به گزارش ایسنا، غریب به چهل سال است که پیادهراهسازی چهارباغ عباسی مورد مطالعه قرار گرفته است. تا جایی که حسین جعفری- رییس سازمان بهسازی و نوسازی شهرداری اصفهان از این اقدام به عنوان آرزوی چهل ساله یاد کرده و گفته بود پیاده راه شدن چهارباغ عباسی آرزوی مردم و مسئولین اصفهان است.
چهارباغ عباسی، فضایی چند عملکردی و پیچیده است که گروههای ذینفع و ذینفوذ بیشماری در آن سهم دارند، به همین دلیل توسعه این شاهرگ حیاتی، فهم مشترک میخواهد. شاید آنچه در همه این سه یا چهار دهه مانع از پیادهراه سازی چهارباغ عباسی شده بود، سهم این خیابان در انتقال بار ترافیکی اصفهان است. چهارباغ عباسی ستون فقرات این کلانشهر بوده و بیشترین همپیوندی با بافت اصفهان را دارد. گرچه مطالعات بسیاری درباره سناریوهای احتمالی بعد از پیاده راه شدن چهارباغ انجام شده است اما هرگز مدیریت شهر، اجازه پا گذاشتن در این وادی را به خود نداد.
برای برطرف کردن این دغدغه، طرح تفصیلی مصوب اصفهان، خیابان باغ گلدسته را پیشنهاد داد. باغ گلدسته یکی از خیابانهای مهم اصفهان است که یکی از گرانترین آزادسازیهای شهرداری اصفهان نیز محسوب میشود. این خیابان به روشنی به منظور انتقال بار ترافیکی چهارباغ عباسی طراحی شد تا دل مدیران شهر را برای مسدود کردن چهارباغ عباسی قرص کند.
در تارنمای رسمی شهرداری اصفهان در رابطه با این خیابان اینگونه آمده است که " از جمله آرزوهای مدیریت شهری اصفهان حذف ترافیک سواره از محور چهارباغ به عنوان یکی از گنجینه های تاریخی شهر اصفهان می باشد که احداث خیابان باغ گلدسته زمینه ساز این حرکت مهم زیست محیطی ،تاریخی وفرهنگی خواهد بود. در صورت مسدود نمودن محور چهارباغ بیش از ۶۰ در صد از ترافیک فصلی چهارباغ عباسی به محور باغ گلدسته منتقل خواهد شد".
آنچه کارشناسان وقت به آن بیتوجهی کردند، این است که احداث خیابانهای جدید، سفرهای بیشتری تولید کرده و خیلی زود به اندازه توان خود ترافیک تولید میکند. به خصوص که در خیابانهای تازه تاسیس شده برای بازگشت هزینهها، کاربریهای تجاری سنگینی نظیر دسته گل شهرداری در باغگلدسته نیز جانمایی شود.
در همین رابطه محمد بنکی- کارشناس ترافیک، به رژیم لاغری راهها اشاره کرده و میگوید: کشورهای توسعه یافته سالها است که به سیکل معیوب تعریض و تاسیس راههای جدید پی بردهاند و کارشناسان ایرانی هنوز برای رفع مشکلات ترافیکی همه راههای فرهنگی را فراموش کرده و فقط به تعریضهای پر هزینه فکر میکنند.
وی ادامه میدهد: به همین دلیل است که برخی کشورها از جمله سوئد، آلمان و سوییس سعی دارند راههای باریکتری ساخته با این شیوه خودروهای کمتری به خیابان دعوت کنند. شهرهای جهان به سمت پیاده محوری و توسعه زیرساختهای حمل و نقل پاک حرکت میکنند و معتقد هستند برای افزایش رفاه زیست محیطی راهی جز این وجود ندارد.
این کارشناس حملونقل تاکید میکند: از طرفی مسیرهای پیاده از آنجایی که سرعت حرکت در آنها کمتر است، نقش اجتماعی پر رنگی پیدا میکنند. شهروندان در خودرو، حلقه بستهای دارند و ارتباط میانشان قطع میشود. به همین دلیل است که فضاهای شهری پیاده مدار موجب تقابل چهره به چهره شده و روابط اجتماعی را تقویت میکند.
بنکی با تاکید بر اینکه پیاده راه شدن چهارباغ الزامی غیر قابل اجتناب برای توسعه اصفهان است ادامه داد: حتی طراحان واحدهای همسایگی تلاش میکنند میان محل زندگی و پارکینگهای مجموعه، فاصلهای قائل شوند تا در مسیر رفت و آمد گفتوگوهای شهروندی رخ دهد. در حالی که پارکینگهای شخصی که تا کنار در منزل پیش میرود و در حال حاضر فرم غالب طراحی شهرهای ایران است به شدت جامعه گریزی و تنهایی ایجاد میکند.
گرچه بزرگترین نگرانی در رابطه با چهارباغ عباسی، نقش ترافیکی این محور است اما نباید از یاد برد که این خیابان یک فضای شهری تلقی میشود که باید به زودی به یک مکان شهری ارتقا پیدا کند. تفاوت فضای شهری و مکان شهری، در خاطراتی است که مردم در آن میسازند. زمانی که در یک فضای شهری فعالیتهای انسانی رخ داده و خاطره اندوزی شود، مکان خلق میشود.
بنابرین چهارباغ عباسی باید به مثابه یک فضای شهری، همه "کیفیت"های یک فضای اجتماعی را در برد داشته و محیطی "پاسخگو" باشد. یکی از مهمترین کیفیتهای فضاهای شهری این چنینی، "همه شمولی" است. این چیزی است که محمود قلعهنویی- استاد شهرسازی و عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان به خبرنگار ایسنا گفته است.
قلعهنویی معتقد است "یکی از نقطه ضعفهای کفسازی چهارباغ عباسی در نظر گرفته نشدن مسیر عبور نابینایان است. اگر قصد داریم پیاده راه ایمن و همه شمولی طراحی کنیم باید به همه گروههایی که ممکن است به هر شکل از آن استفاده کنند توجه کنیم. همه اقشار از جمله سالمندان، جوانان، خردسالان، بانوان، گروههای کم توان، توانخواه و نابینایان باید امکان استفاده از این پیادهراه را داشته باشند. همچنین در نظر گرفته نشدن مسیر عبور دوچرخه شایان توجه است".
از طرفی چهارباغ عباسی یک محور تاریخی- فرهنگی و یک مسیر یادمانی است. بنابرین نقش فرهنگی در آن بسیار پر رنگ است. فلسفه ایرانی باید در خشت به خشت چهارباغ عباسی نمایان باشد. کثرت متحد و وحدت متنوع کلیدواژه توسعه کالبدی و البته فرهنگی چهارباغ است و بی تردید خلق نمود عینی و کالبدی از معنا و مفهوم بسیار طاقت فرسا است.
بنابرین شاهد هستیم که چهارباغ عباسی محوری چند عملکردی است که توسعه آن نیازمند فهمی مشترک میان به گروه عمده است: شهرسازها، مدیران شهری و مدیران میراث! مدیران شهری تلاش دارند پروژه پیاده راه سازی چهارباغ عباسی، به سریعترین و ارزانترین شیوه ممکن به اتمام برسد.
از طرفی دیگر شهرسازها و طراحان شهری- در حقیقت معماران شهر، کیفیتها و ظرافتهایی را مدنظر دارند که دستیابی به آنها نیازمند صرف وقت و هزینه است. شهرسازها در تلاش هستند فضای شهری پویا و زیبایی خلق کنند که به قلب تپنده فرهنگ و مشارکت در اصفهان بدل شده و به خوبی نقش آستانه دولتخانه صفوی را بازی کند.
آنها معتقد هستند امروز در قرن ۲۱، نیازهایی در فضاهای شهری وجود دارد که شاید حتی با ۱۰ سال گذشته نیز متفاوت باشد. بنابرین بازگشت موبهمو به آنچه چهارباغ در ۴ سده پیش بوده الزاما توسط شهرسازها مورد پذیرش نیست. ثمین اسدی- شهرساز در همین رابطه یک سوال اساسی مطرح میکند "اگر همچنان حکومت صفوی پا برجا بود، آیا چهارباغ هنوز چهارباغ شاه عباس باقی مانده بود؟"
وی معتقد است باید این خیابان با نیم نگاهی به هویت و پیشینه خود، و با استفاده از پیمانههای معماری ایرانی، برای زندگی مردم امروز طراحی شود. به همین خاطر است که با توجه به تغییرات این خیابان در تمام این قرنها و اهمیت مناسبسازی در جریان شهرسازی روز، استفاده از کد ارتفاعیهای گذشته عاقلانه به نظر نمیرسید.
با همه این تفاسیر، مدیران میراث و دوستداران میراث فرهنگی، معتقد هستن چهارباغ عباسی باید به همان چیزی که در گذشته بوده است بازگردد و عینا چهارباغ عباسی عهد صفوی بازسازی شود. علاوه بر اشکالات طراحی و ضعف اجرا که شیرین طغیانی- رییس کمیسیون شهرسازی، معماری و عمران شورای اسلامی شهر اصفهان در گفتوگو با ایسنا مطرح کرده بود، مشکلاتی که چهارباغ عباسی امروز درگیر آن است ناشی از همین تعدد آرا بوده و تا زمانی که این همفکری و فهم مشترک حاصل نشود، نمیتوان از چهارباغ عباسی انتظار توسعه داشت.
نیما آتش
- 13
- 5