چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳
۰۹:۵۱ - ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۵۳۲۸
کتاب، شعر و ادب

نویسنده رمان رفع توقیف شده :

وزارت ارشاد احمدی‌نژاد به داستانم برچسب دفاع از چریک‌های فدایی خلق زد

اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات,محمدرضا مرزوقی
محمدرضا مرزوقی (نویسنده) درباره رمان باید حرفای دیشبمو جدی می‌گرفتی! که سرانجام پس از ۱۲ سال مجوز انتشار گرفته و به تعبیر شهلا لاهیجی (مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان) از حصر آزاد شده است، توضیحاتی داد.

مرزوقی گفت: رمان «باید حرفای دیشبمو جدی می‌گرفتی!» را سال ۸۳ (۱۳ سال پیش) نوشته‌ام ولی به مدت ۱۲ سال در انتظار مجوز مانده بود. این کتاب در دورانی که مجوز نمی‌گرفت؛ کاندیدای جایزه‌ والس (جایزه‌ای که در سال ۸۷ مخصوص کتاب‌هایی برگزار شده بود که به هر دلیلی به سربه سرنوشت این رمان دچار شده بودند) شده است.

 

مرزوقی در توضیح موضوع داستان نیز بیان کرد: موضوع کتاب از یک اتفاق واقعی آمده. شروع داستان شاید کمی به ضربه‌ی آغازین فیلم «خانه پدری» کیانوش عیاری شبیه باشد و همان‌قدر تکان‌دهنده، البته اصلا نمی‌خواهم این دو کتاب و فیلم را با هم قیاس کنم. این اتفاقی بود که در کودکی من و در یک صبح عید نوروز و در یکی از طایفه‌های عرب مهاجر شهر بوشهر رخ داد. متاسفانه هنوز هم کمابیش این رسم در بین اعراب جنوب کشور دیده می‌شود.

 

معمولا در بین این طوایف هرگاه به اصطلاح به دختری مشکوک می‌شوند یا حرف و حدیثی پیرامون او شکل می‌گیرد (چیزی شبیه به فیلم عروس آتش) عشیره آن دختر؛ او را سر می‌برد. منتها داستان اصلی «باید حرفای دیشبمو جدی می‌گرفتی» درباره یک زن و شوهر (آذر و علی) است که در حال سفر به آبادان برای تعطیلات نوروز هستند. از همان ابتدا خواننده متوجه می‌شود که رابطه میان این زوج تا حدودی سرد است و به نوعی عدم درک متقابل و تفاوت سلیقه و نگاه و تفکر با هم دارند. اما به قول آذر که در جایی از کتاب می‌گوید «عاشق شده بودم» رابطه‌ی پرچالش آنها تازه شروع شده است.

 

این نویسنده ادامه می‌دهد: در میانه راه سفر در نخلستانی پیاده می‌شوند. آذر عده‌ای از اهالی روستا را با لباس‌های محلی می‌بیند که دور جنازه‌ی یک دختر خیلی جوان که سرش را بریده و روی سینه‌اش گذاشته‌اند، حلقه زده‌اند.  آذر با دیدن این صحنه منقلب شده و راهی بیمارستان می‌شود. از اینجا به بعد داستان وارد زندگی خانوادگی آذر که در آبادان زندگی می‌کنند، می‌شود و متوجه می‌شویم که او هم گذشته و سابقه‌ای دارد. مثلا برادرش بهنام در سال‌های ۵۹ و ۶۰ درگیر فعالیت‌های سیاسی بوده و سال ۶۱ به شکل مرموزی در آبادان کشته شده است. مادر آذر هم همیشه از عبارت ترور برای مرگ برادرش استفاده می‌کرده و می‌کند. همچنین با روبرو شدن آذر و دوستش سیمین بعد از ۲۰ سال در شهر آبادان متوجه می‌شویم که در گذشته احساسی بین آذر و برادر سیمین وجود داشته است. سینا برادر سیمین هم از فعالان سیاسی بوده که به خارج از کشور رفته و حالا در سال ۸۳ و بعد از این سال‌های طولانی، خسته از جنگیدن برای آرمان‌های واهی و ... در شرف بازگشت به ایران است.

 

او افزود: اتفاقی که آذر در بدو ورود به آبادان می‌بیند و دیدار دوباره با سیمین باعث می‌شود تا او نگاهی دوباره به زندگی خود بیندازد، احساس می‌کند که خودش هم به نوعی قربانی جرایانات و حوادثی چون جنگ و بگیرو ببندها و بعد هم ازدواجی شده که چندان به آن راضی نیست. آذر فکر می‌کند مثل دختر ابتدای داستان سر او را هم بریده‌اند ولی با پنبه. چراکه همسرش مردی تقریبا عصبی با تعصبات عجیب و غریب است که آذر زمانی به‌خاطر او از حرفه‌ی روزنامه‌نگاری دست کشیده و فعالیت‌های هنری‌اش را هم کنار گذاشته است.

 

به گفته این نویسنده؛ رمان «باید حرفای دیشبمو جدی می‌گرفتی!» درونمایه‌ای اجتماعی دارد و درباره‌ عشقی قدیمی است که بعد از سال‌ها دوباره در حال جوانه زدن است. در کنار این عشق البته به‌نوعی به تعصب کور عشیره‌ای و سنتی و همسانی آن با تعصبی مدرن و شهری پرداخته شده که زن داستان در نهایت و بدون تن دادن به عشق و احساسی تازه راه خودش را پیدا می‌کند و به‌سمتی می‌رود که شاید بتواند دوباره خودش را پیدا کند.

 

خالق رمان «پسین شوم» سپس درباره چگونگی انتخاب نام «باید حرفای دیشبمو جدی می‌گرفتی!» نیز اظهار داشت: ابتدا نام «در ساعت پنج صبح» را برای کتاب انتخاب کرده بودم، براساس شعر معروف «در ساعت پنج عصر» لورکا شاعر اسپانیایی که احمد شاملو هم آن را ترجمه کرده است، بعد نام «نگه‌دار، پیاده می‌روم» را درنظر داشتیم و نهایتا نام «باید حرفای دیشبمو جدی می‌گرفتی!» برای داستان نهایی شد و رمان با این عنوان مجوز انتشار گرفت.

 

نامی که بسیار مورد تایید ناشر، شهلا لاهیجی، قرار گرفت. واقعیت این تغییر نام‌ها هم این است که هر بار با عنوان جدیدی کتاب را برای دریافت مجوز ارسال می‌کردیم شاید که قرعه خوش‌شانسی نصیب داستان شود و مجال انتشار پیدا کند. به هر حال می‌دانید که در دوره وزارت ارشاد آقای احمدی‌نژاد چه وضعیتی بر اداره کتاب و روال صدور مجوز‌ها حاکم بود.

 

مرزوقی در پاسخ به این سوال که در این ۱۲ سال و مخصوصا در وزارت ارشاد دولت قبل، چه ایراداتی به داستان می‌گرفتند نیز گفت: حقیقت اینکه روی داستان «باید حرفای دیشبمو جدی می‌گرفتی!» در دوره احمدی‌نژاد اصلاحیه‌ای ندیدیم و اثر را کلا غیرقابل چاپ عنوان کردند. خاطرم هست یک بار در سال ۸۷ جلسه‌ای با مدیرکل وقت اداره‌ کتاب داشتم و به صورت اتفاقی برگه درخواست مجوز و نظر ممیزها را درباره‌ی این کتابم دیدم، اثر را داستانی در دفاع از آرمان‌های چریک‌های فدایی خلق و همراهی با گروهک معاند با نظام دانسته بودند.

 

همچنین برانگیختن عشایر و طوایف عرب هم دلیل دیگری عنوان شده بود که دریافت مجوز کتاب را به تاخیر انداخته و غیرممکن کرده بود. در حالی که موضوع اختلافات و سنت‌های غلط طوایفی در خوزستان و جنوب متاسفانه با وجود تمامی پیگیری‌های مدنی و درخواست برای توقف آن؛ هنوز گاهی دیده می‌شود. البته دیگر نمایش سر بریدن نداریم ولی خب به یکباره عنوان می‌کنند فلان دختر در ۱۶ سالگی سکته کرد و از دنیا رفت. مرگ‌هایی که مثل مرگ بهنام مشکوک به‌نظر می‌رسند.

 

این نویسنده در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا مجوز «باید حرفای دیشبمو جدی می‌گرفتی!» که سرانجام پس از ۱۲ سال صادر شده با اصلاحیه‌ها و حذفیات متعدد بوده است، نیز بیان کرد: با پیگیری‌های خانم لاهیجی مجوز چاپ داستان دریافت شده و واقعا هم اصلاحیه‌ها محدود بوده است. به قول خانم لاهیجی این اصلاحیه‌های محدود فقط برای این بوده که اداره کتاب بگوید به هرحال نظارتی صورت گرفته است. اما روایت داستان تغییر جدی نداشته است. زمان انتشار هم احتمالا اواخر تیر یا نهایتا نیمه مرداد ماه باشد.

 

 

ion.ir
  • 15
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

حکایت های اسرار التوحید اسرار التوحید یکی از آثار برجسته ادبیات فارسی است که سرشار از پند و موعضه و داستان های زیبا است. این کتاب به نیمه ی دوم قرن ششم هجری  مربوط می باشد و از لحاظ نثر فارسی و عرفانی بسیار حائز اهمیت است. در این مطلب از سرپوش تعدادی از حکایت های اسرار التوحید آورده شده است.

...[ادامه]
ویژه سرپوش