به گزارش شهروند، صدرالساداتی یک روز نسبت به تجملگرایی فرزند چند چهره سیاسی و اجتماعی در صفحات شخصی خود واکنش نشان میدهد و روز دیگر هم لباسانش را دعوت به مناظره میکند. بیپرده و بدون واهمه از آرمانها و ارزشهای انقلاب حرف میزند.
در معرفی صفحه شخصی خود هم نوشته: «بدون ملاحظه سیاسی/ شفاف.». حقیقتا هم بدون پرده، بیواهمه و صریح حرف میزند. ماجرای عروسی لاکچری پسر سفیر ایران دانمارک یک مورد از این صریح حرفزدن و بنا به قول خودش بیملاحظگیهای سیاسی «سیدمهدی» است. ماجرایی که با همراهی کاربران در فضای مجازی روبهرو شد، اما این را نباید تنها ماجرایی خواند که صدرالساداتی در فضای مجازی به راه انداخته؛ «کبابخوران اشرافی مجلس»، «خرمشهر بعد از سیسال»، «سفر مجانی به ترکیه»
«ماجرای پسر آقای وزیر» تعدادی از عنوانهای مطالب سیدمهدی صدرالساداتی در فضای مجازی است. او حالا با این رویارویی علیه اشرافگرایی در بین کاربران فضای اجتماعی شناخته شده است. خودش میگوید: «با نمایش تجملگرایی مقابله و مبارزه میکند.» «شهروند» هم با او در مورد همین مقابله و همین رویارویی گفتوگو داشته است.
البته صدرالساداتی در این گفتوگو در مورد میزان دارایی شخصی خود نیز توضیحاتی به «شهروند» ارایه داد، اما پس از ساعتی با تماسی تلفنی درخواست کرد که میزان داراییهایش در روزنامه مطرح نشود! صدرالساداتی در پاسخ به چرایی این خودسانسوری نیز گفت: «مایل نیستم؛ توضیح بدهم!» اما آنچه در ادامه میخوانیم، شرحی از گفتوگوی «شهروند» با این طلبه خبرساز است.
آقای صدرالساداتی، اخیرا فعالیتهای شما در فضای مجازی با بازخوردهای فراوانی روبهرو شده، در مورد واکنش شما به عروسی لاکچری پسر سفیر و ماجرای فرزند شاعر آقای وزیرسابق حرف میزنم. صریح میپرسم هدف سیدمهدی صدرالساداتی از این فعالیتها چیست؟
ببینید؛ اول باید توضیح بدهم که نهی از تجمل و اشرافگرایی آنقدر اهمیت بالایی دارد که حضرت امام فرمودند:
زمانی فاتحه انقلاب را باید خواند که مسئولین نظام از خوی کوینشینی به سمت کاخنشینی حرکت کنند و در عبارت دیگری به این مضمون گفتهاند: وقتی به آن سمت بروند، آنوقت تحریمهای آمریکا و مقابله آنها اثر میگذارد.
چرا این موضوع را به صورت تذکرهای شخصی و فردی پیگیری میکنید؟
ببینید؛ ما میبینیم تبعیض و شکاف طبقاتی هر روز بیشتر و بیشتر میشود. دلیل هم این است که وقتی قیمت دلار سهبرابر میشود، مردم فقیر چون ملک و ماشین و دارایی ندارد، ارزش دارایی ثابتشان بیشتر نمیشود. دارایی آنها تنها پولی است که برای اجارهخانه جمع کردهاند. خُب همین قشر است که در این شرایط آسیب میبیند.
حالا در این دوره و در این شرایط از جامعه، عدهای آنقدر از مردم فاصله گرفتهاند که حواسشان نیست، اینها نان شب ندارند، بخورند؛ برندبازی میکنند و به سالن مجلل چندمیلیاردی میروند.
اگر ما هم در این شرایط بنشینیم و تذکر کلی بدهیم و بهطور مثال بگویم: نباید این باشد. در این صورت یک اتفاق میافتد و یک جرقهای رخ میدهد. پس اگر میخواهیم انقلاب، خون شهدا، آرمان و ارزشهای انقلاب اسلامی حفظ شود، باید تذکر بدهیم و تذکرها هم شخصی باشد.
