این تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با «انتخاب» در تحلیل نتیجه ی انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: اصلاح طلبان همیشه گفته اند که حرکت کشور در مدار توسعه، به هیچ وجه بدون همراهی دو جریان سیاسی موجود در کشور امکان پذیر نیست. همه ی انتخابات ها در سال های گذشته نشان داده که دو جریان سیاسی ریشه دار در کشور هرگز نمی توانند یکدیگر را نادیده بگیرند.
ناصری با بیان اینکه پیروزی روحانی، پیروزی جریان اعتدال، اصلاحات و اصولگرایان معتدل بود، گفت: معتقد نیستم که هیچیک از دو جریان ریشه دار در عرصه منازعات نباید احساس خطر کنند از یکدیگر سیاسی نباید از همدیگر وحشت داشته باشند انچه در این بین اهمیت دارد، این است که همانطور که اصلاح طلبان نشان داده اند، رقیب باید قوانین و اداب رقابت برابر را بپذیرد. اصلاح طلبان حتی زمانیکه دولت دستشان بود، شاهد رقابت نابرابر بودند.
وی افزود: به تعبیر رهبری، دو جریان موجود در کشور دو بال یک پرنده هستند که باید باهم همکاری داشته باشند. در این صورت، اعتماد جامعه به حاکمیت خیلی بیشتر می شود و این وظیفه خطیر دو جریان این است که نشان دهند با همکاری با همدیگر علی رغم حفظ هویت شان، اعتماد عمومی را به حاکمیت تقویت کنند
ناصری در پاسخ به سئوالی در مورد انتظار مردم از روحانی در دولت آینده اش گفت: در وهله ی اول، پیام رسای مردم، پیام تغییر در چارچوب سیاسی قدرت و قانون اساسی بود و در وهله ی دوم پیامی سریع به اقای روحانی برای تغییر در برخی رفتارها و توجه به بعضی مطالبات بود. مشخصا اولین گام، تنظیم دولت براساس مطالبات مردم است که بر این اساس دولت نیاز دارد که انجسام و یکدستی بیشتری داشته باشند.
این تحللیلگر سیاسی در پاسخ به این سئوال که آیا رئیسی می تاوند از این پس در قامت لیدر جریان اصولگرا ظاهر شود؟، گفت: اصولگرایان ظرفیت های خوبی دارند، چهره های معتدل و معقولی که هم ظرفیت کار سیاسی را دارند و هم می توانند به عرصه های سیاسی برگردند و در انتخابات ظاهر بشوند. در انتخابات، بالاخره هیچکس نتوانست پارادایم و گفتمان آقای رئیسی را درک و فهم کند، البته رای ۱۵ میلیونی ایشان قابل تجزیه و تحلیل و تقسیم بندی در چند بخش است.
وی اضافه کرد: در هر حال، اقای رئیسی ظرفیت اینکه رهبری یک جریان را برعهده بگیرد را ندارد. در جبهه اصولگرایی حتما افرادی دیگری وجود دارند که بتوانند این مسئولیت را عهده دار شوند و در نقش رهبر این جریان ظاهر شوند، افرادی مثل ناطق نوری، لاریجانی و ولایتی. به نظر بنده، زمینه ای برای رئیسی در این موضوع وجود ندارد.
ناصری در تشریح چرایی شکست رئیسی گفت: به هرصورت واقعیت این است که رئیسی در حوزه ی دیگری فعالیت داشته و به یکباره وارد میدان شده بود و مفهموم رقابت و سازوکار آن را نمی توانست بداند. بعلاوه، نیروهایی هم که دور او را گرفته بودند، کسانی نبودند که اینکاره باشند.
وی افزود: یکی از اشتباهات استراتژیک رئیسی، وجود افرادی مثل آن خواننده در ستادش بود. همراه شدن و عکس گرفتن با آن خواننده، حتما جریان مذهبی را ناراحت و مسئله دار می کند. اگر چنین افرادی وارد حوزه کلان شوند، هزینه های زیادی می توانند به کشور تحمیل کنند، مثل احمدی نژاد که البته تتلو نداشت اما تفکرات شبیهی نداشت و نتیجه اش این شد که ضربه بدی به کشور خورد.
این تحلیلگر سیاسی اضافه کرد: حضور این جنس از افراد به رئیسی ضربه زد، البته ما بعنوان اصلاح طلب از این اتفاقات اظهار خرسندی نمی کنیم، اما امیدواریم که رئیسی بتواند به مانند اقای ناطق در سال ۷۶ بازنگری در خود داشته باشد، ناطق امروز به چهره ای محبوب در جامعه تبدیل شده است، این درحالیست که روزی رقیب جریان اصلاحات بود. رئیسی نیز باید همین مسیر را طی کند و او را الگوی خود سازد.
ناصری با اشاره به تخریب های جریان رقیب علیه دولت خاطرنشان کرد: باید توجه داشت که رئیسی در میانه ی یک موج و هیجان اجتماعی در درون جبهه اصولگریان وارد کارزار شد و بر موج سوار شد و نهایتا توانست بخشی از آرا را با ویژگی هایی مثل سیادت و تولیت آستان مقدس امام رضا (ع) بدست بگیرد. اما یادمان نرود که در ایام تبلیغات، هجمه های سنگین و غیرعادلانه ای علیه دولت شکل گرفت. اگر این مهندسی جامعه افکار عمومی در دست دولت بود، حتما ارا اقای روحانی بیشتر از این بود.
وی ادامه داد: جامعه ما مذهبی است و نباید با دین مردم بازی شود، با این حال، جریان رسانه ای مقبل دولت فضایی در جامعه مذهبی ایجاد کرد که انگار دولت روحانی با دین ضدیت دارد. خب این مسئه ی تاثیرگذاری بود و باعث تحریک جامعه رای اقای رئیسی شد.
- 11
- 2