روزنامه شرق نوشت: «بر اساس تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، از سال ۱۴۰۳ در تقویم رسمی، آخرین شب پاییز (شب یلدا) و سهشنبه آخر سال (چهارشنبهسوری) به «روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» و «روز تکریم همسایگان» تغییر نام پیدا کردند»؛ این خبری بود که روز یکشنبه روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت و واکنشهای مختلفی را به همراه داشت که طبیعتا بخش زیادی از آن اعتراضی بود. اعتراض مبنی بر اینکه چه عنادی با آیینهای باستانی ایران وجود دارد که حتی نامش برتابیده نمیشود و شورای عالی انقلاب فرهنگی میان این همه اتفاق روی زمین مانده، تصمیم میگیرد نام دو شب جشن ایرانی را تغییر دهد؟ این گزارش نتیجه پیگیریهای خبرنگار ما برای رسیدن به پاسخ است. پاسخی که به صورت مستقیم از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به دست نیامد و هر آن کسی که حرف زد، گفت این صحبتها دوستانه است و خبرنگار از یک حوزه به حوزه دیگر شورای عالی انقلاب فرهنگی پاس داده شد و در نهایت مسئولان ذیربط به ارسال چند جوابیه منتشرشده اکتفا کردند.
ماجرا از چه قرار بود؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی متشکل از اعضای حقیقی و حقوقی است و دوایر و حوزهها و شوراهای مختلفی هم دارد. یکی از این شوراها، شورای فرهنگ عمومی است. شورای فرهنگ عمومی زیر نظر وزارت ارشاد فعالیت میکند و ریاست آن از سوی وزیر ارشاد انتخاب میشود. هماکنون ریاست شورای فرهنگ عمومی با مجید امامی است. شورای فرهنگ عمومی همان جایی است که تصمیم گرفته نام چهارشنبهسوری را در تقویم به تکریم همسایگان تبدیل کند و جلوی نام شب یلدا مترادفی با نام روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان بیاورد. تلاش برای صحبت با مجید امامی به جایی نرسید. تنها مسئولی که با ما صحبت کرد، در پاسخ به ما که چرا نام چهارشنبهسوری را در تقویم وارد نکردید؟ اما او تأکید کرد چهارشنبهسوری در تقویم وجود دارد و تکریم همسایگان تنها یک توضیح برای چهارشنبهسوری است.
در تماس مجدد خبرنگار ما مبنی بر اینکه هیچ خبری از چهارشنبهسوری در تقویم کشور نیست، توضیح داده شد که در تقویمی که آنها استفاده میکنند، نام چهارشنبه آخر سال وجود دارد و احتمالا تقویم ما مشکل دارد! به هر حال جوابیهای که شورای فرهنگ عمومی دراینباره داده، به قرار زیر است:
شورای عالی انقلاب فرهنگی هرساله بر اساس مصوبات شورای فرهنگ عمومی، مناسبتهای جدیدی را با توجه به پیشنهادات اشخاص حقیقی و حقوقی برای درج در تقویم رسمی کشور تأیید میکند. در همین رابطه شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه ۸۹۹ مورخ ۱۸/۷/۱۴۰۲ هشت مناسبت برای درج در متن تقویم و پنج مناسبت را برای درج در ضمیمه تقویم رسمی کشور تصویب کرده است.
در این اطلاعیه آمده است: ازجمله مناسبتهای جدید «روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» است که همزمان با ۳۰ آذر (شب یلدا) و در کنار عنوان شب یلدا است. شب یلدا جزء فرهنگ غنی مردم ایران اسلامی است که نهتنها یک امر ملی است بلکه به خاطر حضور اعضای خانوادهها در کنار یکدیگر، به عنوان یک امر دینی مورد توجه است.
در این اطلاعیه درباره مناسبت دیگر هم اضافه شده است: برای استفاده بهینه فرهنگ از روزهای پایانی سال بهویژه چهارشنبهسوری که در جامعه ایرانی مورد توجه است، مناسبت «روز تکریم همسایگان» برای درج در متن تقویم رسمی کشور در روز سهشنبه آخر سال تصویب شده است.
در پایان این اطلاعیه دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی با تأکید بر اینکه هیچ مناسبتی حذف نشده، آمده است: دو مناسبت فوق با توجه به ویژگیهای فرهنگی و هویتی ایرانیان به تقویم اضافه شده است. آنچه شورای فرهنگ عمومی در شورای عالی انقلاب فرهنگی در توضیح خود آورده چیزی از تعجب مردم از این ماجرا کم نمیکند. شب چهارشنبهسوری نهتنها در تقویم نیامده، بلکه بهجای آن نام تکریم همسایگان انتخاب و از طرفی روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان در کنار شب یلدا در تقویم اضافه شده است. مسئله اینجاست اگر این کار خوبی است، چرا هیچکس در شورای عالی انقلاب فرهنگی حاضر به پاسخ درباره آن نشد؟
شکاف دولت ملت
دکتر سعید معیدفر درباره تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: «ما در یک روز سه خبر بهتآور میشنویم؛ وزیر آموزش و پرورش خبر از تفکیک جنسیتی کتب درسی میدهد، خبر میآید وزارت ارشاد طرحی راه انداخته که مردم کتابهای چاپشده را ممیزی کنند و خبر آخر هم تغییر نام دو جشن ملی ایرانی است! به نظر میآید مردمی در کار نیست و یک تقابلی وجود دارد. وقتی هم تقابل است، انتظار دیگری نمیتوان داشت».
معیدفر افزود: «برخی طوری رفتار میکنند که انگار با هر نوع نماد ایرانی مخالفت دارند. نهایتا در مدتی دولتهایی سر کار آمدند که تا حدی نصفهونیمه انتخاب مردم بودند که سعی میکردند کمی دو طرف را نگه دارند، اما حالا دیگر همه چیز یکدست شده و دیگر ملاحظاتی وجود ندارد. اگر برای حفظ اعتماد و سرمایه اجتماعی بین دولت و ملت ملاحظاتی وجود داشته باشد، باید کمی عقبنشینی کنند. اما حالا با یکدستسازی منویات خود را اجرا میکنند». معیدفر در ادامه با اشاره به اینکه از سوی مردم هم این تقابل وجود دارد، تصریح کرد: «از یک طرف در مردم فرهنگ خود را تحمیل کرده و در سطح کشور هم مسئولان ارزش خود را تحمیل میکنند. مسئولان از مردم میخواهند ازدواج را ترویج کرده و فرزندآوری کنند، ولی هم کاهش ازدواج را شاهدیم و هم کاهش باروری را! در خیابان نمادهای مسئولان را به چالش میکشند و مسئولان هم در مقابل، نمادهای مردم را دستخوش تغییر میکنند. فرهنگ، میراث و تاریخ بخشی از هویت ملی مردم را میسازد که به نظر میرسد توسط مراجع بالادست به چالش کشیده میشود».
این جامعهشناس در پایان افزود: «حالا که همه چیز یکدستسازی شده، این چالش ملت و دولت را بیشتر میبینیم و در این میان هر طرف دنبال یک رهاورد است. البته برای مردم چیزی عوض نمیشود و برعکس امسال شب یلدا پرفروغتر برگزار میشود. در سالهای اخیر به نظر میرسد چندان نامها برای مردم اهمیتی ندارند. جشنهای ملی مردم بهخصوص شب یلدا دردسری برای کسی نداشت. شب یلدا، بلندترین شب سال اسمش در تقویم هرچه باشد برای مردم باقی میماند. وضعیت چهارشنبهسوری نیز به همین منوال خواهد بود و آخرش هم روشن نخواهد شد که چرا شورای فرهنگ عمومی تصمیم گرفت روی چیز دیگری دست بگذارد که این شکاف را بیشتر و بیشتر کند.
***
هویتزدایی از آیینهای باستانی
روزنامه جهان صنعت نوشت: براساس خبری که دو روز پیش در رسانهها اعلام شد، به موجب تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی، نام دو آیین کهن ایرانی «شب یلدا» و «چهارشنبهسوری» در تقویم تغییر کرد.
آنطور که در این خبر مطرح شده بود، براساس تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی، از سال ۱۴۰۳ دو آیین ایرانی «شب یلدا» در آخرین شب آذرماه، بهعنوان «روز ترویج فرهنگ مهمانی و پیوند با خویشان» و سهشنبه آخر سال که زمان برگزاری آیین باستانی چهارشنبهسوری است، بهعنوان «روز تکریم همسایگان»، در تقویم رسمی کشور ثبت میشود.
این تصمیم شورایعالی انقلاب فرهنگی واکنشهای زیادی را در پی داشت؛ کمی بعد البته شاید در واکنش به اعتراضات و انتقادات مطرحشده، دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور در اطلاعیهای با تکذیب حذف دو مناسبت ملی از تقویم رسمی کشور اعلام کرد: «نهتنها هیچ مناسبتی حذف نشده، بلکه در کنار عنوان شب یلدا، یک مضمون فرهنگی ترویجی یعنی فرهنگ مهمانی و پیوند با خویشان که از ارکان زیست خانواده ایرانی میباشد، به تقویم ملی اضافه شده است.»
حتی اگر بپذیریم که نام این دو مناسبت آیینی و باستانی کشور حذف نشده و صرفا نامهای جدیدی به آن اضافه شده و از ابتدا هم همین منظور وجود داشته است، باز هم باید گفت که این افزودن نامهای جدید به آیینهای باستانی و ریشهدار در تقویم رسمی کشور مطلوب نبوده و میتواند موجب کمرنگ جلوه دادن این آیینهای ریشهدار و تاریخی شود.
حجتالله مرادخانی پژوهشگر و مدرس دانشگاه ضمن انتقاد از مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی، سیاست دوگانه وزیر میراث فرهنگی را نیز مورد نقد قرار داد. مرادخانی با اشاره به اینکه ضرغامی یکی از اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی بوده، بر نقش وزیر در مصوبه اخیر تاکید داشته و انتقاد ضرغامی به مصوبه را در حکم نعل وارونه زدن ارزیابی کرد.
مشروح مصاحبه مرادخانی پژوهشگر و مدرس دانشگاه در ادامه میآید:
مصوبه اخیر شورایعالی انقلاب فرهنگی درخصوص افزوده شدن نامهایی برای شب یلدا و چهارشنبهسوری در تقویم رسمی کشور با نقدهای زیادی روبهرو شده است. شما این مصوبه را چطور میبینید؟
در برهه زمانی خاصی که بسیاری از کشورهای همسایه با احیای سنتهای قدیمی خود یا با سندسازی در تلاش هستند برای خودشان میراث ناملموس بسازند و فرهنگ خود را به عنوان یک فرهنگ غنیتر به جهانیان معرفی کنند، عالیترین شورای فرهنگی کشور در میان سکوت سایر متولیان فرهنگی کشور دست به حذف یا افزودن نامهای جدید برای دو آیین کهن و باستانی و فرهنگی ایران میزند.
پیامدها و تبعات این مساله هم به لحاظ ملی و هم از جهت از دست رفتن سرمایههای اجتماعی و البته از منظر بازخورد منفی بینالمللی برای کشور غیرقابل انکار است. در این میان یا وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به عنوان متولی میراث ناملموس کشور در این مصوبه به حساب نیامده است یا از تصویب این مصوبه خبر داشته و با آن موافق بوده است. به نظرم در حال حاضر نیز این ژست مخالفت یا انتقادی که آقای وزیر (عزتالله ضرغامی) گرفتهاند صرفا جهت تلطیف فشار افکار عمومی است.
تصمیم اتخاذشده از سوی شورایعالی انقلاب فرهنگی را چطور ارزیابی میکنید؟ چه نقدهایی به این تصمیم وارد است؟
به نظرم نکته مهمی که وجود دارد این است که شورایعالی انقلاب فرهنگی به جای موضعگیری درخصوص مقوله مهمی همچون جایگاه ضعیف عرصه فرهنگ در لایحه برنامه هفتم توسعه، چرا تصمیم به چنین تغییراتی گرفته است.
فراموش نکنیم در سال ۱۴۰۰ شورایعالی انقلاب فرهنگی با همکاری سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور پروژهای برای وضعیتشناسی فرهنگی کشور نوشتند تا آن پروژه در اختیار دولت و سازمان مدیریت قرار گیرد و مبنای نگارش احکام برنامه هفتم توسعه شود.
درواقع انتظار این بود با مدنظر قرار گرفتن این پروژه و متن وضعیتشناسی آن شاهد نگارش احکام تقویتکنندهای برای کشورمان در متن برنامه هفتم توسعه باشیم. با انتشار لایحه برنامه هفتم توسعه، اما مشخص شد آن وضعیتشناسی که شورایعالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۴۰۰ ارائه کرده بود، اصلا مورد توجه قرار نگرفته است و برخی بنابر سلیقه خود احکام برنامه هفتم توسعه را نوشتهاند. چه خوب بود که شورایعالی انقلاب فرهنگی نسبت به این ظلم به حوزه فرهنگ ورود کرده و آن را نقد و مداخله کند و باعث هویتزدایی از تقویم رسمی کشور و هویتزدایی از دو عنوان میراث ناملموس کشور در عرصه جهانی نشود. به نظرم وضعیت فعلی را به چیزی به جز خودزنی نمیتوان تعبیر کرد.
مواضع وزارت میراث فرهنگی و شخص وزیر میراث فرهنگی به موضوع را به عنوان متولی میراث ناملموس کشور چطور میبینید؟
در خصوص مواضع وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و شخص آقای ضرغامی باید عرض کنم موضعگیری وزیر درخصوص حواشی مطرحشده درخصوص تغییر نام شب یلدا و آیین چهارشنبهسوری یا حتی اضافه شدن نامهایی به آنها، به نظرم بیشتر شبیه به نعل وارونه زدن بود. به هر روی، آقای ضرغامی عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی است و در واقع با حضور ایشان این مصوبه انجام و ابلاغ شده است و قاعدتا در جریان بودهاند. حال زمانی که حواشی ماجرا به رسانهها کشیده شده است یک توئیتی هم زدهاند و گفتهاند، برخی خواص از شادی مردم راضی یا خوشحال نیستند. سوال اینجاست ایشان که به قول خودشان باسابقهترین فرد در کابینه برای عضویت در شورایعالی انقلاب فرهنگی هستند و در چند دوره اخیر در این شورا حاضر بودهاند و متولی میراث ناملموس کشور نیز هستند، باوجود حضورشان در شورا چطور یکچنین مصوبهای در شورایعالی انقلاب فرهنگی شکل میگیرد.
این ماجرا و این نعل وارونه زدن متاسفانه در مورد آقای ضرغامی در مدت وزارتشان بسیار تکرار شده و میبینیم که در چهار یا پنج ماه اخیر ایشان به بحث دستشویی و کلیدواژه سرویس بهداشتی پرداخته و درخصوص آن صحبت کرده، توئیت زده و ویدئو منتشر کرده، اما درخصوص وظایف سازمانی خود موضعگیری نداشته است.
به نظر میرسد این موضعگیریهای گاها انتقادی ایشان بیشتر بازی با افکار عمومی و نعل وارونه زدن باشد تا اینکه نگاه و انتقاد واقعی درخصوص این قضایا داشته باشد.
در کشورهای جهان و خصوصا در منطقه شاهد آن هستیم که دولتها عموما به دنبال مطرح کردن میراث ناملموس و مناسبتهای آیینی و باستانی به نام کشورشان هستند. به نظر شما در ایران نوع نگاه چگونه است؟
این اتفاق در کشور ما که یک سرزمین غنی از نمادها و آیینهای فرهنگی است، در دههها و سالهای اخیر برعکس بوده و مصداق آن هم همین اقدام شورایعالی انقلاب فرهنگی است که حدود یک ماه قبل در جلسهای با عنوان تعیین مناسبتهای جدید برای درج در متن و تقویم رسمی کشور برگزار شده است.
در جلسهای که وزیر میراث فرهنگی نیز یکی از اعضای این شوراست، هشت مناسبت را برای ثبتشدن در تقویم رسمی کشور تصویب کردند و اواسط آبان امسال با امضای رییسجمهوری ابلاغ شده است. در این هشت عنوان دو تغییر نام هم میبینیم که بسیار حائز توجه است؛ یکی تغییر نام یا اضافه شدن نام «ترویج فرهنگ مهمانی و پیوند با خویشان» به آیین باستانی «شب یلدا» در تقویم رسمی بوده و دومی هم اضافه شدن نام «روز تکریم همسایگان» در کنار یا به جای «چهارشنبهسوری» بوده است. یعنی دو آیین بسیار کهن و شناختهشده ایران با این مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی به نوعی هویتزدایی شدهاند.
در سالهای اخیر برخی از کشورهای همسایه مرتب ادعاهایی برای تصاحب میراث ناملموس ایرانیان مطرح کردهاند. فکر میکنید این مصوبه اخیر شورایعالی انقلاب فرهنگی نمیتواند این جریان را تشدید کند؟
به نظر میرسد این مقوله در سالهای آتی مورد سوءاستفاده برخی کشورهای همسایه قرار گیرد و آنها با اشتیاق هرچه بیشتر در راستای تصاحب نمادهای فرهنگی، میراث ناملموس و شخصیتهای فرهنگی ایران عمل کنند. این اتفاق درخصوص نگارگری ایران، ثبت خوشنویسی، تار ایرانی و موارد دیگر افتاده است. فقط برخی از این موارد در رسانهها برجسته میشوند و متاسفانه در بسیاری از موارد افراد مطلع برای منافع شخصی سکوت میکنند تا نکند به خاطر انتقاد از وزارت میراث فرهنگی پروژهای از آنها گرفته شود.
از سوی دیگر با تغییر یا اضافه شدن نام دیگر در کنار شبیلدا ممکن است پرونده جهانی یلدا و همچنین امکان ثبت مستقل چهارشنبهسوری به عنوان یک عنصر فرهنگی ناملموس ایران در فهرست یونسکو با چالشهای جدی مواجه شود. فراموش نکنیم که ساخت ارگ جهاننما توسط شهرداری اصفهان در دهه ۱۳۸۰ هم چالشهایی را رقم زد و موجب شد یونسکو رسما اعلام کند اگر این ساختمان تخریب نشود نقش جهان را از فهرست جهانی خارج میکند. درخصوص یلدا و چهارشنبهسوری نیز ممکن است این اتفاق بیفتد و ثبت آنها در یونسکو با مخاطره مواجه شود و بار دیگر با مشکل مواجه شویم.
شما درخصوص عملکرد وزیر میراث فرهنگی درخصوص حواشی مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی از عبارت نعل وارونه استفاده کردید. مشخصا منظورتان از به کار بردن این عبارت چیست و فکر میکنید چه نقدی بر عملکرد وزیر کنونی میراث فرهنگی کشور وجود دارد؟
آقای عزتالله ضرغامی به عنوان وزیر میراث فرهنگی و متولی این میراث و همچنین عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی در تغییر نامها یا اضافه شدن نامها که مصوب و ابلاغ شده، شخصا حضور داشتهاند، اما مشخص نیست چرا بعد از آنکه این خبر در رسانهها منعکس شده یعنی حدود یک ماه پس از این تصویب تنها واکنششان یک پست کوتاه در شبکه اجتماعی ایکس بوده است.
آیا تغییر یا کمرنگ شدن نام دو آیین کهن، مردمی و انساندوستانه و نوعدوستانه مثل «شب یلدا» و «چهارشنبهسوری» که در راستای ترویج شادی و نشاط اجتماعی در جامعه است حائزاهمیت نبوده که آقای وزیر به آن واکنش نشان دهد. به نظر شما آیا این اتفاق مهم بوده یا وضعیت دستشویی مسجدی در تاجیکستان یا سرویس بهداشتی در استان فارس مهم بوده که درخصوص آنها صحبت کردهاند. به نظرم این سوالی است که ایشان باید پاسخش را به افکار عمومی بدهند.
***
واکنش یک جامعه شناس به تغییر نام شب یلدا و چهارشنبه سوری: میخواهند ایرانیزدایی کنند
سعید معدنی،جامعهشناس، پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی و استاد دانشگاه درباره تغییر نام چهارشنبه سوری و شب یلدا توسط شورای انقلاب فرهنگی گفت: «در دوران پهلوی شاه بیشتر گرایشهای ملی و بعضاً غربی داشت و از آنجایی که نهاد دین اهمیت دارد برعکس مردم گرایشهای مذهبی پیدا کردند، به همین دلیل مکانهایی مانند حسینیه ارشاد فعال بودند، مردم احساس میکردند که دینشان در خطر است لذا گرایش به سخنرانیهای مطهری و شریعتی روز به روز بیشتر میشد و همین عامل در سال ۵۷ منجر به انقلابی با ماهیت دینی شد.»
او ادامه میدهد: «در نقطه مقابل بعد از یک دهه از انقلاب گروهی خواستند ایرانیزدایی کنند، مثلاً در سریالها همه شخصیتهای منفی در صداوسیما نام ایرانی داشتند، یا در طنزها نامهای ایرانی مانند خشایار و هوشنگ را مسخره میکردند، با این وجود حالا مردم احساس کردند که ایرانیتشان در خطر است لذا آن کفه ایرانی بودن تقویت شد، به همین دلیل انتخاب نامهای ایرانی برای فرزندان بیشتر شد، یا مثلاً ۷ آبان روز بزرگداشت کوروش را احیا کردند تا جایی که گاهی در این روز پلیس اجازه نمیدهد مردم در مقبره کوروش تجمع داشته باشند.»
معدنی میگوید: «بنابراین تجربه دوره پهلوی نشان داد هر وقت حکومت خواسته دین را سست کند مردم بهسوی دین حرکت کردند، و بعد از انقلاب هر وقت خواسته شده ایرانیت کمی سست شود مردم به طرف ایرانیت حرکت کردند.»
این جامعهشناس درباره مواجهه با برخی سنتها و مراسمهای مردمی میگوید: «متاسفانه ابتدا میخواستند سنتهای ایرانی را به نوعی محو کنند، خاطرم هست چهارشنبهسوری در دهه ۶۰ به مردم خیلی سخت گذشت، مردم میخواستند مانند قدیم آتشی روشن کنند و همان شعر همیشگی «سرخی تو از من زردی من به تو» را بخوانند، اما متاسفانه در سالهای دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ مخالفت شدیدی با برگزاری این مراسم انجام میشد، حتی پلیس دخالت میکرد و اجازه نمیداد مردم این مراسم را برگزار کنند، اما بعدها کنترل از دستشان خارج شد، آن رسوم هم از بین رفت و جوانان به نارنجک و وسایل خطرناک پناه بردند. اما چون آنجا نتوانستند موفق شوند حالا تصمیم گرفتند به نوعی مراسم را از هویت تاریخی خودش خالی کنند.»
معدنی درباره تصمیم اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان میکند: «برای شب یلدا یک نام طولانی و خسته کننده انتخاب کردند، «روز فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» مردم که در این شب معمولاً همین کار را انجام میدهند بنابراین نیازی به گفتن آن نیست، اما میتوان در چند بعد به این تصمیم توجه کرد، در خوشبینانهترین حالت این است که آنها فقط میخواستند کاری کرده باشند، اینها در آن مجموعه بودجهای دارند و باید کاری کرده باشند. در سال ۱۳۱۴ رضا شاه دستور داد که فرهنگستان زبان فارسی تشکیل شود، بعد از سه سال به این نتیجه رسید که اینها دارند پول میگیرند و کاری هم انجام نمیدهند، بنابراین او خشمگین شد و فرهنگستان را منحل کرد، البته بعد از ۱۰ روز این فرهنگستان مجدد شروع به کار کرد و تاکید شد که وقتی کلمات خارجی مطرح میشود معادلسازی فارسی برای آنها انتخاب شود، منظورم این است که این سازمانها بودجههای کلانی میگیرند و برای همین بودجهها باید کاری هم انجام دهند لذا این نامها را انتخاب میکنند.»
او ادامه میدهد: «اما بدبینانهترین حالت این است که میخواهند ایرانیزدایی کنند و این اصطلاحات تاریخی و ملی را از بین ببرند، خیلی از واکنشها در فضای مجازی هم به همین گزینه بدبینانه نزدیک است.»
معدنی میگوید: «گمان نمیکنم چنین تصمیماتی تاثیر داشته باشد، اینها فقط به عنوان یک نوشته در گوشه کتابخانهها میماند و تاثیری در زندگی مردم نخواهد داشت، هیچوقت مردم به چهارشنبهسوری روز تکریم همسایگان نمیگویند، این تصمیمات مصداق همان شعر «عرض خود میبری و زحمت ما میداری» است، این نامها در جامعه کارساز نیست و سنتهای هزاران ساله به این سادگی ازبین نخواهد رفت.»
- 10
- 5
یه ایرانی
۱۴۰۲/۸/۲۴ - ۹:۴۲
Permalink