چهارشنبه ۰۳ مرداد ۱۴۰۳
۲۱:۴۳ - ۲۸ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۷۶۴۱
تئاتر شهر

از تکیه دولت تا تئاتر شـهر

تئاتر شهر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
معروف‌ترین شاه قاجار بعد از بازگشت از فرنگ، براساس طرح کلی سالن آلبرت رویال لندن و برای برپایی مراسم تعزیه، دستور ساخت تکیه دولت را داد. جایی که هرساله در موسم عزا، با اجرای نمایش‌های تعزیه، خیل عظیمی از مردم آن زمان را در خود جای می‌داد. از زمانی که ناصرالدین شاه تصمیم به ساخت تکیه دولت گرفت چیزی حدود ۱۵۰ سال می‌گذرد.

جام جم،حالا دیگر هیج اثری از اولین تماشاخانه تهران نیست، اما تهران امروز کم‌کم دارد تماشاخانه‌های خود را به تعداد سال‌های قدمت اولین تماشاخانه شهر می‌رساند.

 

از سنگلج تا لاله‌زار

بعد از تکیه دولت، شاید تالار سنگلج معروف‌ترین و قدیمی‌ترین تماشاخانه تهران باشد که با بیش از نیم قرنی که از زمان احداثش می‌گذرد همچنان پا برجاست. سنگلج و نمایش‌هایی که در آن روی صحنه می‌رفت، آغازگر فصل نویی در نمایش آن روزها بود. گروه‌های تئاتری معروفی که نسل اول بازیگری تئاتر و سینمای ایران را تشکیل دادند از دل تالار سنگلج ظهور کردند؛ بزرگانی چون جمشید مشایخی، عزت‌الله انتظامی، جعفر والی و... همگی اجراهایی را در این تماشاخانه روی صحنه بردند که هر یک به اثری ماندگار در تاریخ نمایش ایران تبدیل شد. سنگلج چند سالی تنها تماشاخانه مهم و معتبر تهران به شمار می‌رفت تا این که ساخت دو سالن تئاترشهر و تالار رودکی (وحدت) به پایان رسید. اولی برای اجرای نمایش و دومی برای باله و اپرا.

 

حضورکارگردان‌های تازه نفس و تحصیلکرده در تئاتر شهر که آشنا به تئاتر غرب و بخصوص اروپا بودند، اجراهای به یادماندنی و تاریخ‌سازی را حاصل شد.

 

موازی با این تماشاخانه‌ها، در خیابان لاله‌زار، تماشاخانه‌های متعددی مشغول حیات بودند که نمایش‌های عامه پسند و کمدی‌های آزاد را در خود جای می‌دادند. آثاری که منفک از فضای آکادمیک و تفکربرانگیز تئاتر، دنیا و مخاطب مخصوص خود را داشت، اما وقتی صحبت از جریان نخبه‌گرا و معتبر تئاتر کشور در پیش از انقلاب می‌شود، تنها به نام همین چند تماشاخانه‌ای که در بالا ذکر شد بر‌می‌خوریم. عناوینی که تعدادشان کمتر از تعداد انگشتان یک دست است.

 

ایجاد ظرفیت‌های تازه

پس از انقلاب هم وضعیت تماشاخانه‌ها به لحاظ کمیت تقریبا این گونه بود و کارگردان‌ها و گروه‌های تئاتری برای به صحنه بردن نمایش‌های خود با محدودیت سالن نمایش رو‌به‌رو بودند. کم‌کم و با احداث فرهنگسراها در برخی نقاط تهران، آمفی‌تئاترهایی نیز ساخته می‌شد که کم و بیش اجرای تئاتر در آنها امکان‌پذیر بود. اما باز هم روی صحنه بردن یک نمایش، برای تازه نفس‌های این رشته سخت و گاهی غیر ممکن به نظر می‌رسید.

 

و سرانجام دهه ۹۰

روند ساخت تماشاخانه‌ها در تهران تا آغاز دهه ۹۰ مانند نیم قرن اخیر به کندی پیش می‌رفت، طوری که شاید در هر دهه یک یا دو تماشاخانه در شهر تهران ساخته می‌شد. تماشاخانه ایرانشهر، تالار حافظ و فردوسی و‌... از جمله تماشاخانه‌هایی بودند که با سرعتی لاک پشتی به جمع سالن‌های تئاتر‌شهر تهران اضافه می‌شدند. اما آغاز دهه ۹۰ با موج ساخت تماشاخانه‌ها همراه بود. به گونه‌ای که در هر سال به اندازه تمام تماشاخانه‌های موجود سالن تئاتر احداث می‌شد. این سیر صعودی و پرسرعت تا امروز هم ادامه دارد.

 

در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ صحبت از تئاتر غیر دولتی بر زبان‌ها افتاد و تماشاخانه‌های خصوصی با رشد سریع و قارچ‌گونه خود، تماشاخانه‌های دولتی را به محاصره خود درآوردند.سالن‌های اغلب کوچک و فاقد استانداردهای فنی و گاهی هم سالن‌های بسیار بزرگ و مجهز به تمامی امکانات.

 

تحلیل‌های مختلف

پدیده تماشاخانه‌های غیر‌دولتی در حال حاضر یکی از مهم‌ترین مسائل قابل تحلیل در بین صاحب نظران تئاتر ایران است، پدیده‌ای که با تحلیل‌های متفاوت و ضد و نقیض بسیاری رو به روست. برخی این میل به ساخت تماشاخانه را یک بیزینس و فعالیت تجاری می‌دانند، برخی دلیلش را رونق گرفتن تئاتر در بین مردم به حساب می‌آورند و برخی نیز آن را در ادامه جریان تئاتر لاله‌زاری قلمداد می‌کنند.

 

حضور پی در پی ستاره‌های سینما در این تماشاخانه‌ها نیز کلاف پر پیچ و خم اقتصاد تئاتر خصوصی را پیچیده تر کرده است. بحث دیگری که درخصوص استقبال سرمایه دارها برای احداث پردیس‌های شیک و چند سالنه تئاتر مطرح است بازگشت سرمایه و سوددهی آنهاست. ستاره‌های سینما با حضور خود بر صحنه تئاتر، وظیفه بازگشت بخشی از این سرمایه را بر عهده دارند، اما خیلی از اهالی تئاتر، معتقدند اگر دغدغه بازگشت سرمایه در اولویت تهیه کننده یا صاحب تماشاخانه باشد، قطعا کیفیت و شان هنری آن تحت شعاع قرار می‌گیرد. بازگشت سرمایه مستلزم استقبال حداکثری از یک نمایش است و این یعنی تن دادن به سلیقه عام.

 

پیکان نقد عده دیگری از منتقدان شرایط امروز تماشاخانه‌ها دولت است. آنها معتقدند دولت با موافقت و مجوز دادن بی رویه به این تماشاخانه‌ها، از خود و تعهداتش در حمایت‌های مالی و معنوی به تئاتر سلب مسئولیت و آن را بر بدنه اهالی تئاتر تحمیل می‌کند. برخی اما این پدیده را مثبت ارزیابی می‌کنند و آن را به حساب رونق و فراگیر شدن تئاتر می‌گذارند. آنها با الگو قرار دادن کمپانی‌های تئاتر غربی بخصوص آمریکا، بازار و فروش را یکی از نشانه‌های اصلی پویایی تئاتر قلمداد می‌کنند و آن را برای رشد و توسعه تئاتر لازم می‌دانند. برخی هم این مسیر را برای تئاتر بی‌راهه می‌دانند و گام برداشتن به سمت سلیقه عوام را در تضاد با ذات تئاتر می‌دانند.

 

افزایش فارغ‌التحصیلان تئاتر

اما فارغ از این تحلیل‌ها و نظرگاه‌های موافق و مخالف، یکی از سوال‌هایی که بعد از شنیدن آمار تعداد تماشاخانه‌ها و اجراهایی که هر شب در تهران روی صحنه می‌رود باید با خود مرور کرد، این است؛ دلیل افزایش تعداد کارگردان و بازیگر و... و به طور کلی متقاضیان به‌صحنه بردن یک نمایش ولو با قیمت‌های سرسام آور اجاره سالن چیست؟

 

شاید یکی از دلایلش را باید در تعداد دانشجوها و فارغ‌التحصیل‌های تئاتر جست‌‌وجو کرد. برای مثال چند سالی می‌شود که دانشکده هنر دانشگاه آزاد تهران به طور میانگین سالی حداقل ۵۰۰ دانشجوی تئاتر را بدون کنکور پذیرش می‌کند. ظرفیت پذیرش دانشجوی تئاتر در دانشگاه‌های دیگر نیز افزایش یافته است. اگر در بدبینانه‌ترین حالت، فقط یک دهم این تعداد دانشجو میل به ادامه دادن کار تئاتر بعد از دوران تحصیل داشته باشند، این تعداد از اجرا در تماشاخانه‌های خصوصی قابل توجیه است. فارغ‌التحصیلان تئاتر که برای وارد شدن به بدنه اصلی تئاتر، راهی جز به صحنه بردن نمایش نمی‌شناسند، ناچارند به اجاره بهای نجومی تماشاخانه‌های غیر‌دولتی تن دهند تا حتی اگر وارد جریان حرفه‌ای تئاتر هم نشوند، لااقل برای سال‌هایی که برای تحصیل سپری کرده‌اند ما حصلی برای خود داشته باشند.

 

نکته‌ای که باید مد نظر داشت این‌است که تئاتر غیر دولتی امروز، در شرایط آزمون و خطا قرار دارد و نهال نوپایی است که درکار تجربه کردن است، وضعیت تملک خیلی از این تماشاخانه‌ها استیجاری است و تعهدات مالی کلانی نسبت به صاحبان این ملک‌ها دارند. باید صبر کرد و دید که در این ماراتن نفسگیر، تاب ماندن و رقابت را پیدا می‌کنند یا نه.

 

 

 

  • 17
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش