در چند سال اخیر تولد سلبریتی های جادویی که گاهی یک شبه در دسته پرمخاطبان قرار میگیرند، به یکی از اخبار سرگرم کننده میان مردم بدل شده است. اگر سالها قبل خوانندهای که میخواست کنسرت اجرا کند به قطعات موسیقایی احتیاج داشت تا بتواند روی صحنه همان ها را بخواند و کارش را پیش ببرد، این روزها نه تنها خواننده شدن به توانایی خاص صدایی احتیاج ندارد، به وجود آلبوم یا حتی قطعاتی که خواننده به نام خود به ثبت رسانده نیز بی نیاز است. تجربه اجرای کنسرت های دومینو وار یکی، دو نفر از همین ستاره های یک شبه متولد شده نشان داد برای اجرا روی صحنه های بزرگ کشور دیگر نیازی به داشتن قطعات موسیقایی نیست! روز به روز حس اعجاب آور تولد این چهره ها دارد بیش از گذشته نوید بروز تحیری رعب آور را در وجود متخصصین موسیقی جدی ایجاد میکند. جالب تر از تمام این ها، به تازگی ظاهرا بازار لزوم وجود شعر اختصاصی برای جمع و جور کردن قطعه ای موسیقایی هم از سکه افتاده و قاعده پرطمطراق کپی پیست را راهگشاتر نشان می دهد. همین چند وقت پیش بود که خوانندهای زیرزمینی در اینستاگرامش به تعبیر عده ای از ماجرایی ناپسند پرده برداری کرد . رپری در صفحه اختصاصیاش در اینستاگرام از پرداخت مبلغی حدود یک صد میلیون تومان برای حضور در برنامه دورهمی خبر داد و از حمید حسین زاده معروف به «هیراد» به عنوان یکی از اشخاصی نام برد که با واریز این مبلغ به صحنه برنامه پرمخاطب مهران مدیری راه یافته است.
از واکنش های مخالفان و موافقان این ماجرا که بگذریم شاید دو هفته بعد از این به اصطلاح افشاگری، ماجرای تازهای رخ داد که باز هم در میانه اش نام جوان تازه به شهرت رسیده شنیده می شد و شاید تکرار گاه و بی گاه نام این تازه وارد حتی در قصه سرقت ادبی به بازوی محرکهای بدل شد تا به قول اسپانسر خواننده قطعه «شوخیه مگه» ۸ هزار بلیط پدیده موسیقی ایران! در کمتر از سی دقیقه به فروش برسد.
نوک پیکان تیز انتقادات از سوی ترانه سرایان اول بار وقتی به سوی این پدیده نشانه گرفته شد که در برنامه دورهمی یکی از ترانه های خودرا که با نام «خدا» تولید شده است، اجرا و خود را به عنوان ترانه سرای اثر معرفی کرد. اما بخشی از کلام این قطعه متعلق به مولانا جلالالدین محمد بلخی بود و بخش دیگرش سروده «مهتاب یغما». پیش تر بخش دوم این اثر در اینستاگرام شخصی شاعر حقیقی اش به اشتراک گذاشته شده بود. علیرضا بدیع اولین شاعر و ترانهسرایی بود که به ادعای سرایش متن آن آهنگ از سوی هیراد واکنش نشان داد و این طور گفت: «شما شعرهایت را سرقت می کنی! ما را که از بچگی با شعرهای مولانا بزرگ شده ایم نمی توانی گول بزنی!» . این ماجراها آغازی بود برای شکل گیری کمپین #نه_به_سرقت_ادبی. هیراد اما هنوز ساکت بود. چندی بعد تنها به نگارش جمله ای در صفحه اینستاگرامش بسنده کرد. پدیده موسیقی ایران، نوشت: «گذشتم... الهی همه عاقبت به خیر بشیم..». ۹ فروردین همان روزی بود که بیانیه پر سر و صدای شاعران و ترانه سرایان علیه هیراد منتشر شد. نکته جالب وجود نام محمدعلی بهمنی، رئیس شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی در صف اول امضا کنندگان نامه بود.
آقای ترانه سرا همان کسی است که باید مهر تایید پای ترانه و شعر قطعاتی که برای مجوز به دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مراجعه می کنند، بکوبد. جالب اینکه در بخشی از بیانیه شاعران و ترانه سرایان آمده بود: «ما جمعی از شاعران و ترانه سرایان ضمن ناپسند دانستن سرقت ادبی و محکوم کردن آن، موارد زیر را که توسط حمید هیراد خواننده صورت گرفته است، ناشایست دانسته و خواستار رسیدگی مراجع ذی ربط در جهت احقاق حقوق از دست رفته...». هتاکی و طرح داعیه شکایت از منتقدان و افرادی که در جهت تنویر افکار عمومی اقدام کرده اند یکی از بندهای آمده در بیانیه بود که باعث اعتراض نگارندگانش شد زیرا کسی که از او با عنوان مدیر برنامه آقای پدیده نام برده اند منتقدان را سگان هاری دانست که گرسنه اند.
