پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۰۸:۰۷ - ۱۴ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۱۳۱۶
موسیقی

چشم‌آذر: زمان ما پاپ خواندن هنر بود، نه ناله بیخود

خالق «باران عشق»: در موسیقی پاپ امروز انگار هیچ خلاقیتی وجود ندارد و همه در حال تقلید هستند

ناصر چشم‌آذر می گوید در دهه ۵۰ هر خواننده‌ پاپی شیوه خاص خود را داشت و هنر خوانندگی مطرح بود، نه ادا و ناله و گریه بیخود.

کارنامه کاری ناصر چشم‌آذر هم چون منشوری چند وجهی است؛ از پیشتازی او که ساز تخصصی‌اش آکاردئون است در عرصه موسیقی الکترونیک تا آهنگسازی‌ها و تنظیم‌های به یاد ماندنی‌اش برای موسیقی پاپ در دهه  ۵۰، از آلبوم‌هایی بارها و بارها شنیده شده هم چون «باران عشق» تا موسیقی‌های متنی که به محض شنیدنشان به یاد شخصیت اصلی آن فیلم یا سریال می‌افتیم.

 

استارت کنسرت‌های ناصر چشم‌آذر از مهر سال ۹۴ زده شد تا تیتر رسانه‌ها «چشم‌آذر بعد از ۳۰ سال بازگشت» شود. خوش‌شانس بودیم که این روند ادامه پیدا کرد و آخرین کنسرت او در سال ۹۵، بیست‌و‌پنجم و بیست‌و‌ششم اسفند با حضور مهدی یغمایی به عنوان خواننده مهمان در تالار وحدت برگزار شد.

 

معضل موسیقی پاپ در دهه ۹۰

 آهنگساز و تنظیم‌کننده قطعه «زائر»؛ «... در ساكت چشمانت، فرياد شكستن‌ها/ من زائر درگاهم، تو اوج رسيدن‌ها...»، در مورد فاصله‌ای که از لحاظ کیفیت میان موسیقی پاپ امروز با موسیقی پاپ در دهه ۵۰ وجود دارد گفت: «تکرار چیزی است که کاملا در محتوای موسیقی پاپ به چشم می‌آید. همین طور تقلید، ریمیکس و کاور از موسیقی‌های عربی و ترکی زیاد شده است که اصلا برای موسیقی ما شایسته نیست. متاسفانه بسیاری از خوانندگان پاپ ما تقلیدگر یکدیگرند و صدا و نوع اجرایشان شبیه هم است. مشکل اصلی موسیقی پاپ اکنون از نظر من تقلید و مشابه‌سازی است؛ حتی تقلید بچه‌ها از روی دست یکدیگر.»

 

چشم‌آذر تاکید کرد: «انگار هیچ خلاقیتی وجود ندارد و تقلید مثل گردبادی همه را در بر گرفته است یا حوصله‌ای برای ایده‌آفرینی و به خرج دادن سلیقه وجود ندارد. همه می‌نشینند از روی دست هم کپی می‌کنند. روند ارکستراسیون‌ها و سازبندی‌ها به این سمت رفته که اروپایی‌ها چه کار کردند ما هم همان کار را بکنیم.»

 

آهنگساز و تنظیم‌کننده قطعه فراموش‌نشدنی «هجرت»؛ «با سقوط دستای ما در تنم چیزی فرو ریخت/ هجرتت اوج صدامو بر فراز شاخه آویخت...» ادامه داد: «در جاهایی هم به سمت مداحی می‌روند. در شیوه خواندن بسیاری از خوانندگان پاپ امروزی ناله و درد و فغان به شدت زیاد است در صورتی که متن ترانه آن حد از زجر را ندارد اما احساسی که صدای خواننده به مخاطب منتقل می‌کند به گونه‌ای است که انگار عشقش جلوی چشمش در گدازه‌‌های آتشفشان کباب شده است! این عدم تطبیق احساس خواننده در هنگام خواندن با متن شعر هم بسیار دیده می‌شود.» 

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,ناصر چشم‌آذر

تنظیم‌کننده قطعه از یاد نرفتنی «بزن تار که امشب باز دلم از دنیا گرفته/ بزن تار و بزن تار...» افزود: «به نظرم خوانندگان پاپ نباید پر شدن سالن‌هایشان را به حساب کار خوب خودشان بگذارند و باید به در دسترس نبودن گزینه‌های دیگر برای مخاطب هم فکر کنند. مخاطبانی که موسیقی پاپ و اجرای زنده را دوست دارند اما گزینه‌هایشان محدود است، استقبالشان به معنای تایید کیفیت آن چه می‌شنوند نیست و به چشم سرگرمی و جایی برای وقت گذرانی به آن نگاه می‌کنند.»

 

پیشرفت موسیقی الکترونیک

 ناصر چشم‌آذر در ۲۰ سالگی برای گذراندن دوره جاز به آمریکا مسافرت کرد. او در سال ۱۳۵۷ بار دیگر و این بار برای پنج سال جهت تکمیل دوره موسیقی جاز و موسیقی فیلم به آمریکا رفت. این پیشگام سازهای الکترونیک در ایران در خصوص پیشرفت این گونه از موسیقی در ایران از آن زمان تاکنون، گفت: «من سال ۱۳۵۲ دستگاه الکتریکی را وارد مارکت موسیقی پاپ کردم و معتقدم از آن زمان تاکنون موسیقی الکتریک که الان با عنوان موسیقی الکترونیک می‌شناسیمش پیشرفت خوبی داشته است. کسانی که یک نسل یا دو نسل بعد از من آمدند، منبع‌شان در این زمینه کارهایی بوده است که آن زمان از من شنیده‌اند و همان‌ها مجابشان کرده است که در این عرصه فعالیت کنند. با نگاه کردن به این روند، احساس رضایتی نسبی دارم از این که نسل پس از من با شنیدن آثارم از ایده‌های مدرن و به‌روز بهره بردند.»  

 

رمز و راز موسیقی پاپ دهه پنجاه

 آهنگساز و تنظیم‌کننده قطعه «دو پرنده»؛ «... ما بس که نپریدیم/ پریدن یادمون رفت...» در مورد رمز و رازی که در موسیقی دهه  ۵۰ بود و آن را نسبت به موسیقی پاپ فعلی جذاب‌تر و شیرین‌ترش می‌کرد گفت: «نمی‌خواهم در دام نوستالژی و ترجیح گذشته بر حال، تحت هر شرایطی بیفتم. البته معتقدم بحث نوستالژی بیشتر شامل دهه ۴۰ می‌شود؛ آن‌ها درصد نوستالژی‌شان بیشتر است اما موسیقی دهه پنجاه، چشمی هم به آثار آوانگارد دنیا داشت، می‌خواست مدرن و به روز باشد و از لحاظ رقابتی می‌توانست با موسیقی اروپای شرقی و حتی اروپای غربی رقابتی تنگاتنگ داشته باشد. در آن دوره موسیقی ما به عنوان مثال از موسیقی ترکیه بسیار پیشروتر و قوی‌تر بود و می‌توانستیم با دنیا بر سر موسیقی پاپ رقابت کنیم. بعد از انقلاب بود که موقعیت و امکانات در حوزه موسیقی پاپ کمتر و حتی متوقف شد و این توقف حداقل برای پنج، شش سال ادامه داشت.»

 

ناصر چشم‌آذر ادامه داد: «اگر باورمان این باشد که موسیقی هنری ماورایی است و از جهانی فرای این جهان به هنرمند نازل می‌شود؛ معتقدم موسیقی دهه ما از چنین عناصر ماورایی و کائناتی تغذیه می‌کرد.»

 

«باران عشق» و جهانی کردن موسیقی ایرانی

 ۲۳ سال از انتشار آلبوم بی‌کلام «باران عشق» می‌گذرد و بی‌شک تاکنون بارها و بارها قطعاتی از آن را از رادیو و تلویزیون؛ غالبا بی‌اجازه خالقش شنیده‌اید. ناصر چشم‌آذر در خصوص این آلبوم خاطره‌انگیز گفت: «در آلبوم «باران عشق» می‌خواستم نشان دهم موسیقی دهه پنجاه‌مان چه بوده است و در زمان انتشار این اثر که دهه ۷۰ بود، توانستم بار دیگر همان ملودی‌ها  و احساسات را نشان دهم که پیشرو بودند و توانایی رقابت با موسیقی اروپا را داشتند. چیزی که همیشه برایم مهم‌تر از برانگیختن حس نوستالژی است.»  

 

خالق آلبوم‌های «باران شادی ۱،۲،۳» ادامه داد: «در «باران عشق» می‌خواستم بر ثمرات موسیقی پاپ در دهه ۵۰ تاکید کنم؛ این که آن زمان هر خواننده‌ای شیوه خاص خود را داشت و  هنر خوانندگی مطرح بود، نه ادا و ناله و گریه بیخود. هیچ چیز پوشالی نبود و خواننده به چیزی تظاهر نمی‌کرد. تعجب می‌کنم از این که خوانندگان پاپ الان‌مان چرا انقدر ناراحتند و وقتی می‌خواهند بخوانند انگار زجر می‌کشند!»‌

 

آفریینده آلبوم «خواهران غریب» افزود: «در «باران عشق» همچنین می‌خواستم یادآوری کنم که موسیقی ما می‌تواند از مرزهای ایران رد شود، با موسیقی جهانی رقابت و فرضا با یک جوان اروپایی هم ارتباط برقرار کند. قدرتی که موسیقی باکلام ما حتی زمانی که نظر کسانی را در دنیا به خود جلب می‌کند، در نهایت فاقد آن است.»

