چکیده بیوگرافی شهید هادی ابرار
نام کامل: هادی ابرار
تاریخ تولد: اول فروردین ۱۳۳۶
محل تولد: روستای کنار تنگستان، بوشهر
زمان تعیین شهادت: ۲۶ مرداد ۱۳۶۱
محل دفن: شهید گمنام
عملیات شهادت: عملیات رمضان
زندگینامه شهید هادی ابرار
هادی ابرار در اول فروردین ۱۳۳۶ در روستای کنار شهرستان تنگستان به دنیا آمد. ایشان در ۳ سالگی پدرش را از دست داد و مادرش وی را به تنهایی بزرگ کرد.
شغل و فعالیت شهید هادی ابرار
در سال ۱۳۵۲ زمانی که ۱۶ ساله بود برای تامین هزینه های زندگی خود و خانواده اش مجبور شد وارد نانوایی شود اما بعد از دوسال برای کار به کویت رفت و در کنار مسجد شیعیان سکونت کرد. درنتیجه توانست در حد خیلی عالی زبان عربی را بیاموزد و بعد از ۴ سال زمانی که ۱۸ ساله بود که به وطن برگشت.
وقتی به خدمت نظام فرا خوانده شد ولی به دلیل مازاد بودن نیرو، از خدمت معاف گردید به شغل ملوانی مشغول گشت.
در سن ۲۳ سالگی در تاریخ ۱۳۵۶/۴/۱۳ ازدواج كرد و به چغادك نقلمكان نمود.
شخصیت فداکار شهید هادی ابرار
هادی ابرار شخصیت بسیار بخشنده و مهربانی داشت به طوریکه آنقدر قلبش برای محرومان می تپید که بعد از خبرداری از بیماری سرطان یکی از نزدیکانش، برای جمع آوری کمک های مالی اقدام کرد تا وی را درمان کنند.
حضور شهید هادی ابرار در دفاع مقدس
با شروع جنگ تحمیلی هادی ابرار سریعا به میدان جنگ رفت و با خودروی شخصی خود، آردهای جمع آوری شده را به مردم رساند تا برای رزمندگان نان تهیه کنند و به جبهه برسانند.
هادی ابرار بعد از گذشت مدتی ماشین خود را فروخت و بدون اینکه به نزدیکان خود اطلاع دهد، همراه با ستاد جنگ های نامنظم به جبهه رفت و با ستاد جنگ های نامنظم همراه شد و به عنوان آر پی جی زن فعالیت خود را در عملیات ثامن الحجج و بیت المقدس ادامه داد.
در ۲۶ مرداد ۱۳۶۱ زمانی که ۲۵ ساله بود نامش به عنوان شهید در عملیات رمضان ثبت شد اما خانواده و نزدیکانش تا سال ۱۳۷۹ نیز منتظر بازگشتش از جبهه بودند، اما از این تاریخ به بعد دولت نام او را جزو شهدای گرانقدر دفاع مقدس اعلام كرد؛ هر چند كه پارههای پیكرش غریب و گمنام در خاك تفتیده جنوب باقی ماند.
وصیت نامه شهید هادی ابرار
با تصمیمی راسخ و ارادهای آهنین و امید وافر و تابعیت از الگوهایی چون حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) و فرزند برومندش امام حسین(ع)، مشتاقانه به دیدار معشوق میروم. معشوقی كه بر من چه بسیار نعمتها عنایت فرمود. معشوقی كه تمام كاینات به دست توانای اوست.... این بنده ناقابل با كولهباری از گناه بهسوی تو میآیم و خیلی خوشحالم و شاكرم كه تو چنین عنایتی و راهی به من آموختی و این لیاقت را به بنده حقیر عطا كردی.
خدایا، در این راه به من توفیق و ثباتقدم بخش. آری، شهادت یاران صدیق امام و برادران رزمنده بسیار دشوار بود تا آنجا كه مرا از حالات نظارهگر بودن بیرون آورد و به مرحله عمل كشاند و فكرم را بهسوی معشوق سوق داد.
سفری است كه باید همه بروند و به زندگی دنیوی پایان دهند و چرا كاری نكنیم كه پایانش مانند علی(ع) و حسین(ع) باشد و مانند حسین(ع) شهید نباشیم و روح نبخشیم و مرگ سرخ را بر زندگی ننگین ترجیح ندهیم.
شهادت یك امتحان است كه خودمان با تمام وجود انتخاب میكنیم، نه یك مسئله اتفاقی است .از شما میخواهم كه به همه بگویید اجباری نیست، و با آگاهی كامل و هدفی مشخص پای در میدان آزمایش مینهیم و آنقدر میجنگیم تا جانمان را فدای اسلام كنیم تا خدا از ما راضی شود.
خدایا مرگم را شهادت در راه اسلام و قرآن قرار بده. از شما مسلمانان میخواهم امام را تنها نگذارید و همیشه بعد از نمازهایتان جهت سلامتی امام عزیز و تعجیل در ظهور امام زمان(عج) دعا نمایید و از این سنگر آزادی و عدالت و حامی مستضعفان حمایت كنید.
با وحدت كامل برخیزید و در این جهاد شریك شوید و از جنگ و شهادت نهراسید. بر شیطانهای شرق و غرب و اسراییل جنایتكار بشورید و دست این خون آشامان را از سر كشورهای اسلامی كوتاه نمایید.
مرا ببخشید و حلال كنید كه نتوانستم آنطور كه باید و شاید دینم را نسبت به شما ادا كنم. در فقدان من كاری نكنید كه روحم را آزار دهید. در شهادت من گریه نكنید و به جای لباس سیاه، خرما و شیرینی تقسیم نمایید. از مردم بخواهید كه به شما تسلیت نگویند؛ بلكه تبریك گویند.
اگر من شهید شوم، به آرزوی دلم رسیدهام. كاری نكنید كه دل دشمنان شاد شود. این منافقان كه هیچ نمیفهمند، مبادا جلوی آنها ناراحتی كنید كه خوشحال شوند. افتخار كنید كه فرزندتان چنین سعادتی را پیدا كرده است. از دوستانم حلالیت بطلبید.
در پایان از شما خواستارم كه تقوا پیشه كنید و از اطاعت غافل نشوید. در پایان سفارش مینمایم كه همواره در خط امام، قدم بردارید و او را تنها نگذارید و مانند مردم كوفه نباشید كه امام حسین(ع) را دعوت كردند و تنهایش گذاشتند و هیچوقت از ستون پنجم غافل نشوید.
گردآوری: بخش دین و شریعت سرپوش
- 11
- 4