یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۳
۲۲:۱۰ - ۱۸ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۴۲۸۵
فستیوال ها و جشنواره های هنری

بررسی شانس حضور سینمای ایران در اسکار ۲۰۱۸

فرهادی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره
در سال های گذشته همیشه گزینه هایی برای معرفی به اسکار وجود داشتند که یک تیم برای تشخیص اینکه چه فیلمی شایستگی شرکت در این رویداد جهانی را دارد، تصمیم گیری می کردند.

به گزارش بانی فیلم،سال گذشته فیلم هایی مانند «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، «دختر» سیدرضا میرکریمی، «فروشنده» به کارگردانی اصغر فرهادی، «لانتوری» به کارگردانی رضا درمیشیان، «ناهید» به کارگردانی آیدا پناهنده، «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» به کارگردانی وحید جلیلوند و «اژدها وارد می شود» به کارگردانی مانی حقیقی جزو گزینه هایی بودند که برای اسکار معرفی شدند و از میان آن ها فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی انتخاب شد.

 

این انتخاب درست و بجا بر اساس موفقیت های جهانی و چهره شناخته شده فرهادی باعث شد که فروشنده در آکادمی اسکار به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان بدرخشد. اما امسال به نظر می رسد دست سینمای ایران برای شرکت در اسکار خالی است. بر اساس قواعد آکادمی اسکار فقط فیلم‌هایی می‌توانند به عنوان نماینده کشورها برای رشته بهترین فیلم خارجی معرفی شوند که حداقل دو هفته در سینماهای آن کشور به نمایش درآیند و مشکل این است که از مهرماه سال گذشته تا به حال فیلم شاخصی نداشتیم که در عرصه بین المللی توانسته باشد به موفقیتی برسد. از بین فیلم ‌هایی که منتقدان و داوران جشنواره‌های مختلف داخلی به آن توجه نشان دادند، «ماجرای نیمروز» و «رگ خواب» در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به ترتیب ۴ و ۳ سیمرغ بلورین دریافت کردند و در یازدهمین جشن انجمن منتقدان هم در مرکز توجه بودند. وجه مشترک دیگر این دو فیلم آن است که حضور بین‌المللی نداشته‌اند. فیلم دیگری که شانس راهیابی به عنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار را دارد، «بدون تاریخ، بدون امضا» وحید جلیلوند است.

 

هر چند مهمترین مشکل فیلم مذکور این است که هنوز به مرحله اکران نرسیده. البته این فیلم اخیرا در جشنواره فیلم ونیز شرکت کرده که بازی نوید محمدزاده مورد توجه منتقدان بوده است. همچنین فیلم «زیرسقف دودی» پوران درخشنده می تواند یکی از گزینه ها باشد اما بیشترین اتفاق نظر برای دو فیلم «رگ خواب» و «ماجرای نیمروز» است که به دلیل بازی لیلا حاتمی به عنوان بازیگر شناخته شده جهانی شانس «رگ خواب» می تواند بیشتر باشد. البته تمام این اسامی در حد حدس و گمان است و انتخاب نهایی مانند سال گذشته بر عهده تیمی است که فیلم اصلی را برای اسکار انتخاب می کنند. به هر حال به نظر می رسد دست سینمای ایران مانند سال گذشته برای شرکت در اسکار پر نیست. همین مسأله موضوع پرسش ما از کارشناسان و فیلمسازان بود. سوال ما در این خصوص بود که چه فیلمی شانس بیشتری برای شرکت در اسکار دارد و چرا در این سال ها اصغر فرهادی توانسته بیشتر از دیگر فیلمسازان به موفقیت برسد. ادامه این مباحث را در این گزارش از نظر می گذرانید:

 

 

ضیاء الدین دری:کسانی که گرامر اروپایی را بدانند، در اسکار موفق می شوند

ضیاء الدین دری نویسنده و کارگردان در رابطه با اینکه چرا با وجود داشتن فیلمسازان توانمند گزینه جدی برای معرفی به اسکار نداریم، به بانی فیلم گفت: اسکار یک شاخصه و حالتی مانند برند ماشین های درجه یک را دارد. برای مثال اگر به فیلم های آمریکایی یا در کل فیلم های انگلیسی زبان که برنده اسکار شده اند توجه کنیم، در هر دوره ای، از بن هور تا تایتانیک، فیلم های دراماتیک و بسیار سرگرم کننده مورد توجه قرار گرفتند که از هر حیث در دوران ساخت خودشان کم نقص بودند؛ یعنی در بهترین شرایط ساخته شده اند، در نتیجه فیلم های مذکور مانند ماشین های سواری درجه یک آن ها (بنز، فراری و…) است که بسیار کم نقص و با بهترین شرایط تولید شدند.

 

دری یادآوری کرد: این روند شامل فیلم های غیرانگلیسی زبان در اسکار نمی شود. به عنوان مثال، فیلم «جاده» فدریکو فلینی فیلمی کم خرج، بسیار ارزان قیمت و فقیرانه بوده است. با وجود اینکه ایتالیا در حوزه تولید فیلم قوی ترین کشور اوروپایی غربی محسوب می شود، تاکنون سابقه نداشته است که فیلمی اسکار بهترین فیلم خارجی را دریافت کند و به لحاظ استانداردهای تولید، هزینه و ساختار ظاهری همپای فیلم های آمریکایی برنده اسکار باشد.

وی با اشاره به سینمای افغانستان نیز بیان کرد: سینمای افغانستان تلاش می کند تا فیلم به اسکار بفرستد. این فیلم ها یا درباره ظلم هایی است که برای افغانستان اتفاق افتاده یا آنکه تحولات بعد از جنگ آمریکا با طالبان را در افغانستان نمایش می دهد. اگر سینمای افغانستان کمی به لحاظ تکنیک های اولیه پیشرفت کند و به سطح سینمای ایران نزدیک شود، ممکن است در آمریکا برای توجیه حضور مؤثر و مداخله شان در افغانستان به یک فیلم افغانی هم جایزه بدهند.

 

این کارگردان با اشاره به نگرش اسکار نسبت به سینمای ایران بیان کرد: نگرش آکادمی اسکار به ایران کاملا متفاوت و ایران مادر خاورمیانه است. پیش از انقلاب، ایران در عرصه غربی شدن در منطقه پیشتاز بود، اما پس از انقلاب، ایران درست در نقطه مقابل فرهنگ غرب قرار گرفت. اگر در ایران امروز فیلم هایی ساخته شود که به لحاظ فلسفه و جهان بینی یا اشکال بیرونی هنری به فرهنگ غربی نزدیک باشد، مورد توجه قرار می گیرد، چون کشورهای منطقه و آسیایی به ایران چشم دوخته اند و فیلم ایرانی برنده جوایز در جشنواره های اروپایی یا اسکار برایشان الگو می شود.

وی با اشاره به موضوعاتی که مورد توجه آکادمی اسکار است، بیان کرد: موضوعاتی مانند تردید در قضاوت یا نقد قضاوت مبتنی بر مباحث فقهی، نقد عقب ماندگی های فرهنگی جامعه امروز ایران و یا حقوق زنان، تعدد زوجین، نقد نظام آموزشی در مدارس و… از جمله مسائلی است که مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل اینکه این جشنواره ها برای فیلمسازان کشورهایی مانند ایران کعبه آمال است، خودبه خود تلاش می کنند در این راستا فیلم بسازند و این همان چیزی است که آن ها می خواهند. برای دو دهه اروپا از حیث مفهومی و مضمونی به این قبیل فیلم های ایرانی جایزه داد، اما اسکار نسبت به آنها بی تفاوت بود؛ چراکه برای ورود به اسکار، فیلم های مستندنما یا سینماحقیقت جایی نداشتند و ندارند. معیار اسکار سینمای دراماتیک و داستانی است. امری که تا حدی در فیلم های «بچه های آسمان» اتفاق افتاد و دیدیم که در آن سال ها این فیلم نامزد جایزه اسکار شد. آمریکایی ها به تدریج سینمای ایران را شناسایی کردند و می دانند چطور باید سرمایه گذاری کنند.

 

دری یادآوری کرد: در حال حاضر گرفتن جایزه از جشنواره های اروپایی مقدمه ای است برای حضور در اسکار. همان طور که گفتم، ممکن است فیلم افغانستانی نتواند فعلا در اروپا جایزه بگیرد؛ چون تکنیکشان ضعیف است، ولی می تواند به خاطر نقش آمریکا در شرایط کنونی افغانستان به اسکار برود. بنابراین فیلم های ایرانی که در ونیز یا کن امتیازاتی گرفتند، در مجامع آمریکایی صاحب رزومه می شوند. در حقیقت، فیلمی که از ایران بیرون می رود، اگر این رزومه ها را داشته باشد، به آن بیشتر توجه می کنند. دیگر اینکه با افزایش تعداد اعضای آکادمی در اسکار، به نظر می رسد اعضایی که سابقه حضور بیشتری در آکادمی داشتند و امروز به ۸ هزار نفر می رسند، همه این فیلم ها را نمی بینند؛ یعنی در مجموع شاید دو یا سه هزار نفرشان دیده باشند و فرم اظهار نظر پر کرده باشند.

 

وی درخصوص نقش توزیع کننده فیلم نیز عنوان کرد: اگر توزیع کننده سرمایه و پول داشته باشد، اعضای آکادمی را با ارسال پکیج ها و دعوت به مراسم فرش قرمز، می خرد. با این کار نوعی گردهم آیی به وجود می آید، عکس هایی از آن مراسم گرفته و اخبار متنوعی منتشر می شود و فیلمی هم می بینند. همین شرایط را در جشنواره های فرعی آمریکا نیز داریم، مهمانی ها به این شکل اتفاق می افتد و اعضای آکادمی به این مراسم دعوت می شوند و در آن زمان مدیر پخش می تواند به حاضران نزدیک شود؛ مانند شرکت آمازون که کارش اصلا فیلم نبود، اما وارد حوزه سینما شد و به دلیل داشتن روابط عمومی خوب به سرعت پیشرفت کرد. در حقیقت، پخش کننده با هزینه هایی که صرف می کند، خودش را هم معرفی می کند.

 

این نویسنده و کارگردان تأکید کرد: معمولا فیلم هایی که به اسکار می روند، حاوی نکات خوبی هم هستند و این طور نیست که بگوییم فاقد ارزش است و آن نگاهی که در سطح کلان سینمای آمریکا دوست دارد نسبت به ایران اعمال شود را در خود دارد. اگر سیاست بازی در خود اسکار اصلی ۸۵ درصد دخیل نباشد، باید بگوییم برای اسکار بهترین فیلم خارجی، سیاست ۸۵ درصد تأثیر دارد.

 

وی با اشاره به اصغر فرهادی عنوان کرد: حدود یک دهه است که آقای فرهادی در خارج از کشور صاحب وجهه شده و جوایز متعددی از جشنواره برلین و کن به دست آورده است. در حال حاضر نام آقای فرهادی یک برند است و پیش زمینه های لازم را دارد. پیش بینی ها بر این اساس است که ایشان بتواند با ساخت فیلم های ارزان قیمت، تجارت فیلم خارجی را در دست پخش کننده های اروپایی و آمریکایی توسعه بخشد. آقای فرهادی راه خودش را می رود، اما آن ها مسائل مدنظرشان را در فیلم های او کشف می کند.

 

دری افزود: بعد از آقای کیا رستمی، دو یا سه فیلمساز ما در خارج از کشور شناخته شده هستند و به سختی فیلمساز بعدی را می پذیرند؛ یعنی زمانی نفر بعدی را می پذیرند که احساس کنند عمر مفید فیلمسازیشان تمام شده است. آن موقع است که به دنبال فیلمساز جدیدی می گردند.

 

وی با اشاره به سینمای هند و پیشرفت آن تشریح کرد: سینمای هند در آمریکا فروش بسیار خوبی دارد، مشکل گرفتن سالن ندارند و پخش کنندگان بسیار خوبی دارند، اما فقط یکبار به نامزدی جایزه اسکار رسیدند. در هند فیلم هایی ساخته شده که هیچ کدام از فیلمسازان ایرانی توان ساخت آن را ندارند، مگر به آن کشور بروند. دلیل اینکه سینمای مرسوم هند نمی تواند در اسکار بالا برود این است که گرامر و دستور زبان آن هندی است! آن ها فقط به فیلم های خارجی جایزه می دهند که با گرامر و دستور زبان غربی هماهنگ باشد. محدود بودن ورود ما به این حوزه اول به دلیل گمنامی کسانی است که کار می کنند، دوم کلیشه ای و کپی برداری از کار فیلمسازان موفق و سوم نشناختن گرامر فرهنگ فیلمسازی اروپایی است. کسانی که گرامر سینمای اروپا را نمی شناسند، موفق نمی شوند.

 

آرش خوشخو:برند بودن نام کارگردان در انتخاب فیلم ها تأثیرگذار است

آرش خوشخو نویسنده و منتقد در رابطه با اینکه چرا با وجود داشتن فیلمسازان توانمند گزینه جدی برای معرفی به اسکار نداریم، به بانی فیلم گفت: ما یکبار سال ۷۷ با آقای مجیدی جزو ۵ فیلم بودیم. فکر می کنم معمولا فیلم هایی به اسکار می روند که چند مورد را مدنظر قرار دهند؛ یکی سوژه عام بین المللی داشته باشند، دوم اینکه توجهشان معطوف به مسائل اجتماعی باشد و فیلمنامه قوی داشته باشند و سوم اینکه پیگیر مفاهیم انسانی باشد. البته به جز این لابی ها و شرکت های پخش کننده قوی هم در این رابطه نقش تعیین کننده ای دارد. ما تا به حال سه بار جزو آن پنج فیلم بودیم و دو بار هم جایزه دریافت کردیم و فکر کنم آمار بدی نباشد.

 

خوشخو با اشاره به اینکه جایزه اول فیلم فرهادی «جدایی نادر از سیمین» کاملا بجا بود، خاطرنشان کرد: جایزه دوم هم به خاطر شرایط ویژه ای که در سیاست حکفرما بود، به آقای فرهادی رسید.

 

این منتقد در پاسخ به این پرسش که برند بودن عوامل تولید چه نقشی می تواند در دریافت جایزه اسکار داشته باشد، عنوان کرد: به هر حال بی تأثیر نیست؛ چون انتخاب فیلم براساس رأی اعضای آکادمی است و اگر نام یک کارگردان خوب پای فیلم باشد، رغبت بیشتری برای دیدن فیلم به وجود می آید؛ چون شاید اعضای آکادمی بسیاری از فیلم ها را نبینند. بنابراین اگر نام برند باشد، شانس دیده شدن فیلم بین اعضای آکادمی بیشتر می شود.

وی یادآوری کرد: کار خاصی برای خالی بودن دستمان از گزینه های پیشنهادی اسکار نمی توانیم انجام دهیم و ما نباید برای جایزه گرفتن فیلم بسازیم. بسیاری از فیلم های خوب ما به اسکار راه پیدا نکردند؛ به عنوان مثال فیلم های آقای مهرجویی به اسکار نرفت و این الزاما موجب نمی شود فکر کنیم فیلم هایی که به اسکار راه پیدا نکردند، کیفیت خوبی ندارند و من این را قبول ندارم.

 

 

ابراهیم ابراهیمیان:پخش کنندگان قدرتمند برای معرفی فیلم ها نداریم

ابراهیم ابراهیمیان کارگردان فیلم «عادت نمی کنیم» که در گذشته فیلمش به عنوان یکی از گزینه های اسکار مطرح بود، در رابطه با اینکه چقدر برند بودن عوامل تولید یک فیلم شانس دریافت اسکار را بالا می برد، به بانی فیلم گفت: برند بودن اهمیتی ندارد، بلکه مهم لابی پخش کننده خارجی است. به جز اینکه فیلم های آقای فرهادی ظرفیت موجود را دارند، پخش کنندگانی که پشت فیلم هستند و از آن حمایت می کنند، نقش تعیین کننده ای دارد. همان طور که می دانید سونی پیکچرز و ممنتو و کمپانی های تولید قدرتمندی هستند و فیلم هایی که از ایران می روند، پخش کنندگان قدرتمند ندارند تا بتوانند فیلم خود را معرفی کنند. مشکل مهم ما این است و موضوع این نیست که فیلم خوب نداریم؛ اتفاقا ما فیلم خوب زیاد داریم.

 

ابراهیمیان با بیان اینکه دریافت جایزه اسکار برای ما چندان عجیب نیست، افزود: ما فیلمساز شاخصی مانند آقای فرهادی داریم که به اسکار دست پیدا کرد، پس بقیه هم می توانند، اما باید پخش کنندگان پشت فیلم قدرتمند باشد. ظرفیت فیلم های آقای فرهادی آن قدر بالا بود که پخش کنندگان خارجی پشت آن قرار گرفتند و فیلم را به آن سمت هدایت کردند و توانست حق خود را بگیرد.

 

این کارگردان با رد اینکه نباید مولفه هایی را لحاظ کرد که بیشتر به نظر آکادمی نزدیک باشد، خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم فیلمی بسازیم که مدنظر اعضای آکادمی باشد، به معنای جشنواره ای بودن فیلم است؛ یعنی ما فیلم می سازیم که جشنواره از آن راضی باشد و این نگرش غلطی است. فیلم باید صادقانه باشد و روایت درستی ارائه دهد و به فرم دقیقی برسد و بتواند پخش کننده خوبی جذب کند. این کار تهیه کننده است، نه فیلمساز؛ یعنی نقطه ضعف تهیه کنندگان ما این است که نمی توانند فیلم ها را به دست پخش کنندگان خوب برسانند. خوشبختانه آقای فرهادی این نقطه ضعف را نداشت و خیلی حرفه ای فیلم خود را به دست پخش کنندگان قدرتمند رساند.

 

وی با بیان اینکه مسیر طی شده آقای فرهادی خیلی صحیح است، افزود: اگر دوستان بتوانند از آقای فرهادی مشاوره یا کمک بگیرند، این اتفاق می تواند برای فیلم های دیگر هم تکرار شود اما تهیه کنندگان ما نمی خواهند. تهیه کنندگان ما بیشتر به دنبال این هستند که پولی بیاید، سود لازم را در تولید ببرند و فیلم هر مسیری که می خواهد برود! وقتی آقای فرهادی این مسیر را رفته، چرا کمک نمی گیرند؟… مطمئنم آقای فرهادی این دغدغه را دارد که بعد از خودش فیلمسازان دیگری این موفقیت را تکرار کنند، اما استفاده نمی کنیم.

 

 از سال ۵۵ که فیلم «دایره مینا» به کارگردانی داریوش مهرجویی به آکادمی اسکار فرستاده شد، تا به امروز حدود ۲۱ فیلم برای شرکت در این رویداد بزرگ سینمایی از طرف کشورمان انتخاب شدند که دو فیلم «جدایی نادر از سیمین» و«فروشنده» هر دو به کارگردانی اصغر فرهادی برنده اسکار بهترین فیلم خارجی زبان و فیلم «بچه های آسمان» به کارگردانی مجید مجیدی جزو پنج فیلم اعضای آکادمی انتخاب شد. البته شرکت نکردن یک فیلم در اسکار به معنای کم ارزش بودن محتوای آن ها نیست و چه بسا فیلم هایی که در این رویداد هنری پذیرفته نشدند اما ارزش و اعتبار ویژه ای برای ما دارند. در سال های اخیر تحولات سیاسی موجود در آمریکا قطعا در سینما و تصمیم گیری اعضای آکادمی بی تأثیر نبوده است. اصغر فرهادی همواره از دغدغه ها، دوگانگی ها و ترس های انسان مدرن صحبت می کند و با توجه به تغییر سیاست آمریکا و روی کار آمدن ترامپ، شرایط برای این فیلمساز هموارتر شد.

 

به نظر می رسد امسال دست سینمای ایران برای شرکت در این رویداد بزرگ هنری خالی است و به رغم گمانه زنی ها برای حضور فیلم هایی مانند «ماجرای نیمروز»، «رگ خواب»، «زیر سقف دودی»، «بدون تاریخ، بدون امضا» هنوز گزینه شاخصی در این زمینه وجود ندارد. همین مسأله موضوع پرسش ما از کارشناسان و فیلمسازان بود. سوال ما در این خصوص بود که چه فیلمی شانس بیشتری برای شرکت در اسکار دارد و چرا در این سال ها تنها اصغر فرهادی توانسته از میان دیگر فیلمسازان به موفقیت برسد. برخی از کارشناسان وجود مدیریت دولتی، بعضی دیگر نبود برنامه ریزی و برخی دیگر دنبال کردن خطوط مشی مربوط به کشور را در فیلم ها علت نبود فیلم های شاخص می دانند. در ادامه مشروح نظر کارشناسان و فیلمسازان را از نظر می گذرانید:

 

کامبوزیا پرتوی:مشکل ما بیشتر مدیریت دولتی است

کامبوزیا پرتوی نویسنده و کارگردان در رابطه با اینکه چرا با وجود داشتن فیلمسازان توانمند گزینه جدی برای معرفی به اسکار نداریم، به بانی فیلم گفت: فیلم «فروشنده» آقای فرهادی به همراه بازیگران و لوکیشن ایرانی اما تهیه کننده آن خارجی بود؛ مثل این است که جیمز باند را به ایران بیاوریم و بخشی از فیلم را در اینجا بگیریم که لزوما فیلم ایرانی نمی شود. مدیریت دولتی خودش فکر می کند، چه کسانی را انتخاب و چه کسانی را بفرستد. وقتی سیستم دولتی باشد، بر اساس اهداف دولتی هیأتی را انتخاب می کند. هروقت این هیأت به دست خانه سینما بیفتد، جا برای صحبت کردن وجود دارد. وقتی همه چیز دولتی است، چطور امکان کار کردن وجود دارد؟…. این همه فیلمساز هنروتجربه داریم که خلاق هستند و فکر نو دارند و اگر بگردیم، می توانیم هفت نفر را معرفی کنیم.

پرتوی خاطرنشان کرد: من در خصوص اسکار چه نظری می توانم داشته باشم وقتی مدیریت دولتی همه چیز از جمله سینما و فیلمنامه ها را برای خود کرده است؟… فکر می کنید در همین جشنواره فیلم فجر امسال چند فیلمساز داریم؟… فقط همین ها هستند که مربوط به خودی ها هستند؟… یک جشنواره و هیأت غیردولتی بگذارند و ببینند چند فیلمساز می توانیم به اسکار معرفی کنیم.

 

کارگردان فیلم «کافه ترانزیت» در پاسخ به اینکه فیلمسازان هنروتجربه باید چه کاری در این رابطه انجام دهند و به کجا باید مراجعه کنند، عنوان کرد: این فیلمسازان یا حمایت دولتی یا حمایت از طرف خانه سینما می خواهند. اگر هیأت از طرف خانه سینما تشکیل می شد، حتما یک فیلم داشتیم که بتوانیم به اسکار معرفی کنیم. وقتی دولت خودش تصمیم می گیرد، فیلمی مانند «بدرود بغداد» مهدی نادری را به اسکار می فرستد که چندان نمی تواند موفقیت کسب کند. وقتی مدیریت دولتی باشد، ما چه توقعی می توانیم داشته باشیم؟…

 

جعفر صانعی مقدم:معنی ندارد فیلمی را به اسکار بفرستیم که می دانیم شانس کمی دارد

جعفر صانعی مقدم، عضو هیأت مدیره گروه هنروتجربه در رابطه با اینکه چرا با وجود داشتن فیلمسازان توانمند گزینه جدی برای معرفی به اسکار نداریم، به بانی فیلم گفت: فکر می کنم هم پخش کننده وهم فیلم آقای فرهادی خوب بود، یعنی این طور نبود که نسبت به آقای فرهادی ارفاقی صورت گرفته باشد و هیأتی به همراه فارابی و خانه سینما تشکیل شده و این تصمیم را گرفتند. به جز این، نتیجه انتخاب فیلم «فروشنده» دریافت اسکار بود. در این سال ها بسیار اتفاق افتاده که کشورهای زیادی در اسکار شرکت کردند اما جزو پنج فیلم هم انتخاب نمی شوند.

 

صانعی مقدم با تأکید بر اینکه با انتخاب فیلم «فروشنده» در سال گذشته موافق بودم، افزود: فکر می کنم انتخاب درستی در خصوص آقای فرهادی صورت گرفت و امیدوارم امسال هم بتوانیم تا آن مرحله پیش برویم؛ چون معمولا فیلمی را انتخاب می کنیم که به نتیجه بهتری برسیم و اگر دستمان بازتر باشد، رقابت سخت تر می شود. به طور معمول فیلمی که پخش کننده خوب داشته باشد، همیشه برتر نیست.

 

عضو هیأت مدیره گروه هنر و تجربه در رابطه با اینکه چقدر برند بودن عوامل تولید یک فیلم شانس دریافت اسکار را بالا می برد، عنوان کرد: حتما داشتن پخش حرفه ای و نام کارگردان تأثیرگذار است و این انتخاب تصادفی نیست، بلکه براساس انتخاب نام کارگردان صورت می گیرد. معمولا ما یک کارگردان خارجی را به این دلیل می شناسیم که فیلم های قبلی اش هم موفق بوده و هم توانسته است، جوایز خوبی دریافت کند. این دو فاکتور در حوزه فرهنگ و هنر از یکدیگر جدا نیست و به عنوان مثال نمی توانیم بگوییم که محمدرضا شجریان از روی شانس به این مراتب بالا رسیده است. من از حدود ۵۰ سال است که به شجریان گوش می دهم و این یک اتفاق شانسی نیست.

 

وی در پاسخ به این پرسش که فکر می کنید آکادمی اسکار بیشتر به چه مسائلی گرایش دارند و بیشتر روی آن تمرکز می کنند، توضیح داد: وقتی پخش فیلم به گونه ای باشد که به دست اعضای هیأت آکادمی برسد، خیلی اصل است؛ یعنی باید پخش ها به شیوه ای حرفه ای باشد که فیلم را دیده باشند و در خصوص آن شنیده باشند. جدای از این مسأله روایت داستان خیلی اهمیت دارد. معمولا روایتگری حرفه ای و درست یک داستان را در خیلی از کارها نداریم. به نظرم این یکی از عوامل خیلی مهم در هالیوود است. در سینمای آمریکا روایت درست یک داستان با تمام اجزایش خیلی تأثیر مهمی در پذیرش آن به وسیله مخاطب دارد.

 

صانعی مقدم با تأیید اینکه گروه هنروتجربه فیلمسازان خیلی خوبی دارد، بیان کرد: معتقدم گروه هنروتجربه فیلمسازان و استعدادهای خیلی خوبی دارد که باید به آن ها توجه شود و با آن ها درست برخورد شود تا بتوانند بدرخشند؛ چون در بسیاری از کارها احتیاج داریم که نسبت به فیلم ها و خالقان آثار رفتارها صمیمانه باشد و مرحله به مرحله و فیلم به فیلم به پختگی برسند. ما استعدادهای بسیار خوبی در کشور داریم و باید زمینه آن درست شود و از طرف دیگر چه در بخش سینمای تجاری و چه در بخش های دیگر باید حمایت ها بیشتر و سنگ اندازی کمتر شود.

 

وی در پاسخ به اینکه از بین گزینه های موجود کدام یک شایستگی شرکت در اسکار را دارند، خاطرنشان کرد: من تمام فیلم ها را ندیدم که بتوانم قضاوتی در این رابطه داشته باشم و بسیاری از فیلم ها باید مؤلفه های بین المللی را رعایت کرده باشند. باید ببینیم بقیه رقبا چه کسانی هستند و نمی توانیم به این سرعت قضاوتی در این رابطه داشته باشیم. اگر قرار بود مقایسه ای بین «فروشنده» و «رگ خواب» داشته باشم با اختلاف بسیاری به «فروشنده» رأی می دادم چون نوع روایت، پخش، حرفه ای گری و داستان گویی اش خیلی می تواند ما را به یک جایزه بین المللی نزدیک کند.

 

صانعی مقدم ادامه داد: اگر بخواهیم فیلم را با اهداف خود تطابق دهیم و به اسکار بفرستیم، غلط است؛ چون تمام فیلم هایی که از سمت ارشاد مجوز می گیرد جزو اهداف ماست و اگر بخواهیم نقض غرض کنیم و چیزی را بفرستیم که می تواند واقعیت نداشته باشد، می توانیم اصلا شرکت نکنیم. این معنی ندارد فیلمی را بفرستیم که می دانیم شانسی ندارد، اما به دلیل اینکه می خواهیم خط مشی خودمان را نشان دهیم، بفرستیم. این قبیل فیلم ها را باید در جشنواره های ملی خودمان بگذاریم. در جشنواره های جهانی باید بررسی کنیم کدام فیلم به آن رویداد نزدیک است و همان را انتخاب کنیم.

 

شادمهر راستین:برای اسکار برنامه ریزی نکرده ایم

جعفر صانعی مقدم، عضو هیأت مدیره گروه هنروتجربه در رابطه با اینکه چرا با وجود داشتن فیلمسازان توانمند گزینه جدی برای معرفی به اسکار نداریم، به بانی فیلم گفت: فکر می کنم هم پخش کننده وهم فیلم آقای فرهادی خوب بود، یعنی این طور نبود که نسبت به آقای فرهادی ارفاقی صورت گرفته باشد و هیأتی به همراه فارابی و خانه سینما تشکیل شده و این تصمیم را گرفتند. به جز این، نتیجه انتخاب فیلم «فروشنده» دریافت اسکار بود. در این سال ها بسیار اتفاق افتاده که کشورهای زیادی در اسکار شرکت کردند اما جزو پنج فیلم هم انتخاب نمی شوند.

صانعی مقدم با تأکید بر اینکه با انتخاب فیلم «فروشنده» در سال گذشته موافق بودم، افزود: فکر می کنم انتخاب درستی در خصوص آقای فرهادی صورت گرفت و امیدوارم امسال هم بتوانیم تا آن مرحله پیش برویم؛ چون معمولا فیلمی را انتخاب می کنیم که به نتیجه بهتری برسیم و اگر دستمان بازتر باشد، رقابت سخت تر می شود. به طور معمول فیلمی که پخش کننده خوب داشته باشد، همیشه برتر نیست.

 

عضو هیأت مدیره گروه هنر و تجربه در رابطه با اینکه چقدر برند بودن عوامل تولید یک فیلم شانس دریافت اسکار را بالا می برد، عنوان کرد: حتما داشتن پخش حرفه ای و نام کارگردان تأثیرگذار است و این انتخاب تصادفی نیست، بلکه براساس انتخاب نام کارگردان صورت می گیرد. معمولا ما یک کارگردان خارجی را به این دلیل می شناسیم که فیلم های قبلی اش هم موفق بوده و هم توانسته است، جوایز خوبی دریافت کند. این دو فاکتور در حوزه فرهنگ و هنر از یکدیگر جدا نیست و به عنوان مثال نمی توانیم بگوییم که محمدرضا شجریان از روی شانس به این مراتب بالا رسیده است. من از حدود ۵۰ سال است که به شجریان گوش می دهم و این یک اتفاق شانسی نیست.

وی در پاسخ به این پرسش که فکر می کنید آکادمی اسکار بیشتر به چه مسائلی گرایش دارند و بیشتر روی آن تمرکز می کنند، توضیح داد: وقتی پخش فیلم به گونه ای باشد که به دست اعضای هیأت آکادمی برسد، خیلی اصل است؛ یعنی باید پخش ها به شیوه ای حرفه ای باشد که فیلم را دیده باشند و در خصوص آن شنیده باشند. جدای از این مسأله روایت داستان خیلی اهمیت دارد. معمولا روایتگری حرفه ای و درست یک داستان را در خیلی از کارها نداریم. به نظرم این یکی از عوامل خیلی مهم در هالیوود است. در سینمای آمریکا روایت درست یک داستان با تمام اجزایش خیلی تأثیر مهمی در پذیرش آن به وسیله مخاطب دارد.

 

صانعی مقدم با تأیید اینکه گروه هنروتجربه فیلمسازان خیلی خوبی دارد، بیان کرد: معتقدم گروه هنروتجربه فیلمسازان و استعدادهای خیلی خوبی دارد که باید به آن ها توجه شود و با آن ها درست برخورد شود تا بتوانند بدرخشند؛ چون در بسیاری از کارها احتیاج داریم که نسبت به فیلم ها و خالقان آثار رفتارها صمیمانه باشد و مرحله به مرحله و فیلم به فیلم به پختگی برسند. ما استعدادهای بسیار خوبی در کشور داریم و باید زمینه آن درست شود و از طرف دیگر چه در بخش سینمای تجاری و چه در بخش های دیگر باید حمایت ها بیشتر و سنگ اندازی کمتر شود.

 

وی در پاسخ به اینکه از بین گزینه های موجود کدام یک شایستگی شرکت در اسکار را دارند، خاطرنشان کرد: من تمام فیلم ها را ندیدم که بتوانم قضاوتی در این رابطه داشته باشم و بسیاری از فیلم ها باید مؤلفه های بین المللی را رعایت کرده باشند. باید ببینیم بقیه رقبا چه کسانی هستند و نمی توانیم به این سرعت قضاوتی در این رابطه داشته باشیم. اگر قرار بود مقایسه ای بین «فروشنده» و «رگ خواب» داشته باشم با اختلاف بسیاری به «فروشنده» رأی می دادم چون نوع روایت، پخش، حرفه ای گری و داستان گویی اش خیلی می تواند ما را به یک جایزه بین المللی نزدیک کند.

 

صانعی مقدم ادامه داد: اگر بخواهیم فیلم را با اهداف خود تطابق دهیم و به اسکار بفرستیم، غلط است؛ چون تمام فیلم هایی که از سمت ارشاد مجوز می گیرد جزو اهداف ماست و اگر بخواهیم نقض غرض کنیم و چیزی را بفرستیم که می تواند واقعیت نداشته باشد، می توانیم اصلا شرکت نکنیم. این معنی ندارد فیلمی را بفرستیم که می دانیم شانسی ندارد، اما به دلیل اینکه می خواهیم خط مشی خودمان را نشان دهیم، بفرستیم. این قبیل فیلم ها را باید در جشنواره های ملی خودمان بگذاریم. در جشنواره های جهانی باید بررسی کنیم کدام فیلم به آن رویداد نزدیک است و همان را انتخاب کنیم.

 

 

 

  • 14
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش