تنقاضات و مشکلات چند گانه ای در همکاری میان ایالات متحده امریکا با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس وجود دارد، که سبب شده است بسیاری از امریکایی ها، از جمله ترامپ، دهه ها همکاری دو طرف را فراموش کنند. یک پژوهشگر امریکایی فعال که در پست های مرتبط با خاورمیانه سابقه کار دارد، می گوید که کشورهای مذکور پیشنهاد رئیس جمهوری جدید ایالات متحده مبنی بر تشکیل «مناطق امن» در سوریه با پول آنها را نمی پذیرند.
البته وی تاکید می کند که اصل این فکر خطرناک است و به هیچ وجه به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است. اگر چه دو هدف را دنبال می کند، یکی تحقق و تثبیت آوارگان سوری در داخل خاک کشورشان و دیگری بازگرداندن سوری های پناهنده شده به خارج که البته غیرممکن است.
وی همچنین می گوید: هزینه دیگری که از این تناقضات و مشکلات ناشی می شود این است که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دوست ندارند نقش فعالی داشته باشند برای این که چنین نقش آفرینی هایی می تواند مخاطرات سنگینی را بر آنها تحمیل کند. البته آنها همیشه وقتی با مشکلی از این دست برخورد می کنند چند دسته می شوند.
دلیل آن شاید برتری روس ها و ترک ها بر آنها از ناحیه نظامی باشد، و همچنین تحولات سلبی ای که سوریه در دو سال گذشته شاهد بوده است. در عین حال این نکته هم مطرح است که قرار است چه کسی در سوریه با ارتش یا واحدهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و حزب الله و گروه های شبه نظامی دیگر شیعی که بعضی از آنها از عراق و بعضی دیگر از افغانستان و پاکستان آمده اند، برخورد کند.
وی در ادامه می افزاید: مشکل دیگری که وجود دارد، تردید همیشگی نسبت به سازماندهی اهل تسنن به ویژه عرب هاست، که اگر هدف اول را مطابق با دستورالعمل ترامپ اجرا کنند، یعنی مبارزه و ویران کردن داعش، آیا این مساله به حکومت اسد و ایران اجازه نمی دهد که خلاء پیش آمده را پر کنند و این در نهایت منافع آنها را تهدید نمی کند؟ حتما می دانی که کشورهای عربی از تحقق طرح هلال شیعی که ایران از مدت ها قبل از عراق و لبنان و سوریه آغاز کرده است و بعد از طلوع خورشید بهار عربی که تبدیل به زمستان عربی و ویرانگر عربی شد سرعت بیشتری به آن داد، می ترسند.
می دانی که آنها حتی در بزرگ نمایی تهدید آن اغراق می کنند و حتی در این که می توانند این طرح را به شکست بکشانند هم بزرگ نمایی می کنند. اما به نظر می رسد حقیقت در سوریه به نوع دیگری است. عربستانی ها که امریکا اوباما آنها را سرنگون کرد حالا می ترسند دولت ترامپ آنها را سرنگون کند، با کشاندن آنها به جنگ نیابتی با ایران در سوریه به این بهانه که جلوی نفوذ ایران و حکومت اسد را بگیرد.
این پژوهشگر فعال امریکایی دلیل دیگر این مشکلات را درگیری مزمن فلسطین و اسرائیل می داند و می گوید: خیلی وقت ها نسبت به آغاز مذاکرات جدی برای حل بحران فلسطین و اسرائیل خوش بین بوده ایم و گمان کرده ایم که با حمایت کشورهای عربی صلحی میان آنها برقرار می شود. در حالی که توجه به این موضوع نیاز به نگرشی جدید و ایجابی دارد. البته فضایی ایجابی میان اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در پی ترس مشترکشان از ایران و گروه های جهادی سنی به وجود آمده است.
این ترس یا هر عامل ایجابی دیگر هیچ تاثیری بر روند صلح ندارد. اگر طرف ها واقعا به فکر رسیدن به صلح باشند باید همه آنها از مواضعشان، حداقل مواضعی که کمتر دردناک است، کوتاه بیایند و واقعیت جدیدی را به وجود آورند تا فضای جدیدی به وجود آید. چنین فضایی اگر واقعا اسرائیل و فلسطین آماده اتخاذ تصمیم های سخت و جوهبری مثل مساله مرزها و بیت المقدس باشند، به وجود می آید. اما هیچ نشانه ای برای این که آنها چنین آمادگی ای داشته باشند مشاهده نمی شود.
خیلی سخت می توان باور کرد که کشورهای عربی از طرح صلحشان که در سال ۲۰۰۲ پیشنهاد دادند، دست بکشند و اسرائیل را بدون این که برادران فلسطینیشان چیز مهمی به دست آورند، به رسمیت بشناسند. عربستانی ها نشانه های ایجابی می فرستند اما هیچ چیز مجانی به دست نمی آید.
در این حالت امریکا چه می کند؟
دیر یا زود کشف خواهد کرد که اعراب سنی «شرکای سختی» هستند، و همکاری های منطقه ای به هیچ جایی نمی رسد. و کشورهایشان در عمل به خصوص در زمینه نظامی ضعیف هستند و حمایت امریکا تنها آنها را به دخالت در امور داخلی کشورهای همسایشان ترغیب می کند. شاید این مساله ترامپ را هم مثل اوباما از چشمشان بیندازد.
برای همین امریکا باید سقف توقعاتش را پایین بیاورد همچنین نباید هر چه آنها می خواهند را اجرا کند. اگر موفق شوند امریکایی ها برایشان کف و سوت می زنند. و اگر شکست خوردند باید خودشان را ملامت کنند. همچنین سیاست های دولت جدید در واشنگتن مثل اعمال محدودیت در مهاجرت مسلمانان به امریکا و حمایت از عناصر تندرو در اسرائیل باعث می شود تا همکاری با آنها سخت تر شود.
البته این به آن معنا نیست که هیچ مجالی برای همکاری میان دو طرف وجود ندارد. زمینه برای همکاری در زمینه های دفاع دریایی و موشکی همچنان باز است، همچنین در زمینه دفاع از زیبربناهای اسراتژیک در خلیج فارس و حمایت از آنها در برابر ایران و گروه های تروریستی. اما تحقق رویای بازسازی استراتژی گسترده امریکا در خاورمیانه بسیار سخت شده است.
سرکیس نعوم
- 14
- 2