سبک رمانتیسم
در اواخر قرن ۱۸ میلادی، یک جنبش هنری، ادبی، موسیقی و روشن فکری به نام رمانتیسم( معروف به دوره رمانتیک) در اروپا بوجود آمد و به اوج خود در دوره تقریبی ۱۸۰۰ تا ۱۸۹۰ رسید. این سبک با تأکید بر احساسات و فردگرایی و همچنین تجلیل از گذشته ها و طبیعت، واکنشی به انقلاب صنعتی بود و در آثاری مورد استفاده قرار گرفت که از آن ها می توان به هنرهای تجسمی، ادبیات و موسیقی اشاره کرد.
در مقابل سبک رئالیسم، سبک نقاشی رمانتیسیسم قرار گرفته است که دربرابر عقلانیت، نوعی واکنش احساسی تلقی میشود. رومانتیسیسم به مسائل رومانتیک( خیالی و غیر واقعی) گرایش دارد و به دوره هایی در معنای عام می گویند که تأکید آن در زمینه ی هنر و زندگی بر کیفیت های عاطفی و تخیلی است. در آثار شیوه ی رمانتیسم بر حساسیت درونی، عواطف و خیال پردازی تأکید شده است.
عینیت برونگرا و ساختار صوری اشیاء و فضا در شیوه رومانتیسیسم، کاربردی ندارد درحالیکه خط و رنگ درون نما در این شیوه بسیار موثر و کاربردیست. رمانتیسم، مجددا باعث ورود جنبه های احساسی و ملموس به هنر غرب گردید. هنرمندان رمانتیک آزاد برای تحقق بخشیدن به ایده های شخصی خود از چهارچوب های تصویرگری های سنتی استفاده کردند.
اصول سبک رمانتیسم
>> یکی از اصول سبک رمانتیسم اینست که به فردیت و احساس هنرمند، اهمیت داده میشود.( شخصیت)
>> اهمیت احساس در سبک رمانتیسم بخاطر احساس میباشد و اهمیت عاطفه در این مکتب بخاطر عاطفه است.( هیجان و احساسات)
>> در سبک رمانتیسم، از قوانین ثابت تبعیت نمیشود درحالیکه از امیال ذهنی، پیروی میشود.( گریز و سیاحت)
>> عواطف انسانی و مسائل معنوی در سبک رمانتیسم، برتر شمرده میشود.( رمانتیسیسم در نقاشی با عبارت برتری و غلبه احساس بر عقل توصیف می شود)
>> از هنر در سبک رمانتیسم بعنوان وسیله ای استفاده میشود که احساسات را تحریک کند.
>> سبک رمانتیسم، بیانگر فضاهای خیال انگیز و اسرار امیز و حالت غیرعادی آشفته و جنون آمیز انسانها می باشد.
>> نمایش هیجان طوفان و طبیعت سرکش شیوه ای پر از حرکت و رنگ را می طلبد.
>> در سبک رمانتیسم، هنرمند میتواند بطور ازادانه هر بخشی از زندگی را به تصویر بکشد.
>> نگاه رمانتیک ها به زندگی، نوعی حالت عارفانه است( کشف و شهود).
>> سبک رمانتیسم در تلاش است تا از واقعیت، فرار کند.( افراط رمانتیک ها در این اصل، جنبش واقع گرایی را به وجود آورد .)
نقاشان در نقاشی
نقاشان دوره رمانتیسم ترجیح دادند که از مضامینی همچون روستا ها و زندگی در آنها ، ناشناخته های طبیعت و حس بزرگی و قدرت طبیعت به جای پناه بردن به ایمان و دین( همانند اجداد خود) استفاده کنند که همین امر باعث شد تا در این سبک، ایدهال های طبیعت گرایانه نشان داده شود.
رمانتیسم در هنر و موسیقی و شعر
افرادی همچون لودویگ ون بتهوون و فردریک شوپن، از آهنگ سازان رمانتیک به شمار می رفتند. همچنین از نویسندگان و شاعران رمانتیک می توان به افرادی ازجمله چارلز بودلر، ویلیام بلیک، ویلیام وردزورث، یوهان ولفگانگ فون گوته، لرد بایرون، ساموئل تیلور کولریج و مری شلی اشاره کرد. همین نقاشان و مجسمه سازان رمانتیک، در چشمان نسل های آینده، این دوران را تعریف کردند.
رمانتیسم در سینما و عکاسی
سبک رمانتیسم در سینما و عکاسی با تمام خصوصیاتش در ادبیات و نقاشی نمایان میشود، البته هیچگاه به صورت یک سبک جداگانه مانند ادبیات یا موسیقی یا امپرسیونیسم، ظاهر نشد بدین دلیل که جنبه های احساسی با وام گرفتن از ادبیات در داخل فیلمنامه های رمانتیک، اقدام به ساخت فیلمهایی بر اساس رمانهای ادبی این سبک نمود که در گروه دسته ی رمانتیک در سینما می باشد. از فیلمهای رمانتیک می توان به" عشق و احساس و تخیلات احساسی" اشاره کرد.
در عکاسی رمانتیک، تمامی ویژگی های سبک رمانتیک اعم از لحظات احساسی، عاشقانه و لطافت گرایی با نورپردازی های طبیعی و ملایم، بگونه ای که حس عاشقانه به مخاطب القا کند؛ نمود پیدا کرده است. حتی یکی از عکسهای رمانتیک، ثبت لحظات عاطفی می باشد که از طبیعت( عکسهایی از غروب خورشید و ماه، امواج دریا و…) گرفته شده است.
عقاید رمانتیست ها
عقیده و باور گروه رمانتیست ها چنین بود که برای رسیدن به حقیقت، صرفا نباید استدلال را بیان کرد چون برای درک ناگفته ها و نادیده های زندگی کافی نیست. در نظر داشته باشید که این ناگفته ها بیانگر احساسات و عواطف و تخیل آدمی نیستند.
تاکید رمانتیست ها بر نوعی زندگی می باشد که مملو از احساسات و عواطف و ابرازشان بطور کاملاً آزادانه است، انقلاب صنعتی از نظر این گروه، مایه تحقیر انسان بود؛ به همین خاطر، عواطف و احساسات آدم دربرابر حقارت بعنوان یک سنگر محافظت کننده محسوب میشد.
پیروان مکتب رمانتیسم با تحسین و تمجید از ارزش های انسانی بعنوان نیروهای بالقوه، بی نهایت و خداگونه، آن را می شناختند. ایشان با کنار زدن عقل گرایی و قانونمندی محض باعث ایجاد نئوکلاسیسم روشنگری شدند و تصمیم داشتند تا همانند دوره باروک، منجر به ایجاد پاسخی عاطفی در بیننده خود شوند.
رمانتیسم در فرانسه
رمانتیسم، همزمان با سقوط ناپلئون در فرانسه شکوفا شد." ویکتورهوگو" به عنوان بزرگ ترين و مشهورترین رمان نویس رمانتیک فرانسوی شناخته میشود. دیباچه هوگو به عنوان مرامنامه ی جنبش رمانتیسم در نمایشنامه« کرمول» خود بود و رهبری این مکتب را با عرضه شاهکار جاودان خود« بینوایان» بر عهده گرفت." کارگران دریا" یکی از آثار دیگر اومی باشد که در مقدمه، تأکید بر اصول مکتب کلاسیک دارد.
رمانتیسم در انگلیس
شاعرمعروف انگلیسی به نام" لردبایرون" به عنوان مشهورترین نویسنده سبک رمانتیسم محسوب میشود که منظومه مشهور" محبوس شیلان" را سروده است.
بزرگان مکتب رمانتیسم
از بزرگان مکتب رمانتیسم و اندیشه های مرتبط با آن می توان به یوهان گوتفرید هردر و امانوئل کانت اشاره کرد. علاوهبراین ، روسو که از دیدگاه صاحب نظران به عنوان پدر رمانتیسم و بانی مکتب شناخته میشد. نویسندگان این مکتب در انگلستان به نام های سروالتر اسکات و جین آستین می باشند. نهضت رمانتیسم از انگلستان به آلمان راه یافت. از بنیان گذاران این مکتب در آلمان می توان از برادران شلگل به نام های فریدریش فون شلگل و آگوست ویلهلم شلگل یاد کرد.
رمانتیسم در فرانسه نسبت به سایر کشورها دیرتر، شکل گرفت؛ بدین دلیل که دارای کلاسیسیزم بود ولی بین مکتب رمانتیسم و کلاسیسیزم در این کشور، جنجال ها و جدال های شدیدی رخ داد. نمایندگان این مکتب در فرانسه، نظیر لامارتین، ویکتور هوگو، شاتو بریان، آلفرد دو موسه و ژرژ ساند می باشند.
از شاعران مکتب رمانتیسم در روسیه میتوان الکساندر پوشکین و لرمانتف و در لهستان، آرام میتسکیویچ را نام برد درحالیکه شاندر پتوفی به عنوان شاعر این سبک در مجارستان محسوب میشد.
نفوذ اندیشه های رمانتیستی به این معنیست که نگرش جامعه اروپایی با تغییراتی مواجه شده است و تجدید حیات حیرت انگیز در آثار ادبی خلاق اروپا شکل گرفته است. این مکتب به خاطر جذابیت هایش، مخاطبان بسیاری داشت اما در اوایل قرن نوزدهم به دلیل افراط و زیاده روی در اصول فکری، پراکندگی جغرافیایی و پریشانی نظری نظریه پردازان و پیروان این مکتب، منسوخ شد و اندیشه های رئالیستی، جایگزین آن شد ولی باز هم در برخی از مکاتب بعدی به خصوص سورئالیسم و سمبولیسم میتوان توجه به رمانتیسم را مشاهده کرد.
کاهش محبوبیت رمانتیک در اواخر قرن نوزدهم
سرانجام دوران رمانتیک نقاشی، جایگزین جنبش امپرسیونیسم شد. درواقع دیدگاه و احساسات هنرمند در این جنبش، بر حقیقت دقیق موضوع ارجحیت دارد.
گردآوری: بخش هنر و سینما سرپوش
- 11
- 4