دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳
۱۶:۴۸ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۱۰۰۵۳۷
تئاتر شهر

نویسنده و کارگردان نمایش «ابتدا وارد می‌شود»:

همه‌چیز از یک «خشم بروسلیانه» آغاز شد/ پیوند مولانا و بروس‌لی

فرید یوسفی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
نویسنده و کارگردان نمایش «ابتدا وارد می‌شود» به پیوند مولانا و بروس‌لی در این متن و اجرا اشاره کرد و گفت: جرقه‌های نوشتن این نمایشنامه برای من از یک «خشم بروسلیانه» شروع شد و انگار کل این نمایش، ماجرای جمع‌شدن تعدادی مرد برای بروسلی‌بازی است. اما مکانی که احتیاج داریم این بازی را در آن پهن کنیم، مثل زمین، باید مفهومی زنانه‌ می‌بود.

به گزارش ایلنا، فرید یوسفی نویسنده و کارگردان نمایش «ابتدا وارد می‌شود» است که این روزها دور سوم اجرای خود را در تماشاخانه ملک سپری می‌کند و تنها یک هفته روی صحنه خواهد بود. نمایشی بر پایه حرکات تایی‌چی و کونگ‌فو که به گفته یوسفی، ایده اولیه‌اش از تشابه بازیگر اصلی متن به «بروس‌لی» آغاز شده است.

یوسفی در گفتگو با ایلنا، با اشاره به آغاز همکاری با «میلاد مرادی» بازیگر اصلی «ابتدا وارد می‌شود» از ایده این تئاتر گفت: یک روز به میلاد مرادی گفتم خیلی شبیه «بروس‌لی» هستی و او گفت اتفاقا همیشه دوست داشته مونولوگی درباره اینکه خودش بروس‌لی است، اجرا کند و ادامه همین صحبت‌ها بود که به تئاتر «ابتدا وارد می‌شود» منجر شد.

این کارگردان جوان تئاتر، با اشاره به تمرین‌های طولانی‌مدت گروه تئاتر «درون» برای آماده کردن این نمایش، از پروسه حدود یک‌ساله این تمرین‌ها گفت که منجر به سفرهای گروه اجرایی به شهرهای مختلف شده است و یادآور شد: من به‌عنوان کارگردان نظرم را اعمال نمی‌کنم و حتی نظر بازیگرانم را نمی‌پرسم. چون ما با هرکاری که در تمرین می‌کنیم نظرمان را زندگی می‌کنیم و نیازی به بیان آنها نیست. نظر دادن که همیشه با کلمات نیست. من از بازیگرها نمی‌خواهم کاری انجام بدهند. من کاری می‌کنم بازیگر خودش بخواهد کاری را انجام بدهد.

یوسفی ادامه داد: بیشتر اوقات گروهم را از لحاظ جسمی با تمرینات بدنی بسیار خسته می‌کنم و گاهی درست در اوج خستگی، ناگهان دست بازیگرم حرکتی می‌کند و من متوجه می‌شوم این حرکت دقیقا همان چیزی ا‌ست که برای این نمایش لازم است انجام دهد.

یکی از اتفاق‌های عجیب این نمایش که در حال سپری کردن دور سوم اجراست، «گم شدن» یکی از بازیگران اصلی بود. اتفاقی که یوسفی تعریف دقیقی از آن ندارد، اما می‌گوید امیر سه روز قبل از آغاز اجرا «گم شد» و او به‌عنوان کارگردان در این سه روز بازیگر دیگری را نه «جایگزین» که به حضور در این تئاتر «هدایت» کرده است.

او درباره انتخاب بازیگران با تاکید بر اینکه «من هیچ‌وقت انتخاب نمی‌کنم» گفت: برای انتخاب‌کردن باید «من» یک‌پارچه‌ای وجود داشته باشد که من آن را ندارم. همیشه به شوخی می‌گویم: «دستم خورد» و این نمایش اجرا شد! مثل هدیه‌ای که روی زمین افتاده و کسی آن را برمی‌دارد. به همین دلیل تا مجبور نباشم در روند تولید یک اثر دخالت مستقیم نمی‌کنم چون همیشه لازم نیست من یا به‌طور کلی مولف برای چیزی تصمیم بگیرد یا انتخاب کند.

یوسفی با تاکید بر اینکه «بیشتر مواقع، اتفاقات در حال افتادن هستند و ما اگر متوجه شویم تنها آنها را برمی‌داریم» یادآور شد رابطه بین او و بازیگران باید رخ دهد و مانا باشد.

او ادامه داد: مثل رقصی که بین دو نفر اتفاق می‌افتد؛ تمام سعی‌ام این است که ارگانیک و طبیعی پیش برود و از سمت من یا بازیگر قالب نداشته باشد.

نویسنده و کارگردان «ابتدا وارد می‌شود» ادامه داد: براساس یک تصویر یا دورنما جلو می‌روم ولی هدفی ندارم. من فقط حس‌هایی دارم و چیزهایی مبهم می‌دانم؛ مثل اینکه بازیگرم شبیه بروس‌لی است و دوست دارد مونولوگی در مورد بروسلی ‌بودن در صحنه بگوید. اما برای شکل‌گیری شخصیت مدت زمانی همه فیلم‌های سینمایی را که بروس‌لی بازی کرده تماشا کردم که قسمت‌هایی از تئاتر، مثل رابطه پسرعموها هم از آن فیلم‌ها می‌آید.

یوسفی با اشاره به حضور فقط یک بازیگر زن در این نمایش و اهمیت نقشی که او در ماجرا دارد، گفت: جرقه‌های نوشتن این نمایشنامه برای من از یک «خشم بروسلیانه» شروع شد و انگار کل این نمایش، ماجرای جمع‌شدن تعدادی مرد برای بروسلی‌بازی است. اما مکانی که احتیاج داریم این بازی را در آن پهن کنیم، مثل زمین، باید مفهومی زنانه‌ می‌بود. من فکر می‌کنم زن ایجاد حرکت می‌کند.

او خاطرنشان کرد: زن درون بروسلی یا زنانی که در زندگی‌اش بودند و اصولا همه‌ زن‌ها می‌توانند در این نمایش یک زن باشند. در تمرین‌ها از جایی به بعد احساس کردم انگار به ما اجازه داده شده وارد خانه این زن بشویم و تا جایی که می‌توانیم بروسلی‌بازی کنیم تا تخلیه شویم.

نویسنده و کارگردان «ابتدا وارد می‌شود» همچنین به پیوند مولانا و بروس‌لی در این متن و اجرا اشاره کرد و با اشاره به تصویری از «یک انسان در مرکز فضایی تهی» که از شعر «عقل گوید شش جهت حد است و بیرون راه نیست/عشق گوید راه هست و رفته‌ام من بارها» مولانا به ذهنش رسیده، گفت: وقتی دیدم مطالبه‌ بروس‌لی در شش جهت اطرافش به موانعی برمی‌خورد، فهمیدم باید آدم‌های نمایشم را دقیقا همان‌جاها بچینم. به بقیه‌ بازیگرها زنگ زدم و گفتم حاضرید نقش کتک‌خور بروس‌لی را بازی کنید؟ که البته کتک‌خور هم نیستند؛ اما بعد هرکس را که جواب مثبت داده بود دعوت کردم چون فکر می‌کنم کسی که با نقش کتک‌خور مشکلی نداشته باشد پتانسیل‌های بالایی دارد.

یوسفی با اشاره به طنز این تئاتر تصریح کرد: ما نیاز داریم به همه‌چیز بخندیم تا بتوانیم در موردش حرف بزنیم. نیاز داریم استاد را، بروسلی را پایین بیاوریم. حتی خود عنوان «ابتدا وارد می‌شود» برای این نمایش و هم‌ آهنگ بودن آن با «اژدها وارد می‌شود» یک شوخی بود که بعدا مسئولیتش را به عهده گرفتم.

یادآور می‌شود، دور سوم اجرای نمایش «ابتدا وارد می‌شود» به نویسندگی و کارگردانی فرید یوسفی و تهیه‌کنندگی سجاد افشاریان از اول بهمن در تماشاخانه ملک آغاز شده است و به مدت یک هفته هر شب ساعت ۱۸.۳۰ در تماشاخانه ملک روی صحنه می‌رود.

میلاد مرادی، سارا عبادی، پویا چوداریان، محمد عبدالوند، رضا دشتکی، محمد گل و کسرا بنایی بازیگران این نمایش هستند.

سایر عوامل «ابتدا وارد می‌شود» عبارتند از: آهنگساز: فرید یوسفی، طراح نور: مصطفی اسفندیاری، طراح لباس: شیدا زواری، طراح دکور: کیانا رستگارنژاد، طراح پوستر: رضا چاووشی، عکاس: کیارش مسیبی، مدیر اجرا: صالح علوی‌زاده و دستیار کارگردان: تینا تمدنی.

علاقه‌مندان برای تهیه بلیت این نمایش می‌توانند به سایت تیک۸ یا تماشاخانه ملک به نشانی خیابان شریعتى، خیابان ملک (نرسیده به بهار شیراز)، نبش خیابان وزوایى، پلاک ۱۳ مراجعه کنند.

  • 11
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش