جناح رقیب دولت و اصلاحات در انتخابات پیشین به هر چه که میتوانست برای جذب رای متوسل شد، از تلاش بیسابقه برای جلب رای اقشار تا متوسل شدن به تتوهای تتلو، اینبار اما این جبهه سیاسی با برنامهریزی منسجمتر، زودتر از موعد بهفکر ساختارسازی مردمی به جای تکیه بر احزابشان افتادهاند. این جبهه بهصورت هدفمند نارضایتی از اوضاع اقتصادی را پررنگتر میکند و برخلاف دوره رئیسجمهور پیشین (احمدی نژاد) انتقاد از وضعیت اقتصادی را تشویق مینماید. درپیوست رسانهای محافظهکاران، آنان ضرباتی را که از همراهی چهره های مشهور دریافت کردهاند، فراموش نکردهاند. اجبار سلبریتی ها به سکوت و یا همراهی بخشی از نقشه راه آنان به نظر میرسد.
اصولگرایان میدانند که لیدر اصلاحات دیگر نه ابزار فشار از پایین اش به کارآمدی گذشته است و نه قدرتی برای چانه زنی از بالا دارد، تکرار را آزموده و به دولت نیز به خاطر وعدههایش فشاری وارد نکرده است . با این همه وضعیت اصول گرایان به مراتب بسیار بدتر است، همانگونه که قائم مقام حزب اعتماد ملی میگوید، «در دنیا کسی اصولگرایان را جدی نمیگیرد» علیرغم این مسئله چیزی از نارضایتی عمومی از اوضاع اقتصادی و برخی عملکردهای دولت کاسته نشده است. در کنار افزایش مطالبات اقتصادی و جلب نظر قومیت ها، اصولگرایان در این اندیشهاند که خلاقانهتر عمل نمایند، جذب طرفداری چهره های هنری و ورزشی جوان پسند می تواند هر کاندیدی را یاری نماید. دو تیم استقلال و پرسپولیس که به گفته داورزنی معاون وزیر ورزش به لحاظ تعداد طرفدار از جمله محبوبترین تیم های جهان است، بر اساس مصوبه دولت قرار است به زودی به بخش خصوصیواگذار شوند، از هم اکنون برخی از محافل اصلاح طلب نگرانی خود را از استفاده رقیب از این دو تیم ( با استفاده از خرید با واسطه آنها ) اعلام کردهاند، این نگرانی ها در موضعگیری پوری حسینی رئیس سازمان خصوصی سازی نیز انعکاس یافت و وی «از نگرانی برخی چهره های سیاسی از استفاده انتخاباتی از این دو تیم پر طرفدار» سخن گفت.
دست نامادری
پس از انقلاب هر دو باشگاه دولتی شدند. در دهه شصت به دلیل آنکه اموال باشگاه پرسپولیس مصادره شده بود، تنها نشانی از آن مانده بود، علی پروین پیش کسوت این باشگاه در جملهای مشهور در توصیف اوضاع باشگاه داری در آن دهه میگوید: «ما پرسپولیس را در یک صندوق عقب جا داده بودیم.». منصور پور حیدری نیز برای حفظ آنچه از استقلال مانده بود می جنگید. استقلال پس از آن دوره در اختیار سازمان وقت تربیت بدنی گذارده شد. پرسپولیس اما داستان پیچیدهای داشت. این تیم ابتدا به یکی از بنیادها واگذار شد. نامهای مختلفی برای این تیم پیشنهاد شد که با مخالفت علی پروین مواجه شد ، او در این رابطه می گوید: «در جلسه گفتم ما به فحش خوردن در ورزشگاه عادت داریم اما نمی دانم شما می دانید که ممکن است به اسم این نام ها در ورزشگاه چه توهین هایی شود یا نه؟» پس از سالها آوارگی مرحوم «هاشمی رفسنجانی»، رئیس جمهوری وقت سعی کرد هر دو باشگاه را از زیر چتر دولت خود کنار بزند. او پرسپولیس را سال ۱۳۷۲ ابتدا به وزارت صنایع و معادن وقت و سپس به حوزه هنری تحت ریاست روحالله زم سپرد. پرسپولیس اما در سال ۷۹ در دولت اصلاحات دوباره به دولت بازگشت و تحت تکفل سازمان وقت تربیت بدنی قرار داد. ماجرای خصوصی شدن سرخابیها را اما نخستین بار به صورت جدی محمود احمدینژاد در دولتش شروع کرد . او سال ۱۳۸۷ در یکی از جلسات هیات دولت، به «محمد علیآبادی»، رئیس وقت سازمان بدنی که بعد به وزارت ورزش و جوانان تغییر یافت، دستور میدهد زمینههای واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی را بررسی کند. احمدینژاد اسفندماه همان سال دستور این واگذاری را صادر کرد. بعد از این مسئله مقدمات کارفراهم شد و دو نفر از تجار به نام به عنوان داوطلب از سوی دولت پذیرفته شدند ، هر دوی آنها از فعالین اقتصای وابسته به احمدی نژاد بودند که بنا به گفته پیشکسوتان ورزشی در آن زمان از خرید این دو تیم برخی اهداف سیاسی را دنبال میکردند. در دولت حسن روحانی نیز پیش از این دو بار موضوع واگذاری این دو تیم تا مرحله نهایی پیش رفت که در نهایت آنچه که «نگرانی های سیاسی » خوانده شد مانع از واگذاری این دو تیم به متقاضیان شد.
برای درک اینکه چرا باشگاههای استقلال و پرسپولیس هرگز تاکنون موفق به خروج از لوای مدیریت دولتی نشدهاند، شاید بتوان به این جمله مشهور «محسن صفایی فراهانی»، رئیس وقت فدراسیون فوتبال ایران استناد کرد. او سال ۱۳۸۱ در روز استعفای خود از ریاست فدراسیون فوتبال گفت: «فوتبال را به نامادریاش سپردم.» نامادری که تاکنون به دلیل نگرانیهای غیرفوتبالی خود حاضر نشده است، زنجیر اسارت از گردن این دو باشگاه بردارد. محسن صفایی فراهانی البته سال ۹۳ توضیح کاملتری در مورد این مشهورترین جمله اش داد: «نامادری، شخص نبود. من کلیت را گفتم کلیتی که حق پخش تلویزیونی را از من گرفت، اجازه خصوصی سازی را از من گرفت، حق کپی رایت برای باشگاه ها و تیم ملی را هم از من گرفت. من نباید دستم را در جیب دولت می کردم.» مهرماه سال دو سال قبل (۱۳۹۵ )، وقتی دولت حسن روحانی مدعی بود که به صورت جدی در حال واگذاری استقلال و پرسپولیس در سازمان خصوصیسازی است، خبرگزاری مهر نوشت: «دیوان عدالت اداری مصوبه دولت را تایید کرد که به این ترتیب، تیمهای استقلال و پرسپولیس دولتی میمانند.»
یعنی خود دولت با خروج دو باشگاه از چنگ سازمان تربیت بدنی مخالفت داشت. این دو تیم با توجه به طرفداران پر شمار برای خریدار از توجیه اقتصادی بالای برخوردار هستند ، با این همه با توجه به قیمت آنها و لازم تایید صلاحیت و داشتن اهلیت، بسیاری معتقدند که خریدار نهایی احتمالاً مانند دیگر مراکز واگذار شده از منسوبین سیاسی یکی از دو جناح خواهد بود . سازمان خصوصی سازی در این بین نقشی در احراز اهلیت ندارد و تنها بخش فنی کار را بر عهده دارد . سال ۱۳۹۳ سازمان خصوصی سازی به صورت رسمی هر دو باشگاه را به مزایده گذاشت. نوزدهم اسفندماه همان سال، «جعفر سبحانی»، مشاور رئیس این سازمان گفت: «برای جلوگیری از خصوصی سازی، فشارها وجود داشته و هنوز هم بر سازمان خصوصی سازی فشارهایی وجود دارد ولی فعلا نمی خواهیم به خاطر متشنج شدن جو جامعه، به این موارد ورود کنیم. برخی ها نمیخواهند سازمان خصوصی سازی این دو باشگاه را واگذار کنند. من نمیدانم این افراد دنبال چه منفعتی می گردند.» جواب این سوال را البته «سعید فائقی»، معاون وقت سازمان وقت تربیت بدنی در دولتهای هاشمی رفسنجانی و دولت اصلاحات داده بود؛ او سال ۱۳۸۱ به روزنامه «جهان فوتبال» گفت: «دغدغه بزرگ، خریداران باشگاه و حتی لایههای پشت خریداران باشگاه های استقلال و پرسپولیس هستند.» این لایه های پشت خریداران همان حلقههای سیاسی هستند که وظیفه پشتیبانی خریدار را برعهده دارند، پرسپولیس و استقلال با توجه به داشتن بیش از ۴۰ میلیون هوادار می توانند از هر رسانهای در کشور پر نفوذ تر عمل کنند و این مسئله ای نیست که هیچ جناح فعال در سیاست بتواند از آن چشم بپوشد، آنچنان که در این باره گفته شده است که «خصوصی سازی پرسپولیس و استقلال مانند خصوصی سازی دو کانال پر بیننده تلویزیونی است و هر حزب سیاسی رویای خریدش را دارد ».
پوری حسینی رئیس سازمان خصوصی سازی در رابطه با واگذاری این دو باشگاه می گوید، «اگر صورت های مالی مورد تایید باشد، امیدواریم تا دی ماه مناقصه را برگزار کنیم، وی اذعان می کند که مخالفت ها در میان مسئولین هنوز صفر نشده است و بیشترین نگرانی در مورد استفاده سیاسی و انتخاباتی است ، هر چند از میزان این مخالفت ها نسبت به سالهای قبل کمتر شده است. » برای غلبه بر نگرانی هر دو جناع موضوع اهلیت مطرح شده است، بر این اساس هیئتی متشکل از وزیر اقتصاد ، دادگستری و وزیر ورزش وظیفه تعیین اهلیت خریدار را برعهده دارند، رئیس خصوصی سازی در اشارهای ظریف می گوید: «این نگرانی وجود دارد که اگر معیار دقیقی برای اهلیت نباشد هر کس را که من از آن خوشم نیاید یا با منش سیاسی من همراه نباشد نا اهل بدانم » در واقع هر جا که بحث اهلیت پیش می آید بخش عمده ای از شرایط احراز آن سیاسی تعبیر میگردد (در کنار خوش نامی مالی و نداشتن سوء پیشینه) محمد حسینی نماینده مجلس در این رابطه میگوید: « واگذاری استقلال و پرسپولیس یک نکته بسیار مهم دارد و آن بحث اهلیت است. اهلیت در موضوع واگذاری اهمیت بسیار مهمی دارد، همانگونه که میدانید بسیار مهم است این دو باشگاه به چه افرادی واگذار شوند. افرادی که قرار است مدیریت و مالکیت این دو باشگاه مهم را عهدهدار شوند باید امتحان پس داده باشند » ورزشی ها البته از این واگذاری خوشحال هستند، فرشاد پیوس میگوید: «تحقق خصوصیسازی پرسپولیس و استقلال دعای خیر هواداران را به همراه دارد » علی پروین نیز می گوید که «شرکت پیشکسوتان پرسپولیس آمادگی خرید این تیم را به هر قیمتی دارد » با این همه برخی از اعضای فراکسیون ورزش نگرانی خود را از آنچه آن را «حامیان اصلی پشت سر خریدار» عنوان کرده اند ، برخی نمایندگان اصلاح طلب از بالا بودن احتمال رد شدن اهلیت یک خریدار اصلاح طلب گلایه کرده اند ، همچنین شایعات تایید نشده ای از وجود برخی خریداران در محافل رسانه ای و حزبی اصلاح طلب وجود دارد . بحث واگذاری یکی از دو تیم به دو جناح فعال کشور نیز از جمله گزینههای پیشنهاد شده میباشد.
با این همه اصلاح طلبان نگران هستند که در نهایت برخی شرکتهای نیمه دولتی وابسته به یک جناح خاص حاضر در قدرت موفق به خرید گردد و این موضوع پتانسیل بالایی برای استفاده انتخاباتی دارد.
- 15
- 6