 

ناصر چشم‌آذر ادامه داد: «به عنوان مثال موسیقی استاد محمدرضا شجریان در دنیا شنیده می‌شود که نوعی موسیقی سنتی چهچه‌زنی و آوازخوانی است ولی به سختی می‌تواند با جوانانی که متوجه زبان آن نمی‌شوند ارتباط برقرار کند. کاری که آثاری مانند «باران عشق» راحت‌تر انجام می‌دهند. من با دغدغه جهانی کردن موسیقی ایرانی به دنبال همین ارتباط بودم.»  

 

صاحب آلبوم «طلوع عشق» در پاسخ به این‌ پرسش که آیا آن‌چه با عنوان موسیقی تلفیقی می‌شناسیم می‌تواند به این برقراری ارتباط کمک کند یا خیر، گفت: «حالا می‌بینیم برای این که موسیقی را جهانی کنند چیزی به اسم موسیقی تلفیقی مد کرده‌اند که در آن کمانچه را کنار گیتار فلامینکو می‌گذارند‍! و ما نفهمیدیم چطور می‌شود موسیقی اسپانیایی را با آواز شوشتری منصوری تلفیق کرد؟! ما باید با سازهای خودمان این کار را بکنیم. مثلا کاری که گروه رستاک می‌کند از نظر من بسیار قابل قبول است.»

 

موسیقی متن؛ جرقه‌ای که با «آیوانهو» زده شد  

 بُعد دیگر زندگی هنری ناصر چشم‌آذر، موسیقی‌های متنی است که به محض شنیدن‌شان شخصیت فیلم جلوی چشم‌تان می‌آید. از «هامون» گرفته تا «خواهران غریب»، از «قارچ سمی» تا «شمعی در باد»، از «آتش بس» تا «سوپر استار» و... چشم‌آذر در پاسخ به این که چه می‌کند که موسیقی‌های متنش یادآور شخصیت‌های اصلی فیلم می‌شوند گفت: «تناسب و ارتباط ملودی و ارکستراسیون است که این کار را می‌کند و حساسیت یک آهنگساز فیلم. صرف این که موسیقی را از لحاظ آکادمیک به خوبی بدانید نمی‌تواند متضمن این باشد که موسیقی متن بنویسید. این جا دیگر فقط سواد کارساز نیست و خلاقیت و زیبایی‌شناسی است که به کمک‌تان می‌آید.»  

 

سازنده موسیقی متن «می‌خواهم زنده بمانم» ادامه داد: «من از خودم مثال می‌زنم. اولین فیلمی که در دوران کودکی و به خوبی یادم مانده است «آیوانهو» بود با بازی رابرت و الیزابت تیلور. یادم است محو موسیقی میکلوش روژا شده بودم. این که چه طور موسیقی می‌تواند کاری کند در صحنه‌ای که مثلا برف می‌آید احساس سرما کنید... یکی از معجزات موسیقی همین است که در یک ثانیه چنان اثری بر جسم و روح‌تان می‌گذارد که هزاران تابلو می‌بینید.»  

 

سازنده موسیقی «خواب و بیدار» افزود: «وقتی دست به کار شدم موسیقی «تاراج» را ساختم. موسیقی‌ای که احساس می‌کنم به احتمال ۹۹ درصد با شنیدنش زینال بندری جلوی چشمتان می‌آید؛ قاچاقچی سابقه‌دار تریاک با بازی جمشید هاشم‌پور. تناسب ملودی با عناصر کاراکتر است که منجر به چنین اتفاقی می‌شود. بارها گفته‌ام که ما برای اصغر، حسین، قاسم، سمیه و در مجموع برای شخصیت‌هایی ایرانی موسیقی می‌سازیم نه برای ژان، جک، امانوئل، الیزابت و شخصیت‌های خارجی. فضا و هویت باید ایرانی باشد. همین می‌شود که مثلا  به محض شنیدن موسیقی «خواب و بیدار» به یاد ناتاشا و عبداله پلنگ با بازی رویا نونهالی و مهدی فخیم‌زاده می‌افتید. این دیگر به میزان غرق شدن شما به عنوان سازنده موسیقی متن در درون کاراکترها برمی‌گردد.» 

 

نرگس کیانی

 

 

beytoote.com
  • 15
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش