دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۱:۲۴ - ۳۰ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۷۷۵۸
فرهنگ و حماسه

فرهنگ سیاه‌پوشی

لباس سیاه در عزای اهل بیت,اخبار مذهبی,خبرهای مذهبی,فرهنگ و حماسه

خط مشی همدلی تعاطی افکار و اندیشه‌ها در چارچوب ارزش‌ها وهنجارهای دینی و قانونی است. «آیا رنگ تشیع سیاه است؟» موضوع یادداشتی بود که۲۴ شهریور منتشر شد و نویسنده طی آن دیدگاه خود را در باره این مساله بیان کرده بود. اکنون یادداشت دیگری با عنوان «فرهنگ سیاه‌پوشی» از منظری کاملا متفاوت به همان مساله پرداخته است که در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

شواهد فراوانی در متون کهن ایرانی وجود دارد که سیاه‌پوشی را نشان ماتم و ‌اندوه قلمداد کرده است. شاهنامه فردوسی که بیانگر فرهنگ و تمدن کهن ایران است، از مواردی که جامه سیاه را نمود عزا و غم تلقی کرده، آکنده می‌نماید. وقتی رستم به دست برادرش، شغاد، ناجوانمردانه کشته شد، با این بیت روبه‌رو می‌شویم:

به یک سال در سیستان سوگ بود

همه جامه‌هاشان سیاه و کبود

در عصر ساسانیان، هنگامی که بهرام گور درگذشت، ولیعهدش یزدگرد، سیاه‌پوشید:

چهل روز سوگ پدر داشت راه

بپوشید لشگر کبود و سیاه

وقتی فریدون درگذشت نیز بازماندگان و سپاهش جامه سیاه‌پوشیدند:منوچهر یک هفته با درد بود

دو چشمش پر از آب و رخ زرد بود

سپاهش همه کرده جامه سیاه

توان گشته شاه و غریوان سپاه

این سیاه‌پوشی تا اکنون در ایران رایج است.

در اساطیر یونان باستان آمده است: زمانی که تیتس از قتل پاتروکلوس به دست هکتور شدیدا‌ اندوهگین شد، به نشانه عزا سیاه‌ترین جامه‌هایش را پوشید. این امر نشان می‌دهدکه قدمت رسم سیاه‌پوشی در یونان به عصر هومر باز می‌گردد. در میان عبرانیان نیز رسم آن بود که در عزای بستگان سرها را می‌تراشیدند و بر آن خاکستر می‌پاشیدند و لباس تیره می‌پوشیدند.

بستانی، در دائره‌المعارف خود، رنگ سیاه را مناسب‌‌ترین رنگ عزا در تمدن اروپای قرن‌های اخیر گزارش کرده، می‌نویسد: «طول دوران عزاداری، بر حسب درجه نزدیکی به میت، از یک هفته تا یک سال طول می‌کشد و بیوه‌زنان دست کم تا یک سال عزا می‌گیرند و در این مدت لباس‌های آنان سیاه‌رنگ و خالی از هر گونه نقش و نگار و زیورآلات است.»

در کتب تاریخی گزارش شده است که عرب، در مواقع مصیبت، جامه خویش به رنگ سیاه می‌کرد. در عصر پیامبر(ص) پس از پایان جنگ بدر که ۷۰تن از مشرکان و قریش به دست مسلمانان بر خاک هلاکت افتادند، زن‌های مکه در سوگ کشتگان خویش جامه سیاه‌ پوشیدند. شعر لبید، درباره سیاه‌پوشی زنان نوحه‌گر، مورد استشهاد بسیار از کتب لغت است:

یخشمن حر اوجه صحاح

فی‌السلب السود و فی‌الامساح

آن زنان در حالی که لباس‌های سیاه عزا و پلاس مویین بر تن کرده بودند، گونه‌های خویش را با ناخن می‌خراشیدند.

پس شواهد تاریخی و ادبی نشان می‌دهد، رنگ سیاه از دیرباز در میان بسیاری از ملل و اقوام نشان عزا و ‌اندوه بوده است. این امر به ایران یا دوران اسلام اختصاص ندارد و اعراب پیش از اسلام، ایرانیان و یونانیان باستان در عزا جامه سیاه یا کبود می‌پوشیدند.

فلسفه سیاه‌پوشی عباسیان

عباسیان که در طول قیام داعیه خونخواهی شهدای اهل بیت(ع) داشته‌اند، وقتی به قدرت رسیدند، دولت خود را دولت آل‌محمد(ص) و ادامه خلافت علی‌بن ابی‌طالب(ع) خواندند، لباس سیاه را برای نشان دادن تداوم ماتم و ‌اندوه‌شان در فقدان عزت پیامبر و مصائب اهل بیت(ع) انتخاب کردند. براساس منابع تاریخی، پس از قتل فجیع زید و یحیی، آتش خشم مردم علیه رژیم اموی زبانه کشید و در خراسان بزرگ آن روز، شهری باقی نماند که مردمش، لباس سیاه نپوشیده باشند‌. قیام ابومسلم و ظهور سیاه‌جامگان خراسانی نیز دقیقا در همین دوره حساس تاریخی صورت گرفت‌. بنی‌عباس که در بحبوحه قیام زید و یحیی خود و پیروان خویش را از معرکه و جنگ با بنی‌امیه و خطرات ناشی از آن برکنار داشته بودند، اوضاع و شرایط را مناسب دیدند واز سیاه‌پوشی استفاده ابزاری کردند. به دلیل همین فریبندگی ظاهری بود که امام صادق(ع) و دیگر ائمه(ع) به رنگ و لباس سیاه خرده می‌گرفتند؛ یعنی مخالفت امام در این موارد، به سیاه‌پوشی رسمی که از سوی بنی‌عباس تحمیل شده و نماد همبستگی و اطاعت از حکومت ستمگران به شمار می‌آمد، ناظر است نه سیاه‌پوشی در عزا و ماتم؛ به ویژه مصائب اهل بیت(ع).

کتاب‌هایی درباره استحباب پوشش سیاه در عزای عترت

۱- ارشاد العباد الی الاستحباب لبس السواد علی سیدالشهداء و الائمه الامجاد تالیف : سید جعفر طباطبایی نوه صاحب ریاض چاپ ۱۴۰۴ه قم.

۲- عزاداری سیدالشهداء(ع) تالیف: سبط حسین زیدی – معاصر – چاپ ۱۴۱۵ه ۲۱۶صفحه

۳- عزاداری از دیدگاه مرجعیّت شیعه، تالیف: علی ربانی خلخالی – معاصر – چاپ ۱۴۱۵ه ۲۴۰صفحه قم

۴- و اما جامع‌‌ترین کتابی که تاکنون در این خصوص نوشته شده، سیاه‌پوشی در سوگ ائمه نور تالیف علی ابوالحسن (منذر) است که چاپ نخست آن از سوی انتشارات معاصر در سال ۱۳۷۵شمسی در ۳۹۲ صفحه و در قم انتشار یافته است.

کتاب «سیاه‌پوشی در سوگ ائمه نور(علیهم‌السلام) ـ ریشه‌های تاریخی، مبانی فقهی» نوشته علی ابوالحسنی(منذر) به همت پژوهشگاه فرهنگ و‌اندیشه اسلامی عرضه شده است.

این کتاب در ۱۵ فصل با عناوین «طرح مسئله»، «رنگ سیاه؛ رنگ پوشش، هیبت، اعتراض و عزا»، «رمز انتخاب رنگ سیاه در ایام عزا»، «سیاه‌پوشی در ملل و اقوام جهان»، «سیاه‌پوشی در عرب»، «سیاه‌پوشی در سوگ آل الله؛ رسم جاری اهل بیت(ع) و دوستان آنان در تاریخ»، «رنگ سیاه، در نخستین عزاداری آشکار و عمومی شیعیان (بغداد، عاشورای ۳۵۲ هجری)، «سیاه‌پوشی بنی‌عباس؛ تمسک به شعار شیعه برای دستیابی به قدرت!»، «نتیجه مباحث گذشته»، «دلایل جواز و استحباب سیاه‌پوشی در سوگ ائمه اطهار(ع)»، «فتاوی علما در استحباب سیاه‌پوشی (در سوگ سالار شهیدان(ع)»، «سیاه‌پوشی عرشیان در عزای سالار شهیدان(ع)»، «سیاه‌پوشی جنیان در عزای سالار شهیدان(ع)»، «نهم ربیع و عید غدیر؛ روز کندن جامه‌های سیاه» و «پایان سخن (خلاصه و جمع‌بندی نظر اسلام در باب سیاه‌پوشی)» ارائه شده است.

این کتاب، پنج ضمیمه به نام‌های «سیاه‌پوشی پیامبر(ص) در آستانه رحلت (یک بحث علمی ـ انتقادی)»، «سیاه‌پوشی زنان پیامبر(ص) در سوگ آن حضرت»، «قصیده شیوا و سوزناک سیف بن عمیره (صحابی بزرگ امام صادق و کاظم(ع) در سوگ سالار شهیدان(ع) و ترغیب شیعیان به پوشیدن لباس سیاه در عزای آن حضرت»، «آل بویه؛ اعتقاد به تشیع اثنی عشری، ترویج شعائر شیعی و ارتباط قوی با فقهای امامیه» و «بنی‌عباس؛ تمسک به شعارها و شعائر شیعه برای دستیابی به حکومت» به نگارش درآمده است.

در مقدمه این کتاب چنین آمده است که «کتاب سیاه‌پوشی در سوگ ائمه نور(ع) به تبیین ریشه‌های تاریخی و اعتقادی یکی از همین سنت‌ها ـ سنت سیاه‌پوشی در عزای ائمه نور(ع) به‌ویژه سالار شهیدان(ع) ـ می‌پردازد، و شیوه تدوین و نگارش آن، چنان انتخاب شده که در عین بهره‌مندی خواص، عوام را نیز سودمند افتد. همچنین، اگرچه موضوع آن بحث در باب سیاه‌پوشی است و نویسنده بر بحث حول این موضوع، ثاب و استوار مانده است؛ اما خواننده تیزبین با نکته‌های بسیار دیگری نیز ـ در طول کتاب ـ آشنا خواهد گشت.»

اما آیا واقعاً پوشیدن لباس سیاه در عزای اهل بیت(ع) مکروه است؟

در ذیل نظر برخی فقهای شیعه ما را در نیل به نتیجه رهنمون می‌نمایید:

الف – عالم بزرگوار مرحوم بحرانی می‌نویسد: بعید نیست استثناء پوشیدن لباس سیاه در ماتم امام حسین(ع) از این اخبار (دال بر کراهت پوشیدن لباس سیاه)، چون روایات مستفیضه داریم که امر به اظهار شعائر حزن می‌کند و تایید می‌شود به روایتی که علّامه مجلسی(ره) از برقی در کتاب «محاسن» از عمربن زین‌العابدین(ع) نقل می‌کند.( الحدائق الناصره: ۷/۱۱۸)

ب – مرحوم علّامه نوری پس از ذکر روایاتی که حاکی از حسن و رجحان پوشیدن لباس مشکی در عزای سالار شهیدان(ع) است می‌نویسد:این اخبار و قضایا اشاره یا دلالت بر مکروه نبودن یا رجحان پوشیدن لباس سیاه در عزای امام حسین(ع) دارد، همانطور که سیره بر آن است.( مستدرک الوسائل : ۳/۳۲۸)

ج – عالم بزرگوار مرحوم سیدمحمدکاظم یزدی – صاحب عروه‌الوثقی – در پاسخ سوالی در همین زمینه می‌نویسد:بلی، راجح و موجب خشنودی پیغمبر خدا و ائمه هدی(ع) است به لحا‌ظ اینکه نوعی از اظهار مصیبت و حزن است، و از بعضی اخبار هم رجحان و مطلوبیّت آن استفاده می‌شود، بنابراین پوشیدن لباس سیاه به غرض مذکور مستثنی است.

علاوه براین مطالب گفته شده سیره عدّه‌ای از مراجع عالیقدر تقلید از گذشته براین اصل استوار است که از اول محرم تاپایان ماه صفر جامه‌ سیاه می‌پوشیدند و در طول این دو ماه، جامه‌ سیاه را از تن خارج نمی‌کردند.

استحباب پوشیدن لباس سیاه در عزای سیدالشهداء(ع)

۱- در جنگ احد که ۷۰تن از مسلمانان شهید شدند، زنان مسلمان- ازجمله امّ‌سلمه- درسوگ شهیدان جامه سیاه در برکردند.(سیر‌ه‌ ابن هشام : ۳/۱۵۹)

۲- ابونعیم اصفهانی نقل می‌کند: هنگامی که خبر شهادت امام حسین(ع) به امّْ سلمه رسید، در مسجد پیامبر(ص) قبّه‌ای سیاه زد و جامه سیاه‌ پوشید. (عیون‌الاخبار از عمادالدین ادریس قریشی /۱۰۹)

۳- اسماء بنت عمیس، پس از جنگ موته در عزای همسر خویش«جعفر طیّار» لباس سیاه ‌پوشید.( مجمع الزوائد هیثمی: ۳/۱۶)

۴- یکی از فرزندان امام زین العابدین(ع) نقل می‌کند که پس از شهادت امام حسین(ع)، زنان بنی‌هاشم در ماتم آن حضرت لباس‌های سیاه و جامه‌های خشن پوشیدند و هرگز از سرما شکایت نمی‌کردند و پدرم علیّ بن الحسین(ع) به علّت (اشتغال آنها به) مراسم عزاداری برای ایشان غذا درست می‌کردند.(محاسن برقی/ ۴۲۰ح۱۹۵، بحارالانوار: ۴۵/۱۸۸)

۵- هنگامی که یزید، اهل بیت رسول خدا را طلبید و آنان را میان ماندن در شام و برگشتن به مدینه مخیّر نمود، گفتند: «ما بیش از هر چیز دوست داریم که برای امام مظلوم مجلس ماتم و عزا برپا کنیم و گریه و زاری کنیم.

یزید گفت: آنچه می‌خواهید انجام دهید. آنگاه خانه‌هایی را برای آنان مهیّا ساخت، پس از زنان بنی‌هاشم و طائفه قریش کسی باقی نماند، جز اینکه (به نشانه‌ عزاداری) برای حسین(ع) لباس سیاه‌پوشیدند، و به مدت هفت روز برای آن حضرت ندبه و زاری کردند.( منتخب طریحی : ۲/۴۸۲، بحارالانوار: ۴۵/۱۹۶)

۶- پس از خطبه تاریخی امام سجّاد(ع) در مسجد جامع دمشق، منهال برخاست و گفت: چگونه هستی ای فرزند رسول خدا؟ امام سجاد(ع) فرمود: چگونه می‌شود حال کسی که پدرش به قتل رسیده باشد و اهل و عیالش اسیر شده باشند؟ همانا من و اهل بیتم لباس عزا پوشیده‌ایم و پوشیدن لباس نو برما روا نیست.(مقتل ابی مخنف / ۲۱۷، ناسخ التواریخ، زندگی امام سجاد علیه السلام)

۷- سلیمان بن راشد از پدرش نقل می‌کند که امام سجاد(ع) را دیدم که جبه‌‌ای جلوباز و سیاه رنگ و طیلسانی کبود رنگ پوشیده بود.

این شیوه از سوی دیگر ائمه(ع) و بزرگانی چون ام‌سلمه، مختار ثقفی و سیف‌بن عمیره‌نخعی کوفی جریان داشته و در عصر غیبت تاکنون تداوم یافته است. (کافی: ۶/۴۴۹، وسائل: ۵/۳۴ ب ۱۸ احکام ملابس، حدیث دوم)

۸- نعمان بن بشیر هنگامی که خبر شهادت امام حسین(ع) را به گوش اهالی مدینه رسانید، همه‌ مردها سیاه‌ پوشیدند و فریاد و ناله سردادند. ( مقتل ابی مخنف/۲۲۲)

۹- سلیمان بن ابی جعفر (عموی‌هارون) در تشییع پیکر مطهّر امام کاظم(ع) جامه‌ سیاه پوشیده بود. (بحارالانوار: ۴۸/۲۲۷)

۱۰- سیف بن عمیره، صحابی بزرگ امام کاظم(ع) در سوگنامه خود می‌گوید:والبس ثیاب الحزن یوم مصابه مابین اسود حالک او اخضر.

در روز شهادت آن حضرت (روز عاشورا ) جامه‌های عزا بر تن کن، یا به رنگ سیاه تند و یا سبز سیر (منتخب طریحی: ۲/۴۳۷)

این ده مورد ثابت می‌کند که در قرون اولیه اسلام نیز همانند روزگار ما لباس سیاه علامت عزا بوده است. قضیه اول و دوم به بانویی مربوط می‌شود که هفت سال همسر پیامبر(ص) بود و بیش از پنجاه سال با امامان معصوم از نزدیک مربوط، و محشور و مانوس بوده است. ودایع امام علی و امام حسین(ع) درنزد او بود، و امام حسین(ع) او را مادر خطاب می‌کرد، با توجه به اینکه اقامه‌ مراسم عزا از مسائل مبتلابه بود و همواره رخ می‌داد، می‌توان عمل او را به تقریر معصومین(ع) نیز نسبت داد و عمل او را علاوه بر سیره کاشف از سنت دانست‌.

مورد سوم درباره اسماء بنت عمیس است که همواره در محضر حضرت فاطمه زهرا و امیر مومنان(ع) حضور داشت، عمل او نیز بیش از مساله سیره برای ما مطرح است.

درمورد چهارم باید گفت که وجود افرادی چون عقیله بنی‌هاشم، نائبه حضرت زهرا، قهرمان کربلا، حضرت زینب کبری(ع) در میان بانوان سیاه‌پوش ، مساله را از حدّ سیره بالاتر می‌برد.

مورد پنجم نیز عیناً همانند مورد چهارم است و در حدّ حجّت شرعی است.

اینک روایاتی که حاکی از قول یا عمل معصوم است:

۱- اصبغ بن نباته گوید: بعد از شهادت مولای متقیان امیرالمومنان(ع) وارد مسجد کوفه شدم، دیدم که حضرت حسن و حسین(ع) جامه سیاه به تن کرده بودند. (در سال ۳۵۲هجری معزّالدوله امر کرد که دهه اول محرم مردم لباس سیاه تن کنند و بازارها را ببندند.)

۲- بعد از شهادت امیرالمومنین علی(ع)، عبدالله بن عباس به سوی مردم بیرون آمد و گفت: امیرالمومنین از میان ما رفت و برای خود جانشینی گذاشت که اگر دوست دارید به سوی شما بیرون آید، وگرنه کسی را بر کسی (اجباری) نیست. مردم به گریه افتادند و گفتند: بیرون آید، پس امام حسن(ع) در حالی که جامه‌های سیاه ‌پوشیده بود به سوی مردم بیرون آمد و برای آنان خطبه خواند. (سیاه‌پوشی درسوگ ائمّه نور/۲۳۳به نقل از رساله آیت‌الله مامقامی)

۳- رسول اکرم(ص) در آستانه‌ رحلت خودسیاه‌ پوشیده بودند، امام صادق(ع) نیز می‌گویند: رسول اکرم هنگام رحلت پیراهنی سیاه بر تن کرده بود.

۴- بعد از شهادت امام حسین(ع) فرشته‌ای از فرشتگان بهشتی بر دریاها فرود آمد و بال‌های خود را بر فراز آن گسترد و سپس شیهه‌ای کشید و گفت: «ای اهل دریاها جامه عزا برتن کنید که فرزند رسول خدا (ص) را سر بریدند.» (بحارالانوار : ۴۵/۲۲۱)

۵- سکینه دختر امام حسین(ع) خطاب به یزید گفت: دیشب خواب دیدم که... خادم بهشتی دستم را گرفت و داخل قصر نمود. آنجا با پنج بانوی بزرگ و نورانی روبه‌رو شدم که در میان آنها زنی بزرگوارو نورانی‌‌تر از همه به چشم می‌خورد که موی پریشان کرده و لباس سیاه ‌پوشیده بود و در دستش پیراهنی خون‌آلود...او فاطمه زهرا(س) بود. (بحارالانوار: ۴۵/۱۹۵)

۶- امام حسن عسکری(ع) دراوصاف روز نهم ربیع فرمودند:«یَوْمَ نَزْعِ السَّوادِ» «روز بیرون آوردن جامه‌های سیاه است.» (مستدرک: ۳/۳۲۶ ب ۴۸ از احکام ملابس ح ۳۰)

دکتر سید عباس طباطبایی

  • 16
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش