تختجمشید شاید تراژیکترین قربانی خشکسالیهای استان فارس باشد؛ نخستین نشانههای فرونشست این عمارت از «نقش رستم» آغاز شده است. حالا فارس گندم دارد اما نه آب دارد نه آینده. سالها پیش وقتی رکورد تولید گندم به نام این استان جنوبی کشور ثبت میشد، کمتر کسی این روزها را پیشبینی میکرد؛ روزهایی که فارس رتبه نخست فرونشست زمین را در جهان از آن خود کرده است.
بنا به آماری که محسن رشید فرخی، نایبرئیس کمیسیون آب، اقتصاد و محیطزیست اتاق ایران هم در گفتوگو با «شهروند» تأیید میکند، فارس با سالانه ٥٤سانتیمتر نشست، رتبه اول فرونشست جهان را از آن خود کرده است. فرونشست ٥٤سانتیمتری فارس، نه فقط دامن تختجمشید که دامن همه فارس را خواهد گرفت؛ شهرها، روستاها، خیابانها، خانهها، بزرگراهها.
«با چسباندن یک برچسب «کشاورزی» به استان فارس، هرچه دلمان میخواست، از زمینهای فارس آب کشیدیم و ستونهای زیرین این استان را زخمی کردیم. حالا ما ماندهایم و یک استان که برای رسیدن به نخستین چاه آب باید ٦٠٠متر داخل زمین حفر کنیم.» این حرف امروز خیلی از کارشناسان استان فارس است.
البته داستان فقط به نابودی زمینها و تختجمشید خلاصه نمیشود و با نشست زمین در این استان، اندک تالابهای باقیمانده هم خشک میشوند؛ مردم فارس در معرض ریزگردها قرار دارند. چیزی به خشکشدن یکی دیگر از تالابهای بزرگ فارس، بختگان، نمانده است. بختگانی که با خشکشدناش، زندگی بیش از ٤٠درصد استان فارس را دچار اختلالهای جدی میکند.
اما آیا ١١سال پیش که جشن بیشترین تولید گندم در فارس گرفته میشد، کسی این روزها را پیشبینی نمیکرد؟ اصلا همه اینها به کنار. چرا هنوز بحران آب، برای ما رنگ و بوی بحران نگرفته است؟ آنقدر که در ٣٠ اردیبهشت ٩٢ هم رئیس وقت سازمان جهاد کشاورزی، سینه سپر کرده و گفته است: رتبه اول تولید گندم کشور نه استان خوزستان، بلکه به استان فارس تعلق دارد.
علی اکبری عضو کمیسیون کشاورزی مجلس بختگان را دریابید
پدیده خطرناکی دامن فارس را گرفته است. این استان تاوان سختی پس میدهد؛ تاوان شعار امنیت غذایی سالهای بعد از جنگ. امروزه هر ١١ دریاچه و تالاب در فارس، خشک شدهاند و تالاب بختگان هم در آستانه نابودی قرار دارد. فراموش نکنید که حداقل ٤٠درصد استان فارس، تحتتأثیر خشکشدن بختگان، قرار میگیرد و ریزگردها چندین برابر میشوند.
یک زمان در غفلت مسئولان، فارس هرچه آب داشت، مصرف کرد و صنعت را جدی نگرفت. این درحالی است که ما بالاترین جمعیت کوچندگان را از استانهای اطراف به فارس داریم. امروز روستاهای خود فارس هم آب ندارند و همه به حاشیهنشینی روی آوردهاند.
دیگر کارد به استخوان رسیده. اگر امروز فکری به حال کنترل و مدیریت آب نکنیم، فردا نهتنها فارس بلکه همه کشور قربانی میشود.
محسن رشید فرخی، نایبرئیس کمیسیون آب، اقتصاد و محیطزیست اتاق ایران فاجعه قریبالوقوع است
مصیبت بزرگی در راه است. عدم مدیریت صحیح، کار دست کشور داده است. این ضعف در مدیریت صرفا به گذشته مربوط نمیشود و هنوز هم ادامه دارد. سالهاست اتاق ایران نسبت به این موضوع تذکر میدهد اما کسی توجه نمیکند.
آبهای زیرزمینی، ستونهای نگهدارنده زمینهای یک کشورند. وقتی به آبهای زیرزمینی تجاوز میکنیم، انگار به ستونهای یک ساختمان آسیب میزنیم. تبعات این رفتار، غیرقابل جبران است. اگر ما نه فارس، هر استانی را کشاورزی میبینیم، فقط فراوانی آب و مساعدت هوا را نباید ملاک قرار دهیم. باید بدانیم سقف استفاده از منابع آب در این استان چقدر است و برای آن برنامهریزی کنیم.
آبیاریها در استان فارس کنترلشده نبود. بله، در یک دوره ما نیاز به خودکفایی گندم داشتیم. بعد از جنگ تحمیلی ما نیاز به تأمین امنیت غذایی در درجه اول داشتیم. اما الان چطور؟ آیا نیاز به امنیت غذایی برای ما مهمتر است یا امنیت آب؟
از هر کشوری میتوان کالاهای استراتژیک را وارد کرد اما آب را چه؟ مگر ندیدید ترکمنستان امسال گاز را روی استانهای شمالی کشور قطع کرد؟ تصور کنید به واردات آب محتاج شویم که چندان دور از ذهن هم نیست.
درحال حاضر، حدود یکسوم ریزگردها، منشأ داخلی دارند و منشأ آن همین تالابهایی است که با مدیریت ناکارآمد خشک شدهاند. راهکار کنونی که به نظر اینجانب میرسد، بازگشت یک مدیریت صحیح و جدی به اقتصاد آب است. هر روز که بگذرد، یک روز دیر شده است.
در ابتدا باید قیمت آب را واقعی کنیم. کشاورز عزیز ما باید بداند آبی که برای آبیاری زمین خود استفاده میکند و بابت هر مترمکعب آن تنها ٧٠ تومان میپردازد، ١٠هزار تومان قیمت دارد.
راهکار بعدی، استفاده از آبهای مجازی است. باید برای استفاده از آب برای تولیدات خود، استراتژی داشته باشیم. تصور کنید برای تولید یک کیلو گوشت قرمز، ١٥هزار لیتر آب مصرف میشود. اگر قیمت آب را واقعی در نظر بگیریم، چقدر برای تولید یک کیلو گوشت بهای آب دادهایم؟
راهکار بعدی، ساماندهی کشاورزان است. از کشاورزان بخواهیم برای کشت برخی محصولات خود، به مناطق توسعهیافته و پرآب اطراف کشور بروند و تسهیلات لازم را برای آنان فراهم کنیم.
اکنون، تراز آب ایران، منفی ١٦درصد است و تا این رقم به صفر نرسد، دردی از آب این کشور دوا نمیشود.
- 11
- 6