راه دیگری ندارد؟
راه دیگری ندارد؛ وقتی آن فرد پیدا و آشکار نمایشی از تجمل نشان میدهد، یعنی یا در تلویزیون گزارشی گذاشته، یا عکس را خودش در اینستاگرام و دیگر شبکه اجتماعی منتشر کرده است. خُب باید جلویش را گرفت تا این موضوع به یک ارزش تبدیل نشود.
یک عده میگویند: آقای صدرالساداتی که امروز علیه اشرافگرایی پرچم برداشته، چرا در دولت نهم و دهم علیه اختلاسگرهای بزرگ حرفی نمیزد؟
ببینید، بحث من اختلاس نیست! اختلاس ربطی به قوهقضائیه پیدا میکند و باید این قوه هم پیگیر شود. ما فقط میتوانیم وقتی که اختلاس توسط قوه مشخص شد، بگوییم چرا؟ اینهم آنچنان فایدهای ندارد، چون قوهقضائیه پیگیری کرده است.
بحث من مانور تجمل است، آنهم در جایی که شکاف طبقاتی چندبرابر شده. اگر درباره این صحبت میکنید، باید بگویم در دورههای دولتهای قبلی شبکه مجازی به این سبک و در این سطح نبود؛ اگر این بود و مانور تجمل هم صورت میگرفت، ما مطرح میکردیم.
پس شما قبول ندارید که جناحی عمل میکنید؟
ببخشید کی بود بحث امام جمعه ایلام را گفت و مطرح کرد؟ مگر همین الان که اینها من را متهم میکنند، به جناحیگرایی من این مورد را مطرح نکردم. مگر امام جمعه ایلام اصولگرا و حزب الهی و انقلابی نیست. چه کسی بود که اولینبار صدایش را بلند کرد و گفت: این پرادو سوارشدن اشرافگرایی است. بعد هم امام جمعه معذرتخواهی کرد.
چه کسی به تالاری که آقای جزایری شرکت کرد، تذکر داد. مگر آقای جزایری حزب الهی نیست، مگر انقلابی نیست. پس فرقی در مبارزه با اشرافگرایی در بین اصلاحطلب و اصولگرایی برای ما وجود ندارد.
مسأله ما این است: مانور تجمل نباید شکل بگیرد. اگر شکل گرفت، با این زخمی که مردم از گرانی و مشکلات شدید اقتصادی خوردند، همخوانی ندارد. این مانور آنچنان ضربهای میزند که اصل نظام و ارزشهای انقلاب را ساقط میکند. حرف من چیز دیگری است، ظاهر حرفهای من انتقاد به تجمل است، اما باطن حرفم این است: «اینها اگر مانور تجمل هم ندهند؛ نباید به سمت دنیاگرایی بروند.»
دقیقا منظور از حرکت به سمت دنیاگرایی یعنی چه؟
یعنی در انقلاب اسلامی که داخل آن، چه اصولگرا و چه اصلاحطلب؛ دنیا، پول و مال دلشان را ربوده، شعارهای مقاومت و اقتصاد مقاومتی پوچ و توخالی است. هیچ ارزشی ندارد، یعنی ما سوار مرکبی شدهایم که کج است.
اگر نظام مرکبی است که میخواهد ما را به جایی برساند، باید در آن سادهزیستی و توجهنکردن به دنیا همراه با شعارهای استقامت، استقلال و آزادی باشد. یعنی ما حقیقتا با این شعارها سوار گرده مردم مستضعف شدیم و میگوییم شما مقاومت کنید تا از این گردنه بگذریم.
یک انتقاد دیگر که در مورد فعالیتهای شما مطرح شده، این است که صدرالساداتی گفتمان مبارزه با اشرافگرایی را به یک دستمال گردن و یک کمربند ختم کرده است.
ما ختم نکردیم فقط به کمربند؛ ما نخستین حرف و ایراد را به تجملگرایی در حرم امام (ره) گرفتیم. ما تنها به کمربند گیر ندادیم، ما به تفکر تجمل ایراد گرفتیم که در آن وزیر بگوید: پول دارم، خوب هم دارم، ماشین پورشه هم سوار میشوم. ما به این تفکر ایراد گرفتیم.
اگر افراد این پول را از راه سالم به دست آورده باشند، چطور؟
شما کلمات امام را ببینید. بنیانگذار جمهوری اسلامی در قبال آن ساختاری که خودش بنیانگذاری کرده و اساس آن را راه انداخته، نقطه ضعف را هم مطرح کرده است. نهتنها در وصیتنامه بلکه بارها در سخنرانیهای مختلف به تعبیرهای گوناگون گفتهاند: قشر مرفه قشری است که از مستضعفین نیست، قشری که از قشر جامعه نیست، نباید مسئولیت جمهوری اسلامی به دستشان بیفتد.
صرفنظر از اینکه ثروت آنها از بیتالمال است یا از غیربیتالمال. دلیل هم این است که این قشر درد دل مستضعفین پابرهنه و غارنشین را نمیفهمد، وقتی نمیفهمد نگذارید به دست او بیفتد. خود این کاخنشینی خوی کاخنشینی به دنبال دارد.
تمایل به دنیا شکل میگیرد. هر کس پولدار است عبد او میشود؛ همان آقای کاخنشین عبد آن کسی میشود که کاخ بزرگتری دارد. آن وقت نه استقلال میفهمد، نه واقعا میخواهد در مقابل آمریکا یا نیروهای بزرگتر بایستد.
از باطن پوچ میشود و ما یک نظام لیبرالیسم میشویم. دیگر شعارهای انقلاب پوچ و بیارزش میشود. رفاه برایشان ارزش است، افتخار میکنند که پولدار هستند؛ این مسئول همتراز جمهوری اسلامی نیست. امام همین تعبیر را هم دارد: اگر مسئولان خزیدند به سمت قشر مرفه، آن وقت باید فاتحه انقلاب را خواند.
انتقاد دیگر که در مورد شما مطرح شده، این است که آقای صدرالساداتی با این نقدها و افشاگریهای تند موادخام میدهد به دست رسانههای بیگانه و معاند.
اولا کلمه افشاگری اینجا غلط است. افشاگری یعنی چیزی که مخفی است را علنی کنید. این موضوعات منتشر شده. همانطور که گفتم یا در تلویزیون پخش شده یا در شبکه اجتماعی خودشان منتشر کردهاند.
بله من باعث شدهام تعداد بیشتری مشاهده کنند. اینها دوست داشتند دیده شوند من هم به این دیدهشدن کمک کردم. بهطور مثال قرار بود عکسشان را ٥٠٠نفر ببینند، اما حالا ٥٠٠هزار نفر میبینند.
اما در مورد شبکههای معاند، آنها این کارها را انجام میدهند چه ما بگوییم، چه نگوییم. بعضی از حرفهایشان حق است و بعضی هم دروغ. حرف حقشان هم یک عدهای را جمع میکند. اما فرق اینجا است اگر این حرف را ما بزنیم، اصلاحی ممکن است صورت بگیرد اما در نوع دوم خیر.
خودتان حاضر هستید در مورد اطلاعات شخصیتان صحبت کنید.
ببینید؛ اگر اطلاعاتی از من با رضایت خودم یا دوستان نشر داده شود؛ بله پخش کنید. من در زندگی شخصیشان سرک نمیکشم
یعنی شما قبول ندارید که در زندگی افراد تفحص میکنید.
تحقیق و تفحص نیست؛ من عرض کردم و توضیح دادم که من عکسهای منتشر شده خود این افراد را در فضای مجازی باز نشر کردهام. اگر بخواهم در زندگی فردی آنان سرک بکشم به ویلاهایشان میروم و عکس میگیرم.
چون که خبر دارم ویلاهایشان کجاست. من قبول ندارم این اطلاعات شخصی است وقتی که توسط خودشان در فضای مجازی پخش شده. سرککشیدن یک مورد دیگر است که به نظر امروز صلاح به چنین کاری نیست.
در مورد میزان درآمد و داراییتان صحبت میکنید.
خیر مایل نیستم؛ توضیح بدهم. (صدرالساداتی در باب داراییهای خود نخست توضیحاتی به «شهروند» ارایه داد، اما بعد از تماس مجدد عنوان کرد: با توجه به مشورت با دوستان، مایل به چاپ داراییها در روزنامه نیست.)
در جریان تصویب بودجه، انتقاداتی به بودجه نهادهای تبلیغاتی مطرح شده؛ نظرتان را در این خصوص مطرح کنید؟
من همان موقع در فضای مجازی پست گذاشتم که ما خودمان هم برایمان سوال است که این پولها کجا میرود.
حسام خراسانی
- 17
- 6