیسم، رابطه ای دارد؛ به این صورت که این سبک نقاشی باعث میشود که سبک اکپرسیونیسم، آپدیت شود بدین دلیل که هیجانات درونی نقاش را می توان در هر دو سبک بر روی بوم تماشا کرد. نقاشان اکشن پینتینگ در بسیاری از مواقع، پارچه بومی را پهن میکردند و قلمو هایی که به رنگ خالص و بدون ترکیب آغشته شده بود را بر روی پارچه بوم استفاده می کردند و نقاشی های خود را با حرکاتی شبیه به رقص به صورت تصادفی خلق می کردند. در این مرحله بوم را پس از آماده کردن چهار چوب در داخل چهارچوب قرار می دادند.
گردآوری: بخش هنر و سینما سرپوش
- 9
- 6