دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۴۴ - ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ کد خبر: ۱۴۰۳۰۶۱۳۹۲
رادیو و تلویزیون

کیانوش عیاری: تلویزیون سه و نیم میلیارد تومان به من بدهکار است/ قرار بود با محمود دولت‌آبادی کلیدر را بسازم

کیانوش عیاری ,سینما ادبیات,صداوسیما ,فیلم های کیانوش عیاری
کیانوش عیاری درباره اقتباس سینما ادبیات می‌گوید سال‌ها آثارم از ارشاد مورد پذیرش نبود، برای اینکه بتوانم کار کنم و امور زندگی را بگردانم از کتاب «خواهران غریب» اریش کستنر یک فیلمنامه نوشتم به نام «نیمه دو سیب» و واقعیت هم این است که فیلم خوبی نشد، به نظرم فیلم کیومرث پوراحمد به نام «خواهران غریب» بهتر از کار من بود.

به گزارش خبرآنلاین؛ در کودکی و نوجوانی سرک کشیدن به آپاراتخانه سینمایی که متعلق به پدرش بود، کیانوش عیاری را به دنیایی کشاند که اگرچه برایش بالا و پایین زیاد داشته اما پس از گذشت دهه‌ها هنوز حاضر به رها کردن آن نیست چون دوست دارد با سینما، زندگی خلق کند. حتی خودش می‌گوید «نمی‌دانم اگر سینما نبود چه کاره می‌شدم چون من حتی مسافرکشی هم بلد نیستم.» او به تازگی از مجموعه کتاب‌فیلمنامه‌هایش رونمایی کرده که به همت مهرداد غفارزاده گردآوری شده است.

این مجموعه که از فیلمنامه «تنوره دیو» تا «ویلای ساحلی» را شامل می‌شود مجموعه‌ای از تجربیات درونی و محیطی کارگردان به همراه دکوپاژ برای خلق آن اثر است. در ادامه و به بهانه رونمایی از این مجموعه آثار به گفت‌وگو با کیانوش عیاری، نویسنده و کارگردان سینما پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

شما به تازگی فیلمنامه «تنوره دیو» را تبدیل به یک کتاب کرده‌اید، فکر می‌کنید، آثار وقتی مکتوب می‌شوند در درازمدت چه‌قدر می‌توانند روی سینما تاثیرگذار باشند؟

در آثار ادبی هرقدر که روی موج تاکید نکنیم، من فکر می‌کنم که ماندگارتر می‌شوند. هرچه‌قدر اثر با موج حرکت کند همراه با موج پایین می‌آید. نکته مثبتی که درباره نشر چشمه وجود دارد این است که به برخی از لحظات تنهایی من هم رجوع کردند، که این قاعدتا باید ماندگارتر باشد.

خودتان ادبیات و سینما را تا چه اندازه متاثر از یکدیگر می‌دانید؟

اصولا من فاصله زیادی میان ادبیات و سینما می‌بینم، البته ادبیات خارج از سینما برایم عزیز است، با این وجود تقریبا همه داستان‌های ایرانی را خوانده‌ام، در ایران نویسندگانی مانند  اسماعیل فصیح هستند که آثارشان بسیار برای سینما خوب است.

اما شما فیلمنامه «نیمه دو سیب» را از کتاب «خواهران غریب» اریش کستنر اقتباس کردید، تجربه خوبی برایتان بود؟

سال‌ها آثارم از ارشاد مورد پذیرش نبود، برای اینکه بتوانم کار کنم و امور زندگی را بگردانم از کتاب «خواهران غریب» اریش کستنر یک فیلمنامه نوشتم به نام «نیمه دو سیب» و واقعیت هم این است که فیلم خوبی نشد، به نظرم فیلم کیومرث پوراحمد به نام «خواهران غریب» بهتر از کار من بود. در فیلم من بازیگرم مریم مصدقی بعد از شروع فیلمبرداری باردار شد و دیگر نتوانست نقش را ایفا کند و من مجبور شدم فیلمنامه را تغییر دهم تا فقط از شر آن نوشته‌ها رها شوم.

البته یک‌بار هم با آقای دولت‌آبادی صحبت کردم تا با اقتباس از «کلیدر» اثری بنویسیم و ایشان هم موافقت کرد اما تهیه‌کننده از نظر مالی با آقای دولت‌آبادی به توافق نرسیدند. یک‌بار هم مدت‌ها قبل وقتی بسیار جوان بودم، جای خالی سلوچ را خواندم خوشم آمد و خواستم بخش لوک مست را بسازم، ایده را با دولت‌آبادی مطرح کردم و قول دادم نظر ایشان برآورده می‌شود، ایشان هم پذیرفتند، اما راستش بعدا از ساختن آن ترسیدم و وارد ساختن آن نشدم.

فکر می‌کنید مهم‌ترین معضل فعلی سینما چیست؟

من سال ۹۲ داور بودم. آن سالی که فیلم «خانه پدری» قرار بود در جشنواره و خارج از مسابقه نمایش داده شود، من داور بودم. فکر کنم من را داور گذشتند تا به این خاطر که فیلمم به نمایش در نمی‌آید، دلم نشکند، من بعد از اینکه ۲۲ فیلم را تماشا کردم، به این نتیجه رسیدم که فیلم‌سازان دچار این جو شده‌اند که حتما باید در فیلمشان حرف بزرگ بزنند. در واقع سونامی معنا تراشی در فیلم‌ها رایج شده بود. در میان آن همه فیلم فقط یک اثر توانست مرا راضی کند. خلاصه در آن سال متوجه شدم که موج معناتراشی چه آفت خطرناکی است؛ یعنی فیلم‌های ما از نظر اجتماعی به یک جایگاهی رسیدند که فقط برای جلب توجه مخاطب سخت می‌گویند و به عقیده من این فیلم‌ها ماندگار نخواهند شد.

کدام فیلم بود؟

اسمش را واقعا یادم نیست.

فیلمی به تازگی دیدید که شما را راضی کرده باشد؟

اخیرا «جنگل پرتقال» را دیدم و خوشم آمد.

فکر می‌کنید با توجه به مسیری که سینمای امروز ما در حال طی کردن آن است، بازهم می‌توانیم شاهد اتفاقی مشابه موج نو در سینما باشیم؟

بله، چون من باور دارم اگر سینما در آمریکا و فرانسه اختراع نشده بود، در ایران اختراع می‌شد. این حرف خیلی ماندگاری است که آقای ناصر تقوایی آن را می‌گفتند. ما نسل جوانی داریم که استعداد ذاتی سینما را دارند. موج نویی که شما فرمودید که تکانی به سینما دهد، حتما اتفاق خواهد افتاد، مگر می‌شود با این‌همه استعداد بالا و شگرفی که در این سینما وجود دارد این اتفاق نیفتد؟ یکی از همین شاهکارها «جنگل پرتقال» است.

چرا صداوسیما سریال «۸۷ متر» را پخش نمی‌کند؟ آیا به شما بدهکار است؟

نمی‌دانم چرا پخش نمی‌کند اما بله، بدهکار است.

این بدهی چه‌قدر است و آیا نمی‌خواهد بدهیش را به شما بدهد؟

نزدیک سه و نیم میلیارد تومان بدهی دارد و من از جمله کسانی که از صداوسیما طلبکارم چون از جیبم برای این سریال خرج کردم.

برای همین ۸۷ متر؟

بله، بدون آن‌که دیناری عایدم شده باشد. ۴ سال از زندگیم صرف این سریال شد. برای کسی که می‌خواهد نشان دهد توان ساختن دارد، چنین کاری خوب است، می‌تواند در صداوسیما کار کند و مهارتش را نشان دهد  ولی من که نشان داده بودم که می‌توانم بسازم. چرا من باید مجانی بسازم؟ من این سریال را کاملا و مطلقا مجانی ساختم.

مشکل سریال چیست؟

داستان همان خانه کوچکی است که به ۲۵_۲۶ نفر فروخته شده است. سوال این است که پس کجاست قانون جمهوری اسلامی که مانع از چنین فسادی شود. یکی از دوستان درباره فیلم «کاناپه» به من گفت: «این‌ها خیلی شانس آوردند که مسئله بی‌حجابی در فیلم شماست و به همین بهانه توانستند فیلم را توقیف کنند چون یکی از دوستان ارشاد می‌گفت که ای فیلم به جز مسئله حجاب مانند یک پتک سنگین است. فیلم «کاناپه» به بهانه حجاب توقیف شد.

درباره کاناپه و خانه پدری همواره این بحث وجود دارد که رفع توقیف خواهند شد. آیا از جانب سازمان سینمایی با شما صحبتی شده است؟

هنوز نه، اما امیدوارم این اتفاق رخ دهد، امیدوارم شرایط به گونه‌ای پیش برود که اوضاع تا ابن اندازه به کام همه تلخ نباشد.

  • 9
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش