بالاخره با پیشنهاد وزارت کشور و موافقت دولت، احزاب نیز صاحب «یارانه» شدند؛ بعد از احیای تنها نهاد صنفی احزاب و تشکلهای سیاسی، اختصاص دادن یک ساختمان برای «خانه احزاب» و اصلاح قانون فعالیت احزاب و گروههای سیاسی، حال دولت گام چهارم را در حمایت از احزاب برداشته است.
پرداخت «یارانه» به احزاب البته مسبوق به سابقه است؛ نخستین بار در دولت اصلاحات بود که با شعار توسعه سیاسی، یارانهای برای احزاب مقرر شد. پرداخت این یارانه سبب شد برخی گروهها برای بهرهمندی از آن به صرافت تشکیل حزب بیفتند و همین به رشد قارچ گونه احزاب کوچک منجر شد. با اسماعیل جبارزاده، معاون سیاسی وزیر کشور درباره کم و کیف «یارانه احزاب» به گفتوگو نشستیم که در زیر میخوانید.
اختصاص یارانه به احزاب چه ضرورتی داشت؟
نخست باید از توجه ویژه شما و همکارانتان در روزنامه ایران به مقوله تحزب به طور خاص و رساندن صدای دولت به ملت به نحو عام، سپاسگزاری نمایم. به هر حال در زمانهای که تنوع و تکثر رسانهها از سویی و گاه هماهنگی برنامهریزی شده خیل عظیمی از سامانههای تبلیغاتی برای کوبیدن دولت از سوی دیگر، خدمات بنیادین و غیر نمایشی قوه مجریه و رئیس جمهوری محترم را در زیر انبوهی از سیاه نماییهای منتقدان تندرو و بی تفاوتی موافقان کندرو، پنهان و مغفول گذارده است، اطلاعرسانی حرفهای و اخلاقمدار، جزو تکالیف اصحاب رسانه و حقوق شهروندان میباشد؛ بویژه اینکه موجب کاشتن بذر امید در دل مردم بزرگ ایران باشد.
اما در پاسخ به شما باید بگویم که کمک به احزاب و تشکلهای سیاسی امر غریبی نیست و هم در تاریخچه نظام جمهوری اسلامی ایران و هم در تاریخ دیگر کشورهای بزرگ دموکراتیک مسبوق به سابقه بوده است و اصولاً یکی از ابزارهای تقویت فعالیتهای حزبی به شمار میآید؛ بویژه که نهال نوپای تحزب در ایرانِ پس از انقلاب نیازمند آبیاری، رسیدگی و پرورشی بیش از این میباشد که دولت یازدهم و دوازدهم با همه مشکلات خرد و کلان اقتصادی و سیاسی که پیش رو داشته است، عزمی جدی در راستای توسعه سیاسی و تقویت و ارتقای فعالیت حزبی دارد که یکی از روشهای آن، اختصاص یارانه میباشد.
اتفاقاً بهتر آن بود و هست که پرسیده میشد که چرا دولتهایی که درآمد ارزی صدها میلیارد دلاری داشتهاند، به این وظیفه خود عمل نکرده و عملاً احزاب و کار حزبی را به محاق خاموشی و فراموشی برده بودند و نه تنها یارانه و امکاناتی در اختیارشان قرار نمیدادند، بلکه همچنان سفره مردم را از پول نفت خالی گذاردند.
حال که اراده شخص رئیس جمهوری محترم بر تحقق بی تنازل حقوق شهروندی و توسعه سیاسی قرار گرفته و بویژه وزیر محترم کشور نیز به تحزب و کار تشکیلاتی سیاسی باور قلبی دارد و مجدانه پیگیر نهادینهسازی تحزب در کشور است، تخصیص یارانه نقدی از سوی دولت به احزاب در این شرایط دشوار اقتصادی را باید به فال نیک گرفت و گاهی در راستای پررنگ شدن حقوق ملت و جمهوریت نظام در سیاستگذاریهای کلان ارزیابی نمود.
اختصاص این میزان یارانه چه مسیری را طی کرده است؟
پس از پیگیریهای وزیر محترم کشور در دولت یازدهم، ردیف یارانه نقدی احزاب در قانون بودجه سال ۱۳۹۶ گنجانده شد و سرانجام، نیمی از آن که البته مبلغ قابل توجهی هم نیست، در لحظات پایانی سال تخصیص یافت و متعاقب آن در روزهای آغازین سال ۱۳۹۷ کمیتهای با مشارکت نمایندگان احزاب برای تصمیمگیری در این مورد تشکیل گردید تا پیش از پایان فروردین ماه این یارانه توزیع گردد.
نحوه توزیع یارانه بین احزاب چگونه خواهد بود؟
از آنجا که تشکلهای سیاسی دارای پروانه بر اساس قانون جدید نحوه فعالیت احزاب و گروههای سیاسی و مصوبه کمیسیون ماده ۱۰ احزاب موظف به تطبیق شرایط خود با این قانون تا مهلت مقرر ۱۴/۳/۹۷ میباشند و از سوی دیگر این بودجه باید تا آخر فروردین ماه سال جاری هزینه گردد، جلساتی مشورتی برای حل این مسأله با حضور هیأت رئیسه خانه احزاب تشکیل گردید و نهایتاً مقرر شد که این مبلغ در اختیار خانه احزاب قرار گرفته و با صلاحدید خودشان توزیع گردد. در ماده ۱۷ قانون احزاب نیز ساز و کار اختصاص اعتبارات کمک به احزاب پیشبینی و تهیه دستورالعمل و نظارت بر هزینه آن به کمیسیون احزاب محول شده است.
اختصاص یارانه به احزاب در گذشته باعث رشد قارچ گونه احزاب شد؛ اکنون چه تمهیدی اندیشیده شده که پرداخت این یارانه منجر به کیفی شدن احزاب شود؟
اولاً ارزش مادی یارانه احزاب به قدری نیست که کسانی بخواهند صرفاً به خاطر استفاده از آن اقدام به تأسیس حزب نمایند و به تعبیر شما احزاب رشد قارچ گونه پیدا کند. ثانیاً بر اساس مهلتی که تعیین شده، تشکلهای سیاسی فعلی باید شرایط خود را با قانون جدید احزاب وفق دهند که این خود به کیفی سازی احزاب کمک شایان توجهی میکند. با لحاظ کردن این موضوع شاید تعداد احزاب واجد شرایط در آینده تقلیل پیدا کند. اما از سوی دیگر سیاست دولت یازدهم و دوازدهم و اراده وزارت کشور بر نهادینهسازی فعالیت حزبی است و پذیرش و حتی گسترش تکثر در افکار و اندیشههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی؛ این مهم نیز عملی نیست جز از طریق ارتقای کیفی احزاب.
همین جا لازم است یادآور شوم که رویکرد حوزه سیاسی وزارت کشور و شخص وزیر محترم کشور تقویت و پشتیبانی حداکثری احزاب میباشد و شایسته است که احزاب نیز از این فرصت ایجاد شده در راستای پی افکندن بنیانی که با آمد و رفت دولتها و باد و باران و طوفان و زلزلههای سیاسی آسیب نبیند، نهایت استفاده را ببرند تا کشور عزیزمان ایران یک گام بلند به سوی تحقق آرمان توسعه سیاسی و احقاق حقوق شهروندی بردارد.از یاد نبریم که توسعه سیاسی بدون تحزب معنایی ندارد و اصولاً امکانپذیر نیست.
اتفاق نیک
حسین کمالی(رئیس خانه احزاب ایران)
پرداخت یارانه در تمام دنیا به عنوان یک فعالیت حمایتی از سوی دولتها نسبت به احزاب صورت میگیرد. پرداخت یارانه به احزاب، به معنای دولت ساخته بودن احزاب نیست بلکه یک بسته حمایتی برای فعالتر شدن هرچه بیشتر احزاب در فعالیتهایشان است. در ایران هم این تصمیم دولت و تخصیص اعتبار برای پرداخت یارانه به احزاب را باید به فال نیک گرفت. هرچند درباره نحوه پرداخت این یارانه به احزاب سؤالات زیادی مطرح است و بیشتر این سؤالات مربوط به نحوه پرداخت یارانه به احزاب است، اما نفس این کار اتفاق مبارکی است.
به صورت کلی معتقدم که این یارانه به مقدار هرچند ناچیز میتواند به احزابی که هزینه فعالیتهایشان زیاد است، کمک کند و از سویی امیدواریم که بتواند این پرداخت به رشد کیفی احزاب و فعال شدنشان نیز کمک بیشتری کند.
احزاب با برنامه در اولویت باشند
زهرا شجاعی(دبیر کل مجمع زنان اصلاحطلب)
ما در ایران در حال تمرین دموکراسی هستیم. به طور کلی ما در ایران تجربه خوبی از تحزب نداریم و شرایط به گونهای است که احزاب ما در حال تمرین برای تحزب در مسیر دموکراسی هستند. نکته دیگر این است که ما هر جمع سیاسی را نمیتوانیم حزب قلمداد کنیم. گعدههای سیاسی، محفلهای سیاسی، دورهمیهای سیاسی، احزاب فصلی و موسمی، احزاب انشعابی که نشان دهنده پایین بودن سطح تساهل و تسامح در بین همفکران است، احزاب چند نفره، احزاب متکی به فرد، احزاب روی کاغذ و نمونههای دیگر نمونههایی از احزاب موجود در ایران هستند.
بنابراین باید با نگاه دقیق و تحلیل جامع از وضعیت احزاب نسبت به پرداخت یارانه به احزاب اقدام کرد. نکته دیگر اینکه پرداخت یارانه به احزاب کاری ضروری است به این دلیل که حق عضویت اعضا کفاف هزینههای احزاب را نمیدهد و از طرفی احزاب نباید کار اقتصادی کنند. بنابراین برای تأمین هزینههای احزاب باید به آنها کمک شود. از سویی دیگر حاکمیت و نظام اگر میخواهد بهصورت دموکراتیک اداره شود بازوی قوی آنها احزاب خواهند بود که هم در کادرسازی و هم بیان خواستهها و مطالبات مردم بهعنوان پلی میان جامعه و حاکمیت عمل میکنند.
حال برای تقویت این بازوی دموکراتیک حکومت وظیفه دارد که احزاب را تقویت کند. اینکه چه ملاکهایی در پرداخت این یارانه باید در نظر گرفته شود نیز موضوع مهمی است که به نظر من دولت باید ملاکهایی مانند شناسنامه بودن حزب، قانونی بودن، عملکرد قانونی و قانونمدار بودن، کارآمدی و کارایی احزاب، گستره فعالیت چه به لحاظ جغرافیایی و چه کاری، تعداد اعضای حزب و مهمترین ملاک برنامه داشتن احزاب را در پرداخت این یارانه به کار بگیرد.
احزابی که برای اداره کشور برنامه دارند باید در اولویت قرار بگیرند. در آخر من فکر میکنم اگر بتوان همه این نکات را بخوبی در پرداخت یارانه ملاک کار قرار داد و احزاب نیز بتوانند از این فرصتها در راستای تقویت خود بهره ببرند شاهد بهبود کیفیت تحزب در ایران خواهیم بود.
بایدها و نبایدهای یارانه احزاب
صادق خرازی(دبیرکل حزب ندای ایرانیان)
در مورد اینکه یارانه چطور توزیع شود، وزارت کشور و خانه احزاب تصمیم خواهند گرفت. اما من فکر میکنم نحوه اختصاص یارانه احزاب باید به نحوی باشد که باعث ارتقا و رشد کمی و کیفی احزاب شود. یعنی هم احزاب کوچک و هم احزاب سراسری تشویق شوند که فعالیت خود را تعمیق بیشتری دهند. مثلاً اگر حزبی که ۱۰۰ عضو دارد و حزبی که ۱۰ هزار عضو و هوادار دارد به نسبت برابر تشویق شوند و یارانه دریافت کنند، آیا این منجر به این خواهد شد که احزاب بزرگتر هم انگیزه بیشتری برای فعالیت داشته باشند؟ یا اگر برعکس عمل شود آیا احزاب کوچکتر انگیزه گسترش و سراسری شدن را خواهند داشت؟
علاوه بر این مسأله اصلی که هم نظام سیاسی و هم دو جریان اصلی کشور به آن پاسخ دهند، این است که تعریفشان از حزب واقعی چیست؟ آیا یک مجموعه به صرف مجوز گرفتن از کمیسیون ماده ۱۰، حزب تعریف میشود و حزب تنها یک برگه مجوزی است که وزارت کشور صادر میکند؟ یا این که ویژگیها و استانداردهایی دارد که مجموعههای مدعی حزب بودن باید خود را با آن منطبق کنند؟ اگر به این سؤال پاسخ داده شود، طبیعتاً میشود در مورد حقوق احزاب که یارانه یکی از آنهاست، بهتر صحبت کرد.
من با یارانه احزاب موافقم و در خیلی از کشورهای توسعه یافته این مسأله صورت میپذیرد. اما در آن کشورها برای احزاب وظایف و مسئولیتهایی تعریف شده است که احزاب موظفند در تعیین مناسبات مردم و حکومت به آن عمل کنند. در کنار آن وظایف، اختیاراتی هم برای احزاب تعریف شده است که تعیین کاندیداهای مجلس و ریاست جمهوری از آن جملهاند. یعنی آنچه که شورای نگهبان در ایران به عنوان تعیین صلاحیت افراد انجام میدهد، در دنیا جزو وظایف احزاب است و افراد پس از عبور از صافی حزبی که به آن تعلق دارند، از اصلیترین گزینههای هر انتخاباتی خواهند شد.
اینکه نگاه فعلی به احزاب، چه اصلاحطلب و چه اصولگرا تغییر نکند و انتظار داشته باشیم با دادن یارانه، احزاب حرفهای داشته باشیم، تصور اشتباهی است. اگر نظام سیاسی خود را نیازمند به احزاب نداند و وظایف و اختیارات و نفوذش را به رسمیت نشناسد و خود احزاب قائل به اجرای وظایف خود در جامعه نباشند، به مرور این یارانه تنها به محلی برای فعالیت اقتصادی برخی افراد سودجو تبدیل خواهد شد که انتظار خواهند داشت صرفاً به دلیل دریافت مجوز از کمیسیون ماده ۱۰ هرساله مبلغی به حسابشان واریز شود.
- 17
- 1