هیراد دوازدهم فروردین در واکنش به بیانیه شاعران و ترانه سرایان نامه ای نوشت و به خبرگزاری ها داد. او در نامه اش شیوه منحصربهفرد خودش را «تضمین» نامگذاری کرد و از سابقه طولانی این روش در ادب کهن پارسی نام برد: «استفاده عینی از بخشی از سروده شاعری یا تغییر یافته بیتی از ترانه ای یا بهره مندی محتوایی از شعر سراینده محترمی، منحصر به کار بنده نیست و سابقه ای طولانی در ادب فارسی دارد و نمونه های این بهره مندی این جانب هم عموما مورد تایید اهالی ادب معاصر، از جمله شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی کشور قرار گرفته است و نمونه های این به اصطلاح «تدوین» و پیوند، هرگز با مخالفت این شورا یا مشروط نمودن تولید این آثار، مواجه نشده اند... شاید قدمی به اشتباه رفته باشم یا کلامی به پختگی نگفته باشم، به گمانم فرصت اصلاح شیوه ها و ترمیم اشتباهات سهوی، همیشه فراهم است...»
پاسخ محمدعلی بهمنی به این پرسش که شورای شعر و ترانه چطور به در اصطلاح آفرینشهای آقای پدیده مجوز داده است نیز جذاب و خواندنی است! آقای شاعر در پاسخ بخشی از سیکل صدور مجوز البته روی کاغذ را بازگو کرد و گفت: «اشعار از طریق سامانه ثبت میشوند و هنرمندان هم ملزم هستند تا زمان انتشار آلبوم تمام رضایتنامههای مربوط به شاعران را نیز در اختیار شورا قرار دهند. وقتی آلبوم به شورای موسیقی برای مجوز ارجاع میشود، تمام این موارد از جمله رضایتنامه شاعران باید در پرونده باشد در غیر این صورت مجوزی صادر نمیشود.» محمدعلی بهمنی که خودش از شاعران شناخته شده است. در شرایطی که گاهی سامانه صدور مجوز شعر و ترانه دفتر موسیقی برای شاعران درگذشته هم رضایت نامه کتبی را الزامی میداند، چطور به کلاژی از سروده های مولانا، حافظ و سعدی آن هم با ذکر نام آقای پدیده به عنوان سراینده، مجوز داده است؟ نکته جالب در این میان توضیح یک خطی ویکی پدیای این پدیده خواننده شاعر است: «اشعار او در قالب تغزل و بداههسرایی با چاشنی تلفیقی اشعار شاعران بزرگ همچون مولانا، حافظ و سعدی است.»
موسسه «آوازی نو» که انتشار آثار هیراد را برعهده گرفته به ماجرای مدیر برنامه این طور واکنش نشان داد: «سرکار خانم شجاعی به نمایندگی از این موسسه بوده و خواهد بود و ایشان بیش از یک سال است که به نمایندگی از این موسسه در وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شده اند و مشغول به فعالیت هستند.» خوب است تعریف سرقت ادبی را مرور می کرد آقای پدیده. در این تعریف آمده است: «استفاده از (محصولات و حاصل اثر دیگران) بدون دادن حق الزحمه آن انتشار و یا ارائه یک ایده با نام ایده جدید یا اصلی که در واقع از یک ایده دیگری مشتق شده است، رو نوشت (کپی) کردن گفته ها و ایده های سایر افراد بدون دادن حق الزحمه آن و ... ». با این توضیح جمله: «به گمانم فرصت اصلاح شیوه ها و ترمیم اشتباهات سهوی، همیشه فراهم است»، دقیقا به چه معنایی است؟ شاعران کهن پارسی را چطور می خواهید راضی کنید؟ از سوی دیگر حق و حقوق مادی و معنوی ترانه سرایان و شاعران معاصر چگونه بناست پرداخت شود؟ پرسش نهایی اینکه شما با کدام مجوز در سروده دیگری دست بردید و تغییرش دادید درحالی که به گفته خودتان حتی از اینکه شعر یاد شده متعلق به نامی که در فضای مجازی به عنوان شاعرش آمده مطمئن نبودید؟
علی نامجو
- 11
- 5