سازهای هر کشوری، قصه گوی نوای مردماش است. آن ها یک نوع برایند هنرمندانه از فرهنگ، رسم و آیین اند که نوازنده آن را به صدایی شنیدنی تبدیل می کند. در چند روز گذشته شنیدیم که مدیر کل ثبت آثار میراث معنوی کشور از امیدواری اش برای ثبت جهانی ساز «بربط» گفته بود. این در حالی است که کشور ما خاستگاه سازهای بسیاری است که می توان با ثبت آن در فهرست میراث جهانی، از مرگ تدریجی یا تصاحبشان توسط کشورهای دیگر پیشگیری کرد.
به طور کلی ثبت ملی یک اثر بین شش تا ٩ ماه طول میکشد و ثبت جهانی آن بعد از تشکیل پرونده، حدود دو سال زمان میبرد چون یونسکو هر دو سال یکبار، پروندههای پیشنهادی را میپذیرد و بررسی میکند. ساز ها قصه گوی نوای مردم اند. مطلب پیش روی تان فهرستی از سازها و وضعیت شان است که می تواند به ثبت برسد و جهانی شود.
کمانچه
اولین بار از کمانچه در کتاب «موسیقی الکبیر» نوشته ابونصر فارابی در سده چهارم هجری یاد شده است. این ساز در دوران صفویه و قاجاریه بسیار مورد توجه بود و تصویر آن در دست نوازنده ای در دیوار نگاره بزم کاخ چهلستون اصفهان هم به چشم می خورد. روح ا... خالقی آهنگ ساز سرود«ای ایران»، در کتاب«سرگذشت موسیقی» درباره سرنوشت پر فراز و نشیب این ساز می گوید:«کمانچه بعد از دوره مظفرالدین شاه و وارد شدن ویولن به ایران به آرشه که یک کلمه فرانسوی است، تغییر نام داد. کمانچه کش ها یک سیم را به تقلید از ویولن به کمانچه اضافه کردند و معلم ویولن شدند. کمانچه تا مدت ها مغلوب ویولن بود تا این که علی اصغر بهاری در دهه۳۰تصمیم گرفت به تیمار کمانچه سنتی بپردازد. او بعد از تشکیل کلاس آموزش کمانچه برای ویولنیست های ماهر، کمانچه را جان دوباره بخشید و شاگردان بسیاری را مسحور کمانچه نوازی کرد».
وضعیت
شش سال پیش، کشور آذربایجان روش های نوازندگی و اجرای «تار» را به نام خودش در فهرست میراث ناملموس یونسکو ثبت کرد و مدعی شد این ثبت به معنای ثبت خودکار «کمانچه»، «دف» و «تار» در این فهرست است. آبان ماه سال گذشته اما خبرهای خوبی درباره کمانچه شنیدیم. کمیته بین الدول میراث ناملموس یونسکو به ثبت «کمانچه» رأی مثبت داد و «هنر ساختن و نواختن کمانچه» به صورت مشترک با آذربایجان بررسی و ثبت شد.
تار
بنابر روایتی تار از زمان فارابی (حدود ۳۳۹- ۲۶۰ هجری) وجود داشته و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و دیگران به سمت کمال پیش رفتهاست. بر این اساس، نمونه سلف تار مربوط به عهد صفوی است که در تصویر مربوط به نقاشیهای کاخ هشت بهشت اصفهان مشاهده میشود. دو تصویر که یکی در سال ۱۷۷۵ میلادی و دیگری در سال ۱۷۹۰ میلادی در شیراز از تار نقاشی شدهاست، نشان میدهد نواختن این ساز در دوره زندیه در شیراز متداول و مرسوم بودهاست. با این حال ساز تار با شمایل و مشخصات کنونی، از زمان قاجار دیده شدهاست. روحا... خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی میگوید: تار به همراه نام سازهای دیگر، در شعر فرخی سیستانی شاعر ایرانی (۴۲۹– ۳۷۰) ذکر شده:«هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ / هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار».
وضعیت
شش سال پیش کشور آذربایجان، «روش های نوازندگی و اجرای ساز تار» را به نام خودش در فهرست میراث ناملموس یونسکو ثبت کرد. آذربایجانی ها چند سال پیش تصویر تار را به اسکناس های خود هم اضافه کردند. این در حالی است که هنگام ثبت ردیف موسیقی دستگاهی ایران در سال ۲۰۰۹ در یونسکو عنوان شد که مجموع ردیفهای موسیقی با سازهایی چون تار، کمانچه، نی و سنتور اجرا میشود بنابراین همان زمان این ساز در پرونده مربوط به ردیف، به نام ایران ثبت شد.
نی
نی، یکی از کهن ترین سازهای بادی است. ابیاتِ در آمیخته با نی بسیار است مانند« بشنو از نی چون حکایت می کند» یا « همچو نی دمساز و مشتاقی که دید» و در کاخ چهلستون اصفهان نیز تصویر نواختن نی در دیوار نگاره ها دیده می شود. در تاریخ آمده است که نایب اسدا... اصفهانی فرزند حسین خان، نوازنده معروف نی در دوره قاجار، وقتی به همراه ناصر الدین شاه به کاخ ملکه انگلیس می رود آن چنان زیبا نی می نوازد که ملکه وقت انگلیس بی اختیار و مسحور نوای نی، گردنبندش را به گردن نایب می اندازد و می گوید:« باید اعتراف کرد این مرد ایرانی با چوبی خشک که بیش از چند سوراخ در آن دیده نمیشود چنان غوغایی به پا کرد که تمامی سازهای پیشرفته امروزی را منهدم ساخت».
وضعیت
در آخرین نشست شورای ثبت ملی آثار تاریخی کشور در اسفندماه ۱۳۹۶، پرونده مهارت «نی هفت بند و شیوه نینوازی اصفهان» مطرح شد و به تصویب رسید. نی متداول در ترکیه ۹ بند دارد و ثبت نی هفت بند و شیوه نینوازی اصفهان در فهرست میراث ناملموس ملی، میتواند مقدمهای برای ثبت آن در فهرست میراث جهانی یونسکو به نام ایران باشد.
بربط
بربط که بربت هم نوشته می شود، بم ترین ساز زهی- زخمه ای ایرانی است. خوارزمی در مفاتیح العلوم با الهام از کاسه این ساز، آن را بربت به معنای سینه مرغابی خوانده است. این ساز بعد از حمله اعراب به ایران وارد کشورهای عربی شد و آن ها به این ساز «عود» به معنای پوشیده شده از چوب می گویند که فارسی شده واژه رود( نام دیگر بربت در فارسی) است. گفته شده کمال الدین زریاب، عود عربی را که کاسه ای بزرگ تر از بربت دارد، به اسپانیا می برد و از آمیختن این ساز با تار و تحول آن گیتار ساخته می شود. حافظ، مولانا، خیام و فردوسی از بربت یا رود در اشعار خود گفته اندبه طور مثال فردوسی سروده است:« بزرگان به شادی بیاراستند/ می و رود و رامشگران خواستند». این ساز در دوره ای مهجورماند و بعد از تشکیل هنرستان عالی موسیقی، استادان سه تار نواز ایرانی آن را احیا کردند.
وضعیت
کشورهای لبنان، سوریه، عراق و همچنین ترکیه که سابقه مصادره مفاخر ایرانی زیادی را هم در کارنامه خود دارند، مدعی اصالت این ساز به نام کشور خودشان هستند. چند روز پیش، فرهاد نظری، مدیر کل ثبت آثار، حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی کشور گفت: در تلاشیم بربط هم به ثبت جهانی یونسکو برسد.
سنتور
دهخدا در فرهنگ لغت خود، سنتور را این طور تعریف کرده است:« از سازهای ایرانی به شکل ذوزنقه که دارای سیمهای بسیاری است و با دو زخمه چوبی نواخته میشود». کهن ترین نشانه از سنتور به یک سنگ تراشی به جا مانده از دوران آشوریان و بابلیان برمی گردد. علی بن حسین مسعودی در کتاب« مروج الذهب»، هنگام شرح اوضاع موسیقی در دوران ساسانی نام این ساز را آورده است و همچنین ابونصر فارابی و ابن سینا نام سنتور را در تالیفات و کتاب های خود آورده اند. نقاشی زنی در حال نواختن سنتورنیزدر کاخ هشت بهشت اصفهان از دوران صفوی به جامانده است. منوچهری شاعر قرن پنجم هجری این ساز را این طور توصیف می کند:« فاخته نای زن و بط شده تنبور زنا/ کبک ناقوس زن و شارک سنتورزن است».
وضعیت
داریوش پیرنیاکان، سرپرست تیم تهیه کننده و تدوین پرونده ثبت کمانچه در فهرست میراث ناملموس یونسکو که در حال جمع آوری پرونده بربط نیز هست، به اعتماد آنلاین گفت :« به این دلیل ساز عود را انتخاب کردیم که بتوانیم با کشورهای دیگر شریک شویم. سازهای مختص ایران را گذاشتیم تا آخر ثبت کنیم. قرار است بعد از عود، سنتور را ثبت کنیم». جالب این که چین هم مدعی ثبت سنتور در فهرست جهانی یونسکو است.
تنبور
تنبور یکی از سازهای باستانی و عرفانی ایران زمین است و آنگونه که از شواهد تاریخی و یافته های باستان شناسی بر می آید، این ساز قدمتی ۶۰۰۰ ساله دارد ومهم ترین سند تاریخی در اثبات ادعای مذکور، مجسمه ای است که هنگام حفاری در حوالی مقبره حضرت دانیال نبی ، واقع در شوش، به دست آمده است. این تصویر دو مرد نوازنده را نشان میدهد که در دست یکی از آن ها تنبور است. برای تنبور ۷۲ مقام برشمرده اند که علیاکبر مرادی، نوازنده برجسته تنبور به گردآوری و انتشار آن پرداخته است.
وضعیت
شیوه ساخت ساز تنبور کرمانشاهان، در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده اما هنوز ثبت جهانی نشده است. تنبور از جمله سازهای زهی است که در غرب تهران بهویژه کرمانشاه و کردستان نواخته میشود. کسانی چون سیدخلیل عالی نژاد، کیخسرو پورناظری و علی اکبر مرادی، این ساز مقامی را به یک ساز سنتی تبدیل کرده و در فراگیرشدن و معرفی آن به علاقهمندان در سراسر ایران نقش داشتهاند.
دف
دف، ساز شادی ایرانی هاست. کیهان پهلوان پژوهشگر موسیقی در کتاب« دف و دایره در جهان ایرانی » می گوید: «دف» واژهای عربی و فارسی آن «دپ» است. عربها چون حرف «پ» نداشتند به آن دف گفتند. اساساً ساز دف با نامهای مختلفی در ایران و دیگر کشورهای آسیای غربی وجود دارد و ساخت آن ها تفاوت چندانی با هم ندارد و فقط در اندازه و نوع پوست و چوب و برخی از نامهای آن، ممکن است متفاوت باشد. مثلا در خراسان، کرمان، اصفهان و کاشان به آن دَپ میگویند یا در جمهوریهای ترکمنستان، آذربایجان و ارمنستان به آن دپ گفته میشود. ضمن آن که اسم قابل استفاده در مناطق مختلف ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و ترکیه «دایره» است. برخی کشورهای عربی به آن «دفیف»هم میگویند.
وضعیت
شهریور سال گذشته، از لوح ثبت ملی ساختن و نواختن دف در کردستان رونمایی شد. این در حالی است که چند روز پیش، بیژن کامکار نوازنده و آهنگ ساز و دبیر افتخاری جشنواره بین المللی دف در کردستان گفت: دف پس از سال ها بست نشینی دوباره به روزهای اوج خود برگشته است و به نظر من فاصله بسیاری تا جهانی شدن ندارد.
- 12
- 7
علی رضا
۱۳۹۹/۸/۳۰ - ۲۳:۲۲
Permalink