به گزارش مهر، اخیرا شبهه ای در مورد کشتی حضرت نوح(ع) و داستان مربوط به آن که در کتب ادیان ابراهیمی آمده است، در فضای مجازی مطرح شده و برخی نگاه ها را به خود جلب کرده است. حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری استاد حوزه و دانشگاه هم پاسخ مفصلی به آن داده است، در ادامه ابتدا شبهه و سپس پاسخ دکتر نصیری را مشاهده می کنید:
کَشتی نوح نام یک کشتی در داستانهای کتب مقدس در دینهای ابراهیمی است. بنا بر این داستانها، نوح پیامبر به فرمان خدا این کشتی را ساخت خود، خانواده خود، کسانی که به وی ایمان آورده بودند و نمونهای از هر حیوان را از پیامدهای طوفان نوح نجات دهد. این داستان در بخشهای ۶ تا ۹ کتاب پیدایش، اولین کتاب از تورات یهودیان، کتاب مقدس مسیحیان و قرآن سورههای ۱۱ و ۷۱ آمده و نسخههای دیگری از آن نیز دیگر منابع دیده میشود.
اطلاعات زیر طبق کتاب های تورات، انجیل و قرآن است:
مدت ساخت کشتی: ۱۲۰ سال، سن نوح زمان وقوع طوفان: در ۶۰۰ سالگی، مدت بارندگی: ۴۰ روز و ۴۰ شب، مدت شناور بودن کشتی: ۱سال و ۲ ماه و ۲۷ روز، علت طوفان: فساد روی زمین، اندازه کشتی: ارتفاع ۱۳ متر، طول ۱۳۷ متر، عرض ۲۲ متر، جنس کشتی: چوب (کوفر)، مسافرین: ۱۷ هزار و ۴۰۰ عدد پرنده،۱۲ هزار عدد خزنده،۹ هزار عدد پستاندار، ۵ هزار عدد دوزیست،۲ میلیون حشره،۷ نفر انسان به اضافه خود نوح، (این تعداد جاندار فقط شامل یک جفت از هر نوع جانداری هست که در آن زمان می زیست)
شبهه این است که چطور چنین چیزی ممکن است و اگر قرار بر معجزه باشد خداوند می توانست با معجزه این جانداران را حفظ کند و نیازی به کشتی نوح نبود و اساساً چرا خداوند باید عذاب الهی نازل کند؟
حجت الاسلام نصیری به نقد این شبهه پرداخت که در ادامه می آید:
شبهه فوق دو بخش اساسی دارد:
۱- ویژگی های کشتی نوح و همراهان آن اعم از انسان و سایر موجودات با حقایق تاریخی یا علمی سازگاری ندارد.
۲- چه نیازی به غرق کردن آدمیان بود و چرا اساساً انسان خلق شد تا این چنین مستحق عقوبت باشد.
ما نقد شبهه را بر اساس این دو محور دنبال خواهیم کرد:
۱- نقد شبهه ناظر به ویژگی های کشتی نوح
در آغاز این شبهه چنین آمده است: این داستان در بخشهای ۶ تا ۹ کتاب پیدایش، اولین کتاب از تورات یهودیان، کتاب مقدس مسیحیان و قرآن سورههای ۱۱ و ۷۱ آمده و نسخههای دیگری از آن نیز دیگر منابع دیده میشود.
دقت بفرمایید در متن شبهه چنین آمده که داستان نوح و کشتی او در قرآن، تورات یهودیان و انجیل مسیحیان چنین آمده است.
اولاً: کتاب مقدس مسیحیان دارای دو بخش عهد عتیق یا همان تورات و عهد جدید است و در حقیقت در عهد جدید؛ یعنی اناجیل اربعه و نامه های پولس گفتاری در باره داستان نوح وجود ندارد.
به عبارت روش تر، در کتاب مقدس مسیحیان سخنی درباره نوح و کشتی او به میان نیامده و هر چه هست در بخش عهد عتیق یا همات تورات یهودیان است.
این امر نشان می دهد که شبهه کننده اطلاعی از متن کتب ادیان موجود ندارد.
ثانیاً: تمام آن چه که در متن شبهه آمده اعم از زمان ساخت کشتی، عمر نوح در آن دوره، مسافران کشتی نوح و شمار حیوانات، میزان غذای حمل شده برای آنان و نام و چگونگی ادامه حیات فرزندان نوح همگی برگرفته از تورات است.
به عبارت روشن تر؛ با فرض درستی این شبهات و پذیرش مخالفت آنها با واقعیت های علمی و ...، هیچ یک از آنها متوجه قرآن نخواهد بود و بلکه شبهاتی است که کتاب مقدس یهود و نصارا را مورد هدف قرار می دهد نه قرآن را!
ما تورات و انجیل موجود را همان تورات و انجیل نازل شده از آسمان نمی دانیم و معتقدیم اصل این دو کتاب در گذار زمان نابود شده و در دو کتاب موجود تنها بخش هایی از دو کتاب اصلی آمده است.
از این دفاع از محتویات این دو کتاب برای ما ضرورت ندارد و خوب است که بخش اصلی و اساسی شبهه که همان بخش نخست است از پیروان دو دین یهودیت و مسیحیت پرسیده شود.
برای آن که مدعای ما مبنی بر این که قرآن از ذکر این دست از جزئیات به طور کلی سکوت کرده است، به صورت گذار آیات مورد ادعا را مرور می کنیم:
آیات ناظر به داستان نوح:
داستان نوح به دو صورت اجمال و تفصیل در قرآن بازتاب یافته است.
یک: به صورت اجمالی
از نمونه های بازتاب اجمالی دو آیه ذیل است:
۱- «فَکَذَّبُوهُ فَأَنْجَیْنَاهُ وَالَّذِینَ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآَیَاتِنَا إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا عَمِینَ» (اعراف، ۶۴ )
۲- «فَکَذَّبُوهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآَیَاتِنَا فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِینَ»(یونس، ۷۳ )
۳- «فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فِیهَا مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ (مومنون، ۲۷) فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنْتَ وَمَنْ مَعَکَ عَلَی الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (مومنون/۲۸)
چنان که پیداست در این آیات هیچ سخنی از ویژگی های کشتی نوح و ساکنان آن به میان نیامده است.
دو: به صورت تفصیلی
در دو سوره قرآن داستان نوح به تفصیل آمده است:
۱- سوره هود که آیات آن چنین است:
وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ (۳۷)
وَیَصْنَعُ الْفُلْکَ وَکُلَّمَا مَرَّ عَلَیْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْکُمْ کَمَا تَسْخَرُونَ (۳۸)
فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُقِیمٌ (۳۹)
حَتَّی إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِیهَا مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آَمَنَ وَمَا آَمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ(۴۰)
وَقَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ(۴۱)
وَهِیَ تَجْرِی بِهِمْ فِی مَوْجٍ کَالْجِبَالِ وَنَادَی نُوحٌ ابْنَهُ وَکَانَ فِی مَعْزِلٍ یَا بُنَیَّ ارْکَبْ مَعَنَا وَلَا تَکُنْ مَعَ الْکَافِرِینَ(۴۲)
قَالَ سَآَوِی إِلَی جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْمَاءِ قَالَ لَا عَاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ وَحَالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکَانَ مِنَ الْمُغْرَقِینَ(۴۳)
وَقِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءَکِ وَیَا سَمَاءُ أَقْلِعِی وَغِیضَ الْمَاءُ وَقُضِیَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِّ وَقِیلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ(۴۴)
۲- سوره نوح
قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَنَهَارًا (۵)
فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعَائِی إِلَّا فِرَارًا (۶)
وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آَذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا (۷)
ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا (۸)
ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا (۹)
وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَی الْأَرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا (۲۶)
إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا کَفَّارًا (۲۷)
چنان که از مطالعه آیات مشهود است در آنها هیچ گفتگویی در باره اندازه کشتی نوح، زمان ساخت آن، تعداد و چگونگی سوار کردن حیوانات، شمار آدمیانی که سوار کشتی شدند و .... به میان نیامده است.
اساساً روش قرآن در پرداختن به رخدادهای تاریخی ورود به جزئیات غیر مفید نیست .
این امر را در کتاب «رابطه متقابل کتاب و سنت» به تفصیل آورده ام.
با این حال چگونه در شبهه این گونه القاء می شود که در قرآن این توصیفات آمده و این همه شک و شبهه در باره میزان اعتبار این کتاب آسمانی به مخاطب القاء می شود؟!
آیا مخاطبان این دست از شبهات با آیات قرآن در باره نوح و یا روش قرآن در پرداختن به شبهات آشنایی دارند تا باور آنان به اعتبار قرآن صدمه نخورد؟!
ببینید که کافران و ملحدان و دشمنان باورهای دینی مردم چگونه از جهل و ناآگاهی محخطبان خود برای ترویج اندیشه های ناصواب خود بهره می گیرند؟!
با فرض این که تمام ویژگی های گفته شده برای کشتی نوح، درست و مطابق با واقع باشد، باز شبهه فوق سست و بی اساس است.
زیرا آن چه در متن شبهه فراموش شده اراده قاهر و قدرت بی پایان خداوند است و فراتر از قوانین جاری طبیعی است.
در همین داستان نوح به آیه «و فار التنور» توجه فرمایید!
خدایی که می تواند از یک تنور نان که در آن آتش افروخته می شود، توفانی جهان آسا را جاری کند؛ تنوری که آتش آن با آب هیچ مسانختی ندارد و حجم و اندازه آن با جاری شدن توفان جهانی هیچ سازگاری ندارد، آیا قادر نیست چند حیوان را داخل کشتی اداره کند؟!
نقد شبهه دوم:
۳- چه نیازی به غرق کردن آدمیان بود و چرا اساساً انسان خلق شد تا این چنین مستحق عقوبت باشد؟!
نقد شبهه
خداوند جهان را برای رشد و کمال آدمیان آفرید و به انسان عقل به عنوان راهنمای درونی و پیامبران به عنوان راهنمایان بیرونی ارزانی داشت و از او خواست تا بر مدار توحید باوری و اخلاق مداری زندگی کند.
به او اعلام فرمود که بنا ندارد تا در دنیا در کارهای خبط و خطای او دخالت کند و اصل عقوبت را به جهان آخرت موکول می کند، مگر آن که کار خطا و لغزش چنان شدید باشد که دیگر تاخیر عقوبت روا نباشد.
داستان نوح با قومش با تلخی های عجیبی همراه شد.
هیچ پیامبری به میزان عمر طولانی نوح یعنی حدود هزار یا سه هزار سال (با اختلاف موجود در این باره) امت خود را به توحید دعوت نکر و هیچ قومی تا این اندازه بر بت پرستی اصرار نکردند و شمار دین باوران پس از آن همه دعوت تا این اندازه کم نبود.
این ویژگی ها کافی بود که خداوند در طول تاریخ یک بار خشم خود را به جهانیان به تصویر بکشد و به آنان اعلام فرماید که تا این اندازه در برابر خداوند گستاخی نکنند و تا این اندازه بر طبل کفر و شر نکوبند.
نمی دانیم کجای این ماجرا جای شگفتی دارد؟!
کسی که این شبهه را این گونه گستاخانه می پراکند آیا در خانه خود با فرزندان یا در مدرسه با شاگردان خود چگونه عمل می کند؟!
اگر به صورت مکرر فرزند یا شاگرد خود را از کاری که آن را ناروا می انگارد؛ مثل دزدی و قتل و غارت، نهی کند و این نهی و دعوت به ترک خطا هر روزه صبح، ظهر و عصر و به صورت علنی یا پنهانی تکرار شود، آیا او هزار سال با صبر و بردباری هم چنان به دعوت و نهی خود ادامه خواهد داد؟!
تو نگو هزار سال، بگو آیا حاضر است یک ماه این رویه را دنبال کند و سرانجام خشمگین نشود و فرزند یا شاگرد خود را به شدیدترین وجه تنبیه ننماید؟!
بیایید حال و وضع نوح را در دعوت پیوسته مردم به توحید از دریچه آیات ذیل مرور فرمایید:
قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَنَهَارًا (۵)
گفت : ای پروردگار من ، من قوم خود را شب و روز دعوت کردم
فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعَائِی إِلَّا فِرَارًا ((۶)
و دعوت من جز به فرارشان نیفزود.
وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آَذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا (۷)
و من هر بار که دعوتشان کردم تا تو آنها را بیامرزی ، انگشتها در گوشهای خود کردند و جامه در سر کشیدند و پای فشردند و هر چه بیشتر سرکشی کردند.
ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا (۸)
پس به آواز بلند دعوتشان کردم .
ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا (۹)
باز به آشکار گفتم و در نهان گفتم .
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا (۱۰)
قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا (۲۱)
نوح گفت: ای پروردگار من، آنها فرمان من نبردند و از کسی پیروی کردند که مال و فرزندش جز به زیانش نیفزود.
وَمَکَرُوا مَکْرًا کُبَّارًا(۲۲)
مکر کردند - مکری بزرگ
وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آَلِهَتَکُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسْرًا (۲۳)
و گفتند: خدایانتان را وامگذارید. وَدّ و سُواع و یَغوث و یَعوق و نَسر را ترک مکنید .
وَقَدْ أَضَلُّوا کَثِیرًا وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا ضَلَالًا (۲۴)
بسیاری را گمراه کردند و تو جز بر گمراهی ستمکاران میفزای.
از خداوند می طلبم که ما را بیش از پیش با معارف نورانی کتاب خود آشنا سازد و هیچ رخنه ای در جان ما برای تاثیرپذیری از وسوسه های لشکریان ناپاک شیطان باقی نگذارد
- 16
- 4