آیا طلاب حوزه علمیه مانند سابق حریت دارند یا اینکه شرایط مختلف باعث شده که رویکرد آنان تغییر کند؟ این سؤال چالشی است که چهرههای مختلف حوزه نظرهای متفاوتی درباره آن دارند. بااینحال بسیاری بر این باورند که تحت تأثیر برخی سیاستها نگاه مردم به طلاب و حوزههای علمیه تغییر کرده است و این اتفاق را هم به عملکرد حوزههای علمیه نسبت میدهند؛ عملکردی که گفته میشود در راستای مطالبات مردم نیست.
اینکه چرا از مطالبات مردم فاصله گرفتهشده را به محدودیتهای ساختاری برای طلاب مرتبط میدانند و همین باعث شده که طلاب با مشکلات زیادی برای بیان مطالبات مردم روبهرو باشند. بهتازگی سعید زیباکلام گفتوگو با یک طلبه با عنوان «جوانمرد حوزوی» را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده که در این گفتوگو فرد مدعی میشود طلاب از آزادگی فاصله گرفتهاند.
او در میان صحبتهای خود به ساختار حوزه علمیه ایراد وارد میکند و میگوید برخی از ارکان حوزه ازجمله مرکز «مرکز امور صیانتی حوزههای علمیه» طلاب را به خاطر برخی فعالیتهایشان تحتفشار میگذارد و مانند حراست دانشگاه با طلاب برخورد میکند. این طلبه از موضوعی سخن میگوید که مابه ازای بیرون از حوزه آن بهویژه در دانشگاه، سالهاست که با عنوان «ستارهدار کردن دانشجویان» در فضای سیاسی و اجتماعی مشهور شده است.
سال ۹۹ حجتالاسلام کاظم سپاسی آشتیانی، مسئول مرکز امور صیانتی حوزههای علمیه کشور در سخنانی گفته بود: «رویکرد پلیسی در حوزههای علمیه را قبول نداریم.» به گزارش صدای حوزه، وی با بیان اینکه اگر به انحرافات در سرچشمه رسیدگی شود گسترش نخواهد یافت، اظهار کرد: «نسبت به عموم طلاب عزیز، مهربانی و عطوفت داریم، اما در مقابل انحرافات و تخلفات محرز، محکم خواهیم ایستاد.»
حجتالاسلام سپاسی آشتیانی، استفاده افراطی طلاب از فضای مجازی را منجر به دور شدن آنان از فضای درس و بحث دانست و بر پیشگیری از تغییر الگو و سبک زندگی طلبگی تأکید کرد. وی همچنین از بازطراحی ساختار مرکز امور صیانتی حوزههای علمیه، طراحی و پیشبینی آموزشهای صیانتی خوب و مؤثر و راهاندازی شورای صیانت حوزه و روحانیت خبر داد.
درباره این موضوع «همدلی» با دو روحانی مصاحبه کرده است تا ادعای ستارهدار کردن طلبههای حوزه علمیه را بررسی کند؛ چیزی که در گفتوگوی روحانی مذکور با عنوان از بین رفتن «حریت» توصیفشده بود.
حجتالاسلام مصطفی درایتی، فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص حریت طلاب در گذشته در گفتوگو با «همدلی» اظهار کرد: «حریت طلاب همیشه کلیت نداشته است. در گذشته هم همه طلاب اینگونه نبودند ولی عدهای بودند که شجاعت داشتند و عواقب را قبول میکردند که حاضر بودند زندان بروند، تبعید و اذیت شوند.»
وی افزود: «این موضوع الان هم کلیت ندارد. بههرحال یک عده از روحانیون شهامت بیشتری دارند و عوارض آن را هم قبول میکنند؛ اما یک عده عمدهای هم نمیتوانند عوارض و هزینههایی را که ایجاد میشود، تحمل کنند و هیچ نمیگویند. در کل نمیتوانم قضاوت کلی کنیم که قبلاً همه طلاب آزاده بودند و الان هیچکس نیست، نه اینگونه نیست. قبلاً همه اینگونه نبودند و الان هم اینگونه نیستند.»
درایتی با بیان اینکه «حریت اینگونه نیست که بدون هزینه باشد»، گفت: «آنهایی که میتوانند هزینههای گفتن حرف را تحمل کنند، الان هم حرف خود را میزنند اما آنهایی که نه حرف نمیزنند. طبیعتاً قدیم هم اکثریت اهل هزینه دادن نبودند، اکنون هم اکثریت اهل هزینه دادن نیستند. لذا تفاوت کلی در این خصوص نمیبینم.»
این فعال اصلاحطلب در خصوص تأثیر مرکز صیانتی بر آزادگی طلاب گفت: «بررسی کنیم که الان نسبت به گذشته درون حوزه آزادی بیشتری هست یا کمتر؟ قبول دارم که قدیم آزادی درونی حوزه بیشتر بود و الان محدودیت به داخل حوزه کشیده شده است. سازوکارهایی به درون حوزه آمده و بعضاً حتی متأسفانه در داخل تشکیلات مدیریت به وجود آمده است، اگرچه اسمهای دیگه ای گذاشته میشود اما محدودیت درونی حوزه را افزایش دادهاند و این حرف قابلقبول است ولی اگر مسئله بیرونی مطرح باشد تفاوتی در گذشته و حال نیست.»
درایتی در همین راستا اشاره کرد: «خیلی وقت است که از حوزه خارج شدم و در کار حوزوی نیستم ولی آنچه من شنیدم و از قبل هم صحبتش بود، سازوکاری به وجود آوردند که به همه مسائل ازجمله مسائل علمی، تدریسی، پایاننامه و... ایجاد محدودیت کرده است و نسبت به گذشته دخالتهای نهادهای بیرون حوزه در درون حوزه و رفتوآمد و فعالیتها افزایش پیداکرده که این امر سابقه نداشته است.»
وی با بیان اینکه «متأسفانه دخالتها به درون حوزه در حال افزایش است»، عنوان کرد: «اینکه در درون حوزه تشکیلات طبیعی حوزه، اثری که منتشرشده است را بهعنوان اثر شایسته معرفی کند اما برخی نهادها دخالت کنند که نباید این اتفاق بیفتد، چنین مسائلی در قدیم نبود و حتی نسبت به آثار علمی حوزه هم دخالت بیرون حوزهای افزایشیافته است. یا اینکه مثلاً فردی با جریان یا سلیقه خاص سیاسی هماهنگی ندارد، جلوی تدریس یا درس خواندنش گرفته شود. این موارد قبلاً نبود.»
به گفته درایتی؛ «متأسفانه بعد از انقلاب به محدودیتهای طلاب و حوزهها اضافهشده و یقیناً نتیجه و حاصل خوبی نخواهد داشت».
وی افزود: «محدودیتها و مشکلات در حوزه افزایش پیداکرده است و میتوان به نحو روشنی فهمید که عاقبت خوشی برای تأثیرگذاری و تربیت افراد حر و با جوهره پیش روی حوزه نیست.»
درایتی تصریح کرد: «این موضوع صرفاً به حوزه محدود نمیشود و در دانشگاهها هم همینگونه است. اگر در مراکز علمی حریتها حفظ نشود، اینکه ثمره خوبی داشته باشد یا فرد فرهیختهای از آن خارج شود، انتظار بیجایی است.»
سید محمد غروی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضو شورای عالی حوزههای علمیه سراسر کشور اما در گفتوگو با «همدلی» در خصوص از بین رفتن حریت طلاب گفت: «چنین چیزی را قبول ندارم. این حرف را غلط و بیریشه میدانم. حریتی که قبلاً در حوزه بوده الان هم هست.»
وی افزود: «البته اگر معنای حریت این است که فرد بیحساب و بدون تأمل حرف بزند، این را حریت نمیدانیم که گاهی هم اینگونه است. اینکه همهکسانی که اظهاراتی میکنند اظهارات صواب، واقع و بر پایه عقلانیت باشد، چنین چیزی نیست.»
غروی در خصوص وضعیت معیشت طلاب اظهار کرد: «از سابقه طلبگی من بیش از ۶۰سال میگذرد. هیچگاه معیشت طلبهها در حد قابل قبولی نبوده است چه قبل و چه بعد از انقلاب. حتی شهریهای که حضرات میدادند نمیتوانست زندگی محدود و جمعوجور آنها را تأمین کند مگر اینکه برنامه تبلیغی داشته باشند و در نتیجه به دنبال آن پرداختهایی صورت بگیرد که بتوانند به زندگی در حد طلبگی آنها کمک کنند.»
وی در ادامه با بیان اینکه «وضعیت فعلی طلاب به همان شکل گذشته است»، افزود: «البته الان به دلیل مسائلی چون تورم و شرایط سخت کشور، طبعاً این قشر هم مثل بخشی از اقشار ضعیف جامعه بیشتر در رنج هستند.»
غروی در خصوص ساختار حوزه و نقش و تأثیر مرکز صیانتی حوزه و تشابه آن با حراست دانشگاهها گفت: «از نحوه فعالیت حراست دانشگاه اطلاعی ندارم و به همین دلیل نمیتوانم بگویم که آیا اینها خوب عمل میکنند یا نه؛ اما اصل صیانت بر این است که اگر احیاناً کارهایی توسط طلبهها انجام گرفت که در شأن طلبگی نبود، برخی موارد تذکر داده میشود و برخی موارد پیامدهایی دارد؛ اما اینطور نیست که جستجو کنند یا به دنبال کسی بگردند. گاهی اوقات ممکن است شکایتهایی از افراد باشد، بالاخره باید توجه داشته باشند که ممکن است برخی از روحانیون و طلبههایی که تحت مدیریت حوزه هستند، کارهایی که در شان طلبگی نباشد، انجام دهند.»
وی اضافه کرد: «بههرحال اگر طلبهها بخواهند پایاننامه بنویسند، نه اینکه آنها تأیید کنند اما بدون شک اگر مشکلی باشد، باید مشکلشان برطرف شود، البته نه اینکه بهپای افراد بپیچند و مشکل ایجاد کنند. البته در پارهای از موارد نیز همانند سایر تشکیلات در کشور، ممکن است موردی هم مداخله غلطی انجامگرفته باشد، اما اگر مسئولان متوجه شوند با مسئله برخورد میکنند.»
غروی ادامه داد: «اینکه بگوییم این موارد نباید باشد، تعارف نداریم در طلبگی و روحانیت، شرایطی را باید در نظر گرفت. نمیتوان گفت هر کسی که لباس روحانیت بر تنش هست یا درس طلبگی میخواند، هر جوری عمل کرد و با مردم و دوستان برخورد کرد، قابلاغماض باشد. طبیعتاً باید این فیلترها باشد.»
وی اضافه کرد: «البته اینکه اذیت کنند، اینگونه نیست. اینطور نیست که بگویم همه کارهایی که در این رابطه انجام میگرفته یا میگیرد، درست باشد همانند سایر جاها ممکن است خطاها و اشتباهاتی هم در آن باشد، اگر این خطاها عمدی نباشد تا حدی قابلاغماض است اما عمدی باشد، قابلاغماض نیست.»
غروی همچنین در خصوص مرکز صیانتی حوزه اظهار کرد: «این تشکیلات قانون و چارچوبهای خاصی دارد. اینگونه نیست که نگاه کنند که طلبه چه میگوید و چه کسی اظهارنظر میکند ولی اگر چنین تشکیلاتی نباشد باید فکر کنیم که چه آثار و تبعاتی خواهد داشت؟»
وی افزود: «در حوزه اظهارنظرهایی مخالف یا موافق یک دولتی میشود؛ اما اینطور نیست که به خاطر اظهارنظرهایی که میکنند، مورد بازجویی یا تعقیب قرار گیرند ولی اصل بودن این مرکز صیانتی امر ضروری بوده و هست اما همانند تشکیلات مشابه، تشکیلات حساسی است و باید بسیار ظریف عمل کرد و بههرحال خطاهایی هم در آن اتفاق میافتد.»
غروی درباره لزوم وجود ساختار دادگاه ویژه روحانیت در کنار مرکز صیانتی حوزه گفت: «در دادگاه ویژه روحانیت، موضوع محکومیت وجود دارد، موضوع شکایت و مجازات مطرح میشود و قدری مسائل به شکل دیگری است. امکان دارد که وضعیت و تخلفات فرد بهگونهای باشد که او را به دادگاه ویژه روحانیت معرفی کنند تا آنها برای فرد، مجازاتی را در نظر بگیرند. این مجازات ممکن است خلع لباس باشد یا مثلاً بگویند که باید بروید در شهرتان زندگی کنید. دادگاه ویژه روحانیت هویت متفاوتی دارد اما مرکز صیانتی نقش حفاظت از طلاب را دارد و در مواردی که نیاز باشد، تذکر داده میشود یا در مواردی که نیاز باشد، فرد مورد نصیحت یا مشاوره قرار میگیرد اما اینگونه نیست که مجازات، تعقیب و دادگاه داشته باشد.»
- 16
- 5