به گزارش بانی فیلم، ناگفته نماند مروری بر احکام جدید انتظامی حکایت از آن دارد و یا دست کم این شائبه را ایجاد می کند که او در مصلحت اندیشی محافظه کارانه ای مصمم است مدت مانده از عمر ریاست خود را در کنار همراهی چند مدیر حرفشنو و بیحاشیه به آرامی و بدون دغدغه سپری کند و شاید در صورت بروز مشکلات احتمالی، بتواند با قدرت دست به تغییر در چینش فعلی بزند.
چه دو فرد یاد شده و چه محمد حمیدی مقدم که با وجود عدم سابقه خاص مدیریتی در این سطح به عنوان مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی حکم گرفته و یا مهران عباسی انارکی که قائم مقامی نمایشگاه مطبوعات و نیز مشاورت معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره حضور انتظامی را در کارنامه دارد به عنوان مدیرعامل موزه سینما، احکام صادره نشان از یک گروه یکدست و به اصطلاح خودی دارد.
بماند اینکه باید دید طباطبایینژاد به عنوان مدیرعامل سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در مسئولیت قبلی خود چه کارآمدی و راندمانی داشته که اکنون در سِمت مهمتری به کار گماشته شده است. پیشتر شنیده میشد با پایان مأموریت طباطبایینژاد در سازمان سینمایی که از ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ با حکم حجت الله ایوبی، رئیس وقت سازمان سینمایی مدیرعامل سابق مرکز گسترش شد، او دوباره به سازمان صدا و سیما بازگردد.
منتقدان، طباطبایینژاد را به دور شدن از اهداف مرکز گسترش در کشف استعدادها و علاقه خاص او به اختصاص بودجههای میلیاردی به فیلمسازان شناخته شده برای ساخت آنچه «پروژههای فاخر» نامیده میشوند، متهم میکنند.
پیش از این و در گزارشی که روابط عمومی سازمان سینمایی در خرداد سال گذشته برای بانی فیلم نیز ارسال کرد، مواردی چون «اجازه ندادن ساخت مستند درباره مفاخر ادبیات و هنر ایران، اولویت قرار گرفتن موضوعات خنثی و بیخطر، مشکلات معیشتی، اختصاص بودجه به آثاری که در شورای تولید تصویب نشده یا از مراکز دیگری سرمایه تامین کردهاند» به عنوان بخشی از انتقادات مستندسازان از مرکز گسترش مطرح شده بود.
ضمن اینکه «کمتوجهی به مستندهای کوتاه، صرف مبالغ قابل توجه از بودجه سالانه برای برگزاری جشنواره سینما حقیقت و مشارکت در برپایی فستیوالهای دیگر به جای حمایت از تولید، بروکراسی ناکارآمد حاکم بر مرکز برای تصویب طرح ها و رویه غیر اصولی شورای تولید» نیز از دیگر مسائل مورد انتقاد مستندسازان نسبت به عملکرد طباطبایینژاد در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بوده که هرگز پاسخ روشنی به آنها داده نشد.
البته انتظامی دیروز با توصیفی که از طباطبایینژاد داشت، نشان داد برای انتقادها «تره» چندانی هم «خُرد» نمیکند! انتظامی دیروز یکشنبه ۱۶ تیر ماه در مراسم تکریم و معارفه مدیران جدید سازمان سینمایی گفته:«سید مهدی طباطبایینژاد که تحولات گسترده ای در حوزه مستند ایجاد کرد و در نشستهای مختلفی که با صنوف ذیربط داشتم از آنها قدردانی نسبت به ایشان شنیدم که نشاندهنده این است که مدیر می تواند سیاست عمومی دولت را که گاهی میتواند در حد سخنرانی محدود بماند را محقق کند.
یعنی ارتباط با صنوف، عقب نشینی به نفع صنوف و اینکه تنها در جایگاه سیاستگذارانه قرار بگیریم که حتی در چنین مواقعی هم باید با مشارکت فعالان صنفی باشد. ایشان مدیر متعصبی است که جدای از سینمای مستند، سینمای انیمیشن و تجربی را هم به خوبی دنبال کرده. خوشبختانه همکاران خوبی در موزه سینما، مرکز گسترش و اداره نظارت هستند که کمک می کنند».
حال باید دید طباطبایی نژاد در موقعیت جدید چطور میخواهد پاسخگوی مطالبات سینماگران باشد که اصولاً صدایشان در رسانهها بیش از مستندسازان شنیده میشود و بازتاب دارد.
ابراهیم داروغهزاده اما که حالا صرفاً همان حکم سابق دبیری جشنواره ملی فیلم فجر را برای سومین سال متوالی در دست دارد، در ماههای اخیر با مشکلات متعدد و بعضاً عجیبی در حوزه خود مواجه بود. از مهمترین این مسائل، ورود پولهای مشکوک، مورد عجیب و بی سابقه تخلفات متعدد فیلم «رحمان ۱۴۰۰»، نابسامانی در تولیدات شبکه ویدئویی و نیز افزایش اعتراضات به رشد روزافزون شوخیهای جنسی در فیلمها و فزاینده شدن ساخت کمدیهای مبتذل و بیمحتوا بود.
از سویی داروغهزاده به دلیل موقعیت تازهای که از ۲۳ خرداد ۹۶ با حکم محمدمهدی حیدریان، رییس وقت سازمان سینمایی در آن جای گرفت تا جایگزین حبیب ایلبیگی شود، با تغییر رفتار مداراگونه قبلی خود و ورود به عرصه جرح و بحث با رسانهها و سینماگران و تنشهای لفظی و حتی گاهی انتشار توئیتهای تند، گرفتار آسیب شد. همچنین او ترجیح داد حامیان و دوستان قبلی خود را فراموش کند تا در نتیجه حمایت آنان نیز قطع شود. رفتارهایی که موجب شد زمام امور به مرور از دست او خارج شود و در نتیجه برخی اقدامات سازندهاش از جمله کمک به رفع توقیف چند فیلم در محاق نیز کمرنگ به نظر برسد.
داروغه زاده همچنین در طول دوره خود نتوانست سد مناسبی در مقابل ورود پولهای آلوده و جریان مشکوک پولشویی ایجاد کند و در مواردی حتی بستری فراهم کرد تا برخی از سرمایهداران، ناگهان با تکیه بر نفوذ و ثروتشان و نه تخصص و صلاحیت، صاحب کارت تهیهکنندگی شوند!
رئیس پیشین پخش شبکه چهار سیما، مدیر اسبق گروه اجتماعی شبکه اول سیما، مدیر عامل اسبق مؤسسه رسانههای تصویری، مدیرعامل اسبق مؤسسه تصویر شهر، دبیر اسبق چهارمین جشنواره فیلم شهر و قائممقام اسبق دبیر سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در رأس معاونت نظارت و ارزشیابی، روزهای پرتنشی را سپری کرد که مدیریت آنها در عهده تجربه، توان، اقتدار و حتی نفوذ او نبود!
داروغهزاده امسال برگزاری فستیوال فجر ملی را پیش رو دارد که اگر در برگزاری آن تعلل و قصوری به خرج دهد، شاید باید با حوزه سینما وداع کند!
- 13
- 4