بی اشتهایی نوعی اختلال در غذا خوردن است که در آن بیمار از خوردن غذا به میزان کافی با وجود گرسنگی امتناع میورزد و اغلب، گروه سنی نوجوان را در معرض خطر قرار میدهد، به همین دلیل این سوال برای ما به وجود میآید که چگونه میتوانیم از فرزندمان در مقابل این چنین مشکلی حمایت کنیم و تا بهبودی کامل همراهش باشیم؟
بر اساس گزارش HAS(اداره کل بهداشت روان و درمان) بین ۰.۹ تا ۱.۵ درصد جمعیت کشوری مثل فرانسه که شامل زنان جوان هم میشود، از مبتلایان به بی اشتهایی هستند و فراتر از بیمار، خانوادهها هستند که تحت تاثیر این بیماری قرار دارند، در حالیکه متاسفانه غلبه یافتن بر بیاشتهایی یکی از سخت ترین کارهای روی زمین است. اما می توان آرام آرام برای حل آن اقدام کرد؛ در قدم اول، بیمار باید بیماری خود را بشناسد و بپذیرد.
معمولاً در ابتدای راه خانواده با تصور این که فرزندشان فقط یک رژیم ساده را دنبال میکند، به شدت بیماری او را انکار میکنند که تنها باعث سخت شدن روند درمان می شود و پس از آن با ید به کمک متخصصان به حل آن بپردازند. با ما همراه باشید تا به بیان جزئیتر این مسیر بپردازیم.
سوالاتی که باید پرسید
در همین باره اداره HAS ، مجموعه سوالاتی را منتشر کرده است که در صورت شک به این بیماری میتوان از آن استفاده کرد (به خصوص اطرافیان بیمار)؛ این که «آیا احساس میکنم با خوردن زیاد دچار حالت تهوع میشوم؟ آیا هنگام غذا خوردن، نگرانم که کنترل خود را از دست بدهم؟ آیا به تازگی بیش از شش کیلو در سه ماه از دست دادهام؟ آیا دیگران میگویند من خیلی لاغر هستم، در حالی که من فکر میکنم چاق هستم؟ آیا غذا خوردن بر زندگی من غالب شده است؟» به عقیده HAS اگر پاسخ فرد به دو یا چند سوال فوق مثبت باشد، احتمالا فرد دچار اختلال تغذیهای یا مبتلا به بیماری بیاشتهایی یا «بولیمیا» است.
مشکل دوچندان خانوادهها
اگر بیمار تصمیم به مشاوره و درمان داشته باشد، این فرایند بسیار طولانی و احتمالا قابل برگشت به شرایط قبل و این برای بیمار سخت و برای اطرافیانش سختتر است. در حقیقت خانوادهها خیلی بیشتر دچار مشکلات میشوند؛ دیدن فرزندشان که از بیماری رنج میبرد و از طرفی توسط پزشکان، دوستان و خانوادههایشان سرزنش و قضاوت میشوند و شنیدن این جملات تکراری که «به او بگو غذا بخورد» یا «تو باید قوی باشی» و... درحالی که مردم این بیماری را خوب نمیشناسند و تنها باعث آزار میشوند. در نتیجه این خانوادهها تصمیم میگیرند سکوت کنند تا این که مورد قضاوت قرار بگیرند.
آگاه شوید، درک کنید، کمک بگیرید
برای کمک به فرزند بیمارتان، آموزش و اطلاعرسانی درباره این بیماری انجام شود چون که به درک بهتر آن و آسیبهایش کمک میکند و بسیار مفید است. نشناختن این بیماری باعث درماندگی و ناتوانی در برابر آن میشود. آگاهی دادن درباره آن به فرزند توسط والدین این حس را به بیمار منتقل میکند که ما از بیماری تو خبر داریم و خوب می دانیم که تو از آن رنج میبری.
با اینحال مراقب باشید از هر منبعی بدون تحقیق کمک نگیرید چون بیشتر سایتهای اینترنتی اطلاعات درست و مستندی از این بیماری در اختیار شما قرار نمیدهند، بنابراین ترجیحاً از سایت های معتبر مربوط به این بیماری استفاده کنید.به محض این که بیمار مبتلا به بیاشتهایی، فرایند درمان خود را آغاز کرد، شخص باید مشخص کند که اطرافیان چه کمکی میتوانند به او بکنند؛ بهعنوان مثال از بقیه بخواهد که همگی در کنار هم شام بخورند یا در تهیه و آماده سازی غذا کمک کنند.
با درخواست شخص بیمار، «خانوادهدرمانی» یکی از راههای موثر در روند بهبود بیمار و حتی بقیه اعضای خانواده در مقابله با این بیماری است، به این معنا که بیمار به راحتی از درد و رنج خودش برای بقیه صحبت کند و اعضای خانواده با او همدردی و همراهی کنند. اساس کمک و حمایت از بیمار این است که اطرافیان، در برابر بیمار، خود در بهترین وضعیت باشند.
یادتان باشد بهترین حمایتها و مراقبتها از طرف خانواده ها اعمال میشود، بنابراین بیرون آمدن از انزوا و سکوت، دوباره قوی شدن و ادامه زندگی معمول برای حمایت و بهبود بیمار مبتلا به بی اشتهایی،زمان بر اما مهم است و برای بهدست آوردن اعتماد به نفس و بهبودی کامل ضروری است
فاطمه قاسمی
- 14
- 2